قسمت شش خون سرد

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال خون سرد قسمت شش 6khoone sard Serial Part ۶

سریال خون سرد قسمت ۶ دو ماه پیش از این‌که اجساد در معدن پیدا شوند کسرا با تغییر چهره نزد سارا می‌رود و از او درباره ساحل پرس و جو می‌کند. ساحل دختری زیبا بوده است. در یک تولیدی پوشاک، نیازی رئیس آن با او ارتباط داشته. مثل همه دخترهای دیگری که در آن‌جا با او کار می‌کرده‌اند. کسرا خبر می‌دهد که ۲ ماه پیش جسد یخزده ساحل را پیدا کرده‌اند.

"   سریال خون سرد قسمت شش 6khoone sard Serial Part ۶ سریال خون سرد قسمت ۶ دو ماه پیش از این‌که اجساد در معدن پیدا شوند کسرا با تغییر چهره نزد سارا می‌رود و از او درباره ساحل پرس و جو می‌کند"کسرا پیش نیازی می‌رود. سوله‌ای را وانمود می‌کند از پدرش به ارث برده. از نیازی برای راه انداختن کار از او یاری می‌خواهد. نیازی را مدتی بعد به آن سوله می‌کشاند. می‌گوید دامپزشک است و حیوانات را جراحی می‌کند.

با هم درگیر می‌شوند. کسری نیازی را بیهوش می‌کند. کسری سوختن نیازی و مدارک جرم را تماشا می‌کند. به زمان کنونی باز می‌گردیم. کسری در پزشکی قانونی خواب است و کابوس می‌بیند.

"در کمد آزمایشگاه را که باز کرد به یکی از همکاران می‌کوبد و وانمود می‌کند اشتباه شده"سرهنگ طلوعی آمده و درباره یک جسد برایش توضیح می‌ٔهد. او می‌گوید در دهان یکی پلاستیک و خون بوده و شاید این نشانه‌ای باشد. کسرا به یاد می‌آورد که یکی از قربانیانش دستش را قبلا گاز گرفته بود. در کمد آزمایشگاه را که باز کرد به یکی از همکاران می‌کوبد و وانمود می‌کند اشتباه شده. نمونه‌ها را هم تغییر داد.

کسرا می‌گوید هویت ۴ جسد یافت شده و ۴ پیکر دیگر هویتشان برای یافتن باقی مانده. هویت یکی مربوط به نیازی است. مردی که به زنان تازه آزاد شده کار می‌داده است. جسد دیگری مربوط به رحیم زرگر است. به جایی می‌رود که دخترخوانده‌اش پریا پس از دعوا با مادرش از آن‌جا جدا شده است.

"سعی کرده با او ارتباط داشته باشد و او توضیح می‌دهد که توسط پدرخوانده‌اش مورد آزار قرار می‌گرفته"می گوید گوشه‌گیر بوده و مضطرب. سعی کرده با او ارتباط داشته باشد و او توضیح می‌دهد که توسط پدرخوانده‌اش مورد آزار قرار می‌گرفته. مادرش هم ۳۰ سال از زرگر کوچک‌تر بوده و نقش مسائل مالی این میان کم نبوده است. پریا و مادر او به پلیس می‌آیند. پریا می‌گوید اینکه چه کسی زرگر را بیهوش کرده دیده است.

پریا می‌گوید شبیه سوپرمن دو بال بزرگ داشت! کسرا چیزهایی به یاد می‌آورد. پریا هم به نظر می‌رسد او را شناخته باشد به او در آخر کار لبخند می‌زند. سارا به گلخانه می‌رود و یواشکی کلید گاو صندوق دایی‌اش را پیدا می‌کند. از شناسنامه عکس می‌گیرد. عکسها را به طلوعی می‌دهد.

"کسرا سراغ دوستی در ثبت احوال رفته و خبر جهانگیر فاضل را می‌گیرد که مرده ولی خانواده‌اش معتقدند زنده است"او می‌گوید در یکی از عکس‌ها پدر واقعی‌اش حسین در کنار خانواده است. اما ۴ ساله که می‌شود جهانگیر کنار آن‌هاست. سارا برای سوال شده که چرا به او این قدر دروغ گفته‌اند. کسرا سراغ دوستی در ثبت احوال رفته و خبر جهانگیر فاضل را می‌گیرد که مرده ولی خانواده‌اش معتقدند زنده است. کسری می‌پرسد ممکن است ثبت احوال فریب بخورد؟‌جواب این است: خیلی ضعیف است، مگر این‌که:‌ شارلاتان باشد!

قسمت بعدی - سریال خون سرد قسمت شش ۶ قسمت قبلی - سریال خون سرد قسمت پنج ۵ Next Episode - khoone sard Serial Part ۶ Previous Episode - khoone sard Serial Part ۵.

منابع خبر

اخبار مرتبط

تابناک - ۲۰ مرداد ۱۴۰۰
بی بی سی فارسی - ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
خبرگزاری دانشجو - ۵ خرداد ۱۴۰۰
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱