ظرفیت سینمایی روایت‌های عاشورایی

جام جم - ۱۷ مرداد ۱۴۰۲



مناظره، برنامه‌ها و نشست‌های موثر او درباره پاسخ به شبهات از فعالیت‌ها و کارآمدی‌های این پژوهشگر و مبلغ اسلام ناب محمدی است. او در این مصاحبه به  تعامل‌های روایتگری عاشورا و همپایی‌اش با سینما اشاره دارد.

ابتدا از انحرافات جدید در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی  سخن بگوییم؟
یکی از آفت‌هایی که در سال‌های اخیر دامنگیر عزاداری‌ها شده متوجه‌نشدن به هدف اصلی عزاداری است. هرکسی به شکلی طبیعی می‌داند برای هر چیزی ملاک و معیاری وجود دارد. مثلا کسی تیرآهن را با ترازو نمی‌سنجد و باسکول لازم است یا زر را با ترازوی دقیق و ویژه‌اش می‌سنجند و هرچیزی معیار و محک خودش را دارد. در گزاره‌های دینی یک‌سری گزاره‌ها به اصول عقاید و اعتقادات و مسائل اصلی و بنیادین دین برمی‌گردد که درباره‌شان باید دقت‌نظر کامل با سختگیری بسیار و بایسته به کار برده شود.

"مناظره، برنامه‌ها و نشست‌های موثر او درباره پاسخ به شبهات از فعالیت‌ها و کارآمدی‌های این پژوهشگر و مبلغ اسلام ناب محمدی است"برخی گزاره‌ها به احکام مربوط است. درباره بررسی احکام و واجب و حرام هم باید سختگیری کرد اما نه به اندازه سختگیری درباره اعتقادات. در مرحله بعد معارف عمومی و اخلاقیات و تاریخ عمومی است. در این موارد هدف انسان همانا درس‌گرفتن و حسن‌رفتار و فراگیری محسنات اخلاقی است. در چنین مواردی نیازی به دقت فراوان در سند نیست.

مثلا در تاریخ مواردی داشتیم که با گسترش فساد و واداد‌گی بود که حکومت‌های اسلامی ساقط شدند.

مثلا  مستند است که حکومت امویان اندلس که با مسیحیان و یهودیان آمیختند و به دنیاگرایی و عشرت‌جویی و اشرافیت گراییدند و دین و  تمدن‌شان را بر باد دادند!
بر فرض محال ماجرای اندلس چندان دقیق نباشد اما آیا در مضمون تاثیری می‌گذارد؟ خیر! این مطلب برای درس‌گرفتن است و چون برای آموختن است نیازی به دقت‌نظر در مضامینش نیست. با چنین نگره‌ای به روضه‌خوانی‌ها بپردازیم. در پرانتز عرض کنم که مدارک بسیار زیادی برای بیشتر روضه‌هایی که خوانده می‌شود داریم که بسیاری‌ از آنها مدارک پیشینی است، از حضرت آدم(ع) تا پیامبر خاتم(ص) روایات متعددی درباره روضه حضرت سیدالشهدا داشته‌اند. همچنین پنج‌تن‌آل‌عبا  یا  اصحاب کساء(س) حتی خود سیدالشهدا خبر از شهادت‌شان و چگونگی‌اش داده‌اند. نه‌تنها معصومان که افرادی مانند میثم تمار یا عبدا...

"مثلا کسی تیرآهن را با ترازو نمی‌سنجد و باسکول لازم است یا زر را با ترازوی دقیق و ویژه‌اش می‌سنجند و هرچیزی معیار و محک خودش را دارد"‌بن‌ یقطر که ریزه‌خواران سفره اهل‌بیت(ع) بوده‌اند خبر از نحوه شهادت سیدالشهدا حتی در برخی موارد با جزئیات داده‌اند. اینها یک دسته منابع برای روضه‌خوانی‌هاست.

دسته دوم منابع روضه‌خوانی‌ها؟
 معصومانی هستند که در کربلا بوده‌اند امام ما حضرت‌سجاد(ع) و حضرت‌باقر(ع) که در کربلا بوده‌اند، ماجراها را دیده‌اند.

و دسته سوم؟
 همان روایات معصومینی است که با اخبار از این دو معصوم یا از طرف خدای متعال یا با کشف و دیدن ماجرا بوده‌است. علاوه بر این بزرگواران، افرادی از اصحاب داشتیم که در میدان بودند ولی شهید نشدند مثل حسن مثنی که زخمی و بیهوش شد، منتها زنده ماند، یا خادم بانو رباب که در کربلا زخمی شد و زنده ماند. اینها جزئیات کربلا را برای ما نقل کرده‌اند. علاوه بر این عقیله بنی‌هاشم حضرت سیده‌زینب(س) و سکینه و بانو رباب هم در کربلا بوده‌اند و روایت دارند.

تعدادی افراد هم بودند که به‌صورت اتفاقی در کربلا حاضر شدند!
بله، مثلا یا در مسیر رفت با سیدالشهدا همراه بودند یا به‌هر دلیل دیگر؛ یا این‌که مثل قبیله بنی‌اسد که عشایر کوچ‌رو آن مناطق بودند و در آن ایام نزدیک کربلا منزل گزیده‌بودند و بسیاری از وقایع کربلا را دیده‌اند.

علاوه بر این خود دشمنان اهل بیت که یا با اعترافات‌شان یا با گزارش‌ها و ثبت‌های اداری برای پرداخت حقوق نیز گزارش کار بسیاری از ماجراها را نقل کرده‌اند. علاوه بر اینها بسیاری از ماجراها به صورت ماورایی نقل شده‌است؛ مثل خبر دادن فرشتگان به پیامبر‌(ص) که با سند معتبر در کتب اهل سنت آمده‌است که فرشته باران، نحوه شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) را برای پیامبر توضیح داد و حتی از خاک کربلا برای آن حضرت آورد و ایشان بوییدند و بوسیدند و همین خاک در اختیار ام‌المومنین ام‌سلمه بود و در روز عاشورا تبدیل به خون شد. یا در تاریخ مواردی نادر نقل شده که بین انسان و دیگر موجودات گفت‌وگوهایی اتفاق افتاده‌است. برخی ‌از این موارد نقل شده در ماجرای عاشوراست که برخی از جانداران بعد از دیدن فجایع عاشورا به زبان آمدند و گفت‌وگوهایی با برخی از مردمان داشتند؛ از این قبیل نقل‌ها مواردی در دست هست اما اغلب موارد همانا غیر‌ماورایی است.

همان‌طور که در قرآن درباره هم‌سخنی حضرات سلیمان و داوود با پرندگان آمده؟
درست! همچنین برای برخی بزرگان نیز مسأله کشف و دیدن ماجرای کربلا رخ داده‌است اما تکیه اصلی  برخی  مقاتل بر نقل‌های غیر‌ماورایی بوده و همان‌طور که گفته شد، اغلب ماجرای عاشورا بر‌اساس نقل سینه به سینه از حاضران کربلا یا از طریق معصوم است. بنابراین اغلب این مطالب و نقل‌ها حداقل میزان اعتبار - از جهت قبول یک ماجرای تاریخی و غیر‌اعتقادی و غیرواجب و حرام - را دارا هستند.

"در گزاره‌های دینی یک‌سری گزاره‌ها به اصول عقاید و اعتقادات و مسائل اصلی و بنیادین دین برمی‌گردد که درباره‌شان باید دقت‌نظر کامل با سختگیری بسیار و بایسته به کار برده شود"مثلا کسی به خانواده‌ای خبر بدهد که شبیه ماشین شما را دیدم و شخصی شبیه فلانی راننده‌اش بود، طبیعتا اهل خانواده و پیوندان و وابستگان ناراحت می‌شوند و تماس‌ها می‌گیرند؛ با این‌که هنوز نه خبر قطعی شده و نه ماجرا مسلم است. این ابراز نگرانی و همدردی و آرامش‌بخشی نه به‌خاطر محقق شدن آن خبراست، بلکه برای اثبات همسو بودن علایق فرد تماس‌گیرنده و خانواده مذکور است. هدف اصلی از روضه‌خوانی همانا عرض ارادت به خاندان وحیانی اهل بیت و ابراز همسو بودن دل‌های ما با دل‌های آنهاست. لذا از مرحوم شیخ انصاری پرسش شد آیا می‌شود روضه‌ها را با سندهای غیر‌قطعی که احتمال درست ‌بودن دارد، بخوانیم؟ فرمودند همان‌طور که تاریخ و اخلاق و مسائل این‌چنینی را می‌توان با سندهای غیر‌قطعی خواند، می‌توان مصائب اهل‌بیت را نیز با سندهای غیر‌قطعی خواند؛ بعد خودشان فرمودند چون ملاک‌های ارزش‌گذاری به‌صورت طبیعی در نزد همه انسان‌ها رتبه‌بندی و درجه دارد؛ لذا در مسأله ذکر مصائب به دقت بسیار زیاد نیاز نیست. دوباره از ایشان پرسش شد آیا نیاز است که مقتل را از کتاب خاصی بخوانیم؟ ایشان فرمودند کتاب خاصی ضرورت ندارد، همین که به دروغ ‌بودن ماجرا یقین نداشته‌باشد -البته حق نقل چیزی را ندارد که دروغ باشد- اما همین که نقل شده که ماجرایی تحقق یافته‌است، می‌تواند به‌عنوان ذکر مصیبت بیان کند.

پس این دقت بیجا و بیش از اندازه‌ای که درباره روضه‌خوانی‌ها رایج شده، مشخصا چیزی خارج از سیره عمومی عقلا و روش رایج علما در طول تاریخ است.

به هجمه‌های تاریخی بپردازیم به ویژه دوران معاصر که روند مستمر و برنامه‌ریزی شده‌ای با هدف معنازدایی و کژنمایی و تهی‌کردن برپایی‌ها و تحریف از درون (زیرا نمی‌توانند جلوی عزاداری‌ها و مراسم را بگیرند)  به این مهم چگونه می‌نگرید؟
دشمن بی‌شک در این جنگی که در برابر سیره شهدا(ع) راه انداخته‌است، وظیفه خودش می‌داند از اثرگذاری عزاداری‌ها بکاهد؛ مثلا با القای این شبهه که برپایی عزاداری‌ها نمونه شرک است، در حالی که می‌بینیم در قرآن از گریه‌ها و حزن و بث شکوی (عزاداری در بیت‌الاحزان) حضرت یعقوب(ع) سخن رفته که سالیان بسیاری برای یوسف گریست تا نابینا شد، یا این برپایی‌ها را به بدعت منتسب می‌کنند با این توجیه که در زمان معصومان نبوده‌است. با این که تمام بخش‌های رایج و سنتی عزاداری ما از برپایی خیمه‌های ماتم و روضه‌خوانی و سینه و زنجیرزنی و اطعام در عزاداری، حتی خاک‌مال کردن سر و لباس در عزا تمام‌شان ریشه در روایات و سنت‌های برپاشده زمان معصومان دارد.

مدل دیگر تهاجم دشمنان همانا کوشش برای تهی‌کردن مراسم و عزاداری‌ها از اثرگذاری است؟!
بی‌شک حضرت مسلم(س) برای بیعت گرفتن به منظور تشکیل حکومت به کوفه رفت. و باز بی‌شک دعوت کوفیان برای تشکیل حکومت بود. بر پایه مدارک تاریخی، حضرت مسلم در روز ترویه قیام کرد. (ترویه: هشتم ذی‌الحجه که حاجیان، حج اکبر را آغاز می‌کنند و برای مراسم از مکه ارجمند، آب برمی‌دارند) بر اساس مدارک متعدد سیدالشهدا(ع) اختلاف اساسی خودشان را با یزید بر سر مهم‌ترین مسأله یعنی حکومت مطرح کردند.

"درباره بررسی احکام و واجب و حرام هم باید سختگیری کرد اما نه به اندازه سختگیری درباره اعتقادات"یکی از هدف‌های اساسی دشمنان، تهی‌کردن عزاداری‌ها از جنبه توجه به سیاست است؛ یعنی سکولار کردن. این عزاداری‌ها نباید در زندگی سیاسی ـ اجتماعی مردم تأثیر داشته باشد. این مطلب با ترویج سخنانی مثل این‌که سیدالشهدا(ع) فرار کرد تا جانش را حفظ کند، یا جنگ را شروع نکرد و...؛ اما هیچ‌کدام از این توجیهات بیانگر علت اختلاف اساسی سیدالشهدا با یزید و یزیدیان نیست که منجر به این جنگ‌ها شد.

و جنگ رسانه‌ای که از دیرباز درباره عاشوراییان و هدف‌شان و کژنمایی‌ها در این باره راه افتاده و ادامه دارد؟
مدل دیگر برنامه‌ دشمنان در مقابله با عزاداری‌ها همانا جنگ رسانه‌ای است که توجه دادن بیش از حد و کاریکاتوری به نکته‌ای خاص و غلیظ و درشت کردن آن همراه با رویگردانی از ابعاد و جنبه‌های مهم‌تر است. همان چیزی که درباره دقت بیش از اندازه درباره اسناد مصایب و ذکر مصیبت‌ها بیان شد که موجب بی‌روح شدن و بی‌توجهی قلبی به هدف اصلی روضه‌ها خواهدبود.

شگردهای کهن، روایت‌های سینمایی

نکته مهم در این‌باره با مثال روشن می‌شود؛ الان افرادی داریم سناریو/ فیلمنامه‌نویسند که طبیعتا زندگینامه و رویدادهای قطعی زندگی کسی را می‌گیرند با رویدادهای محتمل همراه می‌کنند و برای جذابیت داستان فیلم از تخیل خودشان در همان راستا استفاده می‌کنند و برآیند نوشتارش به‌عنوان فیلم سینمایی پخش می‌شود و در آغاز فیلم تاکید می‌شود که این داستان بر‌اساس واقعیت است. به آن نویسنده جایزه هم داده می‌شود و حتی ممکن است اسکار هم بگیرد.

مواردی از جوایز اسکار به فیلم‌هایی داده شده که بر‌اساس واقعیت بوده‌است. عقلا و خردمندان این ـ درهم‌آمیزی واقعیت و خیال همسوی حقیقت ـ را هماره مطلبی ممدوح می‌دانند. در سال‌های دور چیزی به نام سینما نبود اما سناریونویس‌ها بودند و داستان‌سراها که وظیفه ترسیم هنری رویدادها را بر دوش داشتند و با نقل یک ماجرا با بهره از جزئیات قطعی و غیرقطعی برای زیبایی و کشش داستان و نیز بهره‌گیری از تکنیک‌ها، به اقناع مخاطب می‌پرداختند. این که اکنون در روش عقلا و سیره اهل فن و متخصصان به سناریونویس‌های کنونی جایزه بدهیم اما سناریونویس‌های داستان‌های واقعی گذشته را که به‌خوبی به وظیفه‌شان عمل کردند، تخطئه کنیم، خارج از انصاف و نادرست است. با توجه با این مسائل، هدف اصلی عزاداری‌ها و ذکر مصایب، ایجاد ارتباط قلبی با ابراز حزن و اندوه حتی بر مصایب احتمالی اهل‌بیت(ع) است و این مسأله بر اساس سیره عقلا به تحقق قطعی آن مصیبت نیاز ندارد، لذا برای این که چنین آفتی از عزاداری‌ها دور شود، رجوع به همان روش سنتی عزاداری‌ها و توجه بیشتر به جنبه محبت به همراه مراعات دروغ‌نبودن ماجراهای مطرح شده، بی‌شک بهترین راهکار است.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری مهر - ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
جام جم - ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
خبرگزاری مهر - ۷ آذر ۱۳۹۹
باشگاه خبرنگاران - ۲۴ مرداد ۱۴۰۰
باشگاه خبرنگاران - ۲۳ مرداد ۱۴۰۱