قسمت صد و سیزده صداقت‌ سیز

پندار - ۹ آبان ۱۴۰۱

   سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و سیزده 113Sedaghatsiz Serial Part ۱۱۳

ولکان به‌همراه سونا و زینب به خانۀ خودش می‌رود. او با دریا تماس می‌گیرد تا خبری بگیرد و متوجه می‌شود که اراز به بیمارستان رفته بوده و قصد دارد به خانۀ آسیه هم برود. ولکان از سونا می‌خواهد زینب را آماده کند تا بیرون بروند.

نیل با سرجون قرار می‌گذارد و پیش او می‌رود. او با آشفتگی به سرجون می‌گوید درین بی‌گناه است و او وقتی در محوطۀ خیریه دیده بود لیلا به سمت آسیه حمله کرده و می‌خواهد او را بکشد با چوب به سر لیلا زده و بعد فرار کرده.

"   سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و سیزده 113Sedaghatsiz Serial Part ۱۱۳ ولکان به‌همراه سونا و زینب به خانۀ خودش می‌رود"نیل با گریه می‌گوید می‌خواهد اعتراف کند. سرجون سعی دارد نیل را آرام کند و می‌گوید خودش جرم نیل را گردن می‌گیرد اما نیل قبول نمی‌کند.

ولکان به‌همراه زینب به خانه آسیه می‌رود. آسیه از این‌که ولکان مدام به خانۀ او می‌رود کلافه است. کمی بعد آراز به خانۀ آسیه می‌رود تا از او خبر بگیرد.

ولکان دم در می‌آید و بخاطر این‌که آراز به آنجا آمده به او طعنه می‌زند و می‌گوید او مقصر این وضعیت است. آراز عصبانی می‌شود و می‌گوید ولکان با لیلا دست به یکی کرده تا لیلا طلاق را باطل کند و او باعث شد کار به این‌جا بکشد. آسیه با شنیدن این عصبانی می‌شود. بعد از این‌که آراز می‌رود آسیه از ولکان هم می‌خواهد که از آنجا برود.

از کلانتری با آراز تماس می‌گیرند و از او می‌خواهند که برای بازجویی در مورد لیلا به آنجا برود.

"او با دریا تماس می‌گیرد تا خبری بگیرد و متوجه می‌شود که اراز به بیمارستان رفته بوده و قصد دارد به خانۀ آسیه هم برود"وقتی آراز به کلانتری می‌رود خانوادۀ هالوک را در آنجا می‌بیند. رئیس کلانتری پیش آراز می‌آید و در مقابل هالوک می‌گوید که آراز را در کودکی وقتی هالوک در حادثۀ آتش‌سوزی او را نجات داده بود به یاد می‌آورد. آراز با شنیدن این حرف جا می‌خورد و هالوک دستپاچه می‌شود و می‌گوید بهتر است بحث گذشته را باز نکنند. رئیس کلانتری آراز را برای شهادت در مورد لیلا به اتاق می‌برد. همان‌موقع نیل و سرجون به کلانتری می‌آیند.



درین به خاطر اعتراف نیل آزاد می‌شود. او از این‌که هیچ‌کس حرفش را باور نکرده دلخور است. هالوک و گونول می‌گویند بخاطر کارهای اخیر درین حق دارند و او باید بفهمد که جلب اعتماد اطرافیان اهمیت دارد. درین وقتی می‌فهمد ولکان زینب را به خانۀ خودش برده عصبانی می‌شود و می‌گوید اول زینب را بگیرد و بعد به خانه برود.

سرجون با آسیه تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که نیل اعتراف کرده است.

"او با آشفتگی به سرجون می‌گوید درین بی‌گناه است و او وقتی در محوطۀ خیریه دیده بود لیلا به سمت آسیه حمله کرده و می‌خواهد او را بکشد با چوب به سر لیلا زده و بعد فرار کرده"آسیه شوکه می‌شود و می‌گوید برای نیل بهترین وکیل را می‌گیرد. شب غدیر و آراز در مورد ماجرای هالوک و آتش‌سوزی صحبت می‌کنند. آراز به این فکر می‌کند که هالوک چه چیزهایی را از او پنهان می‌کند. او از غدیر می‌خواهد در مورد حادثۀ آتش‌سوزی به‌خوبی تحقیق کند و از همۀ افراد آن دوره پرس‌وجو کند.

درین به همراه هالوک وگونول به خانۀ ولکان می‌رود.

ولکان ازدیدن درین که آزاد شده تعجب می‌کند. درین با حرص زینب را بغل می‌کند و همراه خودش می‌برد. کمی بعد سرجون با ناراحتی به خانۀ ولکان می‌رود و ماجرای نیل را می‌گوید. ولکان متعجب می‌شود و می‌گوید بهترین کار این است که سرجون پیش آراز برود و از او کمک بخواهد چون لیلا از شوهر سابقش حرف‌شنوی دارد.

روز بعد سرجون به خانۀ آراز می‌رود.

"سرجون سعی دارد نیل را آرام کند و می‌گوید خودش جرم نیل را گردن می‌گیرد اما نیل قبول نمی‌کند"او تعریف می‌کند نیل به‌خاطر محافظت از آسیه لیلا را زده و نیل برای آسیه ارزشمند است. او از آراز می‌خواهد لیلا را راضی کند تا از نیل شکایت نکند. آسیه با یک وکیل قرار ملاقات می‌گذارد تا در مورد نیل صحبت کند.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و چهارده ۱۱۴ قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و دوازده ۱۱۲ Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۱۱۴ Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۱۱۲.

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۵ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۵ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۵ آبان ۱۴۰۱
بی بی سی فارسی - ۲۴ فروردین ۱۴۰۰
پندار - ۵ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۵ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۲۵ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۹ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۵ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱