آغوش باز سازمان همکاری‌های شانگهای؛ گام تازه ایران به سوی شرق

آغوش باز سازمان همکاری‌های شانگهای؛ گام تازه ایران به سوی شرق
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۲۷ شهریور ۱۴۰۰

آغوش باز سازمان همکاری‌های شانگهای؛ گام تازه ایران به سوی شرق

  • کیوان حسینی
  • بی‌بی‌سی
۳ ساعت پیش

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

در حال حاضر کشورهای پاکستان، ازبکستان، قزاقستان، چین، روسیه، تاجیکستان، قرقیزستان و هند عضو سازمان همکاری‌های شانگهای هستند

سازمان همکار‌ی‌های شانگهای سرانجام درهایش را به روی جمهوری اسلامی ایران باز کرد؛ تحولی که اگرچه بیش از یک دهه طول کشید، اما در زمانی رخ داد که حکومت ایران بیش از همیشه به اقدامات مشروعیت‌زای بین‌المللی نیاز دارد و در جریان مواجهه‌ با آمریکا و مجادله برنامه هسته‌ای، روزهایی سرنوشت‌ساز پیش رویش قرار گرفته است.

سازمان همکاری‌های شانگهای، یک سازمان منطقه‌ای بین‌المللی است که از سال ۲۰۰۱ میلادی تاسیس شده و در مجموعه سازمان‌های بین‌المللی، یکی از مهم‌ترین نهادهاست که در آن از حضور و نفوذ «غرب» به ویژه آمریکا خبری نیست و به همین دلیل نیز ایران سال‌ها در تلاش بود تا به این سازمان بپیوندد.

اما درخواست رسمی ایران در سال ۲۰۰۸ میلادی، به نتیجه نرسید. در آن زمان هنوز مساله برنامه هسته‌ای ایران مناقشه‌ای بود که هم غرب با آن سر ستیز داشت و هم چین و روسیه به آن بدبین بودند. ضمن اینکه اصولا «غرب‌ستیزی» فزاینده ایران در سال‌های قدرت محمود احمدی‌نژاد در ایران، هرگز به مذاق چین خوش نیامد.

علاوه بر چین، تاجیکستان نیز از ایران دل‌خوشی نداشت و مساله حمایت آشکار و نهان جمهوری اسلامی از گروه‌های اسلامگرای این کشور، بار سنگینی بر روابط دو کشور بود؛ دو کشوری که به رغم نزدیکی فرهنگی و زبانی و سابقه تاریخی مشترک هرگز نتوانستند از این امتیازهای ویژه در روابط سیاسی‌شان بهره ببرند.

دست رد سازمان همکاری‌های شانگهای به سینه جمهوری اسلامی ایران، برای سال‌ها نشانه‌ای تعبیر می‌شد از انزوای بین‌المللی حکومت اسلامگرای ایران که با قطعنامه‌های سخت‌گیرانه و پر از انتقاد شورای امنیت روبه‌رو بود و رئیس‌جمهورش این قطعنامه‌ها را «کاغذپاره» می‌خواند.

منبع تصویر،

AFP

توضیح تصویر،

عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای برای سیاست خارجی شرق‌گرای محمود احمدی‌نژاد اهمیت بسیار زیادی داشت. اما این سازمان در آن زمان حاضر نشد ایران را به عضویت بپذیرد

کار به جایی رسید که در سال ۲۰۱۰، تحریم نبودن از سوی شورای امنیت سازمان ملل، به عنوان یکی از شروط عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای تعیین شد؛ شرطی که به طور مشخص ایران را نشانه رفته بود و ضربه‌ای دیگر بود به اعتبار و موقعیت حکومتی که به لاپوشانی درباره برنامه هسته‌ای و اقدامات تنش‌آفرین در خاورمیانه متهم بود.

حتی برجام و سال ۲۰۱۵ نیز نتوانست قفل در سازمان همکاری‌های شانگهای را به روی ایران باز کند. بدبینی چین به سیاست‌های معروف به «محور مقاومت» از سویی و عدم تمایل ایران به بازنگری در «غرب‌ستیزی» در سیاست خارجی‌اش بعد از پیوستن به برجام، همچنان مانعی بر سر مسیر تبدیل شدن ایران به یک عضو «عادی» جامعه بین‌الملل به نظر می‌رسید.

اما پیروزی دونالد ترامپ در آمریکا، فرصت عمق بخشیدن به سیاست «نگاه به شرق» را برای ایران به شکل قابل‌توجهی افزایش داد.

"در آن زمان هنوز مساله برنامه هسته‌ای ایران مناقشه‌ای بود که هم غرب با آن سر ستیز داشت و هم چین و روسیه به آن بدبین بودند"چرا که او، با جدالی کم‌سابقه با چین روی‌ آورد و عملا پکن به عنوان اولویت نخست سیاست خارجی آمریکا و جدی‌ترین تهدید واشنگتن، بازتعریف شد.

از اینجا دیگر آنچه سیاست‌های «غرب‌ستیزانه» جمهوری اسلامی توصیف می‌شد، امتیاز منفی خارق‌العاده‌ای در نگاه پکن به نظر نمی‌آمد و وزارت خارجه ایران نیز از این تغییر نامحسوس حداکثر بهره را برد. به نتیجه رسیدن برنامه همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین و حالا عضویت در سازمان همکاری‌های شانگهای از جمله امتیازاتی بودند که در نتیجه این تحولات نصیب جمهوری اسلامی ایران شدند.

سازمان‌ همکاری‌های شانگهای

به رغم اینکه منطقه‌گرایی در سیاست کشورهای اروپایی سابقه دیرینه‌ای دارد، این پدیده در آسیا هنوز با وضعیتی که در اروپا حاکم است قابل مقایسه نیست. در میان سازمان‌های بین‌المللی آسیایی، «آسه‌آن» (اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا) موفق‌ترین و باسابقه‌ترین نهاد است که در آن هیچ یک از قدرت‌های آسیایی حضور ندارد.

سازمان همکاری‌های شانگهای نیز در ابتدا ابتکار عمل چین برای روبه‌رو شدن با دنیای پساشوروی در آسیای میانه بود؛ سازمانی که پکن برای توسعه روابطش با قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان (و اندکی دیرتر ازبکستان)، همراه با روسیه بنیان گذاشت.

اما آنچه به این سازمان به مرور زمان اهمیت بخشید، نه فعالیت‌های آن یا همگرایی بین کشورهای عضو، بلکه تغییر آرام موقعیت چین و روسیه در سیاست بین‌الملل بود.

کمی بعد پیوستن هند (و همزمان پاکستان) موجب شد تا عملا همه قدرت‌های سیاسی-اقتصادی آسیا که در خط‌کشی‌های جهانی از بلوک سیاسی غرب مستقل هستند در این سازمان حضور داشته باشند.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

سازمان همکاری‌های شانگهای، دبیرخانه کوچکی در شهرهای شانگهای و تاشکند دارد ودیدارهای مهم سران این سازمان عموما در پایتخت‌های کشورهای عضو برگزار می‌شود

اما در عمل، هنوز این سازمان با یک ابزار موثر برای ایجاد همگرایی اقتصادی و سیاسی بین کشورهای عضوش فاصله معناداری دارد. ساختار اداری این سازمان بسیار محدود است و تصمیمات این سازمان هیچ‌گونه ضمانت اجرایی قابل توجهی ندارند.

ضمن اینکه تصمیمات این سازمان نیز به موافقت همه اعضا نیاز دارد؛ روشی که عملا موجب می‌شود تا در بسیاری مسایل مهم، تصمیمات جدی و تحول‌سازی گرفته نشود.

با این حال آنچه این سازمان را همچنان به یک نهاد مهم بین‌المللی تبدیل کرده، دو عامل اساسی است که در ویژگی‌هایی بالقوه ریشه دارند و آینده‌ای احتمالی را نشانه می‌گیرند:

اول اینکه این سازمان، تنها سازمان بین‌المللی است که چین در آن نقش رهبری اصلی را برعهده دارد. این سازمان از این جهت تجربه مهمی برای کشوری است که نقش و قدرتش به شکل فزاینده‌ای در حال تغییر است و همگام با توسعه اقتصادی خیره‌کننده‌اش، به شکل بالقوه می‌تواند به بزرگترین ابرقدرت جهان در آینده تبدیل شود.

و دوم اینکه این سازمان، به مرور زیرساخت مورد نیاز برای همگرایی و تشکیل یک بلوک سیاسی-اقتصادی مستقل از غرب را در اختیار قدرت‌هایی مانند چین، روسیه و هند قرار خواهد داد.

اگرچه در حال حاضر اراده سیاسی کافی برای این همگرایی وجود ندارد، اما اساسا تجربه نهادهای بین‌المللی از این دست در خارج از اروپا، تجربه‌ای نوپاست و این احتمال هست که به دلیل موفقیت‌های نهادهایی مانند اتحادیه اروپا، تکرار دستکم بخشی از ابتکار عمل‌های آنها، روزی در سطح چنین سازمان‌هایی نیز دیده شود.

موفقیت‌های سازمان‌هایی کوچکتر مانند شورای همکاری خلیج فارس در کاهش قابل توجه موانع تجارت و حتی زمزمه‌های واحد پول مشترک بین کشورهای عضو این شورا، یا دستاوردهای همگرایی در سازمان «کاریکوم» (جامعه و بازار مشترک کشورهای حوزه کارائیب) نشان می‌دهند که تا چه اندازه زمینه همگرایی اقتصادی و حتی برداشتن مرزها برای رسیدن به ثروت بیشتر در جامعه بین‌المللی وجود دارد.

عضویت ایران

ایران نخستین کشور خاورمیانه است که به عضویت سازمان همکاری‌های شانگهای درمی‌آید. اثرات این عضویت بر این سازمان در کوتاه‌ مدت چندان قابل ملاحظه نیست، اما در درازمدت، این احتمال وجود دارد که عضویت ایران موجب شود تا دیگر کشورهای خاورمیانه - به ویژه ترکیه و عربستان - نیز تصمیم بگیرند به این سازمان بپیوندند.

اما این عضویت برای ایران یک موفقیت دیپلماتیک محسوب می‌شود. در واقع همانقدر که عدم پذیرش ایران در این سازمان به مدت ۱۳ سال، بر موقعیت و اعتبار تهران اثر منفی گذاشت، عضویتش یک پیروزی است که می‌تواند بر موقعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی، اثر مثبتی داشته باشد.

این عضویت همچنین نشان می‌دهد که چین نیز بیش از گذشته در روابطش با ایران به موضع روسیه نزدیک شده است و از گسترش روابطش با ایران ابایی ندارد.

"ساختار اداری این سازمان بسیار محدود است و تصمیمات این سازمان هیچ‌گونه ضمانت اجرایی قابل توجهی ندارند"به بیان دیگر، برخلاف گذشته، رقابت‌های منطقه‌ای هزینه‌ساز تهران و سیاست خارجی مخاصمه‌جوی ایران در منطقه که با سیاست خارجی «صعود صلح‌آمیز چین» همخوانی ندارند، مانعی جدی بر سر راه نزدیکی بیش از پیش پکن و تهران نیست.

اگرچه در تبلیغات مقام‌های دولتی، بر اهمیت این عضویت در روابط تجاری و منفعت اقتصادی برای ایران تاکید شده، اما این عضویت بر مشکلات مبادلات تجاری با ایران که ناشی از تحریم‌های اقتصادی است اثر مستقیمی نخواهد داشت. اگرچه این عضویت در درازمدت می‌تواند بر تصمیمات سیاسی کشورها برای افزایش مبادلات تجاری با ایران اثراتی داشته باشد.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

عضویت کامل ایران در سازمان همکاری‌های شانگهای تا دو سال به طول خواهد انجامید

در عوض فواید سیاسی این عضویت می‌تواند فراتر از بهبود موقعیت بین‌المللی باشد و به طور مشخص در کوتاه‌مدت بر شرایط حساس مذاکرات هسته‌ای نیز اثر بگذارد. در حال حاضر سرنوشت مذاکرات احیای برجام روشن نیست و ایران، آمریکا را به زیاده‌خواهی متهم می‌کند. تحریم‌های آمریکا نیز همچنان ایران را آزار می‌دهند.

این عضویت نشان می‌دهد که برخلاف فضای مذاکرات هسته‌ای در دوران پیش از برجام که ایران با انزوایی کم‌سابقه روبه‌رو شده بود، این‌بار حتی به رغم سرسختی ایران در مذاکرات، نه تنها از انزوای بیشتر تهران خبری نیست، بلکه حتی ایران موفق شده از انزوای قدیمی هم بکاهد.

برای آمریکا و متحدانش که در تلاشند علاوه بر احیای محدودیت‌های برجام، محدودیت‌هایی بیشتر برای توسعه برنامه موشکی ایران اعمال کنند یا جلوی حمایت ایران از گروه‌های شبه‌نظامی در منطقه - به ویژه حزب‌الله لبنان - را بگیرند، همراهی چین و روسیه اهمیتی سرنوشت‌ساز دارد.

چرا که شمشیر داموکلس شورای امنیت بر سر ایران تنها در صورتی به نتیجه می‌رسد که چین و روسیه نیز با غرب همراه باشند.

علاوه بر این، ایران از این عضویت می‌تواند در سیاست داخلی، همان بهره‌ای را از سازمان شانگهای ببرد که دیگر کشورهای غیردموکراتیک عضو این سازمان می‌برند: استفاده از مکانیزم‌‌های این سازمان برای تثبیت قدرت تمامیت‌خواه داخلی و به حاشیه راندن مخالفان.

به عنوان مثال ایران می‌تواند بعد از عضویت کامل، از ناظران انتخاباتی سازمان همکاری شانگهای به عنوان ناظر بین‌المللی دعوت کند و بعدی تازه به مشروعیت بین‌المللی انتخابات در ایران بدهد.

یکی دیگر از ابزارهای این سازمان، ساختار مبارزه با تروریسم آن است که کشورهای عضو از آن برای سرکوب گروه‌های سیاسی داخلی بهره برده‌اند. در چارچوب این مکانیزم، حکومت ایران با «تروریست»، «جدایی‌طلب» یا «تندرو» خواندن گروههای مخالف، فعالیت بین‌المللی این گروه‌ها را دستکم در کشورهای عضو این سازمان محدود می‌کند.

و برای نخستین بار، جمهوری اسلامی این فرصت را خواهد داشت که با تایید یک سازمان بین‌المللی، برخورد با گروه‌های مخالف را، با سطحی (هر چند نازل) از مشروعیت بین‌المللی پیش ببرد؛ برخوردی که عموما از نظر سازمان‌های مدافع حقوق بشر، سرکوب‌های خشن توصیف می‌شوند و نتیجه فقدان دموکراسی در ساختار حکومت ایران هستند.

منابع خبر

اخبار مرتبط