اعدام فرخرو پارسا؛ ضدیت با سلطنت پهلوی یا زنستیزی آگاهانه؟
اگر اعدامهای مقامات لشکری و کشوری نظام پادشاهی در ماههای اول انقلاب را "اعدامهای کور" و با هدف انتقامگیری از رژیم محمدرضا شاه تلقی کنیم، و یا چنین تفسیر کنیم که هدف تازهبهقدرترسیدگان از این اعدامها جلوگیری از سازماندهی مجدد نیروهای مدافع سلطنت بوده، اعدام خانم فرخرو پارسا به هیچ رو در چنین تفاسیری نمیگنجد. او تنها وزیری است که سالها پس از برکناریاش از مقام وزارت اعدام شده است.
حکم قتل فرخرو پارسا (نام اصلی: اسفند فرخروی پارسای) در اواخر شب ۱۷ اردیبهشت ۵۹ به اصرار اسدالله لاجوردی، نماینده دادستان و هاشم رخفر معاون کچویی، رئیس زندان اوین، که به منزل محمدی گیلانی رفته بودند، صادر میشود و در ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد روز ۱۸ اردیبهشت به اجرا در میآید.
این همه شتاب در حالی است که خمینی اعلام کرده، چنانچه متهمی شخصاً کسی را نکشته باشد، مشمول یک درجه تخفیف گردد. از سوی دیگر ابوالحسن بنیصدر در حال اقدام است تا حکم اعدام به حبس ابد تغییر یابد، اما با دستور مستقیم بهشتی و قدوسی، فرخرو پارسا را به قتل میرسانند. چرا؟ چه دلایلی انگیزه چنین جنایتی را توضیح میدهد؟
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
پاسخ من این است که اعدام فرخرو پارسا خصیصه ایدئولوژیک و "زنستیزانه" داشت و آگاهانه و با "آیندهنگری" صورت گرفت. برای روشن شدن این واقعیت نگاهی به موارد اتهام او و چگونگی قتلاش میاندازم.
"از سوی دیگر ابوالحسن بنیصدر در حال اقدام است تا حکم اعدام به حبس ابد تغییر یابد، اما با دستور مستقیم بهشتی و قدوسی، فرخرو پارسا را به قتل میرسانند"ارجاعاتی که درباره کیفرخواست این دادگاه میآورم، برگرفته از گزارشهای مشروح چاپشده در روزنامههای اطلاعات و کیهان و انقلاب اسلامی در تاریخهای سه، هفت، هشت، نُه، پانزده و هیجده اردیبهشت ۱۳۵۹ است.
فرخرو پارسا در جریان محاکمه خود چادر بر سر نکرد و بر آنچه پیشتر در این باره گفته بود پای فشرد
در این گزارشها میخوانیم که طبق رای نهایی دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، فرخرو پارسا «به جرم حیف و میل و غارت بیتالمال و اشاعه فساد و فحشاء در فرهنگ مملکت با به کار گماردن افراد هرزه در سمتهای مهم وزارتی و ترتیب دادن اردوگاههای اختلاطی و زیر پا گذاشتن اخلاق اسلامی، از ائمه کفر و ضلال و از مصادیق روشن مفسدین فیالارض تشخیص داده و مطابق نص صریح قرآن محکوم به اعدام و استرداد کلیه اموال منقول و غیرمنقول شد».
اتهام "کفر و ضلال" و "زیر پا گذاشتن اخلاق اسلامی" در حالی عنوان شده که محمد حسینی بهشتی و محمدجواد باهنر، دو تن از اعضای ذینفوذ شورای انقلاب و حزب حاکم جمهوری اسلامی، که از جمله کارشناسان و مشاوران فرخرو پارسا در تهیه کتابهای دینی مدارس در دوران پهلوی بودند و نیز مرکز اسلامی هامبورگ که زیر نظر بهشتی و سپس سیدمحمد خاتمی اداره میشد، از وزارت آموزش و پرورش تحت ریاست خانم پارسا بودجه دریافت میکردند. صد البته تلاش برای خاک پاشیدن بر این واقعیت یکی از دلایل اعدام خانم پارسا بوده است. چنانچه تیمسار مقدم و تیمسار پاکروان رؤسای ساواک و منوچهر آزمون رئیس اوقاف برای به محاق بردن رابطهروحانیت با دربار و ساواک و اوقاف، به جوخه اعدام سپرده شدند. اما این قطعا تنها دلیل و مهمترین سبب این جنایت نیست. اتهام "کفر و ضلال" به خانم پارسا از یکسو به کارنامه درخشان او در جهت توسعه آموزش زنان بر میگردد و از سوی دیگر به اقدامات داهیانه او درجهت سکولاریسم.
درباره انتقامکشی حاکمان از تلاشهای فرخرو پارسا در زمینه سکولاریسم، مهم است از اقدام او در لغو اعطای "ارزش تحصیلی" به طلاب یاد کنیم.
خانم پارسا که به خوبی آگاه بود آنچه در حوزههای علمیه تدریس میشود علم نیست، به درستی مانع ارزشیابی آن بر اساس معیارهای علمی شد. طبق گزارش ساواک: «خانم دکتر پارسای از روزی که وزیر آموزش و پرورش شد، کمیسیون رسیدگی به ارزش تحصیلی طلاب و کسانی را که با دریافت گواهی اجتهاد از مراجع بزرگ، جهت تعیین ارزش آن را به دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش، تقدیم میکردهاند، منحل کرده است و در اثر انحلال این کمیسیون دیگر طلبهها و افرادی نظیر آنان به استناد در دست داشتن گواهی اجتهاد از علمای مذهبی [نمیتوانند] برای خود ارزش تحصیلی به دست آورند».
انتشار خبر اعدام فرخرو پارسا در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ در روزنامه اطلاعات
جالب است توجه کنیم که به اصطلاح نماینده دادستان جمهوری اسلامی بسیاری از اتهامات وارده به خانم پارسا و از آنجمله ادعای بیپایه بهائی بودنش را (که در هر حال جرم نیست) بر پایه گزارشهای منفی ساواک تنظیم کرده و در همان حال یکی از اتهامات او را همکاری با ساواک عنوان مینماید. اینهمه درحالی است که حتی انتخاب وی به معاونت پارلمانی وزارت آموزش و پرورش با مخالفت ساواک روبرو شده بود و این امر در گزارشهای موجود بود.
در زمینه خدمات فرخرو پارسا به آموزش زنان که جمهوری اسلامی را به مجازات او برمیانگیزد، تنها به این مثال بسنده میکنم که او برای دسترسی هر چه بیشتر زنان ایرانی به مدرسه، برای اولین بار دستور داد تا در نقاط روستایی کشور به منظور برخورداری دختران از تحصیلات عالی، دبیرستانهای مختلط پسرانه و دخترانه تشکیل شود. فرخرو پارسا در جریان محاکمه بس ناعادلانهاش حتی نپذیرفت چادر بر سر کند و در موقعیتی که برخی مقامات لشکری و کشوری دوران پهلوی با ریش و "محاسن اسلامی" در دادگاه حاضر میشدند، از سر کردن چادر در دادگاه و نزد محمدی گیلانی خودداری کرد و بر آنچه در دوران صدراتش صادقانه و از روی اعتقاد در مورد چادر سر کردن زنان بر زبان آورده بود پای فشرد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
جالب است بدانیم که نماینده به اصطلاح دادستان جمهوری اسلامی برای اثبات ضدیت خانم پارسا با اسلام، در کیفرخواست، گزارشی از ساواک پیرامون ملاقات او با مدیران مدرسه جامعه اسلامی در روز ۴۷/۱۱/۲۱ در تالار آیینه را قرائت کرد که در آن چنین نوشته شده بود: «تعداد مدعوین ۱۵٠ نفر بود که ۸٠ نفر آنان را زنان چادری، ۲٠ نفر را مردان معمم و بقیه همه مردانی بودند که بدون کراوات و با ریش آمده بودند. وزیر آموزش و پرورش بمحض آمدن به سالن با عصبانیت گفت خانمها چکارهاند.
"چنانچه تیمسار مقدم و تیمسار پاکروان رؤسای ساواک و منوچهر آزمون رئیس اوقاف برای به محاق بردن رابطهروحانیت با دربار و ساواک و اوقاف، به جوخه اعدام سپرده شدند"یکی از مسئولان پاسخ داد اینها مدیران مدارس دینی هستند. خانم وزیر گفته است مدرک تحصیلی اینها چیست؟ و بلافاصله گفته است در میان اینها چند نفر لیسانسه هستند که دو نفر از خانمها دستشان را بعلامت لیسانسه بودن بالا میبرند. در این موقع خانم وزیر با عصبانیت میگوید: اسلام هرگز نگفته است که زنان چادر سر کنند، فرخ رو پارسا در ادامه صحبتهایش در پایان مجلس مزبور گفته است: باید خرافات ریشهکن شود». و در پایان این گزارش نیز ساواک نظر داده بود که وزیر در مورد زنان چادری تندروی کرده، حال آنکه باید آنها را با لحن ملایمتری به رفع حجاب دعوت میکرد.
تلاش در راستای تعمیق سکولاریسم در جامعه از جمله اقدامات فرخرو پارسا در طول خدمتش بود
این مثالهای پرمعنا بهروشنی نشان میدهند که عملکرد فرخرو پارسا برای به صحنه آوردن زنان پس از واقعه شوم ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ یکی از دلایل کینهورزی حاکمان جدید با وی بود. چرا که به تعبیر خمینی، نطفه "نهضت" و "انقلاب اسلامی" در آن واقعه بسته شده بود و روحانیت به اتفاق بازار و عقبماندهترین اقشار جامعه، هویت سیاسی و ایدئولوژیک "نهضت" خود را از آنمیگرفتند؛ نهضتی که بر پایه مخالفت با رفرم ارضی شاه و حق رأی به زنان و شرکت آنان در حیات سیاسی و اجتماعی کشور شکل گرفته بود.
پس به هیچ روی تصادفی نیست که فرخرو پارسا نماد تحولات صورتگرفته در وضعیت زنان پس از "اصلاحات" شاه، میبایستی مقارن با روز تولد فاطمه زهرا که در جمهوری اسلامی "روز زن" نامیده شده، به قربانگاه برده شود.
بیدادگاه جمهوری اسلامی برای تحقیر خانم پارسا، دو نفر دیگر را همراه او در برابر جوخه اعدام قرار داد: فاطمه صادقی که بنا به رأی دادگاه انقلاب اسلامی مرکز جرمش "فریب دختران بیگناه و فروختن نوامیس جامعه" و علی شجاعی که جرمش "اختفا و پخش هروئین و تریاک" اعلام شده بود. در اطلاعیهشریرانه دادگاه انقلاب اسلامی مرکز تأکید شده بود که این افراد «برای حفظ جامعه اسلامی از گزند اینگونه مفسدین و برای عبرت گرفتن دیگران و نجات جامعه اسلامی به اعدام محکوم شدند».
فرخرو پارسا که به خوبی معنای جنایتی که در حقش روا شد را میدانست و متوجه سمت و سوی رویدادهایی که در کشور رخ میداد بود، در وصیتنامه کوتاهش نوشت: «دادگاه بین زنان و مردان تفاوت زیادی میگذارد و امیدوارم آتیه برای زنان بهتر از این باشد».
دریغ و صد دریغ که به هنگام رخ دادن این جنایت، نه از سازمانهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی صدای اعتراضی برخاست و نه چهرههای روشنفکری این اقدام را محکوم کردند. این سکوت راه را برای اعدام هزاران دختر نوجوان و زن مبارز در نظام اسلامی در دههی ۶۰ باز کرد. امید که بتوان در روزی نه چندان دور در ایران از فرخرو پارسا چنانکه باید و شاید تجلیل کرد.
مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
"آغاز جنبش مستقل زنان در ایران"
برخی از تاریخدانان انتشار نخستین مجله زنان در سال ۱۲۸۹ در تهران را تاریخ آغاز جنبش مستقل زنان در ایران دانستهاند. "دانش" هفتهنامهای بود که توسط "خانم دکتر کحال" منتشر میشد.
"خانم پارسا که به خوبی آگاه بود آنچه در حوزههای علمیه تدریس میشود علم نیست، به درستی مانع ارزشیابی آن بر اساس معیارهای علمی شد"او همسر دکتر حسین کحالزاده چشمپزشک و دختر محمد حکیمباشی از اقلیتهای مذهبی همدان بود. پس از تحصیل در مدرسههای میسیونری طبابت را نزد پدر و همسرش آموخته بود. "دانش" هدف اصلیاش را تشویق زنان به علمآموزی قرار داده بود.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
محرومیت زنان از آموزش
در دوره قاجار تحصیل علم برای دختران بیهوده و حتی خطرناک دانسته میشد و شرکت در زندگی سیاسی و اجتماعی از امتیازهای مردان بود. همچون بسیاری از جوامع دیگر خانه و آشپزخانه مکان "طبیعی" برای زن شمرده میشد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
جدایی فضای زن و مرد
درحالیکه حجاب کامل مانع کار زنان کارگر و فروشنده بود، روبنده و چادر سیاه یا سرمهای زنان طبقه مرفه را از دیگران متمایز میساخت.
اندرونی و بیرونی در خانههای شهری دنیای زن و مرد را از هم جدا میکرد. حتی در تهران زنان از یک سو و مردان از سوی دیگر پیادهرو حرکت میکردند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
دو کودک با سرنوشتهای متفاوت
رهبران مذهبی با غیراسلامی دانستن آموزش دختران محرومیت زنان از آموزش را تقویت میکردند. با این همه برخی خانوادهها در خانه یا مکتب اقدام به آموزش دخترانشان میکردند. با این حال چه بسا نوشتن را به دختران نمیآموختند.
"خانم وزیر گفته است مدرک تحصیلی اینها چیست؟ و بلافاصله گفته است در میان اینها چند نفر لیسانسه هستند که دو نفر از خانمها دستشان را بعلامت لیسانسه بودن بالا میبرند"مردان حق چندهمسری و طلاق داشتند و با این حال بسیاری از آنان به دلیل معذورات اجتماعی تکهمسر میماندند. دختران در ۹ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی میتوانستند ازدواج کنند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
قرة العین؛ "پیشاهنگ مبارزه با حجاب"
آغاز جنبش زنان ایران متأثر از جنبشهای نوین اجتماعی، سیاسی و مذهبی عصر خود بود. فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی مشهور به طاهره قرةالعین شاعر و عالم مذهبی و از نخستین پیروان آیین باب بود که در سال ۱۲۳۱ در تهران اعدام شد. او حجاب را باعث نادانی و نماد سرکوب زنان میدانست. روایت شده که او با کنار زدن روبندهاش باعث غوغا در میان پیروان باب شد.
او را نخستین زنی میدانند که به حجاب اعتراض کرد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
میرزا آقا خان کرمانی
میرزا آقا خان کرمانی از روشنفکران عصر مشروطیت و متاثر از جنبش باب بود که در نوشتههای خود به موضوع زنان هم میپرداخت. او در "صد خطابه" از چندهمسری، صیغه و بدرفتاری با زنان و حجاب و انزوای آنان به عنوان دلایل رواج فساد در جامعه نام برده است. او مینویسد که زنان وقت و نیرویشان را به جای آموختن علوم و ترقی اجتماعی صرف حسادت و رقابت با زنان دیگر میکنند و از تربیت فرزندانشان هم باز میمانند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
میرزا فتحعلی آخوندزاده
میرزا فتحعلی آخوندزاده آشنا با افکار روشنفکران اروپا و روسیه بود. او اعتقاد داشت که ترقی شرق تنها در صورت تربیت ملت امکانپذیر است. اندیشههای او درباره زنان در نمایشنامههایش و نیز در "مکتوبات کمالالدوله" بیان شده است.
"در این موقع خانم وزیر با عصبانیت میگوید: اسلام هرگز نگفته است که زنان چادر سر کنند، فرخ رو پارسا در ادامه صحبتهایش در پایان مجلس مزبور گفته است: باید خرافات ریشهکن شود»"او بیش از هر چیز بر لزوم آموزش اجباری برای همه تاکید میکرد. درباره حجاب مینویسد: «با نزول آیه حجاب نصف بنی نوع بشر را، که طایفه اناث است، الی مرور دهور به حبس ابدی انداخت.»
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
بی بی خانم استرآبادی
"معایب الرجال" کتابی طنزآمیز در پاسخ به اندرزنامههایی به اسم "تادیب النسوان" بود که مردان برای "آموزش زنان" مینوشتند. در این نوشتهها که منعکسکننده دید جامعه مردسالار نسبت به زنان بود زنان ضعیف و توطئهگر توصیف میشدند. به آنان گفته میشد چگونه رفتار کنند. به عقیده بی بی خانم هدف مردان از تالیف اندرزنامه تقویت جایگاه خودشان است وگرنه به نظر او اگر آموزش لازم است، برای همه لازم است.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
نقش روزنامهها
روزنامهها نقش مهمی در تنویر افکار عمومی داشتند چون بیشتر پخش میشدند، دست به دست میگشتند و آگاهی میدادند. روزنامههایی چون اختر، قانون، حبل المتین، حکمت، ثریا، عدالت، صور اسرافیل و ایران نو درباره وضعیت زنان کشورهای دیگر و تاثیر تعلیم و تربیت بر آنان و بر جامعه مینوشتند. در این روزنامهها بیش از هر چیز بر حق آموزش زنان تاکید میشد. تصویر میرزا ملکم خان، ناشر "قانون" در لندن را نشان میدهد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
تاج السلطنه
عدهای از دختران و همسران فعالان انقلاب مشروطیت با این جنبش همراهی کردند. اما قانون زنان را در کنار دیوانگان و کودکان از حق رای محروم کرد.
"این سکوت راه را برای اعدام هزاران دختر نوجوان و زن مبارز در نظام اسلامی در دههی ۶۰ باز کرد"تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، در خاطراتش پس از انقلاب نوشت: «افسوس که زنان ایرانی از نوع انسان مجزا شده و جزو بهایم و وحوش هستند… زندگی زنهای ایرانی از دو چیز ترکیب شده: در موقع بیرون آمدن و گردش کردن: هیاکل موحش سیاه عزا، و در موقع مرگ: کفنهای سفید.»
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
علی اکبر دهخدا
پس از اعلام فرمان مشروطه و محدود شدن قدرت شاه با آن هم بیشتر روشنفکران بیسوادی زنان را از دلایل مهم مشکلات ایران میدانستند. علی اکبر دهخدا، مؤلف شهیر لغتنامه دهخدا، از جمله نویسندگان آن دوره بود که بر لزوم آموزش زنان تاکید میکرد و میگفت که زنان نادان کودکان نادان به بار میآورند. بیشترین تلاش انجمنهای زنان که پس از مشروطیت به پا شدند هم مصروف به درخواست حق تحصیل برای دختران بود.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
مریم عمید مزین السلطنه
در بررسی سیر آگاهی و فعالیتهای زنان ایران تاسیس مدارس دخترانه و نشریات زنان دو نقطه عطف مهم هستند. مریم عمید سمنانی مزین السلطنه از پیشگامان هر دو عرصه محسوب میشود. او "شکوفه" را در سال ۱۲۹۲ منتشر کرد و مؤسس دو مدرسه بود.
او همچنین عضو "انجمن همت خواتین" بود. بیشتر منابع از طوبی آزموده به عنوان مؤسس ناموس، نخستین مدرسه برای دختران مسلمان، نام میبرند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
اعتراض به محرومیت زنان از حق رای
آموزش دختران تا سالها پس از مشروطه و جنگ جهانی اول مسئله اصلی جنبش زنان بود. صدیقه دولتآبادی در سال ۱۲۹۸ "زبان زنان" را در اصفهان منتشر کرد و در آن بخصوص به دفاع از آموزش و حق رای زنان پرداخت. در سال ۱۲۹۹ "نامه بانوان" در تهران توسط شهناز آزاد و "جهان زنان" توسط فخرآفاق پارسا در مشهد منتشر شدند.
"امید که بتوان در روزی نه چندان دور در ایران از فرخرو پارسا چنانکه باید و شاید تجلیل کرد.مطالب منتشر شده در صفحه "دیدگاه" الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست"فخرآفاق پارسا بخاطر انتشار مطالب انتقادی درباره نابرابری زنان و مردان از مشهد تبعید شد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
محترم اسکندری
جنبش زنان ایران متاثر از ایدههای سوسیالیستی هم بود. از جمله "جمعیت پیک سعادت نسوان" (از ۱۳۰۰ در رشت) سازمانی با گرایش چپ بود که روز جهانی زن را در ۸ مارس جشن میگرفت. "جمعیت نسوان وطنخواه" (۱۳۰۱ تا ۱۳۱۲) نیز به اهتمام محترم اسکندری در تهران تشکیل شد. با سرکوب احزاب و نشریات در دوره رضا شاه این سازمان نیز نتوانست به کارش ادامه دهد. اتمام کار این سازمان را نقطه پایان جنبش مستقل زنان میدانند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
قمرالملوک وزیری
قمر خانم سید حسین خان نخستین خواننده زن ایران در دوران معاصر بود که در اولین کنسرت خود در تهران در سال ۱۳۰۳ بدون حجاب به روی صحنه رفت.
حضور او فضای مردانه موسیقی آن دوران را دگرگون کرد و دیوار ترس را از پیش پای زنان هنرمند دیگر برداشت. شاعران تصنیفهای قمر شعرای منتقد و سیاسیای چون شیدا، عشقی، عارف، ایرج میرزا و بهار بودند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
پروین اعتصامی
در دوره پهلوی جنبش مستقل زنان به چند علت افول کرد. نخست اینکه بسیاری از نوگرایان ناسیونالیست از سیاستگذاران دوره پهلوی بودند. دوم اینکه پهلوی فعالیت مستقل گروهها را تحمل نمیکرد. "کانون بانوان ایران" در سال ۱۳۱۴ به دستور و با کمک مالی دولت تشکیل شد و صدیقه دولتآبادی از ۱۳۱۶ مدیر آن و پروین اعتصامی، شاعر معروف، عضو کمیته اجرایی آن بود.
"او همسر دکتر حسین کحالزاده چشمپزشک و دختر محمد حکیمباشی از اقلیتهای مذهبی همدان بود"بیشتر جلسات در حضور شمس و اشرف دختران رضا شاه برگزار میشد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
کشف حجاب
رضا شاه متاثر از تغییراتی که در کشورهای همسایه ایران چون افغانستان و ترکیه صورت گرفته بود در ۱۷ دی ۱۳۱۴ زنان ایران را از داشتن حجاب منع کرد. در این روز همسر رضا شاه و دخترانشان شمس و اشرف با کلاه به دانشسرای مقدماتی رفتند. پس از آن این دستور با اجبار و خشونت پلیس اجرا شد و باعث گشت که زنان خانوادههای سنتی تا سالها از خانه خارج نشوند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
گسترش امکانات اجتماعی
در دوره رضا شاه با وجود محدود شدن قدرت علما اصلاحات قانونی زیادی در رابطه با زنان انجام نگرفت. تنها سن قانونی ازدواج برای زنان ۱۵ و برای مردان ۱۸ سال شد و در ضمن هر ازدواجی باید رسما ثبت میشد. با این همه امکانات آموزشی، اشتغال و حضور در جامعه برای زنان گسترش یافت.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
نخستین فارغالتحصیلان زن دانشگاه تهران
در سال ۱۲۸۹ شمار دانشآموزان دختر ۲۱۶۷ نفر بود.
این تعداد در فاصله ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۵ به ۴۹ هزار نفر رسید. در سال ۱۹۳۶ دانشگاه تهران هم تاسیس شد و زنان نیز توانستند به تحصیلات عالی بپردازند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
مریم فیروز؛ فعالیت در چارچوب احزاب سیاسی
سازمانهای زنانی که پس از برکناری رضا شاه از قدرت شکل گرفتند بیشتر تشکیلاتی درون احزاب سیاسی بودند. برنامههای احزاب سمت و سوی فعالیتهای زنان را هم تعیین میکرد. تشکیلات زنان حزب توده تا کودتای مرداد ۱۳۳۲ از فعالترین آنان بود که پایهگذار آن مریم فیروز فرمانفرما بود. حزب توده در سال ۱۳۲۶ طرح اعطای حق رای زنان را در مجلس ارائه کرد، اما درخواستش بیپاسخ ماند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
مبارزات گسترده برای حق رای
ایران در دهه ۱۳۳۰ شاهد فعالیتهای گسترده و پرشور زنان برای کسب حق رای و شرکت در انتخابات بود.
" نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت دو کودک با سرنوشتهای متفاوت رهبران مذهبی با غیراسلامی دانستن آموزش دختران محرومیت زنان از آموزش را تقویت میکردند"روحانیت و در رأس آن روح الله خمینی از زنان خواسته بود که در انتخابات شرکت نکنند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
اعطای حق رای به زنان
با وجود مخالفت مراجع و روحانیون دینی چون آیتالله خمینی و آیتالله فلسفی حق رای زنان یکی از اصول "انقلاب سفید" محمدرضا شاه پهلوی برای مدرنیزه کردن کشور بود. محمدرضا پهلوی در هشتم اسفند ۱۳۴۱ در سخنرانی خود اعلام کرد که زنان باید حق رای داشته باشند و این ننگ که زنان نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند از جامعه پاک شود. در روز ۱۲ اسفند ۱۳۴۱ طبق مصوبه دولت حق رای زنان به رسمیت شناخته شد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
حقوقدان تنظیمکننده قانون حمایت از خانواده
مهرانگیز منوچهریان یکی از نخستین فارغالتحصیلان زن در رشته حقوق دانشگاه تهران، نخستین زن وکیل و سناتور ایرانی بود. او در تنظیم قانون حمایت از خانواده که در سال ۱۳۴۶ تصویب شد نقش مهمی داشت. این قانون از جمله طلاق و چندهمسری را منوط به اجازه دادگاه کرد.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
فروغ فرخزاد
فروغ شاعر و فیلمساز در طول ۳۲ سال عمر کوتاهش تاثیری بیمانند بر ادبیات ایران و نگاه به زن به عنوان موجودی دارای احساسات گذاشت.
تا امروز هم برای جامعه سنتی ایران که زنان را خاموش میخواهد، پذیرش صداقت و جسارت او در بیان فردیت و احساسات عشقی دشوار است. از فروغ نقل شده که در نامهای گفته است: «به رنجهایی که زنان در این مملکت میبرند واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردهای آنان به کار میبرم.»
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
نخستین وزیر زن در ایران
فرخ رو پارسا، دختر فخرآفاق پارسا فعال حقوق زنان، نخستین زنی بود که در دوران حکومت پهلوی به مقام وزارت رسید. او وزیر آموزش و پرورش در دو کابینه امیرعباس هویدا بود. او را پس از انقلاب ۵۷ به حکم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست صادق خلخالی به عنوان "مفسد فی الارض" اعدام کردند.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
دومین وزیر زن در تاریخ ایران
مهناز افخمی دومین زن در تاریخ معاصر ایران است که به مقام وزارت رسیده است. او در سال ۱۳۵۵ وزیر مشاور در امور زنان شد.
"مردان حق چندهمسری و طلاق داشتند و با این حال بسیاری از آنان به دلیل معذورات اجتماعی تکهمسر میماندند"او به مدت پنج سال دبیرکل "سازمان زنان ایران" در دوره محمدرضا شاه پهلوی بود. این سازمان در سال ۱۳۳۸ با هدف اصلی دستیابی به حق رای برای زنان تشکیل شده بود.
-
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
انقلاب ۱۳۵۷
بسیاری از زنان و مردانی که در انقلاب بهمن ۵۷ شرکت کردند خواستار عدالت اجتماعی و آزادیهای سیاسی بیشتر بودند. اینکه چه سرنوشتی در انتظار مملکت است برای کسی روشن نبود. ضعف حافظه تاریخی و زندگی در جامعهای بدون آزادیهای سیاسی و تمرینهای دمکراتیک زمینهساز ورود به دورهای شد که در آن دستاوردهای جنبش زنان ایران را به شدت به زیر سوال بردند.
نویسنده: کیواندخت قهاری
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران