جنبش دانشجویی، چشم در چشم ناخدای استبداد/ علی کلائی

هرانا - ۲۸ دی ۱۴۰۱

    خانه  > slide, حقوق آکادمیک  >  جنبش دانشجویی، چشم در چشم ناخدای استبداد/ علی کلائی

  •  خبر اختصاصی
  •  تاریخ : ۱۴۰۱/۱۰/۲۸
  •  دسته : slide,حقوق آکادمیک
  •   لینک کوتاه :
  •  کد خبر : ۵۷۸
چاپ خبر

جنبش دانشجویی، چشم در چشم ناخدای استبداد/ علی کلائی

ماهنامه خط صلح – دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب که خود سال‌ها سابقه‌ی مبارزه در راه آزادی، برابری و عدالت، پیش و پس از انقلاب ۵۷ را داشت، دانشگاه را سنگر آزادی و برج بلند دیدبانی آزادی‌خواهی ملت ایران می‌دانست؛ همو که صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه و از دانشگاهیان متحصن در دانشگاه تهران در آستانه‌ی انقلاب بهمن ۵۷ او را استادی برای همه‌ی فصول نامید. دانشگاه سنگر آزادی بوده و است. چه پیش از کودتای  ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و چه پس از آن‌که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ سه قطره خون، سه آذر اهورایی جان‌باخته در حمله به دانشگاه تهران مسیری را روشن کردند و پیش روی جنبش دانشجویی ایران نهادند.

دانشجویان خصلتی دارند که بسیاری از اقشار اجتماعی فاقد آنند. به قول دکتر علی شریعتی در خصوص سه جان‌باخته‌ی ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران «این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفته‌اند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافته‌اند، نخواستند هم‌چون دیگران کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فروبرند.»(۲) دانشجویان در آغاز جوانی هنوز به دو عنصر نداشتن و نخواستن روئین‌تن‌اند. هنوز سر در هوای آرمان‌ها دارند و هنوز آلوده به زمین واقعیت سخت زندگی و پاگیرشدن‌های آن نشده‌اند.

"هنوز سر در هوای آرمان‌ها دارند و هنوز آلوده به زمین واقعیت سخت زندگی و پاگیرشدن‌های آن نشده‌اند"چنین است که دانشگاه در ایرانی با تاریخ استبدادی سنگر آزادی شده ‌است؛ از پیش از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا امروز و تا جنبش اعتراضی مردم ایران در سال ۱۴۰۱. تاریخ دانشگاه پس از انقلاب با سرکوب عجین شده‌ است؛ از انقلاب فرهنگی که اولین رئیس دانشگاه تهران پس از انقلاب ۵۷ آن را کودتای فرهنگی نامید تا ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و فاجعه‌ی آن سال و تا سرکوب‌های پس از آن در ۱۳۸۲ و تا امروز. به طور مشخص اما دانشگاه در کم‌تر از یک دهه‌ونیم اخیر روزهای سختی را پشت سر گذاشته ‌است؛ از برخورد با دانشجویان آزادی‌خواه و برابری‌طلب در آذر ۱۳۸۶ تا سرکوب تمام‌عیار دانشگاه پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸. در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هشتاد شمسی مسئله‌ی دانشجویان ستاره‌دار هم مطرح شد؛ دانشجویانی که به دلیل فعالیت‌هایشان برای تحصیل در مقاطع عالی ستاره‌دار شدند و محروم از تحصیل. در سال ۱۳۸۵ هفده دانشجوی ستاره‌دار نامه‌ای به وزیر علوم دولت نهم جمهوری اسلامی نوشتند.

زاهدی، وزیر علوم وقت هم گفت که دانشجویان ستاره‌دار «کسانی‌اند که سابقه‌ی سه سال زندان، شلاق و تجاوز به ناموس مردم را دارند.» این سخن را خبرگزاری حکومتی فارس در آن زمان از زاهدی مخابره کرد و اما وزیر وقت علوم ضمن تکذیب آن خبرگزاری فارس را تهدید به اعلام جرم کرد. دانشجویان اما نوشته بودند که «محرومان از تحصیل افرادی شناخته‌شده‌اند و همگی به دلایل سیاسی و عقیدتی از این حق محروم شده‌اند.» به واقع هم چنین بود.(۴) اما داستان محرومیت از تحصیلی که ادامه‌ی همان انقلاب فرهنگی و اخراج اساتید و دانشجویان منتقد پس از انقلاب بهمن ۵۷ بود، ادامه پیدا کرد. پس از آن هم مبارزات جنبش دانشجویی ادامه یافت و در دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ دانشجویان دانشگاه‌های کشور هم‌چنان بر سر آرمان آزادی و برابری با مردم ایران ایستادند. دانشجویان دانشگاه تهران گویی زودتر از بقیه فهمیده بودند که دورانی تازه در ایران رسیده ‌است. سردادن شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا» در دی‌ماه ۱۳۹۶ در همبستگی با خیزش مردمی را می‌توان نماد آن دانست؛ مسیری که در انتخابات‌ مجلس در ۱۳۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ادامه پیدا کرد؛ در واقع کاهش مشارکت سیاسی در سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ در انتخابات‌ حکومتی ترجمه‌ی دیگری از همان شعار دی ۱۳۹۶ دانشجویان در قدیمی‌ترین دانشگاه مدرن ایران پس از دارالفنون بود.

"چنین است که دانشگاه در ایرانی با تاریخ استبدادی سنگر آزادی شده ‌است؛ از پیش از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ تا امروز و تا جنبش اعتراضی مردم ایران در سال ۱۴۰۱"بر اساس آمارها مشارکت سیاسی در انتخابات مجلس سال ۹۸ نسبت به انتخابات قبلی حدود ۱۰.۳میلیون نفر کاهش داشت. این میزان برای انتخابات ریاست‌ جمهوری سال ۱۴۰۰ حدود ۱۴.۵میلیون نفر بود؛ در واقع هرچه مردم در اعتراضات مشارکت بیش‌تری کرده‌اند، از داشتن نمایندگی سیاسی در حاکمیت بیش‌تر ناامید شده‌اند.(۴)

با آغاز جنبش اعتراضی در ایران پس از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی در آخرین روزهای شهریور ۱۴۰۱ دانشگاه نیز بار دیگر میزان‌الحراره آزادی‌خواهی در ایران شد و پا پیش نهاد. این بار اما دانشگاه صنعتی شریف بود که وارد عرصه شد و به صحنه‌ی رخ‌به‌رخی مدافعان آزادی با استبدادیان بدل شد. ۴ مهر ۱۴۰۱ بیش از ده تن از اساتید این دانشگاه ضمن حمایت از اعتراضات سراسری در واکنش به بازداشت این دانشجویان دست به اعتصاب زدند و تأکید کردند «تا زمان آزادی دانشجویان بازداشت‌شده کلاس‌های درس را برگزار نخواهند کرد»؛ هم‌چنین دانشجویان بسیاری از دانشگاه‌های کشور و این دانشگاه با انتشار بیانیه‌هایی در اعتراض به سرکوب اعتراضات و بازداشت دانشجویان از حضور در کلاس درس خودداری کردند. یکشنبه، ۱۰ مهرماه ۱۴۰۱ هم باز دانشجویان شریف دست به تجمع زدند با شعارهایی علیه دانشگاه امنیتی و بسیجی‌های حاکم با شعار مرگ بر استبداد و سردادن «زن، زندگی، آزادی» نداگر جنبش مردمی شدند؛ اما با گذر زمان و شب‌هنگام نیروهای امنیتی، اعم از سپاه و بسیج به دانشگاه شریف حمله‌ور شدند و درهای ورودی دانشگاه را بستند.

این نیروها اقدام به تیراندازی در محیط دانشگاه و شماری از دانشجویان را با شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای مصدوم کردند. با شدت‌گرفتن خشونت‌ها دانشجویان با تصمیم حراست و رؤسای دانشگاه برای خروج به پارکینگ دانشگاه هدایت شدند، اما توسط نیروهای امنیتی محاصره و حداقل سی تا چهل تن از آنان بازداشت شدند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف در بیانیه‌ای ضمن تأیید این حمله به نقش نیروهای لباس‌شخصی در سرکوب و بازداشت دانشجویان اشاره کرد و نوشت: «نیروهای لباس‌شخصی در طبقه‌‌‌های اول و دوم پارکینگ با باتوم و سلاح و موتور در کمین دانشجویان بوده‌اند و با شلیک گلوله‌های پلاستیکی و ساچمه‌ای از فاصله‌ی نزدیک و مخصوصاً به سمت دخترها آن‌ها را از حرکت بازمی‌دارند و دانشجویان را بازداشت می‌کنند.» این خشونت‌ها در شبکه‌های مجازی پخش شد و دانشجویان از مردم کمک خواستند. مردم به‌کمک‌رفته هم از گاز اشک‌آور در امان نمادند. وزیر علوم نظام هم تهدید کرد که «قانون را رعایت نکنید، باید هزینه‌اش را بدهید؛ تعارف هم نداریم.»(۵) جنبش دانشجویی همیشه به بدنه‌ی مردمی متکی بوده که از آن برخواسته است، اما این صحنه در دانشگاه شریف خود نمایش دیگری بود از نمایندگی دانشگاه برای صلای آزادی و مبارزه در پیشانی حرکت برای رهایی مردم ایران.

در این بیش از سه ماه از آغاز جنبش اعتراضی مردم ایران دانشگاهیان به گونه‌ای بی‌سابقه به میدان آمدند.

"در نیمه‌ی دوم دهه‌ی هشتاد شمسی مسئله‌ی دانشجویان ستاره‌دار هم مطرح شد؛ دانشجویانی که به دلیل فعالیت‌هایشان برای تحصیل در مقاطع عالی ستاره‌دار شدند و محروم از تحصیل"دانشگاه‌هایی وارد میدان شدند که فعالان آن در شبکه‌های اجتماعی گفتند که هرگز فکر نمی‌کردند دانشجویان یا اساتید آن دانشگاه اعتراض کنند. در این بیش از سه ماه از آغاز جنبش اعتراضی در ایران اما اتفاق دیگری نیز رخ داده ‌است. پیش از این عموماً اعتراض‌های دانشجویی در دانشگاه‌های دولتی و مشهور اتفاق می‌افتاد، اما در این جنبش اعتراضی ۱۴۰۱ دانشجویان دانشگاه‌های خصوصی نیز به میدان آمده‌اند؛ تا جایی که دانشجویان دانشگاه‌هایی چون مؤسسه‌ی آموزش عالی غیردولتی‌-غیرانتفاعی معماری و هنر پارس، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد شهریارــ‌شهر قدس یا حتی دانشگاه پیام نور مریوان هم در میان بازداشت‌شدگان در این اعتراضات بودند؛ هم‌چنین در دانشگاه آزاد شیراز دانشجویان در ورودی دانشگاه بازداشت شدند.

آغاز جنبش اعتراضی موجود از قتل حکومتی مهسا امینی به دست گشت ارشاد بود. تبعیض جنسیتی علیه زنان و حجاب اجباری خود از مسایلی بوده ‌است که مردم ایران در بیش از سه ماهه‌ی اخیر به آن معترض شده‌اند. مسئله‌ی سلف دانشجویی و غذاخوردن دختران و پسران دانشجو در آن هم بدل به نمادی شد تا دانشجویان به این جداسازی و تبعیض جنسیتی اعتراض کنند.

در ۳۰ مهرماه ۱۴۰۱ دانشجویان دانشگاه شریف در اعتراض به تفکیک جنسیتی در سالن غذاخوری این دانشگاه اقدام به صرف ناهار کردند. یک روز بعد مسئولان حراست با همراهی نیروهای بسیج این دانشگاه با چیدن میز و صندلی‌های سلف پشت در تلاش کردند تا مقابل ورود دانشجویان برای صرف نهار را بگیرند؛ اقدامی که با تداوم اعتراض دانشجویان و تلاش آنان برای ورود ناکام ماند.(۵) این رویداد در سلف‌های دانشجویی چندین دانشگاه، از جمله دانشگاه شریف، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران در تاریخ جنبش دانشجویی پس از انقلاب ایران بی‌سابقه بود. دانشجویان همیشه به تبعیض‌های جنسیتی معترض شده بودند، اما ورود به سلف و مختلط‌کردن آن و ایستادن در برابر نیروهای سرکوب در دانشگاه اقدام جدیدی بود که از آگاهی دانشجویان به برابری جنسیتی در همه‌ی عرصه‌ها خبر می‌داد.

امر دیگر در این دوره از اعتراضات جنبش دانشجویی نقش شبکه‌های اجتماعی بود. دانشجویانی که در دوران همه‌گیری کرونا در شبکه‌های اجتماعی مختلف با یکدیگر ارتباط گرفته بودند، از همان شبکه‌ی ارتباطی استفاده کردند تا به سازمان‌دهی اعتراضات بپردازند. دیگر نهاد دانشجویی خاصی مانند دفتر تحکیم وحدت یا انجمن‌های مشخص و شناسنامه‌دار دانشجویی نبودند که برنامه‌ریز اعتراضات باشند، بلکه بدنه‌ی جنبش دانشجویی با استفاده از شبکه‌های افقی و با ابزار شبکه‌های اجتماعی اینترنتی دست به هماهنگی برای اعتراضات می‌زدند؛ امری که برخورد دستگاه سرکوب با آن‌ها را بسیار مشکل کرده و می‌کند.

مسئله‌ی دیگر زمان این اعتراضات دانشجویی است.

"در سال ۱۳۸۵ هفده دانشجوی ستاره‌دار نامه‌ای به وزیر علوم دولت نهم جمهوری اسلامی نوشتند"در بیش از سه دهه‌ی اخیر پس از جنگ اعتراضات دانشجویی در چند روز یا حداکثر چند هفته متوقف می‌شد و حاکمیت با آن‌ها برخورد می‌کرد، اما اکنون بیش از سه ماه است که جنبش دانشجویی در کنار جامعه‌ی ایران، معترض و پابه‌رکاب مبارزات خود را پیگیری می‌کند. دانشجویانی که پس از ضربه‌ی سال ۸۸ و در دهه‌ی نود با محوریت فعالان صنفی دانشگاه‌ها به میدان آمده بودند، در سال‌های ۹۶ و ۹۸ در کنار اعتراضات بودند، اما پس از مدتی با سرکوب گسترده این فعالیت‌ها کم‌رنگ می‌شد؛ ولی امروز و با وجود بازداشت بیش از ششصدوپنجاه‌ دانشجو (آمارهای روزانه‌ی خبرگزاری هرانا از اعتراضات جاری تا ۲۹ آذرماه) در سراسر کشور مبارزات جنبش دانشجویی هم‌چنان ادامه دارد؛ دانشجویانی که در سراسر کشور بازداشت، ربوده و مضروب و مجروح شدند و اما هم‌چنان دانشگاه را به عنوان سنگر و دیدبان آزادی حفظ کردند. هم آن روز و هم امروز و به طور کلی از آغاز دهه‌ی نود اما فعالان صنفی دانشگاه‌ها در کنار بقیه‌ی فعالان صنفی، از معلمان تا کارگران ایستادند و شبکه‌ای از فعالان صنفی را برای مبارزه علیه ظلم و بی‌عدالتی ایجاد کردند.

یکی از مشخصات این دوره از فعالیت‌های جنبش دانشجویی فرااتنیکی، طبقاتی و جغرافیایی‌بودن آن بود. در طول بیش از سه ماه گذشته، از آغاز جنبش اعتراضی اخیر دانشگاه علامه طباطبایی با بیش‌ترین بازداشتی (سی‌وپنج نفر) در صدر دانشگاه‌هایی قرار دارد که دانشجویان آن به دست حاکمیت به بند کشیده شده‌اند. پس از آن دانشگاه‌های دیگر عبارتند از: دانشگاه تهران با سی دانشجو، دانشگاه بهشتی با نوزده دانشجو، دانشگاه خواجه نصیر با هجده دانشجو، دانشگاه‌های تربیت مدرس و پلی‌تکنیک تهران، هرکدام با شانزده دانشجو، دانشگاه خوارزمی با پانزده دانشجو، دانشگاه‌های نوشیروانی بابل، گیلان (رشت) و الزهرا، هرکدام با چهارده دانشجو، دانشگاه‌های هنر تهران و فرهنگ و هنر، هرکدام  با دوزاده دانشجو، مؤسسه‌ی آموزش عالی غیردولتی‌ــ‌غیرانتفاعی معماری و هنر پارس با یازده دانشجو، دانشگاه‌های شریف و کردستان، هرکدام با ده دانشجو، دانشگاه‌های چمران اهواز، علوم پزشکی تبریز و شیراز، هرکدام نُه دانشجو و دانشگاه رازی کرمانشاه با هشت دانشجو.

عدد ذکرشده‌ تعداد دانشجویان بازداشت‌شده در هر دانشگاه است.(۶) این فهرست البته همه‌ی‌ دانشگاه‌هایی نیستند که دانشجویان آن بازداشت شده‌اند، بلکه تنها بیست دانشگاهی که بیش‌ترین دانشجوی بازداشتی را دارند، نشان می‌دهد.

از دانشگاه تا بازار، از شمال تا جنوب شهر و از هر قشر و طبقه‌ای این‌بار به میدان آمده‌اند. شعارها مشخص است. شعار مترقی «زن، زندگی، آزادی» را سرمی‌دهند تا به همه‌ی اشکال تبعیض اعتراض کنند و زندگی و گوهر والای آزادی را طلب کنند. صراحتاً از نخواستن رژیم حقیقی و حقوقی مستقر سخن می‌گویند. از آزادی، عدالت، زندگی اجتماعی اختیاری و مخالفت با استبداد در هر صورت آن می‌گویند.

"پس از آن هم مبارزات جنبش دانشجویی ادامه یافت و در دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ دانشجویان دانشگاه‌های کشور هم‌چنان بر سر آرمان آزادی و برابری با مردم ایران ایستادند"در اقصی‌نقاط کشور از همبستگی سخن است و مردم در کنار جنبش دانشجویی قرار گرفته‌اند. گاهی هم شعارهایی می‌دهند که مؤدبانه نیست، اما بُت استبداد حاکم و نیروی سرکوبش را می‌شکند. جنبش دانشجویی در سه ماه اخیر در بسیاری از دانشگاه‌ها کنار مردم آمده است؛ البته که هنوز بسیاری از دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی دولتی و خصوصی هستند که جایشان در میان جنبش اعتراضی خالی است، اما بی‌اغراق باید گفت آن‌چه در این سه ماه در دانشگاه‌های ایران گذشت، در تاریخ جنبش دانشجویی ایران بی‌نظیر یا کم‌نظیر است. دانشگاه سنگر و دید‌بان آزادی است؛ نسل به نسلش عوض می‌شوند. جوانان دانشجوی ایرانی سینه را برای زن، زندگی و آزادی در برابر استبدادیان سپر کرده‌اند و در تاریخ ماندگار خواهند شد؛ حتی اگر ناخدای استبداد نخواهد.

پیروزی با خدای آزادی است.

پانوشت‌ها: ۱- «عاشقی نوشش»؛ به یاد زنده‌یاد دکتر محمد ملکی، علی کلائی، وبسایت زیتون، ۲۴ دی ماه ۱۳۹۹. ۲- روایت علی شریعتی از سه قطره خون بر چهره‌ی دانشگاه، خبرآنلاین، ۱۳ دی ماه ۱۳۸۹. ۳- خجسته رحیمی، رضا، اعتراض دانشجویان ستاره‌دار به وزیر علوم، دویچه‌وله‌ی فارسی، ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶. ۴- مشارکت کم‌تر، اعتراض بیش‌تر، روزنامه‌ی اعتماد، ۲۶ آذرماه ۱۴۰۱. ۵- زن، زندگی، آزادی؛ گزارش تفصیلی از هشتادودو روز اعتراض در سراسر ایران، هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، ۱۸ آذر ۱۴۰۱.

"دانشجویان دانشگاه تهران گویی زودتر از بقیه فهمیده بودند که دورانی تازه در ایران رسیده ‌است"۶- فراخوان برای قدام فوری: نیازهای سلامت جسمی و روانی کودکان شرکت‌کننده در اعتراضات سراسری ۲۰۲۲ ایران، وبسایت والنتیر اکتیویستس، اکتبر ۲۰۲۲.

مطالب مرتـبط

    • اعتراضات سراسری؛ امین درزاده به دو سال حبس محکوم شد
    • اعتراضات سراسری؛ بازداشت ۶ شهروند در پیرانشهر
    • اعتراضات سراسری؛ بازداشت یک شهروند در سنندج
    • نوشهر؛ بازداشت یک شهروند تحت عنوان “عامل ارتباط با شبکه های معاند” 
    • شرح جزئیات پرونده فائزه هاشمی از زبان سخنگوی قوه قضاییه

برچسب ها: اعتراض دانشجویان اعتراضات سراسری جنبش دانشجویی خط صلح خط صلح 140 دانشجویان دکتر ملکی زن زندگی آزادی علی کلائی ماهنامه خط صلح

بدون نظر



نظر بگذارید

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۲۸ آذر ۱۳۹۹