بهترین کتاب‌های تابستانی

بهترین کتاب‌های تابستانی
بی بی سی فارسی
بی بی سی فارسی - ۲۷ شهریور ۱۳۹۹

بهترین کتاب‌های تابستانی

یک ساعت پیش

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

تابستان الهام‌بخش ادبیات است

فصلی که دمای هوا زیاد می‌شود و قوانین عادی به تعلیق درمی‌آیند. جای شگفتی نیست اگر تابستان منبع الهام ادبیات است.

مگ روسوف نویسنده، خاطره‌ای به یاد ماندنی از تابستانی در اوایل دهه هفتاد دارد. وقتی که شانزده ساله بود و تعطیلات تابستانی را در واین‌یارد در سواحل ماساچوست می‌گذراند. آن جا بود که پسری را ملاقات کرد. پسر هم چون او تابستان را در جزیره می‌گذراند.

"بهترین کتاب‌های تابستانینیل آرمسترانگروزنامه‌نگاریک ساعت پیشمنبع تصویر، Getty Imagesتوضیح تصویر، تابستان الهام‌بخش ادبیات استفصلی که دمای هوا زیاد می‌شود و قوانین عادی به تعلیق درمی‌آیند"او دیوانه پسر شده بود.

مگ روسوف می گوید ما شبانه به ساحل می‌رفتیم. این عاشقانه‌ترین کار جهان بود. به یاد می‌آورم که شبی دیروقت در دریا شنا کردیم و بعد بر ساحل ماسه‌ای دراز کشیدیم. به آسمان نگاه می‌کردیم که ناگهان پر از بارش ستاره بود. آن‌وقت این را نمی دانستم اما بارش شهاب بود که هر سال رخ می‌دهد.

انگار معجزه‌ای فقط و فقط برای ما بود.

عناصر این تجربه عاشقانه راه خود را به کتاب او "گودن بزرگ" پیدا کردند. کتاب روایت داستانی عاشقانه است که در تعطیلات تابستانی در انگلستان می‌گذرد. یک رمان تابستانی.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

فیلم واسطه با اقتباس از رمان کلاسیک تابستانی به همین نام نوشته ال پی هارتلی؛ جولی کریستی در این فیلم نقش‌آفرینی کرد

در کتابفروشی‌ها، بخش خاصی به کتاب‌های تابستانی تعلق ندارد اما باید باشد. هرچند این ژانر مثل چیزی که با فاصله زیاد در یک روز سگی در ماهت دیده می‌شود، خطوط مبهمی دارد اما قطعا به عنوان یک ژانر قابل شناسایی است.

برای این که کتابی را از دسته کتاب‌های تابستانی بدانیم، باید دارای مشخصاتی باشد.

"جای شگفتی نیست اگر تابستان منبع الهام ادبیات است.مگ روسوف نویسنده، خاطره‌ای به یاد ماندنی از تابستانی در اوایل دهه هفتاد دارد"باید اتفاقاتی در آن بیفتد. اگر تابستانی گرم و طولانی باشد، از آن تابستان‌هایی که هیچ‌کس نمی‌داند بالاخره کی تمام می‌شود، از آن تابستان‌هایی که انگار زمان حرکت نمی کند، چه بهتر. چون در چنین تابستانی است که قوانین معمول به تعلیق در می‌آیند. مردم کارهایی می کنند که در حالت معمول انجامشان نمی‌دهند. همه چیز ساکن است.

چه بهتر اگر داستان، یک داستان عاشقانه باشد.

عشقی جوان. بیداری جنسی و از بین رفتن معصومیت.

بیشتر بخوانید:

  • کتاب‌هایی که در دوره‌های بی‌ثباتی محبوب می‌شوند
  • نویسندگانی که روزگار کرونا را پیش‌بینی کرده بودند
  • در دوران کرونا تماشای چه فیلم‌هایی آرامش‌بخش است

داستان تابستانی باید حس جابجایی داشته باشد. قسمتی از سفر زندگی به پایان خود نزدیک می‌شود. دیگر هیچ چیز آن‌طور که قبلا بوده نخواهد بود. غالبا حسی غیر واقعی وجود دارد و همان طور که رومر گودن می‌گوید حسی مانند یک رویا.

"وقتی که شانزده ساله بود و تعطیلات تابستانی را در واین‌یارد در سواحل ماساچوست می‌گذراند"تابستان الهام بخش رومر گودن برای نوشتن "تابستان سبز" بود. کتابی کلاسیک در ژانر کتاب‌های تابستانی.

گاهی داستان به صورت خاطره روایت می‌شود. راوی به گذشته نگاه می‌کند به حوادث تابستان خیلی سال پیش که هنوز اثراتش باقی مانده‌اند. جذابیت اصلی رمان تابستانی، توانایی آن در بیدار کردن حس نوستالژی خوانندگان است. خوانندگان با خواندن رمان تابستانی به زمان تعطیلات مدرسه، تعطیلات خانوادگی و به عاشقانه‌های تابستانی بازمی‌گردند.



ممکن است رمان تابستانی تمامی این عناصر را نداشته باشد اما حتما بخشی از آن‌ها را دارد. مثل رمان واسطه نوشته ال‌پی هارتلی یا خدمت جغد نوشته الن گارنر. یکی از مثال‌هایی که فورا به ذهن خطور می‌کند "مرا به نام خودت صدا بزن" نوشته آندره آسیمان است که تمام عناصر لازم را دارد. تابستانی زیبا، بیداری جنسی، حس درخشان نوستالژی. ماجرای ظالمانه "تاوان" نوشته یان مک‌اوان که بسیار تحت تاثیر رمان واسطه است، در گرمای شدید تابستان اتفاق می‌افتد.

نمونه پرفروش دیگر، "اندوه شیرین"نوشته دیوید نیکلاس است.

"اگر تابستانی گرم و طولانی باشد، از آن تابستان‌هایی که هیچ‌کس نمی‌داند بالاخره کی تمام می‌شود، از آن تابستان‌هایی که انگار زمان حرکت نمی کند، چه بهتر"داستانی درباره پسری شانزده ساله که در شهر کوچکی در جنوب انگلستان زندگی می‌کند و در حین بازی در نمایش رومئو و ژولیت شکسپیر، عاشق نخستین عشق خود می‌شود. طبیعتا سیر عاشقی خیلی روان پیش نمی‌رود. نیکولز به بی‌بی‌سی فرهنگی می‌گوید: وقتی مشغول نوشتن اندوه شیرین بودم، فهرستی از کتاب‌هایی داشتم که الهام‌بخش من بودند و همه آن‌ها به نوعی حس تابستان از دست رفته و گمشده را داشتند. مثلا واسطه که نوعی مرور خاطرات است کتابی درباره نگاه به گذشته. همین طور فضای داستان "مولن بزرگ" نوشته آلن فورنیه در ذهنم مانده است.

فضایی مملو از حسرت و دلتنگی و احساس به پایان رسیدن چیزی.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

تاوان نوشته یان مک‌اوان درتابستانی بسیار گرم می‌گذرد؛ کی‌را نایتلی در این فیلم نقش‌آفرینی کرد

دیوید نیکلاس می‌گوید من فکر می‌کنم مفهوم تابستان، چیزی است که در حال محو شدن. چیزی موقتی و گذرا. و این مفهوم در داستان عاشقانه، مفهومی محوری و مهیج است. ماجرایی که پایانش در ابتدایش تعبیه شده است. ایده زوجی که هجده سال شادمانه با هم زندگی کرده‌اند و حالا تصمیم دارند سفری بروند و همه چیز هم به خوبی و خوشی می‌گذرد، نمی‌تواند یک داستان تابستانی خوب بسازد.

"راوی به گذشته نگاه می‌کند به حوادث تابستان خیلی سال پیش که هنوز اثراتش باقی مانده‌اند"شما به آن لحظه شهریوری نیاز دارید، آن وقتی که فصل در حال تغییر است.

اما چیزی که بیشترین اثر را برای نوشتن رمان بر نیکلاس گذاشت یک کتاب نبود. او می‌گوید چیزی که من در ذهن داشتم آهنگی بود به نام "آخرین تابستان دیوید" که درباره آخرین تابستان کودکی است. زمانی که با دوستانتان خداحافظی می‌کنید و عطر پاییز در هوا منتشر است. زمانی که زندگی در حال تغییر است.

داستان گودن بزرگ نوشته روسوف که نامش یادآور گتسبی بزرگ است، با تعطیلات تابستانی خانواده‌ای در ویلای ساحلی آغاز می‌شود.

راوی که نام و جنسیتی مشخص ندارد ( هرچند اندرو اسکات خواننده متن راوی است) بزرگ‌ترین فرزند در میان چهار فرزند خانواده است که عاشق کیت گودن می‌شود. پسر خوش‌چهره‌ای که خواهر راوی ، الهه سکسی، متی، هم عاشق اوست. داستان با پایان یافتن تابستان تمام می‌شود.

نکته مهم تابستان این است که برای همه به خصوص بچه‌ها، موسم رهایی است. روسوف می گوید در آمریکا تعطیلات تابستان ده هفته است. خانواده من برای تعطیلات، خانه‌ای در واین‌یارد اجاره می‌کردند.

"خوانندگان با خواندن رمان تابستانی به زمان تعطیلات مدرسه، تعطیلات خانوادگی و به عاشقانه‌های تابستانی بازمی‌گردند"من به وضوح این احساس آن وقت‌ها را که تابستان تا همیشه ادامه خواهد داشت و حس آزادی مطلق را، به یاد می‌آورم.آن‌جا دیگر والدین کنترل‌گر وجود نداشتند. ما صبح‌ها از خانه در می‌رفتیم و وقت شام باز می‌گشتیم. کسی کاری نداشت کجا می‌رویم و این فوق العاده بود.

او با نیکلاس موافق است که تابستان بندی حاضر و آماده را در اختیار نویسنده می‌گذارد که بتواند دوره کوتاه و فشرده‌ای از درام را بدان بیاویزد. دوره‌ای که در گرم‌ترین روزها به اوج می‌رسد و بعد تمام می شود. این چارچوبی است که در هیچ فصل دیگری مشابه ندارد.

تابستان ادوات محرک خود را دارد.

اما هردمن ویراستار انتشارات بلومزبری می‌گوید مهارتی که برای من قابل تحسین است توانایی نویسنده است در جابجایی خواننده در طول زمان و مکان. با تابستان است که می‌توان تمامی احساسات خواننده را با خود همراه کرد. چند نفر از ما با بوی ضدآفتاب یا چمن تازه زده آشناییم؟ جای آفتاب سوختگی، احساس شن و ماسه میان انگشتان پا، خنکای دریا، رودخانه و استخر در روزی گرم، حس لیسیدن اولین بستنی ، ترد شدن مکعب یخ در نوشیدنی خنک. آفتاب که به چشمان ما می‌تابد و نورکه بر سطح آب منعکس می‌شود. هیاهوی پارک شلوغ وقتی که با چشمان بسته دراز کشیده‌ایم ، صدای موج و شنیدن صدای کسی که به درون آب می‌پرد.

منبع تصویر،

Getty Images

توضیح تصویر،

"مرا به نام خودت صدا بزن" فیلمی که در سال ۲۰۱۷ از روی رمانی به همین نام نوشته آندره آسیمان ساخته شد.در چشم‌اندازی ایتالیایی، بیداری جنسی و حس نوستالژی را در هم می‌آمیزند؛ تیموتی شالامه و آرمی همر دو بازیگر این فیلم

حالا وقت غوطه خوردن در دنیای این کتاب‌هاست.

"ممکن است رمان تابستانی تمامی این عناصر را نداشته باشد اما حتما بخشی از آن‌ها را دارد"دیر نکن. ممکن است حس کنی تابستان حالا حالاها ادامه خواهد داشت اما به قول شکسپیر: زمان اجاره تابستان به غایت کوتاه است.

پنج کتاب کلاسیک تابستانی تمام دوران

واسطه نوشته ال پی هارتلی

این کلاسیک بریتانیایی نیمه قرن، روایت راوی است از تابستانی گرم، تابستان طلایی کودکی. راوی تعطیلات تابستان را در ویلای خانوادگی هم کلاسی‌اش می گذراند و به وقوع یک عاشقانه ممنوعه کمک می‌کند.

تابستان سبز نوشته رومر گودون

دو خواهر نوجوان انگلیسی که برای گذراندن تعطیلات تابستانی به فرانسه رفته‌اند، دلباخته مردی انگلیسی می‌شوند که به خواهر بزرگ‌تر علاقه نشان می‌دهد.

خدمت جغد نوشته الن گارنر

یک افسانه باستانی تکرار می‌شود. فرهنگ‌ها به هم برخورد می‌کنند و تنش نوجوانانه در دره‌ای در ولز به اوج می‌رسد.

ماگوس نوشته جان فالز

معلم متکبر انگلیسی که در جزیره‌ای در یونان کار می‌کند، درگیر یک بازی می‌شود. شاید هم بازی نه، یک آزمایش روانکاوانه.

بندر ساگنوشته کولسون وایتهد

تابستان بود و باقی ایام.

سال ۱۹۸۵ است و بنجی پانزده ساله تعطیلات را در همپتون می‌گذراند و قصد دارد خود را از نو بسازد.

منابع خبر

اخبار مرتبط