صلحنامه امام حسن مجتبی(ع)، صلحنامهای با هدف حفظ انسجام اجتماعی مردم
احمد نطنزی در گفتوگو با میزان درباره سیره سیاسی امام حسن مجتبی(ع) گفت: امام حسن مجتبی(ع) به عنوان ولی بلامنازع جامعه اسلامی در عرصه فعالیتهای سیاسی اقدامی کرد که در نگاه اولیه مایه اعجاب و تاملبرانگیز به نظر میرسید. او در فرآیند گریزناپذیر خلافت مشروع و قانونی، خود را با انعقاد پیمان صلحی مستحکم کرد، بدین ترتیب به نظر میرسید که امام حسن مجتبی(ع) در مقابل معاویه حکومت را واگذار کرده است اما در حقیقت ایشان مسیر هوشمندانهای را در این راه انتخاب کرده بودند.
وی ادامه داد: کنشگری امام حسن مجتبی(ع) دو اصل بنیادین تمدنی یعنی امنیت عمومی و همگرایی اجتماعی را در بر دارد که میتوان آن را با عنوان هدفی راهبردی که نقش اساسی در حمایت جامعه اسلامی دارد، در پیش گرفت، اگرچه برای تحقق آنها این امام بزرگوار هزینههای زیادی متحمل شدند.
نطنزی تصریح کرد: مذاکره صلحآمیز در حیات سیاسی کوتاه مسلمانان و در پسا پیامبر(ص) مسبوق به سابقه بود، زیرا امام علی(ع) به عنوان خلیفه مسلمانان نیز در جریان حکمیت برای حل اختلاف، به گفتوگو با رقیب تن داده است تا بر اساس کتاب خدا راهکاری مقبول و مشروع انتخاب شود که کمترین هزینه را بر دوش جامعه تحمیل کند. اگرچه فرجامی متفاوت را در برداشت.
وی در مورد صلحنامه امام حسن مجتبی(ع) تاکید کرد: امنیت پایدار و حفظ انسجام اجتماعی یا همگراسازی مردم نکاتی بودند که امام حسن مجتبی(ع) آنان را مدنظر گرفته و برای حفظ آن صلحنامه را قبول کردند.
وی به مفاد صلحنامه امام حسن مجتبی(ع) اشاره و بیان کرد: در مفاد صلحنامهای که در قالب پنج بند ویژه ارائه شده، تاکیدات را نسبت به تعهدات معاویه در نظر گرفته است. براساس این مفاد، معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبراسلام(ص) و رویه خلفای راشدین حکمرانی کند. معاویه هیچ کس را به خلافت پس از خود منصوب و یا انتخاب نخواهد کرد و انتخاب خلیفه را به شورای مسلمین واگذار خواهد کرد.
"براساس این مفاد، معاویه باید بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبراسلام(ص) و رویه خلفای راشدین حکمرانی کند"مردم در هر جایی که سرزمین خداوند باشد، در صلح و صفا به حال خود واگذار کند، همچنین امنیت و صلح زندگی، مال، زنان و فرزندان اصحاب و پیروان حضرت علی(ع) را تضمین کند. این موافقتنامه میثاقی جدی به نام خداوند بود که معاویه را ملزم به حفظ و اجرای آن میکرد.
این کارشناس علوم قرآنی تفکر عالی و سیاست متفکرانه امام حسن مجتبی(ع) را در صلحنامه مورد ارزیابی قرار داد و افزود: امام حسن مجتبی(ع) در پذیرش صلح با مسائلی فراتر از مسائل مالی و سیاسی وارد عرصه شد و این امام بزرگوار با گذر از نگاههای خرد و مقطعی در جستوجوی امر پایداری و فراگیری بود که در پرتو آن جامعه اسلامی بتواند سامانی شایسته زندگی انسان بیابد؛ همان چیزی که امروزه آن را رویکرد تمدنی یا تمدناندیشی میگویند.
نطنزی تاکید خداوند متعال را بر همگرایی مورد بحث و بررسی قرار داد و افزود: در آیه ۳۱ سوره توبه آمده است «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا إِلَٰهًا وَاحِدًا ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ، علماء و راهبان خود را(از نادانی) به مقام ربوبیت شناخته و خدا را نشناختند و نیز مسیح پسر مریم را(که متولد از مادر معین و حادث و مخلوق خداست) به الوهیت گرفتند در صورتی که مأمور نبودند، جز آنکه خدای یکتایی را پرستش کنند که جز او خدایی نیست که منزه و برتر از آن است که با او شریک قرار میدهند.» در اینجا توجه به احترام و انتخاب ولی مطرح شده است. پیامبرِ یا ائمه معصومین(ع) که معصوم هستند همه فکر و هدفش خداست، حسابی جدا از علما دارد، لذا نام مسیح جداگانه مطرح شده است.
وی در مورد رویه امام حسن مجتبی(ع) در بعد از صلحنامه افزود: باید در نظر داشت که امام حسن مجتبی(ع) پس از انعقاد صلحنامه با معاویه سکوت نکردند، بلکه شیوه مبارزاتی علیه او را تغییر دادند. تغییر شیوه مبارزاتی مناسبترین راهکاری بود که توسط ایشان در پی گرفته شد و همگرایی جامعه اسلامی را در بر داشت. به همین دلیل زمان مناسبی برای تربیت و آموزش نیروهای کارآمد فراهم شد.
پس از حضور امام حسن مجتبی(ع) در مدینه محدثان و راویان و دانشمندان بزرگ به سوی آن شهر حرکت کردند و در جهت کسب فیض بیشتر خدمت این امام بزرگوار میرسیدند.
این کارشناس علوم قرآنی به سیاستهای راهبردی امام حسن مجتبی(ع) اشاره و بیان کرد: امام حسن مجتبی(ع)حرکتی را در پیش گرفتند که بر اساس آن به گسترش و شفافسازی اسلام پرداختند به همین دلیل تلاشهای این امام بزرگوار خط اصیل اسلام را در دوره بدعتها و تحریفات و همچنین حملات همه جانبه فرهنگی حفظ کرد و آگاهی و راهنمایی مردم را به دنبال داشت.
نطنزی تاکید کرد: سیاست معقول و منطقی امام حسن مجتبی(ع) در زمینهسازی برای رشد فکری جهان اسلام و تلزلزل تدریجی حکومت امویان بسیار موثر بود. افزون بر آن تغییر روش مبارزه این امام بزرگوار در زمینه سازی قیام امام حسین(ع) علیه یزید نقشی موثر و مهم را ایفا کرد. این امام بزرگوار در دوران امامت خود اصلاح اسلام و مسلمانان را در پیش گرفت و حفظ اسلام و جان شیعیان را در صدر برنامههای خود قرارداده تا نقش بنیادین در حفظ جامعه اسلامی ایفا کند.
وی اظهار کرد: تعاملات زمان خلافت هفت ماهه امام حسن مجتبی(ع)، مکاتباتش با معاویه و نیز خطبههای ایشان همگی نشان از تلاش این امام بزرگوار در جهت دستیابی به استراتژی ویژه و کاربردی بود. چون انحرافها، بیثباتیها و ناهنجاریهای سیاسی اجتماعی که در این زمان بروز یافته بود، مقتضی تدبیرهای دقیق و اصولی بود که امام حسن مجتبی(ع) نیز بر اساس آن پیش میرفتند.
این کارشناس علوم قرآنی تصریح کرد: راهبردهای امام حسن مجتبی(ع) در تقابل با دستگاه منحرف سیاسی که به هر وسیلهای برای کسب قدرت تمسک میجست، به همین دلیل درزمان شهادت امام حسن مجتبی(ع) اندوه مردم مدینه، نشان دیگری از تعظیم بیش از حد مردم در پیشگاه این امام بزرگوار داشت تا حدی که زنان بنیهاشم تا یک ماه برای حضرت نوحه میکردند و میگریستند. مردم در سوگ ایشان تا مدتی گریان بودند و بازارهای مدینه را باز نمیکردند و در تشییع جنازه ایشان آن قدر جمعیت گرد هم آمده بودند که اگر چیزی از آسمان فرود میآمد، روی سر مردم میافتاد نه زمین.
همه این تغییر جهتها، از تدبیر امام حسن مجتبی(ع) و پایبندی ایشان به راهبردهای متعالی سرچشمه می گرفت که شکوهی در تاریخ آفرید.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران