الگوبرداری موزه ملی دفاع مقدس از مجسمه‌های والت دیزنی

الگوبرداری موزه ملی دفاع مقدس از مجسمه‌های والت دیزنی
باشگاه خبرنگاران
باشگاه خبرنگاران - ۲۸ دی ۱۴۰۰



باشگاه خبرنگاران جوان - هر کدام از ما با یک گردش در شهر مجسمه‌هایی را می‌بینیم که نماد و نشانه یک رویداد یا فرد خاص هستند. ممکن است تعدادی از این آثار به طور مستقیم با مردم سخن بگویند و تعدادی هم مفاهیمی در خود نهفته داشته باشند که برای دریافت آن باید کمی تامل کرد. این آثار در صورتی که بتوانند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند مایه پویایی و زندگی در سطح شهر می‌شوند.

از طرف دیگر همواره شرایط اجتماعی و حوادث سیاسی دست مایه تولید آثار هنری متفاوتی توسط هنرمندان نوگرا می‌شود که از دل این آثار سبک‌ها و مکاتب هنری شکل می‌گیرند. هر کدام از این مکاتب ویژگی‌های خاصی دارند. به طور مثال سبک کلاسیسیسم بر پایه عقل و منطق استوار و به دنبال آفرینش ایده‌آل، کمال و زیبایی است.

"باشگاه خبرنگاران جوان - هر کدام از ما با یک گردش در شهر مجسمه‌هایی را می‌بینیم که نماد و نشانه یک رویداد یا فرد خاص هستند"سبک ناتورالیسم به‌دور از نمادگرایی و ایده‌آل‌گرایی بر طبیعت گرایی تأکید می‌کند.

سبک رمانتیسم نیز بر احساس و فردگرایی تاکید دارد. در این بین سبک رئال یک سبک شناخته شده در هنر است که با نمایش هر آنچه در زندگی روزانه اتفاق می‌افتد همراه است. رئالیسم همواره زبانی برای بیان معضلات و مشکلات طبقات فرودست جامعه بوده است.

فراواقعیت یا همان هایپررئال؛ سبک ابرواقع‌گرایی، فزون‌واقع‌نمایی یا واقع‌گرایی افراطی است. نقاش و مجسمه‌ساز این سبک نمونه واقعی از یک رویداد و یا شیء را با تفکر و بینش خود ترسیم می‌کند.

اما چند سالی است که در ایران نام هایپررئال بر تندیس‌های مومی در بازار اطلاق شده و معیار آن‌ها برای ساخت این تندیس‌ها هم آثار مشابه شهربازی والت دیزنی و موزه مادام توسو است.

به طور مثال تندیس‌های مومی که از شهدا به ویژه شهید قاسم سلیمانی و دیگر شخصیت‌های برجسته ایرانی مانند هاشمی رفسنجانی و مشاهیری مانند علی نصیریان و قهرمانان ورزشی در موزه ورزش کار شده اند، به گفته سازندگانش آثار هایپررئال نام دارند.

اما اصل هایپررئال چیست؟

حمید شانس مجسمه‌ساز و استاد دانشگاه درباره ماهیت این سبک هنری می‌گوید: هایپررئال بعد از موج هنر آبستره ناب مطرح شد و هنرمندان در اعتراض به بی تعهدی اجتماعی هنر آبستره، هنری را بر اساس زندگی واقعی مردم و تجارب واقعی خود هنرمند از نابسامانی‌های اجتماعی به راه انداختند. در هنر هایپررئال جنبه انتقادی اثر هنری بارز است.

هنرمند هایپررئال گذشته مردم عادی را جستجو می‌کند و با نوع خاصی از تزئینات و فرم دهی در تلاش است که موضع انتقادی خود به شرایط اجتماعی را بیان کند.

تندیس‌های مومی مجسمه هایپررئال نیستند

امیرمحمد خانی معاون موزه داری موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، با بیان اینکه اکثر تندیس‌های هایپررئال این موزه حدود ۹ سال پیش و در دوره مدیریتی سابق توسط چند تن از هنرمندان به نام و مطرح آن زمان تولید شدند، معتقد است: هدف ساخت این تندیس‌ها متفاوت بوده است، برخی سرداران و فرماندهان ایران را نشان می‌دهند و برخی هم مربوط به سرباز‌های عراقی و روایت‌هایی از عملیات‌های مختلف هستند. همچنین در دوره جدید مدیریتی نحوه نگاه به موضوع ساخت تندیس‌ها متحول شده است که نمونه‌هایی از آن در موزه دیده می‌شود.

حمیدرضا کنگرانی سازنده تندیس‌های مشاهیر ایران از جمله حاج قاسم سلیمانی و پرتره چند تن از سیاست‌مداران و فرهیختگان دیگر ایرانی در اینباره می‌گوید: هایپررئال به صورت افراط‌گرایانه به واقعیت می‌پردازد که این واقعیت می‌تواند انسان، حیوانات، طبیعت بی‌جان و یا معضلات اجتماعی باشد و حتی می‌توان با ترکیب عناصر واقعی یک فضای غیرواقعی به وجود آورد.

شانس درباره آثار ساخته شده در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و موارد مشابه گفت: این آثار هایپررئال نیستند. مجسمه هایپررئال مجسمه است و بر اساس اغراق در رابطه بین حجم و سطح، تصور عمیق تری از بعد به وجود می‌آورد و لزوما تشابه مو به مو نیست. این آثار بیشتر جزء سرگرمی‌ها محسوب می‌شوند. مثل تندیس‌هایی که در شهربازی والت دیزنی وجود دارد و مردم برای سرگرمی و عکس گرفتن با آن‌ها به آنجا می‌روند.

فقدان بینش هنرمند در تندیس‌های مومی ایران

یکی از مسائل مهم در هنر هایپررئال مداخله تفکر هنرمند در فرم اثر تولیدی است.

"ممکن است تعدادی از این آثار به طور مستقیم با مردم سخن بگویند و تعدادی هم مفاهیمی در خود نهفته داشته باشند که برای دریافت آن باید کمی تامل کرد"حمیدرضا کنگرانی درباره نقش ایده‌های هنری خود در تولید آثارش گفت: بنده در آثار علاوه بر شباهت سعی می‌کنم از طریق اشارات صورت، تغییر خطوط و... درونیات شخصیت را نمایان کنم. صرفا دنبال شبیه سازی نیستم، یعنی بیننده با نگاه به اثر، درونیات آن آدم را هم لمس کند. از این رو اگر به شباهت نرسیم به شخصیت هم نخواهیم رسید و بحث شخصیت بعد از این جریان مطرح است.

حمید شانس استاد دانشگاه با مرور کلی بر کیفیت تندیس‌های مومی تولید شده در ایران، معتقد است: این آثار دارای هیچگونه وجه بینشی هنرمند نیستند. آثار ساخته شده در ایران یک مهارت در سطح پرینتر دارند و در آن سطح کار می‌کنند که جزء سرگرمی‌ها محسوب می‌شود، اما همین سبک سرگرمی در موزه مادام توسو براساس حجم عمیقی از مطالعات شکل می‌گیرد.

یعنی آدم، شخصیت و رفتارهایش را می‌شناسند و یک تیم مفصل روی آن کار می‌کنند، نه یک نفر کار کند تا یک کار میانه شکل بگیرد.

شانس در اینباره افزود: به یاد دارم در همایش سران کشور‌های اسلامی که سال ۷۴ در ایران برگزار شد، ایران خودرو با حسن نیت ماشین لیموزین سفارش نداده بود و به جای آن خودشان لیموزین ساخته بودند، من دیدم خط وسط ماشینی که ساخته اند شکسته است، وقتی از خودشان پرسیدم گفتند که صندوق عقب یک ماشین و جلوی یک ماشین دیگر را برداشتیم. پرسیدم چرا این کار را کردید گفتند برای اینکه لیموزین ۱۰۰ میلیون هزینه داشت در صورتی که ما این را با ۱۲ میلیون تمام کردیم. من به دوستان ایران خودرو گفتم آن صد میلیون جهت احترام به شخص اول یک مملکت پرداخت می‌شود. در نتیجه این عمل دوستان، برخی از سفرا به سران خبر دادند و آن‌ها با یک هواپیمای بزرگ‌تر و با ماشین خودشان آمدند.

تندیس‌های مومی فاقد ارزش هنری هستند

قدرت‌الله معماریان مجسمه ساز و استاد دانشگاه همانند حمید شانس تندیس‌های مومی را فاقد ارزش هنری می‌داند. معماریان معتقد است: با اینکه مهارت اروپائیان در هایپررئال بیشتر از ماست، اما برای ساخت مجسمه پرنس دایانا از تکنیک مجسمه‌سازی استفاده کردند.

"به طور مثال سبک کلاسیسیسم بر پایه عقل و منطق استوار و به دنبال آفرینش ایده‌آل، کمال و زیبایی است"زیرا اثر ساخته شده در این تکینک کار دست هنرمند است نه اینکه با کامپیوتر به وجود آمده باشد.

مردم به دنبال اثر هنری هستند نه تندیس‌های مومی عین به عین

مسئول موزه داری موزه ملی انقلاب و دفاع مقدس با بیان اینکه نقد آثار هنری موزه‌ها میبایست درقالب یک یک اثر هنری کلان‌تر به نام موزه بررسی شود، گفت: مخاطبان ما گروه‌های خاص نیستند بلکه عموم مردم با ویژگی‌های مختلف هستند؛ بنابراین باید ببینیم که چگونه می‌توان بیشترین حجم از مخاطبان خود را راضی نگه داشت. وقتی یک اثر عین یک فرد باشد، مردم زودتر او را می‌شناسند.

معماریان در این خصوص نظر دیگری دارد. این استاد دانشگاه معتقد است آنچه که در ماندگاری و ارتباط با مخاطب در یک مجسمه موثر است، ارزش هنری یک اثر است نه تشابه داشتن یک اثر با سوژه خود.

قدرت الله معماریان گفت: شاید عده‌ای بگویند آثار هایپررئال به شخصیت افراد نزدیک هستند، اما این ارزش هنری است که به یک اثر هویت می‌بخشد وگرنه در ۵۰ سال آینده دیگر کسی جزئیات صورت یک شخص را به یاد ندارد که بگوید این اثر همانند خود آن فرد است. در واقع ارزش هنری معیار زیباشناسی، حس کار و امضای شخصی هنرمند را شامل می‌شود. شما گمان کنید تندیس یک شهید را کار می‌کنیم که دیگر خودش در دنیا نیست، این کار باید ارزش هنری داشته باشد وگرنه صرف هزینه برای ساخت کامپیوتری آن ارزش ندارد.

چرا تندیس سردار سلیمانی و هاشمی رفسنجانی به صورت نشسته کار شد؟

در سال‌های گذشته تندیس‌هایی از سردار سلیمانی، هاشمی رفسنجانی و دیگر بزرگان انقلاب اسلامی ایران ساخته شد که حالت نشسته این شخصیت‌های مبارز و قهرمانان ملی را به تصویر می‌کشید.

این نحوه پرداخت هنرمندان و منتقدان مورد سوال و نقد بود.

حمید شانس گفت: تندیس شخصیت‌های قهرمان و می‌بایست متناسب با جایگاه و نشان دهنده شان و شخصیت او باشد. امروزه یک نفر در اتاق می‌نشیند و با دوربین از او اسکن گرفته می‌شود و روز بعد یک خروجی بیرون می‌آید. این فرم فاقد بینش هنرمند، فاقد قابلیت‌های یک اثر هنری، فاقد کیفیات عاطفی و فاقد مجموعه‌ای از دستاورد‌های هنری است. اینکه از این تنکیک برای ساختن شخصیت‌های بزرگ کشور استفاده کنیم خطرناک است.

ساخت تندیس اساطیر به سبک مومی خطر بزرگی است

خانی از ساخت مجدد تندیس‌های مومی درباره فرماندهان و روایت‌های دفاع مقدس خبر داد و گفت: ساخت این تندیس‌های روایت محور در موزه آغاز شده که بعضی از آن‌ها هم رونمایی شده اند و انشالله به زودی شاهد ساخت تندیس‌های جدید با ویژگی‌های متفاوت روایت محور خواهیم بود.

نظر حمید شانس در تقابل با این دیدگاه قرار داشت. او با تاکید بر اینکه این آثار وجه هنری ندارند، بیان کرد: این آثار برای بزرگداشت یک شخصیت که وجهه حماسی داشته باشد مناسب نیست.

"سبک ناتورالیسم به‌دور از نمادگرایی و ایده‌آل‌گرایی بر طبیعت گرایی تأکید می‌کند.سبک رمانتیسم نیز بر احساس و فردگرایی تاکید دارد"فقط برای نمایش عادی از چهره‌ای است که مردم دوست دارند او را از نزدیک ببینند و با آن عکس بگیرند.

شابلونی عمل کردن مومی سازان ایران

حمید شانس با اشاره به بی توجهی سازندگان تندیس‌های مومی به انتظار جامعه از آنها، گفت: وقتی مجسمه سردار سلیمانی را به سبکی می‌سازند که متعلق به فضای تفریحی و گردشی باشد و خردسالان دور گردنش دست بیاندازند و با آن عکس بگیرند و وقتی این اثر را جایگزین مجسمه‌های هنری می‌کنند و صرفا به فکر هزینه‌های آن هستند و جنبه هنری و تمدنی یک اثر برایشان مهم نیست، بودجه کشور هدر رفته است. این اتفاق درباره قهرمانان ورزشی که تندیس‌های آن‌ها درموزه ورزش می‌باشد هم تکرار شده است.

قدرت الله معماریان هم با انتقاد از به کاربردن مو و رنگ در این آثار گفت: ابزار ما در مجسمه‌سازی رنگ سنگ و پتینه است، اما بازی‌های سایه روشن چیزی شبیه عروسک تولید می‌کند. این تفاوت‌ها چیز‌هایی هستند که هنرمند مجسمه‌ساز آموزش دیده، اما اپراتور یک دستگاه آن را مدنظر قرار نمی‌دهد و شابلونی عمل میکند و فاقد حس است.

ماندگاری آثار مجسمه بیش از تندیس‌های مومی است

خانی بر این باور است که ماندگاری آثار مومی که نمونه آن‌ها در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس هم دیده می‌شود، بیش از آثار مجسمه است.

این مسئول هنری گفت: به جای اینکه بگوییم چه هنری درست و یا غلط است باید دقت کنیم که چه هنری بر روی مردم تاثیرگذارتر است. بجای اینکه مبنا را هنر برای هنر قرار دهیم، باید ببینیم که چطور می‌توانیم با مخاطب خود ارتباط برقرار کنیم، حال اگر هایپررئال است همین سبک را کار کنیم، اگر هم هنر انتزاعی و آبستره یا کانسپچوال آرت بود، آن تکنیک‌ها را به کار بگیریم.

حسین عصمتی نقاش، نگارگر و مجسمه‌ساز، جوشش هنری هنرمند را عامل مهم در ماندگاری یک اثر می‌داند و می‌گوید: تندیس‌های مومی بر پایه رنگ، سایه روشن و پرینت هستند. درواقع روی آن تندیس‌ها نقاشی می‌کنند.

اما در آثار مجسمه، حجم‌ها با سایه روشن ایجاد می‌شوند. کار سخت‌تر است و نیاز به اشراف بیشتری روی حجم‌ها دارد؛ بنابراین ماندگاری این آثار هم بیشتر است.

معماریان هم با بیان اینکه مجسمه‌های مومی براساس مستندات تصویری یک شخصیت ساخته می‌شوند و سازنده‌ها شباهت بسیاری را در اثر خود با سوژه ایجاد می‌کنند گفت: ما در هنر مجسمه‌سازی علاوه بر نیاز‌های بصری، ارزش‌های لازم برای یک هنر را هم حفظ می‌کنیم. یعنی صرفا شباهت به چهره شخص معیار نیست. اگر یک تندیس شباهت صد درصدی هم به سوژه داشته باشد، اما هویتی از هنرمنده سازنده آن موجود نباشد، فایده‌ای ندارد.

علت ازدیاد تولید تندیس‌های مومی در ایران چیست؟

به گفته خانی، این که چه سبک هنری را در ساخت تندیس انتخاب کنیم، اهمیتی ندارد. بلکه باید دید هدف از ساخت تندیس چیست؟ وگرنه خود آن فارغ از هدف و مفاهیم لازم اهمیتی ندارد.

"در این بین سبک رئال یک سبک شناخته شده در هنر است که با نمایش هر آنچه در زندگی روزانه اتفاق می‌افتد همراه است"اگر بتوانید با هر روش حتی هنر‌های مدرن امروزی پیامتان را به مخاطب منتقل کنید مهم است.

اما به اعتقاد قدرت الله معماریان برای سفارش دهندگان تندیس‌ها فقط شباهت مهم است. این مشکل بدین دلیل است که مدیران هنری و مسئولین رویداد‌ها سواد هنری ندارند و اولویت خوب بودن را شباهت افراطی به سوژه می‌دانند.

وی با بیان اینکه بنده و هیچ یک از اساتید پیشکسوت تاکنون تندیس مومی نساخته ایم، گفت: سال گذشته بعد از مجسمه‌های ساخته شده از سردار سلیمانی وزیر وقت ارشاد گلایه داشت که چرا مجسمه‌سازان نتوانسته‌اند هنرمندان با مهارت تربیت کنند، در جواب ما گفتیم که تقصیر خودتان است، وزارت ارشاد به افراد ماهر و باسواد این عرصه سفارش کار نمی‌دهد.

حمید شانس هم در اینباره گفت: این وضعیت نتیجه دخالت جریان سیاسی در امر هنر است، وقتی سیاست مداری که نمی‌داند هنر چیست و به چه دردی میخورد، مهندسی هنر را برعهده می‌گیرد و فضای امنیتی روی هنر می‌گذارد، وقتی همه چیز جامعه از معبر سیاست می‌گذرد، جریانات فرهنگی دیده نمی‌شوند. اگر این آثار را در یک مدرسه برای ۱۵۰ دانش اموز نصب کنید ارزشمند است، اما اگر آن را در مهمترین پارک هنری کشور بگذارید نشان می‌دهید که سطح تقاضا در این حد است. قطعا درک هنرمند درجه پایین از آدم فرهنگی هم در حد خودش است.

با ورود تکنولوژی جدید در دو دهه گذشته ساخت تندیس‌های مومی گسترش یافت. این مسئله خطری است که هنر مجسمه سازی را در ایران تهدید می‌کند و دیگر در سطح شهر آثاری مانند تندیس فردوسی اثر ابوالحسن صدیقی که مردم با آن‌ها خاطره دارند دیگر به چشم نمی‌خورد.

برگزاری جشنواره‌های تخصصی مجسمه سازی که چندین دوره است متوقف شده است، می‌تواند یکی از راه‌های کشف استعداد و احیای مجدد رویداد‌های هنر مجسمه سازی باشد تا به عنوان یک سد در مقابل سیر صعودی تندیس‌های مومی قرار بگیرد.

انتهای پیام/

منابع خبر

اخبار مرتبط