ما باور نمی‌کنیم!

کلمه - ۷ آبان ۱۳۹۹

چکیده :شما نمی‌دانید ما برای درآمدن خلخال از پای پیرزنی یهودی بوسبله سربازان دق می‌کنیم! شما نمی‌دانید ما برای کشته شدن جورج فلوید آمریکایی هزاران هزار شمع روشن می‌کنیم. شما نمی‌دانید ما هنوز در خیابان‌هایمان شهید تشییع می‌کنیم. ما هنوز شهید گمنام می‌آوریم، هنوز خانواده‌های منتظر داریم... مگر می‌شود چنین اتفاقی در همین کشور بیفتد و آب از آب تکان...

رحیم قمیشی

ضد انقلاب‌ها نوشته‌اند مهرداد سپهری متهمی بوده که در مشهد دستگیر می‌شود و قبل از اینکه به کلانتری یا دادگاه برسد با کتک خوردن از ماموران، با اسپری فلفل، با فشاری که به گردنش می‌آید، جان می‌دهد.
معلوم است که دروغ می‌گویند. مگر اینجا آمریکاست؟ مگر اینجا کربلاست و یزید حاکم است؟ مگر وجدان همه ما مرده؟ مگر ممکن است؟
نه، نه، امکان ندارد!

چرا دروغ می‌گویید…
چرا سر به سر ما می‌گذارید
ما حوصله‌ی این شوخی‌ها را نداریم
رئیس قوه قضائیه ما یک روحانی وارسته است
رئیس جمهور ما یک روحانی پاک است
قدرتمندان ما همه به اصول اسلام ایمان دارند
ما حتی آبدارچی غیر مسلمان استخدام نمی‌کنیم مبادا اساس اسلام زیر سؤال برود
نماینده‌های ما همه اول تقوایشان اندازه گرفته می‌شود بعد نماینده می‌شوند
مگر می‌شود این اتفاق افتاده باشد و هیچ‌کدام فریادی نکشیده باشند…
نه! چرا دروغ می‌گویید؟
فکر کرده‌اید ما باور می‌کنیم!

شما نمی‌دانید ما برای درآمدن خلخال از پای پیرزنی یهودی بوسبله سربازان دق می‌کنیم!
شما نمی‌دانید ما برای کشته شدن جورج فلوید آمریکایی هزاران هزار شمع روشن می‌کنیم.
شما نمی‌دانید ما هنوز در خیابان‌هایمان شهید تشییع می‌کنیم.

ما هنوز شهید گمنام می‌آوریم، هنوز خانواده‌های منتظر داریم…
مگر می‌شود چنین اتفاقی در همین کشور بیفتد و آب از آب تکان نخورد؟!

لطفا این دروغ‌ها را جای دیگری سرِ هم کنید!

ما برای زخمی شدن یا کشته شدن یک فلسطینی اینجا ساعت‌ها خبر پخش می‌کنیم و راهپیمایی می‌گذاریم.
ما برای جلوگیری از گرسنگی یمنی‌ها حاضریم ده برابر تحریم شویم و بمیریم.
ما برای قدرت اسد حاضریم میلیاردها دلار هزینه کنیم تا یک‌ وقت حق او ضایع نشود!مگر می‌شود جلوی چشم‌هایمان جوان ۲۸ ساله هموطن ما کشته شود، هیچ‌کس هیچ نگوید.
نه! این دروغ را جای دیگری پخش کنید.
ما باور نمی‌کنیم!

ما انقلاب کردیم چون شاه از این کارها می‌کرد
ما جنگ کردیم چون صدام از این کارها می‌کرد
ما سینه زدیم چون یزید از این کارها می‌کرد

ما تحریم شدیم، ما از بی‌دارویی مُردیم، از فقر کمرمان خم شد، از نداری جلوی فرزندان‌مان خجالت کشیدیم، تا ثابت کنیم طرفدار حق هستیم و برابر باطل با هر لباسی کوتاه نمی‌آییم.
مگر می‌شود مهردادی را بکشند
وسط خیابان به میله‌ای ببندندش
به او دست بسته ده‌ها بار شوکر بزنند
به او دست بسته بارها اسپری فلفل بزنند
نفسش را بند بیاورند…
بمیرد!!
مگر می‌توانیم تصورش را بکنیم؟!
دروغ نگویید!

ما هنوز دروغ ساقط شدن هواپیمایی با ۱۷۶ مسافر را با پدافند خودمان باور نکرده‌ایم ما هنوز کشته شدن صدها نفر به‌خاطر اعتراضات بنزینی را باور نکرده‌ایم ما هنوز زندان رفتن مادران را به‌خاطر عقاید سیاسی یا عقیدتی‌شان باور نکرده‌ایم

ما هنوز
کشته شدن ستار بهشتی در بازداشتگاه راما هنوز حصر ده ساله دو کاندیدای ریاست جمهوریما هنوز مرگ و میر روزانه صدها نفر به‌خاطر مدیریت ضعیف در بحران کرونا…هیچکدام را باور نکرده‌ایم

مگر ما معاویه‌ایم؟
مگر ما یزیدیم؟
مگر ما صدامیم؟
مگر ما شاهیم؟
مگر ما ترامپیم؟
مگر مهرداد سیاه‌پوست بوده و‌ ما نژادپرست؟

مگر ما دل‌هایمان سیاه شده
مگر ما غیرتمان مُرده
مگر شهدا را یادمان رفته
مگر ما انسان نیستیم…

نه ما باور نمی‌کنیم
بروند جای دیگری این شایعات ضد انقلابی را پخش کند!

ما باور نمی‌کنیم…

منابع خبر

اخبار مرتبط