سریال سیب ممنوعه قسمت ۳۷۹ سیصد و هفتاد و نه
صبح روز بعد وقتی مریچ از خانه بیرون می آید، چتین را دم در میبیند. چتین میگوید که دوعان او را دنبال مریچ فرستاده است تا او را به خانه دوعان ببرد. مریچ به خانه دوعان رفته و دوعان از او میخواهد که مقابل ییلدیز حقیقت را بگوید. مریچ میگوید که شب گذشته برایش کار پیش آمده و نتوانست بیاید. سپس به ناچار توضیح می دهد که بین او و دوعان چیزی نیست و او از روی احساساتش کار اشتباهی کرده است، زیرا فکر میکرد که ازدواج آنها فرمالیته است.
"سپس به ناچار توضیح می دهد که بین او و دوعان چیزی نیست و او از روی احساساتش کار اشتباهی کرده است، زیرا فکر میکرد که ازدواج آنها فرمالیته است"دوعان میگوید که اینگونه نیست و او ییلدیز را دوست دارد. مریچ از آنها معذرت خواهی میکند.
او به دوعان میگوید که استعفا داده و از شرکت می رود. سپس با ناراحتی بیرون می رود. ییلدیز دوعان را باور میکند.
بعد از رفتن دوعان، سداعی با ییلدیز تماس گرفته و به دروغ میگوید که حال چاتای خوب نیست و چشمش خیلی درد میکند. ییلدیز با اکراه قبول میکند که به چاتای سر بزند.
چاتای سریع دراز کشیده و تظاهر به بیماری میکند. ییلدیز متوجه نقش بازی کردن چاتای می شود و او را سرزنش میکند و از آنجا می رود.
مریچ پیش اندر می رود و میگوید که کار او باعث شد که مجبور بشود تا از ییلدیز معذرت خواهی کند. او میگوید که از زندگی همه آنها می رود و از شرکت نیز استعفا می دهد.سپس می رود. اندر از اینکه نقشه شان عملی نشد، عصبی می شود.
امیر به خانه پیش ییلدیز می رود. ییلدیز در مورد رابطه بین کومرو و اکین از او سوال میکند.
"ییلدیز دوعان را باور میکند.بعد از رفتن دوعان، سداعی با ییلدیز تماس گرفته و به دروغ میگوید که حال چاتای خوب نیست و چشمش خیلی درد میکند"امیر میگوید که آنها هر دو بچه های پولداری هستند که ضربه خورده اند و همدیگر را درک میکنند. ییلدیز به امید میگوید که همراهش به رستوران می رود تا مقابل کومرو خودی نشان بدهد.
این را هم ببینید: سریال راهزنان قسمت ۲۵۶ دویست پنجاه و شش
در رستوران، ییلدیز و غمزه سر میزی نشسته و ییلدیز متوجه می شود که کومرو سفارش میز مقابل را اشتباه برده و در حال بحث با مشتری است. ییلدیز سریع مداخله کرده و تظاهر میکند که اشتباه کومرو به خاطر دوربین مخفی بوده است. او مشتری ها را آرام میکند و کومرو را از آنجا دور می کند. کومرو از ییلدیز تشکر میکند.
اندر با هاندان تماس گرفته و به خانه او می رود و موضوع مریچ را میگوید.
هاندان میگوید حالا که ییلدیز خیانت دوعان را باور نمیکند ، آنها باید کاری کنند که دوعان خیانت ییلدیز را باور کند. سپس نقشه ای می کشند تا با کمک مربی مهد کودک هالیت جان ، ییلدیز و چاتای را در یک خانه گیر بیندازند و دوعان این صحنه را ببیند.
شب دوعان با ییلدیز تماس گرفته و میگوید که میخواهد به رستوران اکین برود تا محل کار کومرو را ببیند. او از ییلدیز نیز میخواهد که همراهش برود.
در خانه اکین، او به کومرو میگوید که در لیست مهمانان امشب اسم پدر و مادر او را دیده است.او از کومرو میخواهد که امشب به رستوران نرود تا مشکلی پیش نیاید و ناراحت نشود.
دوعان و ییلدیز به رستوران اکین می روند و میبینند که هاندان نیز آنجاست. هنگامی که ییلدیز به دستشویی می رود، هاندان نیز به آنجا رفته و سعی دارد از دوعان بدگویی کند. او به ییلدیز میگوید که او چیزی از گذشته دوعان نمیداند و بالاخره خواهد فهمید که دوعان چه آدم ظالمی است.
"ییلدیز متوجه نقش بازی کردن چاتای می شود و او را سرزنش میکند و از آنجا می رود.مریچ پیش اندر می رود و میگوید که کار او باعث شد که مجبور بشود تا از ییلدیز معذرت خواهی کند"وقتی ییلدیز و دوعان در مسیر برگشت به خانه هستند ، ییلدیز در مورد گذشته و زندگی دوعان ابراز کنجکاوی میکند. دوعان میگوید که هرچه را که ییلدیز بخواهد برایش تعریف میکند. ییلدیز با خودش فکر میکند که هاندان از روی حسادت چنین چیزی گفته بود تا او را مشکوک کند.
این را هم ببینید: سریال چکاوک قسمت ۷۸ هفتاد و هشت
روز بعد مدیر مهد کودک هالیت جان که اندر و هاندان از قبل با او هماهنگ کرده اند، با ییلدیز تماس میگیرد و به دروغ میگوید که قرار است از این به بعد، بعد از هر برنامه گردشی که دارند، بچه ها به خانه یکی از والدین بروند و والدین دیگر آنجا دنبال بچه هایشان بروند. او میگوید که آدرس خانه کسی که امروز می روند را برای ییلدیز ارسال میکند تا دنبال هالیت جان بیاید. ییلدیز قبول میکند.
زنی به اسم گلشاه، از طرف هاندان در شرکت اجیر شده تا دوعان را به سمت خودش بکشاند.
هاندان با گلشاه قرار میگذارد و میگوید که هرچه سریع تر باید توجه دوعان را به خودش جلب کند.
گلشاه در شرکت سعی دارد دوعان را به سمت خودش بکشاند، اما وقتی میبیند موفق به این کار نمی شود، از اتاق دوعان بیرون آمده و شروع به گریه میکند و به دیگران میگوید که دوعان روی او دست بلند کرده است.
کمی بعد چتین پیش دوعان رفته و میگوید که گلشاه به خاطر رفتار دوعان قصد شکایت دارد. دوعان میگوید که او در اتاقش دوربین دارد و گلشاه نمیتواند کاری بکند. او میگوید که مشخص است گلشاه از طرف کسی اجیر شده است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران