قوانین حوزه صنایع دستی را در اتاقهای در بسته مینویسند
خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ صنایع دستی بی صداست. شاید هم صدای میراث فرهنگی و گردشگری در وزارتی که برای این سه حوزه تعریف شده بلندتر است هر چه باشد آنقدر این حوزه مهجور مانده که توجه کمتری به آن میشود.
این در حالی است که صنایع دستی محصول یک فرهنگ است از طرفی اگر به آن نگاه اقتصادی هم شود میتواند درآمدزا باشد. اما این اتفاق در سالهای گذشته نیفتاده شاید هم عزمی جدی برای توجه به آن وجود نداشته است.
سه ماه از انتصاب مریم جلالی معاون صنایع دستی کشور میگذرد او پیش از این سابقه حضور در رسانه و صدا و سیما را داشته و حالا بر مسندی نشسته که قرار است از توان او در این حوزه استفاده شود.
جلالی پس از مدتی بر این مسند نشسته که آمارها و اعداد و ارقام بی پایه و اساس؛ ذهنیت درستی از وضعیت صنایع دستی کشور را ارائه نمیداد و حالا قرار است نگاه ویژه ای به دور از کلیشهها به صنایع دستی کشور شود.
او با حضور در خبرگزاری مهر به سوالات مختلف خبرنگار این خبرگزاری پاسخ داد.
* صنایع دستی غیر از معاونت در وزارت میراث فرهنگی، متولیان دیگری نیز در صندوق توسعه و احیای بناهای تاریخی و شرکت مادرتخصصی ایرانگردی و جهانگردی نیز دارد اما چرا همه آنها در این حوزه وارد میشوند ولی ما خروجی از این همه متولی نمیبینیم؟
حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی چند ساحتی است همچنین از یک فراز و نشیب عجیب چند ساله گذشته است از جمله اینکه زمانی زیرمجموعه وزارت ارشاد یا وزارت صمت بود و بعد هم که به صورت مستقل فعالیت میکرد و در نهایت به سازمان میراث فرهنگی ملحق شد این تغییر ساختار موجب شده تا آئین نامهها و دستورالعملهای وظایف و تکالیف سازمانی صنایع دستی مخدوش شود.
ما از سالها قبل سازمانی به نام میراث فرهنگی با آن پیشینه را داشتیم سازمان گردشگری با رویکردهای جدیدتر نیز به وجود آمده بود و بعد سازمان صنایع دستی با این سه گانه در کنار هم قرار گرفت. پس آن پیوند لازم برای پیوستن این سه بخش کنار هم در یک وزارتخانه اتفاق نیفتاده و هرکدام کار خودشان را انجام میدادند و هیچ انسجامی بین آنها نبود. حالا یکی از اهداف آقای ضرغامی وزیر میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری؛ انسجام این سه حوزه و خدمات متقابلی است که میتوانند به هم بدهند.
"پس آن پیوند لازم برای پیوستن این سه بخش کنار هم در یک وزارتخانه اتفاق نیفتاده و هرکدام کار خودشان را انجام میدادند و هیچ انسجامی بین آنها نبود"مثلاً پایگاههای میراث فرهنگی میتواند در اختیار صنایع دستی قرار گیرد و صنایع دستی نیز میتواند با گردشگری و بوم گردی همراه شود یعنی ما باید این انفکاک را از بین ببریم.
بازوهای اجرایی مانند صندوق احیا یا شرکت مادر تخصصی از طرفی میتواند به قابلیتهای فوقالعاده ای که صنایع دستی دارد تعبیر شود زمانی که شما یک بنگاه اقتصادی در وزارتخانه تعیین میکنید اولین فکری که به ذهن میآید این است که از صنایع دستی نیز میتوانیم استفاده کنیم چون صنایع دستی تبدیل فرهنگ به محصول است. بنابراین بنگاهها و دستگاههایی که تشکیل میشود اولین رغبتی که دارند این است که میتوانند در حوزه صنایع دستی نیز کار کنند دومین نکته وجاهت و حیثیتی است که صنایع دستی دارد زمانی که جایی به نام صندوق احیا معرفی میشود.
اولین چیزی که به ذهن میآید احیای صنایع دستی و هنرهای سنتی است اگر بتوانیم نقشه درستی برای اتصال صف و ستاد ایجاد کنیم هیچ اشکالی ندارد که چنین مراکزی هم به حوزه صنایع دستی بپردازند الان وزارتخانههای صمت، ارشاد، اقتصاد، آموزش و پرورش سازمان تبلیغات اسلامی شهرداریها به نوعی زمانی که میخواهند رویدادی برگزار کنند از صنایع دستی نیز استفاده میکنند و آن را در برنامه خود قرار میدهند این موضوع هم فرصت و هم تهدید به شمار میآید اگر ما بتوانیم از این بازوهای اجرایی به خوبی استفاده کنیم این یک فرصت است.
من فرصت سازی و فرصت طلبی را در این عرصه در دستور کار دارم پس اگر صندوق احیا میتواند کار کند، انجام دهد. اینها بازورهای اجرایی یک دستگاه سیاست گذار هستند. آن چیزی که ایجاد سوال میکند این است که این همه متولی وجود دارد اما خروجی آنها چیست. ما باید در برنامه ریزی فرهنگی همگرایی و هم افزایی ایجاد کنیم تا خروجی مدنظر دغدغه مندان فرهنگی احصا شود.
ما در صنایع دستی حوزههای شریک، ذی نفوذ و ذی نفع داریم مانند بنگاههای خصوصی، دستگاههای متولی صادرات حتی وزارت امور خارجه نیز دخیل هستند.
قانونی که در وزارت صمت یا گمرک وضع میشود حتماً روی صنایع دستی هم تأثیر میگذارد. اینکه می
گویم صنایع دستی صدا ندارد به این دلیل است که برخی اوقات قوانینی در اتاقهای دربسته نوشته میشود که در آن یادشان رفته ملاحظات صنایع دستی را نیز در آن بگنجانند.
* جاهایی هم موازی کاریهایی وجود دارد که شاید این تداخل توی ذوق بزند آیا طرحی برای این موازی کاریها دارید؟
ما تحول در رویکرد، ساز و کار و محتوا را خواهیم داشت. در تحول ساز و کاری این اتفاق میافتد که دستگاههای مزاحم حذف و دستگاههای تسهیلگر و کمکهای تسهیلاتی اضافه میشوند. ما معمولاً درگیر چگونگی میشویم اما از چرایی غافلیم درحالی که اگر برنامه ریزی
ها هدفمند باشد و هدفها شفاف باشند آن زمان هر کسی که در راستای این برنامه ریزی میتواند کمک کند؛ یاری میکند و موانع حذف میشود. یکی از اقداماتی که آقای ضرغامی انجام داد و وزارت میراث فرهنگی جزو اولین دستگاههایی بود که قبل از شورای مقررات زدایی وارد عمل شد، ثبت محور کردن حوزه صنایع دستی بود و اینکه مجوزهای غیرضروری را برداشت و گفت هر کسی میخواهد در این حوزه کار کند، تنها ثبت کند.
مرزهای باریکی بین صنایع سنتی و صنایع دستی و هنرهای سنتی وجود دارد من میتوانم یک صنعتگر یا تولیدکننده باشم و تولیدم هنری نباشد اما کارت صنایع دستی بگیرم و از امکانات آن بهره ببرم از طرفی هم ممکن است برعکس باشد هنرمندی که کار منحصر به فردی تولید میکند اما نمیتواند کارت صنایع دستی بگیرد.
"حالا یکی از اهداف آقای ضرغامی وزیر میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری؛ انسجام این سه حوزه و خدمات متقابلی است که میتوانند به هم بدهند"اینها اتفاقاتی است که در این چند پارگی افتاده و یکی از تلاشها مقررات زدایی و همگرایی و جلوگیری از موازی کاری هاست. ما کار موازی زیادی با سازمانهای مختلفی از جمله فنی و حرفهای، مشاغل خانگی، کارگاههای زودبازده، آموزش و پرورش، عشایر و روستایی و غیره داریم اما در نهایت باید انعطاف لازم را برای رسیدن به این هدف داشته باشیم.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران