رهنورد زریاب رفت و میراث پرباری از خود برای ادبیات داستانی افغانستان بر جای گذاشت

آر اف آی - ۲۲ آذر ۱۳۹۹

تبلیغ بازرگانی

خبر درگذشت رهنورد زریاب داستان نویس پرآوازه افغانستان امروز جمعه یازدهم دسامبر، فرهنگیان و دوستاران ادبیات داستانی زبان فارسی را سوگوار کرد. رهنورد زریاب، راوی قصه‌های که از دل مردم افغانستان بر‌می‌خواست، تک تک روزهای عمر خود را وقف پربارتر ساختن ادبیات داستانی این کشور کرد و تا آخرین لحظات عمر دست از نوشتن بر نداشت. با اینکه مرگ به این داستان نویس پیشکسوت و دارای سبک فرصت نداد تا آخرین رمان خود، "دختر بدخشانی"، را به پایان رساند اما با این حال، وی پس از نیم قرن فعالیت ادبی، میراث با ارزشی در قالب داستان کوتاه و رمان برای نسل‌های آینده نویسندگان افغانستان و حوزه فارسی زبان بر جای گذاشت.

رهنورد زریاب

© رهنورد زریاب

 

برگی از زندگی نامه رهنورد زریاب

محمداعظم رهنورد زریاب در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در یکی از قدیمی ترین محله‌های شهر کابل به نام " گذر ریکاخانه"، چشم به جهان گشود. وی که در یک خانواده‌ علاقه‌مند به فرهنگ و هنر بدنیا آمده بود، از مدرسه/مکتب "لیسه حبیبیه" کابل دیپلم گرفت. رهنورد زریاب لیسانس خود را در رشته خبرنگاری در دانشگاه کابل به پایان رساند و سپس راهی بریتانیا شد و پایان نامه ماستری خود را از دانشگاه ویلز جنوبی گرفت.

"تبلیغ بازرگانیخبر درگذشت رهنورد زریاب داستان نویس پرآوازه افغانستان امروز جمعه یازدهم دسامبر، فرهنگیان و دوستاران ادبیات داستانی زبان فارسی را سوگوار کرد"در اوایل دهه هفتاد خورشیدی رهنورد زریاب همانند میلیون‌ها هموطن خود طعم تلخ مهاجرت چشید و سرانجام پس از سقوط حکومت طالبان بار دیگر به زادگاه خود کابل برگشت.

علاوه بر نویسندگی و فعالیت‌های ادبی، رهنورد زریاب در زمینه‌های دیگری، از جمله خبرنگاری نیز کار کرده بود. وی مدتی سردبیر روزنامه‌های "اصلاح"، "انیس" و "تایمز کابل" و مدتی نیز مدیر مسئول فصلنامه انگلیسی زبان "آریانا: جمهوری افغانستان" و فصلنامه "معرفی افغانستان" بود. رهنورد زریاب همچنین به عنوان مسئول بخش هنر در "وزارت اطلاعات و فرهنگ" و رئیس "اتحادیه نویسندگان" افغانستان  سالیان دراز انجام وظیفه نموده بود.

میراث داستانی رهنورد زریاب

رهنورد زریاب که علاوه بر تسلط  بر زبان و ادبیات کلاسیک فارسی، با زبان و ادبیات انگلیسی و فرانسوی نیز آشنایی نزدیک داشت، یکی از درخشنده ترین کارنامه‌های ادبی را در افغانستان به نام خود به ثبت رسانده است. وی که نویسندگی را به صورت حرفه‌ای در زمان نو جوانی آغاز نموده بود، با ارائه داستان‌های تنیده با ویژگی های فرهنگی و بومی افغانستان، سبک و روش خاص خود را به علاقمندان ادبیات و فرهنگیان کشور معرفی کرد.  نخستین داستان کوتاه رهنورد زریاب در ۱۳۴۲ خورشیدی، هنگامی که او تنها ۱۹ سال داشت در مجله "پشتون ژغ" در کابل منتشر شد.

"گلنار و آیینه" نخستین و معروف‌ترین رمان رهنورد زریاب نیز در غربت به رشته تحریر درآمد  و در سال ۱۳۸۱ منتشر شد.

داستان‌های بلند و کوتاه رهنورد زریاب، رابطه تنگاتنگی با زبان فارسی افغانستان و فرهنگ بومی این کشور دارد. آنچه که این نویسنده پرکار را از دیگر نویسندگان هم دوران وی متمایز می‌سازد، انتقال داشته‌های پرباریست از گذشته افغانستان که او از خود برای به نسل امروز و آینده این کشور بر جای گذاشته است.

"گلنار و آیینه"، "شهر طلسم شده"، "مردی که سایه‌اش ترکش کرد"، "پایان کار سه رویین‌تن"،"و شیخ گفت..."، "چار گرد قلا گشتم"، "شورشی که آدمی زاده‌گکان و جان‌ورکان برپا کردند"، "قلندرنامه"، "کاکه شش پر و دختر شاه پریان"، "درویش پنجم و سکه‌یی که سلیمان یافت" از جمله مشهورترین آثار رهنورد زریاب به شمار می‌‌روند. علاوه بر رمان و داستان کوتاه، وی همچنین مطالعات زیاد در بخش فلسفه، هنر، جامعه شناسی و روان شناسی داشت و مقالات پژوهشی زیادی نیز از خود بر جای گذاشته است.

سیامک هروی، یکی از داستان‌نویسان معاصر افغانستان در گفت‌وگوی ویژه با بخش فارسی رادیوی بین‌المللی فرانسه، از دنیا رفتن رهنورد زریاب را ضایعه بزرگی برای ادبیات داستانی افغانستان عنوان کرد و گفت که مخاطبان فارسی زبان وی در این کشور و در دیگر نقاط جهان «مقام والا و نویسنده نام‌داری» را از دست داند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

آبونه شوید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

منابع خبر

اخبار مرتبط