بحران در بحران و ریسکِ در جریان؛ آیا اوج بحران کرونای ایران، پیش روست؟

کلمه - ۲ فروردین ۱۳۹۹

چکیده :برخلاف بحران هایی مانند زلزله و حتی سیل که نمایان و واضح هستند، منشاء بحران مشهود است، بحران کرونا خاموش و خزنده است. چنانکه اشاره کردم ممکن است ناقل و عامل انتقال بیماری خود از این مهم ناآگاه باشد. همچنین عامل اصلی یعنی ویروس مشاهده نمی شود و این برای انبوه طبقات پایین اجتماعی که تمرکز یادداشت با محوریت آنهاست، نکته بسیار مهمی...

عمران گاراژیان*

مقدمه

کرونا بحرانی با منشاء بیولوژیک است. ویروسی است که وارد بدن موجود زنده می شود. چنانچه جای متناسب مانند ریه پیدا کند.

"چکیده :برخلاف بحران هایی مانند زلزله و حتی سیل که نمایان و واضح هستند، منشاء بحران مشهود است، بحران کرونا خاموش و خزنده است"رشد غیر قابل شناسایی پیدا می کند و زمانی عوارض آن در میزبان(بیمار) پدیدار شد. تب عموما بالای یک درجه و تنگی نفس همراه با سرفه های خشک جز عوارض اصلی هستند. در این شرایط نجات بیمار با روش های غیر تخصصی تقریبا ناممکن می شود. بیمار نیازمند مراقبت های ویژه است. ناشناس ماندن تا زمانی که میزبان دارای عوارض می شود، همچنین ناقل بودن او در زمان ناشناس بودن ویروس، انتشار سریع ویروس در بافت اجتماعی را موجب می شود.

همه گیر شدن ویروس بیمی بود که می رفت و امروزه این اتفاق افتاده، حالا مسئله این است که جوامع مختلف در مقیاس جهانی چگونه آنرا کنترل کرده و عوارض آن را برای جامعه به حداقل می رسانند. برعکس کدام جوامع بیشترین سرعت انتشار را دارند و بیشترین درصد تلفات را می دهند.

بحران ها چه بیولوژیک باشند مانند بحران کرونا و چه زلزله، از آنجا که منشاء طبیعی و زیستی دارند در گروه بحران های طبیعی طبقه بندی می شوند. اما چنانکه پیش تر نیز نوشته ام (https://www.kaleme.com/۱۳۹۸/۱۱/۴/klm-۲۷۵۸۰۰/) بحران های طبیعی به سرعت به بحران اجتماعی و فرهنگی تبدیل می شوند. همچنین بحران های اجتماعی و فرهنگی به سرعت بحران های طبیعی را شکل می دهند. در نتیجه هر بحرانی آنگاه که وارد جامعه انسانی شد، وجهی فرهنگی و اجتماعی پیدا می کند.

"همچنین عامل اصلی یعنی ویروس مشاهده نمی شود و این برای انبوه طبقات پایین اجتماعی که تمرکز یادداشت با محوریت آنهاست، نکته بسیار مهمی...عمران گاراژیان*مقدمهکرونا بحرانی با منشاء بیولوژیک است"با سنت ها و مراسم مرتبط می شود و مدیریت خود بحران و ریسک های آن، بستگی با سنت های اجتماعی – فرهنگی و تاریخی پیدا می کنند. البته روشن است که بیش از هر عاملی شرایط معاصر جامعه در مدیریت بحران و پایین آوردن ریسک های آن موثر است. برای همین است جامعه ای مانند جامعه ایران که در دوسال گذشته بحران های متعدد را بصورت «بحران در بحران» پشت سر نهاده، حالا با ریسک پذیری بسیار بالا، با بحران کرونا مواجه است.

برخلاف بحران هایی مانند زلزله و حتی سیل که نمایان و واضح هستند، منشاء بحران مشهود است، بحران کرونا خاموش و خزنده است. چنانکه اشاره کردم ممکن است ناقل و عامل انتقال بیماری خود از این مهم ناآگاه باشد. همچنین عامل اصلی یعنی ویروس مشاهده نمی شود و این برای انبوه طبقات پایین اجتماعی که تمرکز یادداشت با محوریت آنهاست، نکته بسیار مهمی است.

چنانکه در همین روزها اخیر مشاهده شد اکثریتی از مردم، واقعیت آن را تنها در صورت مواجهه با واقعیت مرگ می پذیرند. از این نظر اطلاع رسانی دقیق و گسترده در بین طبقات پایین در کنترل بحران و پایین آوردن ریسک های آن، بسیار مهم و موثر خواهد بود.

مفاهیم

ابتدا لازم است تفکیکی روشن و کاربردی بین مدیریت ریسک و مدیریت بحران قائل شوم. مدیریت بحران عموما از نظر زمانی پس از رویداد بحران وارد عمل می شود. مدیریت ریسک بر خلاف مدیریت بحران ریسک یا خطرات را می سنجد، ارزیابی، الگو(برداری) و مدل سازی می کند و چه پیش و چه پس، فراتر از زمان بحران می رود. البته نمی توان انکار کرد که مدیریت ریسک در زمان بحران ارتباط تنگاتنگی با گسترش، همه گیری و کنترل بحران دارد.

"ناشناس ماندن تا زمانی که میزبان دارای عوارض می شود، همچنین ناقل بودن او در زمان ناشناس بودن ویروس، انتشار سریع ویروس در بافت اجتماعی را موجب می شود"در نتیجه لازمه کنترل بحران، کم و کیف مدیریت ریسک است. ریسک در بحران، بسته به عوامل دخیل در آن، مرتب بالا و پایین می رود و ارزیابی، الگو (برداری) و مدل سازی آن، نه تنها بحش مهمی از کنترل بحران است، بلکه دیدی بلندمدت تر از مدیریت بحران نیز دارد. پیش بینی علمی – کاربردی، بخشی از مدیریت ریسک است در صورتیکه در مدیریت بحران کمتر به آن توجه می شود ( مگرآنکه این دو مهم را از هم تفکیک نکنیم). پیش بینی ها( به ادامه بنگرید) در این یادداشت در همین راستا یعنی در راستای پایین آوردن ریسک ها و کنترل بحران انجام می شود. یادآوری کنم مدیریت ریسک عموما تخصصی تر از مدیریت بحران به بررسی موضوعات می پردازد.

بحران کرونا بحرانی جهانی است اما دقیقا برخلاف خود بحران، برخی ریسک های آن عموما در کشور های مختلف، متفاوت است و بستگی نزدیکی به زمینه های اجتماعی- سیاسی، اقتصادی، سازماندهی و البته سنت های فرهنگی دارد.

بخش های عمده ای از ریسک های کرونا، بومی و محلی – حتی چنانکه بحث خواهم کرد- طبقاتی هستند.

منظور از طبقاتی، طبقه بندی گروه­های انسانی همزیست در یک زیستگاه، براساس خصوصیات، داشته ها و زمینه های اقتصادی- اجتماعی و سنت های فرهنگی شان است. دید طبقاتی، آنجا ضرورت دارد که ریسک ها، خصوصا در بحران کرونا در بین طبقات مختلف، تفاوت دارد. ضریب تاثیر ریسک ها نیز بسته به طبقات، چنانکه بحث خواهم کرد، گونه گون است.

بحران کرونا و ریسک های خاص آن در جامعه ما، ایران

۱) زمینه گسترش بحران کرونا عموما اجتماعات انسانی است. در پایان سال یعنی روزهای پایانی اسفندماه و خصوصا روزهای آغازین سال نو یا همان نوروز باستانی، جوامع دارای فرهنگی ایرانی بیشترین روابط اجتماعی – خانوادگی و رفت آمدها را دارند. در نتیجه بحرانِ گسترش ویروس کرونا در اجتماعات پایان سال و آغاز سال نو زمینه رسیدن آن به اوج را فراهم کند.

۲) جامعه ایران در طول دو سال گذشته از دی ماه ۱۳۹۶ تا بحران کرونا( این روزها) سلسله ای پشت سرهم از بحران های مختلف را پشت سر نهاده است.

"همه گیر شدن ویروس بیمی بود که می رفت و امروزه این اتفاق افتاده، حالا مسئله این است که جوامع مختلف در مقیاس جهانی چگونه آنرا کنترل کرده و عوارض آن را برای جامعه به حداقل می رسانند"طبقات پایین در جامعه ایران زیر بیشترین فشارهای اقتصادی و معیشتی به سر می برند. این دقیقا یعنی تاب آوری جامعه ایران خصوصا در بین طبقات پایین به پایین ترین حد در یک صد سال گذشته رسیده است( اشاره و تاکید ام دقیقا به قحطی بزرگ در دهه پایانی سده پیشین خورشیدی است، که می دانیم جامعه ایران یکی از بالاترین تلفات عموما در بین طبقات پایین را تجربه کرده است).

۳) حاکمیت ایران در بین مردم، دارای اقتدار لازم برای پیشگیری از اجتماعات نیست.

۴) حاکمیت در ایران همه رسانه های گروهی مانند صدا و سیما را در اختیار دارد و روزنامه ها و رسانه هایی را که در کنترل ندارد، شدیدا کنترل می کند. اکثریت جامعه ایران مخاطب رسانه های خارجی هستند که حاکمیت هیچ رابطه ای به نظر می رسد با آنها ندارد. یکی از راه های ارتباط فراگیر با طبقات پایین شبکه های اجتماعی است که اکثر شبکه ها نیز مسدود اند. حالا در بحرانی که اطلاع رسانی و ارتباط بین حاکمیت و مردم بستگی نزدیکی با پایین آوردن تلفات بحران و مدیریت ریسک های آن دارد راه های ارتباط و اعتبار و اطمینان لازم برای آن وجود ندارد.

در نتیجه شکاف عمیق با کرونا، عمیق تر خواهد شد. وجود حاکمیت های موازی موجب شده که پیام ها و اطلاعات موازی و عموما متناقض بیش از پیش فرایند مدیریت بحران و ریسک های آن را با مشکل مواجه کند.

۵) مهمترین مسئله در مدیریت بحران و کنترل ریسک های آن در امثال بحران کرونا که منشاء آن ویروس است و مرتب و بطور خزنده و خاموش در حال گسترش می باشد این موضوع به ظاهر ساده است که اکنون در چه مرحله ای از بحران هستیم. در روزهای اخیر ارزیابی های مختلفی رسمی و غیر رسمی اعلام شده است. مثلا رئیس جمهوری اعلام کرده اند که از اوج یا پیک بحران عبور کرده ایم( به گزارش برخی رسانه ها و سپس دقیقا تکذیب شد ) برخی از جمله رئیس سازمان نظام پزشکی برعکس اعلام نموده اند که اوج بحران پیش روست( https://www.irna.ir/news/۸۳۷۲۰۴۲۹) و نظرهای و ارزیابی های دیگر! من البته، براساس ارزیابی هایی که در ادامه بحث خواهم کرد نشان خواهم داد که اوج بحران و تلفات سنگین آن پیش روست.

۶) ویروس کرونا بین پنج تا دوازده روز ناشناس باقی می ماند. یعنی ناقل آن از وجود این انتقال بی خبر است.

"اما چنانکه پیش تر نیز نوشته ام (https://www.kaleme.com/۱۳۹۸/۱۱/۴/klm-۲۷۵۸۰۰/) بحران های طبیعی به سرعت به بحران اجتماعی و فرهنگی تبدیل می شوند"همچنین می دانیم امکان انجام تست های پر تعداد به سبب محدودیت ها در جامعه ایران وجود ندارد. حال با این اطلاعات به ظاهر پیش پا افتاده، نشان می دهم که اوج بحران پیش رو است.

اوج بحران کرونا در ایران

اوج روابط اجتماعی و خانوادگی همچنین سفرها در جامعه ایران هفته های پایانی سال و هفته های آغازین سال نو و اکنون در جریان است. این مهم به سنت فرهنگی و ملی نوروز باز می گردد. سنت نوروز و سال نو ایرانی بی شک فراگیرترین سنت اجتماعی – تاریخی و فرهنگی، سرزمین های دارای فرهنگ ایرانی است. سنتی که در بین همه طبقات اجتماعی و اقتصادی و تقریبا همه اقلیت ها بجر یکی دو مورد (مانند فرهنگ بلوچی) پایبندی فراگیری به آن وجود دارد و هر ساله اجرا می شود.

بدون شک این گسترده ترین شکل روابط فرهنگی اجتماعی و خانوادگی در بین مردم ایران است. حالا در سالی که بحران کرونا فراگیر شده است، گسترده ترین زمینه بالا رفتن ریسک در بحران کرونا نیز هست.

ویروس کرونا پس از انتقال بین پنج تا دوازده روز، خزنده و خاموش باقی می ماند براساس این و سنت های جامعه ایرانی دو پیک یا اوج ابتلا و نمایان شدن مبتلان در جامعه ایران پیش بینی می شود. اولین پیک یا اوج ابتلا در روزهای ۲۲ تا ۲۹ اسفند ماه بوده است. برهمین اساس اولین پیک یا اوج نمایان شدن عوارض مبتلایان پنج تا دوازده روز بعد، یعنی ۲۷ اسفندماه ۹۶ تا ۹ فروردین ۱۳۹۹ خواهد بود. موج دوم اوج بحران کرونا که انتقال ویروس در طول دید و بازدیدها و سفرهای نوروزی است.

"با سنت ها و مراسم مرتبط می شود و مدیریت خود بحران و ریسک های آن، بستگی با سنت های اجتماعی – فرهنگی و تاریخی پیدا می کنند"پیش بینی می شود مبتلایان عوارض شان در ۱۲ تا ۲۴ فررودین ۹۹ نمایان شود! حال اگر پدیده فرهنگی و یگانه ۱۳ فروردین  ماه را به این سناریو اضافه کنیم، که خود به تنهایی موجب گسترش ویروس به بیرون از شهرها و نواحی و مناطق روستایی و تفریحی می شود. اوج ابتلا را می توان در فضاهای مختلف شهری و روستایی برای آن پیش بینی کرد و اوج فشار بر بیمارستان های بین پنج تا دوازده روز پس از «سیزده بدر» خواهد بود یعنی بین ۱۸ تا ۲۵ فروردین ماه ۹۹ !! در هر صورت احتمالا ده روز پایانی فروردین ۹۹ اوج و پیک بحران کرونا در ایران خواهد بود. لازم و ضروری است برای آن و برای تلفات گسترده پس از آن آماده باشیم.

تحلیل طبقاتی

در اثر بحران های مختلف و پی در پی خصوصا دوسال اخیر نه تنها بخش های عمده ای از طبقات متوسط به طبقه پایین ریزش کرده اند، بلکه ریزش طبقات متوسط به بالا، به نیم طبقه متوسط به پایین، موجب شده جمعیت های طبقات متوسط به پایین و پایین جامعه ایران هم اکثریت را تشکیل دهند و هم زیر فشارهای مختلف اجتماعی و سیاسی صدمه پذیرتر از بقیه ( اقلیتِ به قولی چهار درصدی ) باشند. با وجود اینکه سنت نوروز ایرانی باورمندان بسیار و پروپاقرصی در بین این طبقات دارد. چنانچه ویروس کرونا بین این طبقات گسترش پیدا کند محدودیت های اقتصادی از یک سو و پایین بودن سطح بهداشت و تراکم بالای جمعیت در فضاهای مورد استفاده این طبقه، موجب بالا بودن ریسک و در نتیجه آن بالا رفتن سرعت گسترش بحران و تلفات می شود.

در حالیکه این طبقه، اکثریت جمعیت را در جامعه ایران تشکیل می دهد، فعالیت های فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی – معیشیتی شان تبدیل به بالاترین ریسک برای جامعه ایران در پایان سال و خصوصا دهه پایانی فروردین ماه ۹۹ می شود.

نوروز و سنت های آن نه تنها کار و فعالیت اقتصادی اجتماعی و خانوادگی هستند بلکه سنتی فرهنگی- تاریخی و بلندمدت، قلمداد می شوند. تقابل در پرده و در عین حال رمزگشایی شدهء حاکمیت با سنت های فرهنگی، حالا ثمر خواهد داد و پیک و اوج بحران را با ریسک بالا، بالاتر می برد. به عنوان مثالی ساده از سنتِ فراگیر خانه تکانی می شد در راستای پایین آوردن ریسک های بحران کرونا در مقیاس گسترده بهره برد اما چنین نشد. چنانکه اشاره کردم حاکمیت راه ارتباط مستقیم و موثری با طبقات پایین ندارد. اگر هم داشته باشد به نظر می رسد اقتدار و اعتبار حداقلی را در بین اکثریتی از آنها ندارد.

"البته روشن است که بیش از هر عاملی شرایط معاصر جامعه در مدیریت بحران و پایین آوردن ریسک های آن موثر است"اضافه براین، توان اجرایی و اقتصادی لازم را برای قرنطینه کردن آنها در اختیار ندارد. بحران و تلفات آن از نظر این قلم ناگزیر هستند اما مواجه منطقی و صادقانه با آن می تواند ریسک های آن را کاهش داده و آمادگی های لازم برای مواجه با بحران را بوجود آورد.

پیشنهادها

توزیع اقلام بهداشتی موثر در کنترل ویروس کرونا یکی از راه های پیشنهادی است. این مهم می تواند با پایین آوردن قیمت این اقلام در محلات فقیرنشین از طریق شبکه های توزیع انجام شود.

دو پیشنهاد اساسی و موثر، ابتدا فراهم کردن زمینه برای حضور فعال نیروهای اجتماعی و تاریخی- فرهنگی آنها که مهره سوخته نشده اند، است. برای مثال سخن از سنت های نوروز گفتن و پیشنهاد تغییر و تعدیل در آن روشن است که از یک روحانی، حتی اگر رئیس جمهور باشد، به هر شکل، پذیرفته نخواهد بود اما همین مهم را اگر ادیبان، تاریخدانان یا حتی و معتمدین سنتی – محلی انجام دهند، پذیرفته است. پیشنهاد صرفا دادن میدان به آنهاست و باز و آزاد کردن فضا برای فعالیت شان در راستای مدیریت بحران و پایین آوردن ریسک های آن.

اینترنت رایگان باز کردن شبکه های اجتماعی و باز کردن امثال تلگرام امکان دید و بازدید مجازی را فراهم می کند. و ریسک های بحران کرونا را کاهش می دهد. انعطاف پذیری در زمان بحران نه تنها لطمه به کسی و جایی نمی زند بلکه زمینه مصالحه را فراهم می کند.

پیشنهاد دوم و بسیار مهم که در زلزله های بم دی ماه ۱۳۸۲ خورشید و کرمانشاه آبانماه ۱۳۹۶ دقیقا مشخص و نمایان، خود را نشان داد. آن استفاده از کمک های بین المللی، بدون دخالت موثر حاکمیت و حتی دولت است. این بحرانی جهانی است و می دانیم که در مقیاس جهانی زمینه ها همیشه برای جلب پشتیبانی های موثر در زمینه بحران وجود دارد به شرط آنکه بحران را در نهایت پدیده ای امنیتی قلمداد نشود بلکه نگاه و دیدگاه امنیتی، مسئولیت خاص خود را انجام دهد و مسائل بحران را به متخصصان مربوطه واگذار کند.

اکنون بحران کرونا برای مردم ایران مصداق بارز بحران در بحران و ریسک در جریان است.

"همچنین عامل اصلی یعنی ویروس مشاهده نمی شود و این برای انبوه طبقات پایین اجتماعی که تمرکز یادداشت با محوریت آنهاست، نکته بسیار مهمی است"حاکمیت لازم است براساس نمونه های تاریخی مثل دهه پایانی سده گذشته( قحطی بزرگ) دقیقا به این موضوع توجه کند که گذر از بحران و کنترل آن در این شرایط یک بحث است و مدیریت شرایط پسا بحران که ممکن است با بحران گسترده و فراگیر سیاسی – اجتماعی دیگری مواجه شود، بحث دیگری است. اکنون زمان بستن مرزها و ادعاهای حیرت افکن همچنین طبقه بندی مردم به خودی و غیر خودی نیست. اکنون فرصتی برای ترمیم وجه ملی و جهانی و مبدائی برای تغییر اساسی برپایه بحران جهانی شکل گرفته است. آخرین فرصت ها همیشه زمانی برای رها کردن آخرین تیرهای در ترکش هستند و اکنون زمان این تغییرات است.

*پژوهشگرعلوم انسانی و اجتماعی

منابع خبر

اخبار مرتبط