بحران‌های چند وجهی تل‌آویو و سردرگمی سران صهیونیست

به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه لبنانی الاخبار در گزارشی به بررسی مطالب مندرج در رسانه‌های صهیونیستی و تحلیلگران اسرائیلی در خصوص جنگ غزه پرداخته و به نقل از «ناحوم بارنیاع» تحلیلگر سیاسی روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت از کندی عملیات ارتش رژیم صهیونیستی در نوار غزه خبر می‌دهد؛ موضوعی که بسیاری از تحلیلگران دیگر صهیونیست از آن با اصطلاح گرفتار شدن ارتش اسرائیل در غزه نام می‌برند.

بارنیاع می‌نویسد که این موضوع در نتیجه عدم آمادگی رهبران جنگی از جمله بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای ایجاد تصوری جهت ارائه چهره روز بعد از جنگ است. این موضوع خود را در بسیاری از پرونده‌ها به ویژه روایت‌ها و داستان‌های مطرح شده در شمال غزه نشان می‌دهد. با عقب نشینی ارتش اسرائیل از این منطقه خلأیی در آن ایجاد شده و وقتی که نیروهای اسرائیلی در شمال کاهش پیدا کردند، بازاری در منطقه جبالیا به راه افتاد که بارنیاع تشکیل دهندگان این بازار را فعالان غیر مسلح جنبش حماس نامگذاری کرده است. در حالی که نیروهای ارتش در حاشیه حضور داشتند و اوامر نظامی تیراندازی به سمت افراد غیر مسلح را ممنوع کرده بود.

وی می‌افزاید که ارتش اسرائیل البته نسبت به تیراندازی به سمت فلسطینی‌هایی که با برافراشتن پرچم سفید، غیر نظامی بودن و تسلیم بودن خود را نشان می‌دهند و تیراندازی به سمت کودکان آنها اکتفا نمی‌کند، بلکه در حوادث مشابه به سمت خانواده‌های اسرائیلی نیز تیراندازی کرده است. این در حالی است که ارتش جنگ مذکور را با هدف زنده بازگرداندن این اسرا آغاز کرده است.

طرح مشترک آمریکا و اسرائیل مبتنی بر این است که شمال غزه به عنوان محلی برای تجربه حاکمیت خود مختار بدون حضور حماس مطرح شود، اما نتانیاهو و جناح راستگرای افراطی این تجربه را رد می‌کنند و معتقدند که ایجاد خلأ در این منطقه ممکن نیست.

"این موضوع خود را در بسیاری از پرونده‌ها به ویژه روایت‌ها و داستان‌های مطرح شده در شمال غزه نشان می‌دهد"با وجود مهاجرت دادن اجباری مردم توسط رژیم صهیونیستی در مورد اکثریت ساکنان مناطق شمالی، اما همچنان بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار فلسطینی در شمال غزه زندگی می‌کند.

بارنیاع معتقد است که ایجاد بازار در منطقه جبالیا باعث حاکمیت مجدد حماس در مناطق شمالی می‌شود و در شرایطی که اسرائیلی‌ها تلاش دارند تونل‌های نوار غزه را هدف قرار دهند، حماس می‌خواهد تمرکز ویژه‌ای روی شئونات زندگی و نیازمندی‌های عمومی مردم غزه داشته باشد که این به معنای احیای مجدد حاکمیت مدنی و سپس نظامی حماس است.

رادیو ارتش رژیم صهیونیستی به تازگی در همین رابطه اعلام کرد که حماس به دنبال تقویت قدرت حاکمیتی و نظامی خود در مناطق شمالی غزه است و اسرائیل تلاش‌های نگران کننده‌ای برای تقویت نیروهای حماس در شمال غزه رصد کرده است.

در همین رابطه هرتزی هالیوی رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی اوایل هفته گذشته در شبکه ۱۳ تلویزیون این رژیم از فقدان استراتژی سیاسی کابینه در جنگ غزه انتقاد کرده و آن را دلیلی برای از بین رفتن دستاوردهای ارتش اسرائیل! در این جنگ دانست. وی البته هیچ اشاره‌ای به دستاوردهایی که ادعای تحقق آن را دارد، نکرد؛ اما هشدار داد که به این ترتیب احتمال دارد ارتش مجبور شود به مناطقی که مبارزه در آنها را متوقف کرده، بازگردد.

فقدان استراتژی رژیم صهیونیستی در خصوص یک پرونده دیگر نیز کاملاً ملموس است که همان محور فیلادلفیا یا کرم ابو سالم است. این محور بنا به ادعای رژیم صهیونیستی شریان حیاتی حماس به شمار می‌رود و تا زمانی که امکان انتقال سلاح و پول و افراد مختلف از طریق آن وجود داشته باشد، حماس قدرتمند باقی می‌ماند. بارنیاع می‌گوید که تل‌آویو برای مسدود نگه داشتن این محور نیازمند کمک مصر است و عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر اخیراً نه تنها موافقت خود را برای تکمیل روند عملیات اسرائیل در این مرزها اعلام کرده، بلکه از تأسیس کمربند امنیتی موازی در طرف مصری نیز خبر داده است. مصر البته این اقدامات را مشروط به حاکم کردن تشکیلات خودگردان در نوار غزه بعد از پایان جنگ دانسته است، اما نتانیاهو اعلام کرده که در این خصوص تعهدی نمی‌دهد.

بارنیاع می‌افزاید که محافل نظامی رژیم صهیونیستی امیدوار هستند که تصمیم سازان سیاسی بتوانند در سه موضوع بسیار مهم به تصمیم‌گیری نهایی دست پیدا کنند.

محور فیلادلفیا، حاکمیت بر غزه در روز بعد از جنگ و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل در جنوب لبنان این سه محور را تشکیل می‌دهد.

بر اساس گزارش این کارشناس صهیونیست دولت آمریکا تلاش دارد نیروهای چند ملیتی یا نیروهای متشکل از چندین کشور عربی را به عنوان حاکم موقت نوار غزه انتخاب کند، به شرطی که در آینده یک گروه داخلی فلسطینی حاکمیت این منطقه را در اختیار بگیرند. وی می‌افزاید که این موضوع نیازمند عقب نشینی ارتش اسرائیل از غزه است، اما نتانیاهو این شرط را نمی‌پذیرد، علاوه بر اینکه دولت‌های عربی هیچ منافعی در ارسال نظامیان خود یا تأمین مالی بازسازی نوار غزه برای خود نمی‌بینند و به این ترتیب عادی سازی روابط با اسرائیل نیز انجام نمی‌شود.

بارنیاع می‌افزاید که علاوه بر تمام اینها اسرائیل در موضوع اسرای خود نیز در بن بست گرفتار شده است، چرا که هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان دهد فشار نظامی، مواضع یحیی السنوار [رئیس دفتر سیاسی حماس در غزه] را نرم‌تر خواهد کرد و اشتباه استراتژیک تل‌آویو در عدم درک توانمندی‌های السنوار و جنبش تحت امر وی باعث بروز فاجعه ۷ اکتبر شد.

وی در پایان مقاله خود اینگونه نتیجه‌گیری می‌کند: ما امروز این نکته را درک می‌کنیم که حماس از بین نرفته و قطعاً طی سال‌های آینده نیز از بین نخواهد رفت، علاوه بر اینکه پرتاب موشک [به سمت سرزمین‌های اشغالی] نیز ادامه پیدا خواهد کرد. درست است که اتخاذ هر تصمیم، هزینه‌ای دارد؛ اما استراتژی نتانیاهو مبنی بر عدم اتخاذ تصمیم، موضوعی خطرناک‌تر است.