عراق معجزه میخواهد
الکاظمی در حال مأموریت خود را آغاز می کند که پس از استعفای عادل عبدالمهدی، دو گزینه برای تصدی پس نخست وزیری یعنی محمد توفیق علاوی و عدنان الزرفی در تشکیل کابینه ناکام بودند و سرانجام تصمیم به استعفا گرفتند. شاید مهمترین پرسش در سایه تشکیل دولت جدید در عراق آینده روابط تهران و بغداد و همچنین میزان توانایی الکاظمی برای تحقق وعدههایش باشد. برای واکاوی این موضوع باید نگاهی ریزبینانه به نوع ساختار عراق و تحولات داخلی این کشور داشت.
نکته قابل توجه در خصوص تحولات داخلی عراق عدم کارایی سیستم فعلی طی ۱۵ ساله اخیر بوده است؛ چرا که این سیستم در این مدت نتوانسته راهکار و برنامهای برای حل معضلات و مشکلات حاد این کشور داشته باشد. سیستم عراق دموکراتیک بوده است و مردم در تعیین اعضای پارلمان و دولت نقش مستقیم دارند و انتخاباتهای مختلف نیز با استانداردهای بینالمللی برگزار شده است. اما وجود مشکلات ساختاری و تاریخی، فقدان هویت ملی غالب در سطح کشور، رقابتهای بینهویتی میان اعراب سنی و شیعیان و کُردها به نوعی دست به دست هم داده است تا پس از هر انتخاباتی و یا تعیین هر نخستوزیری دوباره در عراق روز از نو باشد و روزی از نو! و به عبارتی دیگر مشکلات پیشین مجددا بازتولید شوند.
نکته دیگر وابستگی برخی گروهها و احزاب مختلف عراق به بازیگران خارجی منطقهای و فرامنطقهای است که این مساله نیز سبب شده که پیچیدگیهای سیاست و سیاستورزی در عراق افزایش یابد و کار را برای نخستوزیری که ادعای مستقل بودن دارد و میخواهد خارج از روندهای کنونی حرکت کند سختتر کند.
"شاید مهمترین پرسش در سایه تشکیل دولت جدید در عراق آینده روابط تهران و بغداد و همچنین میزان توانایی الکاظمی برای تحقق وعدههایش باشد"گروههای مختلف در قالب گروههای هویتی و یا حزبی در تلاش خواهند بود تا طی سال آینده امتیازات بیشتری را نیز بدست آورند. آنها به خوبی میدانند گروهی که در قدرت حضور دارد میتواند از امکانات و امتیازات خاص بهره ببرد و همچنین قدرتش را نیز افزایش دهد. از طرفی گروههایی که در حاشیه قدرت هستند باوری به این موضوع ندارند که در آینده میتوانند جایگزین باشند و در تلاشند به هر طریقی شده خود را به متن غالب کنند! در نتیجه حل مناقشات، منازعات و بحرانها بر اساس منافع گروهی و هویتی وضعیتی را رقم خواهد زد که طی آن در مییابیم مشکلات الکاظمی با مشکلات نخست وزیران گذشته مانند عادل عبدالمهدی تفاوتی نخواهد داشت و تداوم این وضع رهبری کابینه را سخت و دشوار میکند.
بنابراین با بررسی این تحولات میتوان به این نتیجه رسید که ساختار فعلی عراق قادر نیست تا برای این مشکل راهکاری داشته باشد و حتی برگزاری انتخاباتهای مختلف نیز نتوانسته تغییر در روند و واقعیات موجود ایجاد کند. وجود چنین بحرانی ضرورت یک سیاستورزی جدید و تغییر در نظام سیاسی را بیش از پیش آشکارتر می سازد. برخی از تحلیلگران بر این باور هستند که تشکیل مناطق فدرالی مانند اقلیم کردستان در دیگر مناطق عراق مانند نواحی سنی نشین، جنوب شیعه نشین و در مرکز شاید باعث شود که کوچک شدن دولتهای محلی میزان کارایی این دولت ناکارامد مرکزی کنونی را بیشتر کند اما از سوی دیگر، چنین ایدهای نیز تمامیت مرزی عراق را بیش از پیش میتواند به خطر اندازد.
این در حالی است که دولتمردان عراق بخصوص شیعیان بغداد نشین همچنان به دنبال ایده دولت ملی و مرکزی قدرتمند هستند و دیده میشود برخی از آنها حتی حکومت فدرالی کُردها در شمال را نیز چندان بر نمیتابند! بنابراین به نظر میرسد که این دوگانگیها و تضادها در عراق تداوم خواهد داشت و همین امر شرایطی را برای مصطفی الکاظمی پدید خواهد آورد که پیشتر عادل عبدالمهدی با آن درگیر بود و در بهترین حالت او میتواند با یک شیب ملایم و سرعت نه چندان زیاد، تلاش برای کاستن از مشکلات را بیاغازد! اما سئوال اینجاست که آیا چنین شیبی ملایمی با این سرعت کُند، آیا میتواند موجبات رضایت جامعه معترض و بسیار خسته عراق را فراهم آورد یا خیر؟
همچنین نوع و چگونگی روابط تهران و بغداد با تشکیل دولت جدید در عراق نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.
همانطور که میدانیم کابینه الکاظمی به کابینه موقت معروف شده و تا انتخابات ۲۰۲۱ ادامه پیدا خواهد کرد (البته انتظار طولانی شدن عمر صدارت وزیران الکاظمی نیز با توجه به تجارب پیشین در عراق میرود) در صورت ابقای الکاظمی پس از برگزاری انتخابات زودهنگام او تلاش خواهد کرد تا میزان استقلال خود را از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای موثر در عراق بیشتر از وضعیت فعلیاش بکند. وی همچنین تلاش خواهد کرد که روابط عراق را به سمتی متعادل تر چه در قبال ایران و چه در قبال ایالات متحده آمریکا سوق دهد تا در این راستا بتواند وزن منطقهای و دیپلماسی عراق را کمی بیش از پیش احیا کند.
عراق تا پیش از حمله به کویت در دهه ۹۰ میلادی یکی از بازیگران موثر و مهم در خاورمیانه و به طور خاص در خلیج فارس بوده است اما به دلیل تحریم های سنگین از دهه ۹۰ تا سال ۲۰۰۳، سقوط نظام صدام و ورود به دوره گذار، طی سه دهه اخیر نه فقط یک بازیگر غایب در عرصه دیپلماسی و مناسبات منطقهای بوده است بلکه به واسطه ضعف در قدرتش، خود تبدیل به محل بازی و زورآزمایی و رقابت دیگر رقبا شده است.
به نظر میرسد در کوتاه مدت روابط تهران و بغداد دستخوش تغییر نشود و در سطح فعلی ادامه یابد و با ابقای الکاظمی دولت عراق خواهد کوشید که سطح روابط از تعاملات امنیتی به طور ملایم به سمت تعاملات اقتصادی و سیاسی حرکت کند اما با همه این اوصاف باید تاکید کرد از یکسو حل مسائل و مشکات عدیده و گسترده عراق نیاز به یک معجزه دارد، و از سوی دیگر با علم به میزان ظرفیت و توان نخست وزیر و واقعیات موجود، نباید انتظار معجزه از مصطفی الکاظمی داشت!
۳۱۰۳۱۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران