مقدمه دانشنامه علم و دین*

کلمه - ۳ مرداد ۱۳۹۹

چکیده :امروزه در گستره علوم گوناگون، همچون عصب‌شناسی، بوم‌شناسی و بیوتکنولوژی، به‌ویژه برای دینداران، پرسش‌هایی در باب انسان و آینده سیاره زمین مطرح شده است. همچنین، نظریه آشوب، مکانیک کوانتومی و درک درست از نقش احتمال و تصادف در نظام‌های زیست‌شناسی، دست‌به‌دست هم داده‌اند تا مفاهیمی چون واقعیت‌نمایی و فعل الهی با آموزه‌های دینی و متون مقدس هم‌خوانی داشته...

مترجم: مسعود سنجرانی

دانشنامه علم و دین نقطه‌عطفی بنیادین و نشانه‌ای از بلوغ گفتمان علم ودین است. این دانشنامه مجموعه‌ای عظیم از دانش‌های میان‌رشته‌ای و میان‌دینی را ارائه می‌کند و بازتاب یکی از پرشورترین رخدادهای عصر ماست: پیدایش بحث و گفتگویی بین‌المللی و فراگیر در میان دانشمندان علوم گوناگون. فیلسوفان همه مکاتب مهم فلسفی، و اندیشمندان دینی همه ادیان مهم و اصلی جهان و پیشرفت‌ها و جهش‌های علمی، دیگر تهدیدی برای ادیان در سراسر جهان تلقی نمی‌شوند؛ زیرا خطرها و پیامدهای ویرانگر برخی از فناوری‌های جدید آرمان قطعی و بدون چون وچرای پیشرفت علمی را با چالش روبه‌رو ساخته است. هرچند هنوز هم برخی از پیشرفت‌های علمی در چالش با باورهای دینی قرار می‌گیرد، ولی بااین‌همه، بیان جدید فکری و فرهنگی سنت‌های دینی جهانی با دانش علمی، ارتباط موثرتر و گستره‌تری را نسبت به گذشته آغاز کرده و آن هم به‌واسطه گفتمان علم – دین است.

امروزه در گستره علوم گوناگون، همچون عصب‌شناسی، بوم‌شناسی و بیوتکنولوژی، به‌ویژه برای دینداران، پرسش‌هایی در باب انسان و آینده سیاره زمین مطرح شده است.

"چکیده :امروزه در گستره علوم گوناگون، همچون عصب‌شناسی، بوم‌شناسی و بیوتکنولوژی، به‌ویژه برای دینداران، پرسش‌هایی در باب انسان و آینده سیاره زمین مطرح شده است"همچنین، نظریه آشوب، مکانیک کوانتومی و درک درست از نقش احتمال و تصادف در نظام‌های زیست‌شناسی، دست‌به‌دست هم داده‌اند تا مفاهیمی چون واقعیت‌نمایی و فعل الهی با آموزه‌های دینی و متون مقدس هم‌خوانی داشته باشد.

در همین راستا، تا اندازه‌ای به علت آثار ناخواسته علم برخاسته از فناوری، باوری رشدیابنده درحال گسترش است که علم، فی‌نفسه هیچ‌گاه توصیف و تبیین قانع‌کننده‌ای از زندگی انسان و زمینی که زیستگاه اوست ارائه نکرده است و هنوز داده‌های علمی در باره واقعیت اعتباری ندارند.

به‌نظر می‌رسد در اینجا با دو حوزه معنایی روبه‌رو هستیم که در آن علم و دین هر یک قلمرو خود را دارند. شاید ساختارها و الگوهای طبیعی ارائه‌شده توسط علم با ادراک بلاواسطه از معنای نمادین ایمان دینی ارتباط پیدا می‌کند.

همراه با رشد مقبولیت و پذیرش علم نزد ادیان جهانی، حتی برخی برخی اندیشمندان خاطرنشان می‌سازند که چگونه روش‌ها و هدف‌های علمی می‌توانند ایمان دینی را تقویت و حتی حمایت کنند.

بنابراین، برخلاف ادراک غلط عوامانه، ارتباط میان علم و ادیان گوناگون در سده بیست ویکم تنها تقابل و رویارویی نیست.

کسانی‌که به‌گونه‌ای فعال در این گفتمان مشارکت دارند، اغلب نه‌تنها به رشته علمی خاص، بلکه به باورهای دینی خود نیز عمیقاً متعهدند. حتی دانش‌پژوهانی که لاادری‌گرا یا بی‌خدا هستند، تعامل میان علم ودین را جدی می‌گیرند؛ زیرا دو حوزه غالب قدرت‌های فرهنگی عصر ما را تشکیل می‌دهد.

ارتباط پیچیده وچندلایه میان علوم گوناگون و ادیان مختلف جهانی، نه خصمانه است و نه صرفاً موضوع شسته‌ورفته که بتوان به‌سادگی حوزه این دو گفتمان را از هم جدا کرد.

در غرب، موفقیت و اعتبار علم، در مسیر خود، تأثیری بنیادین بر فرهنگ عمومی در تبیین جهان نهاده است. درنتیجه، رابطه میان دین و علم اغلب از آن چیزی رنج می‌برد که تنگنای مدرنیسم می‌نامند. یعنی در جایی‌که واقعیت‌های عینی و جهان‌شمول علمی، اغلب با باورهای ذهنی وغیرعقلانی دینی به‌گونه‌ای ناجوانمردانه در تقابل قرار گرفته است.

این امر به تمایز شدید میان وصف عینی وتجربه ذهنی، کارکردهای نمادین و علمی زبان و واقعیت‌های علمی تجربه اثباتی و باورهای دینی شخصی تلقی‌شده انجامیده است.

باوجوداین، جاذبه تقابل‌هایی چنین سخت رو به افول نهاده است.

علم‌زدگی به‌معنای پایان نگرشی است که ادعای برتری مطلق عقلانی قائل بود و تنها برای روش علمی انحصاری شناخت را به‌رسمیت می‌شناخت.

نگرش‌های تقلیل‌گرایانه که درحال حاضر علم‌گرایی را تبیین می‌کند، مورد هجوم بی وقفه اندیشمندانی قرار گرفته است که بر این نکته تاکید می‌ورزند که هم باورهای دینی و هم باورهای علمی، به‌رغم تفاوت‌های مهم، ازنظر تاریخی و فرهنگی در کنار هم قرار داشته‌اند و دیدگاه‌های جامع جهانی را شکل داده‌اند.

دوگانگی میان برداشت‌های نامناسب غیرتاریخی و مؤجز از علم ودین درحال فروپاشی است و جای خود را به درکی عمیق از همبستگی و یکپارچگی گفتمان‌ها و فعالیت‌های اجتماعی گوناگون داده است که دانش‌پژوهان درصددند تا عقلانیت ژرف و پیوندهای تاریخی را که سبب همگرایی و واگرایی علم ودین شده‌اند، آشکار کنند.

این تلاش‌های تاریخی و فلسفی نه‌تنها نشان داده که اکتشافات در حوزه طبیعت و تاریخ طبیعی جهان، گفتمان‌های دینی را متأثر ساخته است، بلکه ادیان مختلف جهانی نیز، به‌نوبه‌خود، ظرفیتِ شناخت‌ها، معنای غایی کیهان و جایگاه انسان در جهان درحال‌رشد را افزایش داده و بر تحقیقات علمی تأثیر گذاشته‌اند.

در بحث‌های معاصر میان ادیان وعلوم، به‌ویژه آنجنان که در غرب رخ می‌دهد، مؤثرترین تلاش، آشکارساختن پیچیدگی رابطه میان این دو قدرت فرهنگی است که گونه‌شناسی چهارگانه یان باربور مبین ‌آن است‌.

باربور روش‌های مختلفی را که علم درحال‌حاضر روایت می‌کند و ممکن است این رابطه را توصیف کند، تعارض، گفت‌وگو، استقلال و وحدت نامگذاری کرده است.

بسیاری از نمونه‌های بعدی در رابطه دین وعلم، بر اعتبار این تحلیل‌های پیشگام ساخته شده است. حتی با وجود آنکه عوامل معاصر دیگری، از کثرت‌گرایی فرهنگی تا فلسفه پسامدرن، راه‌های دیگری برای ارتباط علم ودین ارائه کرده‌اند، اما گونه‌شناسی باربور همچنان کاربردی و سازنده عمل می‌کند.

مجموعه ادبیات علم ودین در جهان معاصر این آگاهی فزاینده را نشان می‌دهد که رابطه بین علم و دین، تنها زمانی می‌تواند به‌درستی درک شود که زمینه‌های فرهنگی، تاریخی و فکری آن به‌دقت لحاظ شود. مجموعه گسترده اطلاعاتی که در دانشنامه علم و دین گردآوری شده است، غنا و پیچیدگی این فعالیت تفسیری را نشان می‌دهد.

گفتگوی فزاینده میان علم و دین که با شور وهیجانی دوباره در دهه‌های پایانی سده بیستم پدیدار شد، مشخصه‌هایی ویژه داشت.

نخست آنکه هرچند در ابتدا برخی آن را رمزگونه و قابل‌فهم خواص تلقی می‌کردند، اما مطالعه رابطه علم و دین دیگر گفتمانی بسیار تخصصی و پیچیده تلقی نمی‌شود که فقط تعداد اندکی اندیشمند بنابر علاقه شخصی خود و به‌صورت فردی به آن می‌پردازند.

بحث میان علم و دین به مسأله‌ای عمومی تبدیل شده است. حضور فعال این بحث بر روی اینترنت و نیز رشد سریع خبرنامه‌ها، کتاب‌ها و همایش‌ها این عرصه عمومی را تقویت می‌کند.

دوم آنکه، از سوی دیگر هرچند بحث‌ها و اندیشه‌های جدیدی میان علم و دین شکل گرفته است، اما در بسیاری از موارد این گفتمان بحث‌های آشنا و دیرپایی چون ایمان و عقل یا ایمان و فرهنگ (در غرب) و نظریه دانشِ راست (بحث‌های مربوط به اعتبار ریشه‌های شناخت در جنوب آسیا) را گسترش داده است.

سومین مشخصهٔ ویژه بیانگر ‌آن است‌ که گفتگوی میان علم و دین نه‌تنها در بسیاری از فرهنگ‌ها در سراسر جهان، زنده و پویاست، بلکه آنچنانکه این دانشنامه نشان می‌دهد، مراکز دانشگاهی و دینی بسیاری درحال‌حاضر، منابع فکری و مالی فراوانی را به تعامل دین و علم اختصاص داده‌اند.

بحث وگفتگو درباره علم و دین، همچنین، جایگاهی ثابت در مدارس، کالج‌ها، همایش‌ها و دانشگاه‌ها پیدا کرده است. برنامه‌های درسی در علم و دین، در همه سطوح دانشگاهی، در سراسر جهان تدریس می‌شوند و کرسی‌های معتبر علمی در این دانشگاه‌ها به تعدادی از چهره‌های بر جسته بین‌المللی اعطا شده است.

"درنتیجه، رابطه میان دین و علم اغلب از آن چیزی رنج می‌برد که تنگنای مدرنیسم می‌نامند"سرانجام، تأسیس «انجمن جهانی علم و دین در آگوست ۲۰۰۲ میلادی در گرانادای اسپانیا یکی از مهم‌ترین رویدادهای حوزه علم و دین به‌شمار می‌رود.

دانشنامه علم و دین بیشتر برای دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها طراحی شده است. آن‌ها مهم‌ترین مسائل این حوزه را به‌گونه‌ای جامع و به‌سهولت در آن می‌یابند.

متخصصان و دانش‌پژوهان برجسته از سراسر جهان، در تهیه این دانشنامه همکاری کرده‌اند. فهرست جامع مداخل بر علوم اصلی و اکتشافات علمی مهم عصر ما و نیز بر همه جستارهای چالش‌برانگیز و جنجالی متمرکز است که به‌شیوه‌های گوناگون، ادیان جهان از آن اثر پذیرفته‌اند.

بررسی‌های تاریخی و معاصر در علم و دین، هر دو، زیر سرفصل‌های هر یک از ادیان جهانی آمده است. ادیانی که در این دانشنامه به آن پرداخته شده عبارتند از: دین بودایی، ادیان چینی (آیین کنفوسیوس و آیین دائو) مسیحیت (انگلیکن، انجیلی، لوتری، ارتدکس، تعمیدی پنجاهه، رادیکال اصلاحی، اصلاحی، کاتولیک)، آیین هندو، اسلام، یهودیت و شینتو.

علوم گوناگون معرفی‌شده در مداخل این دانشنامه طیف وسیعی را تشکیل می‌دهند: علومِ دانشگاهی، همچون مطالعات رفتاری و علوم انسانی؛ علومِ شناختی و عصب‌شناسی؛ علم کامپیوتر و فناوری اطلاعات؛ کیهان‌شناسی؛ بوم‌شناسی؛ تکامل؛ ژنتیک؛ نخستی‌شناسی؛ ریاضیات؛ پزشکی؛ علوم مرتبط با فیزیک (شامل شیمی و فیزیک)؛ علوم زیستی (شامل زیست‌شناسی، دیرین‌شناسی و علوم انسان‌شناختی).

همچنین برخی رشته‌های مرتبط با علوم انسانی شامل اخلاق و نظریه ارزشی؛ فمینیسم، فلسفه (شامل روش‌شناسی، شناخت‌شناسی، فلسفه دین) کلام و تفکر دینی و فناوری در این دانشنامه آمده است.

دلایل جالب و درعین‌حال مناقشه‌برانگیزی وجود دارد که چرا متکلمان مسیحی اغلب در مباحث روابط بین علم و دین پیشرو هستند. یکی از آسیب‌های این پیشرو بودن ‌آن است‌ که در برخی زمان‌ها و مکان‌ها، در دهه‌های اخیر، این‌گونه به‌نظر رسیده که تنها مسیحیت علم جدید را ترویج کرده است.

اما باید در نظر داشت که، از نظر تاریخی، این برداشت‌ها به‌شدت گمراه‌کننده‌اند.

حقیقت ‌آن است‌ که همه سنت‌های دینی و همه شکل‌های کار علمی، در فرآیند تعامل دوجانبه چیزهایی را از دست داده‌اند و پیشینه تاریخی، بیانگر درهم‌تنیدگی ژرف و دیرپای میان علم و دین در همه فرهنگ‌هاست.

دانشنامه علم و دین، برای خوانندگان خود، گفتگوی پویا و درحال پیشرفت علوم و ادیان را روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که این ارتباط سودمند و پربار امکان‌پذیر است و برای علم و دین در تبادلی سازنده، توأمان، رشد و توفیق علمی و حکمت دینی را به‌همراه خواهد آورد.

در این سیر، اما دشواری هیجان‌انگیز گفتگوی بین‌رشته‌ای میان علم و دین، به چالش بیشتر گفتگوی بین‌ادیانی خواهد انجامید که در آن، رابطه علم و دین را در گفتمانی برخاسته از آموزه‌های دینی خود به بحث بگذرانند. این امر شاید از یک گفتگوی ساده بین دینی فراتر رود. اگر این کار با موفقیت انجام شود، ادراک جامع و فراگیر از نتیجه آن می‌تواند به آینده تعامل دین و علم یاری فراوان برساند.

 * Wentzel Vrede van Huyssteen (۲۰۰۳), Encyclopedia of science and religion, New York: Macmillan

منبع: دین‌آنلاین

منابع خبر

اخبار مرتبط