منافع ایران در گسترش روابط با همسایگان شمالی
نویسنده: روبن الامیران
دیپلماسی ایرانی: ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان و حسن روحانی، رییس جمهوری ایران هشتم اوت نشستی سه جانبه را با امضای اعلامیه ای درباره افزایش همکاری های میان سه کشور برگزار کردند. روز بعد، ولادیمیر پوتین با رجب طیب اردوغان، همتای ترکیه ای خود، در سن پترزبورگ دیدار کرد و دهم اوت نیز نشستی را با سرژ سرکیسیان، رییس جمهوری ارمنستان برگزار کرد. صحبت هایی که در جریان این دیدارها رد و بدل شد می تواند تاثیر جدی بر امنیت کل منطقه قفقاز جنوبی و فراتر از آن داشته باشد. هر یک از این کشورها از ارمنستان گرفته تا آذربایجان، ایران، روسیه و ترکیه منافع ژئوپلیتیک و اقتصادی خود را دارند که لزوما مکمل یکدیگر نیستند.
اولویت روسیه
روسیه به نوبه خود تلاش دارد تا موقعیت خود را در چند مسیر به طور همزمان تقویت کند.
"روز بعد، ولادیمیر پوتین با رجب طیب اردوغان، همتای ترکیه ای خود، در سن پترزبورگ دیدار کرد و دهم اوت نیز نشستی را با سرژ سرکیسیان، رییس جمهوری ارمنستان برگزار کرد"نخست، مسکو می خواهد اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) را با بسط دادن اعضای آن یا تعمیق همکاری با ایران، ترکیه و آذربایجان تقویت کند. ولادیمیر پوتین در اکتبر ۲۰۱۱ پروژه یکپارچه سازی اوراسیا را جزء اولویت های اساسی خود قرار داد.
ایده پوتین تشکیل یک سازمان قدرتمند فراملی بود که بتواند یکی از قطب های نظم جهانی جدیدی باشد که در حال ظهور است و همچنین بتواند پلی میان اروپا و منطقه آسیا ـ پاسیفیک باشد. ایجاد چنین اتحادیه ای با رهبری ولادیمیر پوتین همچنین می توانست موقعیت روسیه را به عنوان یک بازیگر جهانی تقویت کند. این سازمان که با عنوان اتحادیه اوراسیا آغاز به کار کرد حالا شامل ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه است.
مسکو چندین هدف سیاسی و اقتصادی دیگر نیز در منطقه دارد که دو مورد آنها نیازمند حمایت ترکیه است.
در جبهه اقتصادی، روسیه می خواهد هر گونه احتمالی را برای ایجاد یک خط لوله گاز جایگزین به اروپا، به ویژه از مسیر ایران به ترکیه و جمهوری آذربایجان را کمرنگ کند. در حوزه ژئوپلیتیک، پوتین می خواهد که ترکیه از حمایت تاتارهای کریمه و همچنین مخالفان بشار اسد در سوریه دست بردارد.
اهداف ایران
رفع بخشی از تحریم های ایران در فضای پسابرجام باعث شد که تعاملات این کشور در امور منطقه ای و بین المللی به طرز چشمگیری افزایش یابد. تهران با حضور در نشست سه جانبه در باکو نشان داد که تمایل دارد با همسایگان شمالی خود روابط نزدیکتری داشته باشد.
اول از همه این که ایران در این گسترش ارتباطات مشخصا به دنبال منافع اقتصادی است. دوم این که، توسعه روابط با آذربایجان مانع از این خواهد شد که باکو به دنبال مطالبات ارضی در مناطق شمالی ایران باشد.
"صحبت هایی که در جریان این دیدارها رد و بدل شد می تواند تاثیر جدی بر امنیت کل منطقه قفقاز جنوبی و فراتر از آن داشته باشد"این گسترش تعاملات تهران ـ باکو همچنین می تواند حمایت آذربایجان از اسراییل را نیز تحت تاثیر قرار دهد. تهران هم مانند مسکو می خواهد که ترکیه از حمایت مخالفان بشار اسد در سوریه دست بردارد.
با این حال کاملا روشن است که مشارکت در فرایندهای یکپارچه سازی اوراسیا تنها یک مسیر از سیاست خارجی چندوجهی تهران است. ایران همچنین به دنبال خنثی کردن ترکیه است که می خواهد بازیگر بزرگتری در خاورمیانه باشد و از قضا ارتباط خوبی هم با عربستان سعودی دارد.
منافع آذربایجان و ترکیه
روابط این روزهای آذربایجان و ترکیه با غرب تعریف چندانی ندارد. هر دو دولت به طور روزافزونی تمایلات اقتدارگرایانه خود را به نمایش گذاشته اند و نتوانسته اند انتظارات شرکای غربی شان را برآورده کنند. یک نمونه روشن این مساله شکست پروژه نابوکو بود که قرار بود اساس امنیت انرژی اروپا باشد (پروژه خط لوله نابوکو قرار بود که گاز طبیعی آذربایجان را از ترکیه به اتریش برساند.) خوب کاملا روشن است که ترکیه و آذربایجان هر دو منافع خود را در همکاری نزدیکتر با روسیه و ایران می بینند تا اروپا.
رجب طیب اردوغان، به نوبه خود، در سیاست داخلی و خارجی با مشکلات جدی روبه روست.
طرح سیاست خارجی پیشین دولت ترکیه مبنی بر "مشکل صفر با همسایگان" که احمد داوود اوغلو، نخست وزیر پیشین ترکیه، مبتکر آن بود نه تنها موفق نبود بلکه باعث شد ترکیه تقریبا با تمامی همسایگان مشکلات اساسی پیدا کند. تحریم های اقتصادی که روسیه علیه ترکیه اعمال کرد میلیاردها دلار ضرر به اقتصاد این کشور وارد کرد؛ آن هم در شرایطی که رویای دیرینه ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا قربانی بحران سوریه شده بود.
در مورد آذربایجان، الهام علی اف، رییس جمهوری این کشور، تلاش دارد که همزمان دو مشکل بزرگ خود در سیاست خارجی اش را حل کند: "اختلافات بر سر رژیم حقوقی دریای خزر" و "تضعیف دشمن دیرینه خود ارمنستان."
آذربایجان از زمان استقلال از اتحاد جماهیر شوروی تلاش دارد تا جامعه جهانی را وادار کند که بالاخره تصمیم بگیرد خزر دریا است یا دریاچه. اگر خزر به عنوان دریا شناخته شود، کشورهای ساحلی می توانند خطوط لوله گاز و نفت را در زیر آب های آن احداث کنند. اعلام شدن خرز به عنوان دریا می تواند جان تازه ای در کالبد پروژه نابوکو بدمد. اولویت مهم دیگر آذربایجان تضعیف ارمنستان با بیرون گذاشتن این کشور از دالان حمل و نقل انرژی شمال به جنوب است.
"هر یک از این کشورها از ارمنستان گرفته تا آذربایجان، ایران، روسیه و ترکیه منافع ژئوپلیتیک و اقتصادی خود را دارند که لزوما مکمل یکدیگر نیستند"
نقش ارمنستان
ارمنستان هم به نوبه خود با دو چالش حیاتی روبه رو است: یکی این که در مساله قره باغ از انزوای منطقه ای خود جلوگیری کرده و امنیت خود را حفظ کند. ایروان همکاری های اقتصادی خود را با ایران توسعه داده و گاز بیشتری از ایران را به گرجستان منتقل می کند.
همچنین بخشی از کریدور شمال به جنوب که مربوط به ارمنستان است در سال ۲۰۱۹ تکمیل خواهد شد. این بزرگراه کوتاه ترین مسیر ارتباطی زمینی خلیج فارس و دریای سیاه خواهد بود. این بزرگراه ارمنستان را به لحاظ حمل و نقل تجاری به یک مرکزیت تبدیل خواهد کرد.
تمام کشورهای دخیل در بحث های اخیر از توسعه همکاری ها با یکدیگر بیشتر منتفع خواهند شد با این حال روابط در منطقه پیچیده است و از حالا بسیار زود است که بخواهیم بگوییم کدام طرف بیشترین سود را از این همکاری ها خواهد برد.
منبع: راشا دایرکت / تحریریه دیپلماسی ایرانی / ۳۰
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران