جهاد تبیین را از امام علی (ع) الگو بگیریم
در این میان حضرت علی(ع) به شهادت تاریخ و اعتراف دوست و دشمن در کمالات انسانی و علم و معرفت همچنین در فضائل اسلامی نمونه کاملی از تربیت پیامبر اکرم(ص) و در طول تاریخ همواره بهعنوان یک الگو مطرح بوده است اما نکته قابل تامل اینجاست که با وجود این جایگاه رفیع و تاریخی، در جامعه امروز که با نام تشیع درآمیخته است آنگونه که باید مورد توجه نیست و به بیانی بهتر مهجور مانده است. سالروز شهادت امیرالمومنین فرصت مناسبی است تا به کنکاش علت نگاه تبیینی به مهجوریت نهجالبلاغه در جامعه بهویژه برای نسل جوان بپردازیم. در این ارتباط گفتوگویی با حجتالاسلام محمدرضا زائری انجام دادیم.
ضرورت توجه به مفاهیم نهج البلاغه در جامعه از نگاه شما چیست؟
به عقیده من برخلاف آنچه ما تصور میکنیم، چون نام مبارک امام علی(ع) همه جا هست و دائم درباره ایشان صحبت میشود و افتخار داریم که حضور ایشان را در زندگی حس میکنیم، پس با اندیشه و تفکر امام علی(ع) هم بهخوبی آشنا هستیم و مرام علوی و اندیشه علوی هم در حیات ما حضور دارد اما برخلاف این تفکر، واقعیت این است که متاسفانه بسیاری از ما با کنه معارف علوی آشنا نیستیم و این درحالی است که برخی خارج از فرهنگ، دیار و سرزمین ما با این اندیشه و تفکر بیشتر آشنا هستند. کسانی مثل جورج جرداق مسیحی چند کتاب درباره امام علی(ع) مینویسد و مخاطبان را در کشورهای مختلف تحت تاثیر قرار میدهند یا پروفسور درهر مندرنات هندی که خداوند روحش را شاد کند در همایش «باران غدیر» که در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار میکرد، یکسال مهمان ما بودند. ایشان با اینکه هندو بود اما اظهار محبت و ارادت شدیدی به امام علی(ع) داشت.
"سالروز شهادت امیرالمومنین فرصت مناسبی است تا به کنکاش علت نگاه تبیینی به مهجوریت نهجالبلاغه در جامعه بهویژه برای نسل جوان بپردازیم"میگفت مرام و آیین من ارادت به مولاست و ایشان مرشد و راهنمای زندگی من است. حتی کتابی هم درباره امیرالمومنین(ع) نوشته بود که در هندوستان چاپ شده بود. ایشان در آن همایش نکتهای قابلتاملی گفت که حاضران را تحت تاثیر قرار داد. حرف ایشان این بود که امروز دنیا تشنه و نیازمند معارف و حقایق کلمات امام علی(ع) است و ما باید همانطور که تلفن، برق و گاز را به خانههای مردم میرسانیم باید نهجالبلاغه را هم به خانهها ببریم و همانطور که مردم از امکانات خدمات مادی بهرهمند میشوند باید حقایق کلمات و اندیشههای امیرالمومنین را به خانه یکایک مردم دنیا رساند. این حقیقتی است که در فضای جامعه خودمان از آن غافل هستیم.
بسیاری از کسانی که ارادت بر امام علی(ع) دارند عمری سپری میکنند و ممکن است یکبار کتاب نهج البلاغه را نخوانند.
به نظر شما علت مهجوریت امام علی(ع) در جامعه امروز چیست؟
بخش از آن کوتاهی و کمکاری دستگاهها و نهادهای متولی کارهای فرهنگی، آموزشی و تربیتی هستند که وظیفه داشتند در برنامههای ترویج خود به این موضوع توجه کنند. نکته دوم آنکه متاسفانه خیلی از ما به شکل ناخواسته وقتی به ظاهر و شکل یک موضوع توجه میکنیم احساس سیری کاذب دست میدهد و فکر میکنیم دیگر نیاز به کار دیگری نیست مثلا در روابط خانوادگی به صرف ابراز محبت به همسر و فرزندان، ممکن است دیگر برای آنها وقت نگذاریم. ما در خیلی از امورمان دچار این خطای راهبردی هستیم که به صرف اینکه کلمات و اسماء مبارک ذکر میشود خودمان را دلخوش میکنیم. شهید بهشتی در اول انقلاب تعبیری داشتند که زیاد گفتن این عبارات و تکرار فراوان این شعارها گاهی ممکن است ما را دچار غفلت یا دلخوش کند که به هدف رسیدهایم؛ در حالی که ممکن است بسیار از آن هدف دور باشیم. یکی از استادان ما تعریف میکرد در دوره تحصیلات کارشناسی ارشد، در یکی از دانشگاههای ایالت اوهایو، مشاور اقتصادی نیکسون، رئیسجمهور سابق آمریکا برای تدریس به دانشگاه دعوت شد.
"ما در خیلی از امورمان دچار این خطای راهبردی هستیم که به صرف اینکه کلمات و اسماء مبارک ذکر میشود خودمان را دلخوش میکنیم"از آنجا که بسیار برجسته و نامدار بود، همه دانشجویان برای ثبتنام در کلاس ایشان صف بستند. من هم جزو کسانی بودم که موفق شدم در کلاس او حاضر شوم. ایشان وقتی در اولین جلسه فهمید نامم علی است، با یک حالت استخفاف یا شاید توهینآمیز درباره نام من و شیعیان صحبت کرد. تعبیری که به کار برد خوشایند نبود و خیلی ناراحت شدم، برای همین رفتم و ترجمه انگلیسی نهجالبلاغه را تهیه کردم و جلسه بعد به ایشان هدیه دادم. او با بیمیلی و بیاعتنایی گرفت.
تا پایان ترم با ایشان روبهرو نشدم. در اواخر ترم، یک روز ایشان مرا صدا زد و به دفترشان رفتم. گفت: «من در مطالعه این کتاب به ترجمه نامه مالک اشتر رسیدم و این نامه توجه مرا به خود جلب کرده است.» به شدت تحت تاثیر قرار گرفتهبود. میگفت صبحها بخشهایی از این را میخوانم و حفظ میکنم. بعد با اشاره به وضعیت جوانان آمریکا، به من گفت: میدانی برای چه جوانان سرگشته آمریکا به بنبست معنوی و روحی رسیدهاند، چون نهج البلاغه را نمیشناسند و این تقصیر امثال شماست که این گنج را در اختیار دارید و به مردم دنیا معرفی نمیکنید.
به نظر شما چه باید کرد؟ برخی از جوانان امروز ما هم دچار همان سرگشتگی شدهاند که فرمودید.
"یکی از استادان ما تعریف میکرد در دوره تحصیلات کارشناسی ارشد، در یکی از دانشگاههای ایالت اوهایو، مشاور اقتصادی نیکسون، رئیسجمهور سابق آمریکا برای تدریس به دانشگاه دعوت شد"چرا از نهجالبلاغه به عنوان یک راه رهایی اثبات شده بهره نمیگیریم؟
در این تردیدی نیست که قبل از هر کسی مسئولیت این معرفی، ترویج و آشنایی با کسانی است که متولی امور تبلیغات دینی هستند. من روحانی وظیفه داشتم طبق روایت و دستورات دین مکرر کلمات نورانی اهل بیت(ع) را به گوش مردم برسانم. به تعبیر امامرضا(ع) اگر مردم خوبیهای سخنان ما را بشنوند، خودشان از ما پیروی خواهندکرد. رفتار و کردار شما باید به نوعی باشد که مردم ما را دوست داشتهباشند. این وظیفه حتما باید به درستی ادا شود.
نخستین قدم این است که ما درک درست از مخاطب پیدا کنیم و خودمان را حذف کنیم. به این معنا که ما فقط واسطه کلمات نورانی اهل بیت باشیم. اساس کار طلبگی و تبلیغ دین این است که دین را با زبان خود مردم، نسلی که با او ارتباط دارند، زبانی که میشناسند و با ادبیات و حال و هوای خود مخاطب به او معرفی کنند. یکی از مشکلات ما این است که در حوزه مخاطبشناسی و تبیین مفاهیم به مخاطب، ضعیف عمل کردهایم. چرا رهبر انقلاب با تاکید درباره جهاد تبیین حرف میزنند؛ چون باید اول مخاطب را بشناسیم سپس براساس نیاز، درک، حال و هوا و فهم او مسائل را تبیین و به او رساند.
"از آنجا که بسیار برجسته و نامدار بود، همه دانشجویان برای ثبتنام در کلاس ایشان صف بستند"ما نقش واسطه و کاتالیزور را داریم. نقش محور و عنصری میانی تا بتوانیم آن مفاهیم و ارزشها را به زبان و نیاز و حال وهوای مخاطب منعکس کنیم. تعبیر امیرالمومنین که فرزندان خود را با شرایط زمانه خود تربیت کنید، ناظر بر همین موضوع است. فراموش نکنیم کلمات نورانی اهل بیت و نهجالبلاغه با فطرت و جان انسانها ارتباط برقرار میکنند اما من وقتی از خودم چیزی اضافه میکنم، وقتی خودم را وسط میاندازم، وقتی به جای دعوت به امام علی(ع)، مردم را به خودمان دعوت کنیم، مردم به ما اعتماد نمیکنند. اما اگر رفتار و کردار من به گونهای باشد که مردم امام علی را در من ببینند، در این صورت کسی موضع نمیگیرد و مشکلی نخواهدداشت؛ چون سازگار با فطرتشان است.
نگاه گزینشی به رفتار و کردار اهل بیت از جمله امامعلی(ع) یکی از چالشهایی است که مردم همواره از آن گلهمندند.
مثلا خیلی کم درباره کارکردن امام علی میشنویم و همه موضوعات به دوران بزرگسالی یا جنگ و شهادت ایشان مرتبط است. سایر اهل بیت هم به همین ترتیب؛ این موضوع را به تکرار مکررات مباحث سطحی درباره اهل بیت اضافه کنیم. این نوع ترویج دین چقدر بر مهجوریت ائمه به ویژه امامعلی(ع) در جامعه امروز موثر بوده است؟
یکی از مهمترین دلایل فاصله گرفتن بخشی از نسل جدید از ارزشها و معارف دینی این است که ما همیشه براساس میل خودمان بخشی از مسائل را مطرح کردیم. مخاطب جوان امروز میگوید احساس میکنم آنها نمیتوانند الگوی ما باشند چون امام علی(ع) را همیشه در بزرگسالی و میانسالی روایت کردیم یا جایگاه امام حسین(ع) فقط در حادثه کربلا بیان میشود، درحالیکه امام علی(ع) در جوانی هم شرایط ویژه داشته که ممکن است با جامعه امروز سازگار باشد. در روایتی آمده است امام علی(ع) در زمان ازدواج تمکن مالی برای آنکه خانهای نزدیک پیامبر(ص) داشته باشند، نداشتند و مجبور شدند خانهای در حومه مدینه اجاره کنند.
"ایشان وقتی در اولین جلسه فهمید نامم علی است، با یک حالت استخفاف یا شاید توهینآمیز درباره نام من و شیعیان صحبت کرد"به خاطر همین حضرت زهرا(س) که تازهعروس بود، مجبور میشد چند روز یکبار به ملاقات پیامبر برود، این صحنه و شرایط زندگی با شرایط یک جوان که امروز میخواهد ازدواج کند و مجبور است در حومه شهر زندگی کند یکسان است. این موقعیت برای او قابل درک و فهم است، ولی اگر من این را برایش نقل نکنم و فقط شب شهادت امیرالمومنین(ع)را نقل کنم، طبیعی است که هیچوقت ارتباطی برقرار نخواهد شد و احساس میکند امام علی (ع) در زندگی او نخواهد توانست نقشی داشته باشد. متاسفانه ما به تعبیری که در قرآن کریم هست و هشدار میدهد شما نمیتوانید از دین بخشی را بردارید و بخش را توصیف کنید چون دین همهاش با هم است توجه نمیکنیم. امام علی (ع) همآنقدر که نسبت به یتیمان مهربان بوده، نسبت به متخلفان در مدیریت حکومت اسلامی تند و سختگیر و با جدید برخورد میکرد. امیرالمومنین(ع) در تنهایی شب زاهد است اما در میانه روز مثل شیر در میدان جنگ میجنگد.
همه اینها در کنار هم معنا پیدا میکند.
برای ترویج فرهنگ نهجالبلاغه و رهایی از مهجوریت امیرالمومنین(ع) چه پیشنهادی دارید؟
ابتدا باید بدانیم نسبت ما با نهجالبلاغه چقدر است. امام علی(ع) تعبیری در نهجالبلاغه به مسئولان دارد که امام و پیشوای شما در دنیا دو جامه و دو قرص نان بیشتر ندارد و بلافاصله میفرمایند من از شما توقع ندارم اینگونه زندگی کنید. شما زندگی خودتان را داشته باشید، ولی قدری زندگیتان به این نوع زندگی کردن شباهت پیدا کند تا مردم اندکی از این رویکرد ما را در زندگی و رفتار و کردار شما ببینند و بویی از این مکتب را استشمام کنند. به عقیده من زائری اگر تا ۱۰۰ سال دیگر هم شعار مکتب امیرالمومنین (ع) را بدهم اما در رفتار با جوانان تحمل نداشته باشم، در کردار با خانواده محبت نداشته باشم، در زندگی مادی زهد نباشد، در نام و ظاهرم سلامت ایمانی مشاهده نشود، مردم میگویند اگر قرار بود این دین و این آیین اثری بگذارد قبل از همه در خود زائری تاثیر میگذاشت. او که دارد از این شعارها حرف میزند، طبیعتا باید قبل از همه خودش متاثر شده باشد.
این اثر در او باید مشاهده میشد پس از دین فاصله میگیرند و این چنین میشود که امیرالمومنین (ع) و نهجالبلاغه مهجور میشوند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران