جهانی مهیا اما ناآشنا

جام جم - ۱۳ آذر ۱۴۰۱

راه‌اندازی و گشایش: شش سال از تاریخ ‌گشایش پردیس تئاتر تهران می‌گذرد. شروع ساخت این مرکز از سال ۱۳۸۶ بود و گشایش رسمی مرکز هنرهای نمایشی پردیس تئاتر تهران با حضور شهردار وقت تهران و جمعی از هنرمندان تئاتری، ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ در منطقه ۱۵ تهران است. این مجموعه که توسط سازمان توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران ساخته شد با داشتن شش سالن نمایشی، بزرگ‌ترین مجموعه‌‌ سالن‌های نمایشی در ایران است اما بسیاری از صاحب‌نظران یکی از ابتدایی‌ترین انتقادهایی که به این مجموعه وارد کردند، موقعیت مکانی این تماشاخانه است.

هنرمندان تئاتری با توجه به این نکته که همه‌ سالن‌ها و تماشاخانه‌های شهر تهران در مرکز شهر گرد آمده‌اند، بر این باور هستند که پردیس تئاتر خاوران، با توجه به امکانات فنی خوبی که دارد در جایی دور‌افتاده‌ بنا شده که ظرفیت جذب مخاطب گسترده را ندارد. البته می‌توان گفت این یکی از عادات غلط مخاطبان تئاتر باشد اما به هر جهت خیلی از گروه‌های نمایشی بهتر می‌بینند در سالن‌های خصوصی مرکز شهر با امکانات بسیار کمتر و هزینه‌ بیشتر، آثار نمایش‎شان را به اجرا درآورند اما مخاطبان‌شان را برای آمد و شد در این راه دراز به زحمت نیندازند.

آرزو‌هایی که در پردیس تئاتر، خاک می‌خورند

به روایتی، پردیس تئاتر تهران، بزرگ‌ترین مرکز تئاتر حرفه‌ای ایران است که در جنوب‌شرقی تهران ساخته شده است. این پردیس در زمینی به مساحت ۲۵ هزار و ۲۰۰ مترمربع و با زیربنای ۱۶ هزار و ۳۳۰ مترمربع جنب فرهنگسرای خاوران در بزرگراه امام علی، اتوبان شهید محلاتی شرق، خیابان شهید شاه‌آبادی جنوبی، بعد از میدان مالک‌اشتر، خیابان بقایی واقع است.

"شروع ساخت این مرکز از سال ۱۳۸۶ بود و گشایش رسمی مرکز هنرهای نمایشی پردیس تئاتر تهران با حضور شهردار وقت تهران و جمعی از هنرمندان تئاتری، ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ در منطقه ۱۵ تهران است"پردیس تئاتر خاوران که با هدف یک مرکز تخصصی برای تئاتری‌ها بنا شد و حتی سالن‌های خود را به‌نام هنرمندان شناخته شده و فقید هنر نمایش همچون علی نصیریان و زنده‌یادان داوود رشیدی، جمشید مشایخی، محمد‌علی کشاورز‌ و محمود استادمحمد، نام‌گذاری کرد در پی هدفی بزرگ بود تا میزبان جشنواره‌های بین‌المللی نمایشی در کشور باشد؛ هرچند که در این زمینه هنوز فعالیت چشمگیری در آن انجام نشده و این خواسته در حد یک آرزو باقی ماند. در‌حالی‌که چنین امکان سخت‌افزاری‌ای در این پردیس فراهم است. 

ظرفیت مناسب با مدیریت نامناسب

پردیس تئاتر تهران، با گنجایش هزار نفر که بیش از ظرفیت تئاتر‌شهر و تالار وحدت است، امکان میزبانی از تئاتر موزیکال، تئاتر سنتی، اجرای ارکستر سمفونیک و حتی کنسرت موسیقی را نیز دارد. حتی این مرکز دارای چهار سالن نمایش تجربی با گنجایش ۱۵۰ نفر و یک سالن ویژه نمایش‌های عروسکی است. همچنین این مجموعه دارای کارگاه‌های ساخت دکور، کارگاه خیاطی، سالن‌های تمرین، اتاق گریم و دیگر امکانات جانبی و فضاهای پشت‌صحنه است. سالن نمایش تئاتر عروسکی مرکز تئاتر حرفه‌ای تهران این ظرفیت را دارد که در هر اجرا میزبان ۱۲۰ نفر از علاقه‌مندان به تئاتر عروسکی باشد.

مرکز تئاتر خاوران دارای فضای آمفی‌تئاتر روباز به مساحت ۳۵۰۰ مترمربع است که برای نمایش‌های آیینی و سنتی تعبیه شده است. سالن مجموعه تئاتر تهران دارای امکان تغییر زاویه کف برای ساخت دکورهایی با کف صحنه شیبدار است که این موضوع ویژگی خاص برای این مجموعه به‌حساب می‌آید و هیچ سالن نمایشی دیگری در تهران از این امکان برخوردار نیست. ظرفیت قرارگیری گروه‌های بسیار بزرگ موسیقی تا بیش از ۹۰۰نفر از دیگر ویژگی‌های سالن تئاتر تهران است. همچنین خصوصیات فنی بسیار مانند حداکثر مقاومت در مقابل حریق،‌ پیش‌بینی تمهیدات لازم در استفاده معلولان حرکتی و... آن را در بین مجموعه‌های مشابه منحصربه‌فرد می‌کند.

"حتی این مرکز دارای چهار سالن نمایش تجربی با گنجایش ۱۵۰ نفر و یک سالن ویژه نمایش‌های عروسکی است"اما تمام این امکانات، در پشت نبود مدیریت منسجم و با برنامه قرار گرفته و عملا این سالن نمایشی را در شش سال گذشته به بی‌استفاده‌ترین امکانات تئاتری کشور بدل کرده است که در میان سالن‌های دولتی و خصوصی نمونه مشابهی ندارد.

ناآشنا و کم‌مخاطب

با آن‌که هزینه بسیاری برای ساخت‌وساز این مجموعه شده اما هنوز به‌دلیل مدیریت نادرست و نبود یک برنامه‌ریزی دقیق و کاربردی، این محیط فرهنگی مهجور باقی مانده است. شاید یکی از دلایل این موضوع ساخت این مرکز در یکی از مناطق کم‌توان مالی شهر تهران باشد، زیرا اقشار ضعیف این منطقه و مناطق اطراف آن از توان مالی لازم برای آن‌که تئاتر را در سبد اقتصادی‌شان قرار دهند برخوردار نیستند اما اگر برنامه‌ریزی درستی وجود داشته باشد این موضوع هم می‌تواند بنا بر حمایت‌های لازم فرهنگی از سوی شهرداری به‌گونه‌ای برای حمایت از این اقشار رفع و رجوع شود، چون اهداف فرهنگی بسیار مهم هستند و می‌‌توانند در سازماندهی جامعه نقش ویژه‌ای داشته باشند. همچنین از سوی دیگر، اهالی تئاتر نیز میانه‌ خوبی با سالن‌های این مجموعه‌ نمایشی ندارند. اکثر گروه‌های نمایشی ترجیح می‌دهند در سالن‌های دیگری اجرا بروند. دلیل اصلی این است که هنوز این سالن با وجود گذشت شش سال از زمان گشایش، برای مخاطبان تئاتر و تماشاچی‌هایش به‌خوبی معرفی نشده است.

قطعا سالن‌های این مجموعه با توجه به نوساخت بودن، از امکانات خوبی برخوردار است اما برای هر گروه نمایشی در درجه‌ اول دیده‌شدن اثر نمایشی‌اش مهم است و هیچ گروهی دوست ندارد در یک سالن مجهز با صندلی‌های خالی اجرا برود. قطعا با سیاست‌گذاری درست و معرفی هرچه‌بهتر این سالن نمایشی برای مخاطبان تئاتر، در آینده این مجموعه می‌تواند به یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مراکز تئاتر ایران تبدیل شود.

انتقادهایی که همچنان بی‌پاسخ است

شهرام کرمی، یکی از فعالان تئاتری و مدیران فرهنگی شهرداری تهران که چند سالی نیز مدیریت پردیس تئاتر تهران را به عهده داشته، در رابطه با این مرکز بر این باور است: «ایده ساخت پردیس تئاتر تهران در ۳۰ سال پیش ایده‌ای بسیار خوب بود، زیرا مدیریت کشور به فکر این بود که شمال و جنوب تهران با هم تفاوت نداشته باشد و تئوری عدالت‌فرهنگی از سوی مدیران دنبال می‌شد اما ساختار فکری و اجرایی کار در تهران خیلی تغییر کرده است. شرایط هنری، مکان‌ها و حتی بافت هنری مراکز با آن سال‌ها قابل‌مقایسه نیست و نگاه، خیلی حرفه‌ای شده است. زمانی برای گذراندن دوره‌های آموزشی در حوزه هنر با محدودیت‌های بسیاری مواجه بودید، ولی حالا روند تغییر کرده است. به همین دلیل بهره‌گیری از پردیس تئاتر تهران نیازمند برنامه‌ریزی جدیدی در حوزه کلان فرهنگی هستیم.» مریم کاظمی، کارگردان تئاتر که تنها تئاتر پرمخاطب را در پردیس تئاتر تهران روی صحنه برده است درباره ارتقای جایگاه این پردیس می‌گوید: «هر مکان جدیدی به غیر از تزئینات و ظاهر زیبا، باید از امکانات زیربنایی و اساسی لازمی نیز در راستای اهداف آن برخوردار باشد، بنابراین پردیس تئاتر تهران نباید صرفا فضایی برای برگزاری تورهای یک‌روزه یا چندروزه مدیران و هنرمندان باشد، بلکه باید به مکانی برای برگزاری نمایش‌ها و تمرین‌های گروه‌های نمایشی و به‌ویژه مردم تبدیل شود.» وی بیان کرد: « اگر در مکان‌های هنری و فرهنگی شاهد طنین صدای خنده و شادی مردم نباشیم، آن فضا هرچند زیباترین و بزرگ‌ترین مکان باشد به فضایی فرسوده و دلگیر تبدیل خواهد شد.»

مریم کاظمی برای این منظور در این پردیس فعالیت کرده و در کنار او هنرمندانی چون فرهاد تجویدی و نادر نادرپور نیز کارهای در خوری در این مکان فرهنگی اجرا کرده‌اند اما جای بسیاری از هنرمندان شناخته‌شده همچنان خالی است که در شناساندن این مکان همکاری کنند. 

فرهنگسراها و تالارهای همچنان خاموش

شهرداری‌ها در همه جهان وظیفه حمایت از تئاتر را نیز به‌عهده دارند و به همین دلیل است که در فرهنگسراهای وابسته به شهرداری حتما تالارهایی هم برای اجرای تئاتر و جذب مخاطبان ایجاد می‌شود و همچنین حمایت از گروه‌های تئاتری و تولیدات نمایشی نیز برای تداوم چنین منظوری صورت می‌گیرد. در تهران نیز در مناطق ۲۲گانه این فرهنگسراها فعال هستند و در مقاطعی بنا بر مدیریت شهرداری و سازمان فرهنگی و هنری، فعالیت‌شان گاهی پررنگ و گاهی کمرنگ می‌شود و در سه سال اخیر کرونا یک مانع بزرگ در تجمع همگانی بوده و با آن‌که تقریبا چند ماه است از بحران کرونا بیرون‌ آمده‌ایم اما هنوز شهرداری تهران انگار دچار چنین حال و هوایی است و شوربختانه چندان تحرکی در زمینه فرهنگی و هنری در این فرهنگسراها لحاظ نشده است و انگار نه انگار که اینها باید مدام برنامه‌هایی را برای جذب مخاطب در نظر بگیرند و همچنان که نام‌شان نیز فرهنگسراست، باید در ایجاد فضای فرهنگی، رشد و توسعه‌اش مدام اقدام کنند و خاموشی آنها یعنی توقف وضعیت فرهنگی و این امری نامتوازن نسبت به نابهنجاری‌های اجتماعی است که ما را دچار سردرگمی در درازمدت خواهد کرد.

"همچنین این مجموعه دارای کارگاه‌های ساخت دکور، کارگاه خیاطی، سالن‌های تمرین، اتاق گریم و دیگر امکانات جانبی و فضاهای پشت‌صحنه است"چنانچه رشد فرهنگی سدی در برابر رشد نابهنجاری است و این توقف فرآیند واژگونی را وارد فضای فرهنگی خواهد کرد. تئاتر نیز یک هنر زنده و پویاست که بهتر از هر هنر دیگری در رشد فرهنگی مؤثر است و اگر این‌فرهنگسراها و دیگر تالارهای نمایشی شهرداری تهران موجودند، چرا نباید با تدبیر و مدیریت راستین به‌دنبال تداوم فعالیت‌های آنها نبود‌. جمعیت میلیونی تهران باید مدام نسبت به فرازها رودررویی و چالشی بهتر از تئاتر که چنین امر مهم و خطیری را به‌راحتی ی فرهنگی، لازم و ضروری جامعه آگاه شوند و چه تسهیل می‌بخشد و همیشه نیز پیامد مثبت و کارآمدی را به‌دنبال خواهد داشت. غفلت از تئاتر و فعالیت‌های تالارهای نمایشی قطع ارتباط همگانی را تبدیل به اثر ضد فرهنگی خواهد کرد و پس از این متوجه کردن و آگاهی‌بخشی در گسست فرهنگی خود یک عامل ذی‌نفوذ در ایجاد بحران‌های اجتماعی خواهد بود. به تعبیری باید تئاتر در فرهنگسراها جدی گرفته شود و مدیریت سازمان فرهنگی ــ هنری هم در ساخت و ساز تالارهای نمایشی اقدام کند و هم در زمینه فعالیت همه تالارهای موجود نیز با جلب حمایت از گروه‌های نمایشی، زمینه‌ساز اتفاقات بایسته به منظور رشد فرهنگی باشد.

بنابراین می‌دانیم حداقل امکانات برای چنین منظوری در سطح کلانشهر تهران وجود دارد اما نبود مدیریت مانع جدی گرفتن آن شده و با آن‌که هزینه‌های میلیاردی برای چنین ساخت و سازهایی انجام شده اما بنابر ناکارآمدی و ناشناختگی مدیران چندان توجهی به آن نمی‌شود و این به مرور برباد دادن سرمایه ملی را بر ما گوشزد می‌کند، چون همین ظرفیت‌های موجود نیز در گذر زمان دچار فرسودگی خواهند شد و به‌جای آن‌که تولیداتی به مردم ارائه شود در این مسیر سوت و کور در و دیوار و تمام امکانات و تجهیزات به مرور فرسوده و از کار افتاده خواهند شد و آنگاه باید در حسرت آن دچار چه کنم، چه کنم شد. اگر در گذشته‌ها و برهه‌هایی این فرهنگسراها فعالیت کرده‌اند، امروز هم این امکان هست اما چرا نباید مورد استفاده قرارگیرد؟حتما تصمیمات اشتباهی چنین منظور و آسیبی را باعث شده است.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری دانشجو - ۷ آبان ۱۴۰۱
جام جم - ۱ مرداد ۱۴۰۱
جام جم - ۱۳ آذر ۱۴۰۱