پیامهای چند گانه رهبر جمهوری اسلامی
چکیده :بین رهبر و اکثریت مردم، در اداره کشور اختلاف جدی بود و این اختلاف از سال هفتاد و شش تا هشتاد و چهار نیروهای دموکراسیخواه را در برابر محافظه کاران قرار داد. رهبر جمهوری اسلامی که بعد از فوت آیت الله خمینی، چپ های خط امامی را منزوی و بیت و نهادهای انتصابی را تقویت کرده بود اینبار خود را در برابر چالش جدی تری دید....
مجتبی نجفی
مقامات آمریکا می گویند مطلع هستند که تصمیم گیر نهایی در ایران رهبری است. این همان پیامی بود که آیت الله خامنه ای خواست نه تنها به مردم ایران به کشورهای غربی هم منتقل کند. بعد از نخستین دوره ریاست جمهوری پس از انقلاب ،در دوم خرداد هفتاد و شش جدی ترین رقابت انتخاباتی رخ داد. حاکمیت شوکه و خاتمی بیست میلیونی شد.
"چکیده :بین رهبر و اکثریت مردم، در اداره کشور اختلاف جدی بود و این اختلاف از سال هفتاد و شش تا هشتاد و چهار نیروهای دموکراسیخواه را در برابر محافظه کاران قرار داد"از آن موقع بیشتر از هر وقت تضاد بین اراده ملی و رهبر ، اختیارات دولت و بیت، نهادهای انتخابی و انتصابی افزایش یافت. اصطکاک بین فصول قانون اساسی و اصل صد و ده ، اراده جمهور مردم و اراده ولی فقیه جامعه ایران را در تنش برد.
بین رهبر و اکثریت مردم، در اداره کشور اختلاف جدی بود و این اختلاف از سال هفتاد و شش تا هشتاد و چهار نیروهای دموکراسیخواه را در برابر محافظه کاران قرار داد. رهبر جمهوری اسلامی که بعد از فوت آیت الله خمینی، چپ های خط امامی را منزوی و بیت و نهادهای انتصابی را تقویت کرده بود اینبار خود را در برابر چالش جدی تری دید. مخالفتها به واسطه تحولات بنیادین در سطح جامعه فراتر از اختلاف دو جناح سیاسی بود و به سطح عرصه عمومی ایران رسید، جایی که جامعه متکثر ایران از سبک زندگی تا نحوه اداره کشور با هیات حاکمه انتصابی مشکل داشت. بازتاب این مشکلات در ساختار سیاسی نمود یافت.
موج حمایت از اصلاحات ، دولت و مجلس و شوراها را به تصاحب اصلاح طلبان در آورده بود. رویای قدرت مطلقه رهبری در دسترس نبود. رهبری برای مقابله با این موج چند راهکار اتخاذ کرد. تقویت نهادهای انتصابی، میدان دادن به سپاه ، کنترل مطبوعات و گروههای سیاسی با ابزار قوه قضاییه.
او بر موج یاس مردم از اصلاح طلبان و دعواهای داخلی گروههای اصلاح طلب سوار شد. انتخابات هشتاد و چهار فرصتی شد تا از همه راهکارهای اتخاذی خود بهره مناسب ببرد.
"این همان پیامی بود که آیت الله خامنه ای خواست نه تنها به مردم ایران به کشورهای غربی هم منتقل کند"از بازی بد اصلاح طلبان و یاس مردم از عدم تحقق بسیاری از مطالبات، نهایت استفاده را برد و برنده انتخابات هشتاد و چهار با چهره ای شد که نزدیکترین فرد به او بود. محمود احمدی نژاد مهره ای شد تا هم نفوذ بی چون و چرای هاشمی رفسنجانی را کاهش دهد و هم پایانی باشد بر موج سنگین اصلاح طلبی که سنگر به سنگر فتح کرد و سنگر به سنگر تحویل داد.
در انتخابات هشتاد و هشت کودتا رخ داد. تنها عاملی که در پیش بینیهای رهبری غایب بود خیزش تحقیر شدگانی بود که با امید به تغییر از موسوی و کروبی حمایت کرده بودند و عامل دوم ایستادگی رهبران جنبش سبز که تدارک شخص اول مملکت را فراتر از یک انتخابات ساده می دیدند.افشای بازیگری انتخاباتی مجتبی خامنه ای در سال هشت و چهار درمصاحبه مطبوعاتی معروف کروبی که معترض به دخالت سپاه و بسیج در دور نخست انتخابات بود در سال هشتاد و هشت به یکی از ماندگارترین شعارهای یکی از کاندیداهایی ریاست جمهوری رسید:” تسلیم این صحنه ارایی خطرناک نمی شوم”.
اشاره موسوی به هموار کردن مسیر جانشینی توسط رهبری و سپاه بود. چندین ماه قبل از انتخابات هشتاد و هشت هم کروبی تاکید کرده بود سپاه تن به انتخابات نمی دهد و تلویحا گفته بود حضور اینبار فراتر از انتخابات است و مقابله با روند خطرناکی است که از قبل شروع شده. سرکوب هشتاد و هشت نزدیک به دو سال طول کشید و بعد از حصر رهبران جنبش و تمدید روند زندان های بلند مدت اوضاع مهار شد هر چند تنش ها بین جامعه و حاکمیت افزایش یافت.
تحریم های فلج کننده شورش احمدی نژاد علیه آقای سابق خود، افزایش نارضایتی ها همه باعث شدند تا رهبری تن به یک انتخابات دیگر دهد. اینبار هزینه رد صلاحیت هاشمی پرداخت شده بود اما موج اعتراضی با بازی مناسب اصلاح طلبان در انصراف عارف به نفع روحانی کسی را بر مصدر نشاند که مورد علاقه رهبری نبود اما خطر قبلی ها را نداشت. رهبری اینبار با تجربه تر شده بود روحانی را راحتتر مهار کرد چرا که روحانی و تیمش اعتقادی به نیروی اجتماعی نداشتند.
بعد از تحریم های ترامپ فشار اقتصادی بیشتر شد و تصمیمات عجیب ارزی شکل دیگری از فساد نورچشمی ها را نشان داد . دولت روحانی اگر چه در نود وشش بر حق آزادی اعتراض تاکید کرد در نود و هشت، وزیرش از مجریان کشتار شد. لحن و ادبیات روحانی هم تغییر یافت و به همان ماهیت امنیتی خود برگشت: سرهنگی در لباس حقوقدان.
رهبری کارگزار تحت کنترل را دوست دارد.
"بعد از نخستین دوره ریاست جمهوری پس از انقلاب ،در دوم خرداد هفتاد و شش جدی ترین رقابت انتخاباتی رخ داد"روحانی و تیمش، هم تحقیر شده بودند هم بی کفایتی خود را در بحران نشان داده بودند و هم به کلی از وعده های مردمی پشت پا زدند. این برای رهبری بهترین هدیه است یعنی جایی که در کنار دیگر نهادهای انتصابی نهادهای انتخابی هم متهم بحران ناکارآمدی حاکمیت شوند. پشت این بحران هم، اختیارات فوق العاده پنهان می شود. مقاماتی هم هستند که سپر شوند. حذف بلند قامتان هم زمینه تملق بازیگران کوتاه قد را فراهم کرده.
پس بازی تحت کنترل است.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران