قسمت هجده صداقت سیز
سریال صداقت سیز قسمت هجده 18Sedaghatsiz Serial Part ۱۸
بهار و مرت با شنیدن سروصدا به خانۀ آسیه میآیند و از دیدن او در آن وضعیت شوکه میشوند.
ولکان به علی میگوید برایش توضیح میدهد و آنطور که میبیند نیست. اما علی نمیخواهد حرفهای پدرش را بشنود.
آمبولانس میآید و آسیه را به بیمارستان میبرد.
مدتی بعد که حال آسیه بهتر شده، وکیل پیش او میآید و خبر میدهد که ولکان تمام شرایط طلاق را پذیرفته و طبق رأی دادگاه تا ۶ ماه حق نزدیک شدن به آسیه و علی را ندارد.
آسیه از اینکه به خواستهاش رسیده خوشحال است.
ولکان به شرکت میرود و از وضعیت به هم ریخته و تعطیل شده شرکت عصبی و ناراحت است.
هالوک به خانۀ آسیه میرود و از او میخواهد از درین به خاطر رابطهاش با ولکان شکایت نکند.
آسیه قبول میکند.
درین برای خرید به فروشگاه میرود. او هنگام حساب کردن متوجه میشود که هیچ پولی ندارد.
او به شرکت پدرش میرود و از او تقاضای کمک میکند و میگوید پول ندارد و ولکان هم ورشکسته شده.
هالوک به او میگوید اگر از ولکان جدا شود از او حمایت میکند.
درین قبول نمیکند و با دلخوری از آنجا میرود.
تولد آسیه است و علی به کمک تورکای در خانه برای او جشن گرفته و سورپرایزش میکنند.
همۀ همکاران آسیه هم جمع شدهاند.
دریا به آسیه میگوید میدانم من و تو مثل قبلنا نیستیم با هم و این کاملاً تقصیر منه. من ۳ ماه از کار ولکان چشمپوشی کردم. میخواستم رو در رو ازت معذرت خواهی کنم.
آسیه میگوید من اون دفترو بستم دیگه هم نمیخوام بازش کنم.
"میخواستم رو در رو ازت معذرت خواهی کنم. آسیه میگوید من اون دفترو بستم دیگه هم نمیخوام بازش کنم"ما با هم همکاریم و مشکلی هم نداریم.
دریا از اینکه آسیه او را بخشیده خوشحال میشود.
درین به همراه گونول به رستوران میرود.
درین و ولکان قرار است به آمریکا بروند و او از اینکه برای آخرین بار با مادرش بیرون آمده ناراحت و نگران است.
گونول میگوید رفتن آنها به نفعشان است و دیگر کسی اذیتشان نمیکند.
آشنایان گونول در میز بغلی به عمد و با صدای بلند از خیانت درین بدگویی میکنند.
درین و گونول ناراحت میشوند و گونول با عصبانیت از آنها میخواهد که بس کنند و در زندگی دخترش دخالت نکنند.
دو سال از این ماجرا میگذرد. آسیه پزشک ارشد بیمارستان شده و دریا هم دستیار اوست.
وقتی آسیه از بیمارستان به خانه میرود کارت دعوتی را لای در میبیند که برای علی آمده است.
در کارت عکس ولکان و درین و دخترشان زینب است و زیر آن در مورد جشنشان به مناسبت برگشتنشان از آمریکا نوشته شده.
آسیه کلافه میشود. ولکان که به شدت پولدار شده یک خانۀ خیلی بزرگ و شیک خریده و در آنجا با درین ساکن شده است.
کارت دعوت برای هاکان مدیر بیمارستان و دریا هم ارسال میشود.
شب وقتی علی به خانه میآید آسیه کارت را به او میدهد.
علی از برگشتن ولکان تعجب میکند.
روز بعد ولکان به مدرسه علی میرود و او را صدا میزند. سپس با خوشحالی علی را بغل میکند و ابراز دلتنگی میکند.
او علی را برای نهار به رستوران میبرد.
علی که از ولکان دلخور است در کنار او احساس راحتی نمیکند.
ولکان بخاطر نبودنش در این ۲ سال از علی عذرخواهی میکند و میگوید از این به بعد همیشه پیش هم خواهند بود.
او به علی یادآوری میکند که در مراسم روز شنبه خواهرش زینب را هم میبیند.
علی برای رفتن به جشن مردد است.
ولکان علی را به خانه میرساند.
آسیه دم در ولکان را میبیند و ولکان با طعنه میگوید مطمئن است در این مدت آسیه به او فکر میکرده.
آسیه از برگشتن ولکان کلافه است.
ولکان میگوید در این ۲ سال بخاطر آسیه از آنجا دور بوده و این مدت برای آسایش او کافی است و حالا به شهر خودش برگشته است.
ولکان به خانۀ مرت میرود و بهار را میبیند. او در مورد جشن شنبه شب یادآوری میکند و از او میخواهد که حتماً بیاید.
سپس مرت را که تازه به خانه رسیده میبیند و با او گرم میگیرد.
او میگوید مسایل گذشته را فراموش کرده و از مرت هم میخواهد که به مهمانی بیاید، چون افرادی که در آنجا هستند برای کار مرت مناسبند.
شب در خانۀ آسیه علی میگوید او قرار است شنبه با سلن به سینما برود و نمیخواهد به مهمانی بیاید.
آسیه به او میگوید با رفتنش ولکان را خوشحال میکند.
اما علی اهمیتی به این قضیه نمیدهد.
قسمت بعدی - سریال صداقت سیز قسمت نوزده ۱۹ قسمت قبلی - سریال صداقت سیز قسمت هفده ۱۷ Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۱۹ Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۱۷اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران