آمادگی شهروندان برای دوره رسانه ای هوشمند با ارتقای انواع سوادها
پایگاه خبری شفقنا در گفت وگویی با مریم سلیمی پژوهشگر ارتباطی نوشت: وقتی صحبت از آینده رسانه ها می شود، یکی از مولفه های مهم این مبحث، مواردی چون هوش مصنوعی، هوشمند تر شدن وسایل و ابزارهای ارتباطی است و کمتر کسی به چگونگی رفتار رسانه ای شهروندان اشاره می کند.
در حالیکه رفتار و کنشگری درست در برابر این تغییرات باعث می شود تا مخاطب با بالا بردن آگاهی خود، به قدرت تفکر انتقادی دست پیدا کند و به یک شهروند مطلع در برابر هجوم پیام های رسانه ای تبدیل شود. مریم سلیمی پژوهشگر ارتباطی با نگاهی جامع به این مسأله، معتقد است، دوران رسانه ای پیچیده، هوشمند، شخصی سازی شده و تعاملی تری در بستر انواع واقعیتها در راه است که با عبور از مرحله شعار و نظر باید با اقدامات عملیاتی تر و با ارتقای انواع سوادها و مهارتها در شهروندان (در سنین و سطوح مختلف) آنها را آماده زندگی و مواجهه با این دوران کرد. او می گوید: لازم است تا مخاطبان وکاربران و به طور کلی شهروندان خود را به یاری انواع روشها، سوادها، مهارتها و… ارتقا دهند که این امر نیازمند آموزشها و حمایتهای لازم است.
بازنمایی و ترجمان مختلفی از واقعیت این بار در بسته بندی و طعم و مزه ای کاملاً شخصی
سلیمی با توضیح درباره آینده رسانه ها به شفقنا رسانه می گوید: رسانه ها در حال حرکت به سمت هرچه هوشمند، شخصی سازی شده و تعاملی تر شدن هستند، به طوری که رسانه ها به یاری هوش مصنوعی، ماشین های یادگیرنده، تحلیل داده ها و اطلاعات شخصی و… قادر خواهند بود تا مبتنی بر علایق، سلایق، باورها، عقاید، تعصبات، تیپ و شخصیت شناسی، مسائل و عوامل روانشناختی و عاطفی و در بستر فرهنگی، عرفی، قومی، نژادی و… خاص هر فرد به تولید پیامهایی ویژه در بسته بندی ویژه خاص او اقدام کنند.
او ادامه می دهد: این یعنی افزایش پذیرش فرد در برابر پیام های رسانه ای و کاهش مقاومت های احتمالی آن هم به دلیل طراحی و تولید پیامهایی در بستر و بافتی منطبق با فرد از ابعاد مختلف و کاملاً شخصی سازی شده، در عین حال که منافع تولیدکنندگان پیام از ابعاد مختلف ایدئولوژیک، اقتصادی، سیاسی و ... در حال تأمین است.
این دکترای علوم ارتباطات با اشاره به نوع واکنش افراد در برابر چنین تغییرات رسانه ای بیان می کند: در این شرایط توان تشخیص فردی کاهش یافته و نیاز به تقویت تفکر انتقادی در فرد و ارتقای انواع سوادها و مهارتهایی است که بتواند فرد را از پذیرش صرف و انفعال خارج کرده و او را به شهروندی آگاه، با سواد، مطلع و کنشگر در برابر رسانه ها تبدیل کند.
او ادامه می دهد: واقعیت این است رسانه ها در چارچوب منافع مختلف خود روایتگر واقعیت هستند و مخاطبان و کاربران با بازنمایی و ترجمان مختلفی از واقعیت این بار در بسته بندی و طعم و مزه ای کاملاً شخصی با آن روبرو خواهند بود که این شرایط هوشمندی و آگاهی بیشتری را طلب می کند.
این کارشناس رسانه ضمن اشاره به این تغییرات، ارتقای سواد رسانه ای مخاطبان را لازم می داند و می گوید: هر بار که رسانه ها خود را به یاری تکنولوژی ها ارتقا می دهند تا به دنبال اثرگذاری حداکثری باشند، آنهم در تعدد منابع و رسانه ها و انبوه پیامها با بار ارزشی، نگاه های ایدئولوژیکی با گرایشها و رویکردهای گوناگون و در بستر انواع واقعیتهایی که در آینده بیشتر شاهد عمومی شدن آنها خواهیم بود (واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، واقعیت ترکیبی، توسعه یافته و…) لازم است تا مخاطبان وکاربران و به طور کلی شهروندان نیز خود را به یاری انواع روش ها، سوادها، مهارتها و… ارتقا دهند که این امر نیازمند آموزشها و حمایتهای لازم است.
انتظار شخصی سازی پیام های رسانه ای در فرم، ظاهر، گرافیک و قالب تنظیم پیام تا نوع محتوا
سلیمی با بیان اینکه تعدد و تنوع رسانه ها، انبوه پیامها با رویکردها، گرایشها و ایدئولوژی های متفاوت منتشر شده از منابع مختلف شرایطی را فراهم کرده اند که ما در عمل با بارشهای سیل آسای رسانه ای روبرو هستیم، توضیح می دهد: شاید در این شرایط سوادها به خصوص سواد رسانه ای به مثابه لوازم محافظی همچون چتر و بارانی و…، بتوانند فرد را در برابر این بارشها محافظت کنند. در عین حال که قادر باشند در همین فضای نیز تنفس و زندگی کرده و از بارشها نیز بهره بگیرند.
"در عین حال که قادر باشند در همین فضای نیز تنفس و زندگی کرده و از بارشها نیز بهره بگیرند"هرچند در آینده این بارشها جنبه ای هوشمندتر و شخصی سازی شده تری به خود می گیرد و به نوعی ابر و بارشی ویژه هر فرد خواهیم داشت.
او مثال می زند: مثال قابل درک در این خصوص، پیامهای تبلیغی است که در حال حاضر به واسطه بهره گیری از فناوریهای پوشیدنی در برابر دید و نگاه افراد ظاهر می شود. این پیامها کاملا شخصی است یعنی کسی که از دریچه عینک گوگل به دنیای اطرافش می نگرد، آنچه از تبلیغات در قالب واقعیت افزوده مشاهده می کند با آنچه دیگری در حال مشاهده آن است، کاملا متفاوت خواهد بود. چراکه گوگل با دسترسی به همه جستجوها، تعاملات، تحلیل داده های شخصی و ... به ارائه اطلاعات و تبلیغاتی کاملاً شخصی سازی شده در این قالب اقدام می کند.
این مدرس سوادهای نوین معتقد است با توجه به کمک هوش مصنوعی به رسانه ها این انتظار می رود که حتی فرم و ظاهر، گرافیک و قالب تنظیم پیام و محتوای مربوط نیز جنبه شخصی سازی شده یابد.
نه بدبینی مطلق و نه خوش بینی مطلق نسبت به رسانه ها
این پژوهشگر ارتباطی با تحلیل دروازه بانی و مالکان رسانه در چنین فضایی بیان می کند: اگرچه ظهور و بروز رسانه های اجتماعی شهروندان را به خود ارتباط گر یا تولیدکننده و مصرف کننده همزمان پیام تبدیل کرده ولی در همین فضا نیز دروازه بانی های خاص آن صورت می گیرد و در عمل بازی در زمینی صورت می گیرد که فعال آن مالک زمین، بستر و ابزارها و امکانات این محیط نیست. بازی تولید، نشر و بازنشر در زمینی به ظاهر عاریه ای صورت می گیرد.
کما اینکه هر لحظه به تشخیص مالک رسانه به هر دلیل واقعی و واهی باید این زمین را ترک کند. در نهایت نیز با دسترسی این رسانه ها به انواع اطلاعات و ارتباطات و تعاملات صورت گرفته فرد، برندگان تعامل در این میدان مالکان این رسانه ها خواهند بود.
او با بیان اینکه انواع سوادها به خصوص سواد رسانه ای شهروندان را متوجه واقعیتهای حاکم بر رسانه ها و تولیدات آنها می کند، می گوید: نباید به رسانه ها با بدبینی مطلق یا خوش بینی مطلق نگریست، بلکه باید نسبت به خاستگاه، ماهیت و رویکردها پیامهایشان و… آگاه بود.
نیازمند مولتی سواد هستیم
سلیمی با تأکید بر اینکه ما در عصر حاضر نیازمند مولتی سوادهایی همچون سواد رسانه ای، دیجیتال، خبری، بصری، اطلاعاتی هستیم، به کارکرد سواد رسانه ای اشاره می کند و می گوید: این سوادها به خصوص سواد رسانه ای می تواند توان گزینش گری را افزایش داده و افراد را از انفعال در برابر رسانه ها برهاند و با داشتن قدرت تفکر انتقادی از آنچه در رسانه های مختلف می بینند، می شنوند و دریافت می کنند، آنها را به کنشگرانی آگاه و مطلع در برابر آنچه دریافت کرده، تأثیر می گیرند یا به عمل و کنش وادار می شوند، تبدیل کند.
او با توضیح درباره دیگر مزیت های سواد رسانه ای می گوید: جامعه ای که در آن انواع سوادها به خصوص سواد رسانه ای افزایش می یابد، کمتر در حربه بازیها و موج های رسانه ای گرفتار شده و برخوردهای احساسی و تعصبی نشأت گرفته از رسانه ها (با کارگردانی و مدیریت آنها در راستای تأمین برخی منافع) به نسبت کمتر دیده می شود. سواد رسانه ای در تلاش است تا با ارتقای آگاهی و تفکر انتقادی در شهروندان از آنان در برابر آثار منفی رسانه های مختلف به ویژه رسانه های جمعی حمایت و حفاظت کند، در عین حال که به آنها دقت و حساسیتهایی در خصوص رژیم مصرف رسانه شان می دهد تا هر رسانه ای با هر محتوا و رویکرد و گرایشی در بشقاب رسانه ای خود جای ندهند.
دقت و حساسیت را در برابر خوراک های ذهنی و رسانه ای در افراد باید افزایش داد
سلیمی ادامه می دهد: سواد رسانه ای چارچوبی را برای دسترسی، تحلیل، ارزیابی و خلق پیام به صورتها و قابلیتهای مختلف به افراد می دهد تا در مواجهه با رسانه ها با ذهنی پرسشگر ظاهر شوند و از خود سوالاتی کلیدی را بپرسند؛ اینکه سازنده این پیام کیست؟ این پیام برای چه کسی و با چه تأثیری تولید شده است؟ در آن چه تکنیکهایی به کار رفته، چه ارزشها، سبک زندگی، عقایدی را مورد تأکید دارد؟ و… و هزاران سوال مانند آن.
او که یکی از مولفان کتاب سواد خبری است اضافه کرد: چطور است که وقتی یک بشقاب غذا در برابرمان قرار می گیرد پیش از خوردن آن هزاران سوال را مرور می کنیم مانند اینکه این غذا چیست؟ از چه موادی تشکیل شده؟ چه خواصی دارد؟ آیا اصول بهداشتی در پخت آن رعایت شده است یا خیر؟ چه کسی این غذا را پخته است؟ آیا من باید این غذا را بخورم؟ چرا باید این غذا را بخورم؟ هدف از پخت این غذا برای من چه بوده است و…؟ ولی هرگز این دقت و حساسیت را در خوراکهای ذهنی و رسانه ای نداریم و به خود اجازه می دهیم تا هر مطلبی را از هر منبعی با هر کیفیتی دریافت کنیم. در حالی که همان حساسیت ها را باید در برابر رسانه ها نیز داشت.
لزوم مسئولیت اجتماعی رسانه ای به ویژه در شرایط بحرانی
این مولف کتاب تفکر و سواد رسانه ای به بهره مندی از سواد رسانه ای در شرایط بحرانی چون ایام کرونا اشاره می کند و می گوید: بدون سوادهای لازم، تشخیص سره از ناسره در خصوص منابع و خاستگاه آنها و نیز تولیدات رسانه شان سخت خواهد بود و جامعه را دچار سردرگمی و سرگردانی آنها در بین انبوه پیامها و اطلاعات گمراه کننده، اخبار و تصاویر جعلی و… خواهد کرد. در این گونه شرایط به ویژه باید رسانه ها مسئولانه تر عمل کرده و ضمن آگاهی بخشی، موجبات ارتقای انواع سوادها را در مخاطبان افزایش داده و به تاب آوری جامعه در برابر مشکلات و بحرانها کمک کنند.
چالش ها و راهکارهای سواد رسانه ای در ایران
این مدرس سواد رسانه ای با انتقاد به ارتقا نیافتن سواد رسانه ای در جامعه می گوید: سواد رسانهای در ایران بخشی از حیات خود را مدیون متخصصان، مولفان و مترجمان حوزه سواد رسانه ای است که دلسوزانه برای توسعه آن وقت و انرژی صرف می کنند، بخشی نیز به توجه آموزش و پرورش به آن در قالب تألیف کتاب «تفکر و سواد رسانهای» و تهیه بسته پشتیبان برای درک بهتر از آن مربوط است.
او ادامه می دهد: البته نقدهایی نیز به دلیل وجود برخی مشکلات، چالشها، موانع و… به آنچه از نظر تا عمل رخداده بر آن وارد است.
"این پیامها کاملا شخصی است یعنی کسی که از دریچه عینک گوگل به دنیای اطرافش می نگرد، آنچه از تبلیغات در قالب واقعیت افزوده مشاهده می کند با آنچه دیگری در حال مشاهده آن است، کاملا متفاوت خواهد بود"به ویژه آنکه سواد رسانه ای بیشتر در سطح شعار و نظر باقی مانده و کمتر جنبه عملیاتی یافته است. الان بیش از هر زمان نیاز به ارتقای سواد رسانه ای و دیگر سوادها در شهروندان در عمل است. حرف های زیبا زدن در خصوص اهمیت و ضرورت سواد رسانه ای جامعه و شهروندان آن را صاحب تفکر انتقادی و دارای سواد رسانه ای نخواهد کرد.
سلیمی معتقد است سواد رسانه ای در ایران با چالشهایی در عمل روبرو است. او توضیح می دهد: عدم وجود ادبیات مفهومی بومی مشترک در حوزه سواد رسانهای، عدم وجود برنامه جامع آموزشی نظاممند ویژه سواد رسانهای از دوره پیشدبستانی تا دانشگاه، عدم وجود متولی علمی ملی در حوزه سوادهای نوین در کشور، عدم ارزیابی و نظارت بر کیفیت آموزشهای ارائه شده با محتواهایی متفرق در موضوع سواد رسانهای (مبتنی بر علایق، سلایق و درک و قرائتهای خاص از سواد رسانهای) و عدم وجود چارچوبها و سرفصلهای آموزشی منطبق با برنامه ای جامع در این خصوص، عدم توسعه و روزآمدسازی دانش سواد رسانهای در ایران همگام با تحولات جهانی این حوزه، تنزل و تقلیل جایگاه واقعی سواد رسانه ای نزد مخاطب/ کاربر عام، کمارزش جلوه دادن درس سواد رسانهای در واحدهای آموزشی در مقایسه با دروس تخصصی رشتههای تحصیلی مختلف.
او ادامه می دهد: چالش های دیگر بیتوجهی به دروس نونگاشت مانند تفکر و سواد رسانهای به واسطه انتخابی بودن آنها، کمبود دبیر متخصص برای آموزش درس سواد رسانهای در مدارس، کنکورزدگی نظام آموزشی و تمرکز صرف بر دروس دانش محور و کم توجهی به دروس مهارت محوری چون تفکر و سواد رسانه ای، مشکلات و کمبودهای سختافزاری در برخی مدارس برای تدریس درس سواد رسانهای، آموزش توأم با تعصب و سوگیری و بعضاً توأم با رسانه هراسی در تدریس حوزه سواد رسانهای توسط برخی مدرسان، نبودن سیاست مشخص در ارائه آموزش به شهروندان به خصوص خانوادهها، نگاه منتقدانه به عملکرد آموزش و پرورش بدون ارائه راهکار جهت بهبود شرایط، محدودیت فعالیتهای مربوط به سواد رسانه ای به گروههایی خاص و ...
سلیمی در پایان به راهکارهای پیشنهادی برای ارتقا و توجه به سواد رسانه ای در کشور می پردازد و می گوید: ضرورت تدوین برنامه جامع و عملیاتی آموزشی نظام مند ویژه سواد رسانهای از دوره پیشدبستانی تا دانشگاه (طی همکاری وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانه هاو…)، ایجاد سازمانی متولی علمی ملی در حوزه سوادها در کشور از جمله سواد رسانهای، تدوین راهنمای برنامه درسی سواد رسانهای در نظام تعلیم و تربیت عمومی رسمی، انجام اقداماتی برای کمک به درک اهمیت درس سواد رسانهای در نظام آموزشی کشور، تهیه اجزای بسته آموزشی برای کمک به ارتقای سواد رسانهای به خصوص نزد خانوادهها از جمله این راهکارهاست.
او ادامه می دهد: امکان برگزاری دورههای آموزشی عمومی ویژه سوادهای نوین اعم از رسانهای، بصری، اطلاعاتی، خبری، دیجیتال و… با عنایت به هدف، مخاطب و… در چارچوب سرفصلهایی مکمل با برنامه جامع در این خصوص، تدوین قوانین و ضوابطی برای نگاه علمی تر به موضوع سواد رسانهای، همدلی و همکاری متخصصان و متولیان امر آموزش برای کمک به آموزش و ارتقای سوادهای نوین از جمله سواد رسانهای، شناسایی مشکلات آموزشی سواد رسانهای در سطح مدارس و کمک به حل آنها، حمایت از رقابتها، مسابقات، جشنوارهها و… برای کمک به افزایش توجه به سواد رسانهای، در اختیار قراردادن فرصتهای برابر برای فعالیتهای علمی انجمنهای مردم نهاد فعال در حوزه سواد رسانه ای و توجه و حمایت رسانه ها به ویژه رسانه ملی از سوادهای نوین از جمله سواد رسانه ای.
این مدرس دانشگاه معتقد است سوادهای نوینی همچون سوادهای رسانه ای، بصری، خبری، اطلاعاتی، دیجیتالی و… نیازمند توجه و حمایت از سوی دولت و نهادهای متولی مرتبط هستند تا در بستر علمی و آموزشی لازم و در یک گفتمان سالم، موجبات ارتقای سوادهای نوین جامعه، فعالان حوزه رسانه و… فراهم شود.
او با تاکید بر اینکه ارتقای سواد رسانه ای و دیگر سوادها برای کلیه سطوح و سنین طی برنامهای جامع، باید در دستور کار قرار گیرد، توضیح می دهد: ضمن اینکه این سواد باید به یک دغدغه جدی تبدیل شود، باید برای حل آن با تقسیم کاری لازم بین قوا، سازمان ها، نهادها و… اقدامات اساسی لازم در این خصوص صورت گیرد. سواد رسانه ای را باید قطعه ای از پازل انواع سوادهای مورد نیاز برای زندگی در عصر حاضر دانست.
تلاشهای صورت گرفته در نظام آموزش و پرورش و جامعه فرهنگیان و مدارس و در سطوح دانش آموزی گرچه لازم ولی کافی نیست.
توجه خانواده ها به انواع سوادها
او با اشاره به لزوم توجه نهاد خانواده به انواع سوادها، تاکید می کند: در کنار وظایف نهادهای مختلف، نهاد خانواده از توجه به انواع سوادها به خصوص سواد رسانه ای برای خود و فرزندانشان غفلت نورزند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران