پناهجوی کرد در آلمان مدال شجاعت میگیرد؛ شرح مقابله با 'نامرد چاقو به دست'
پناهجوی کرد در آلمان مدال شجاعت میگیرد؛ شرح مقابله با 'نامرد چاقو به دست'۸ ساعت پیش
منبع تصویر،
Getty Images
توضیح تصویر،
ادای احترام مردم شهر وورتسبورگ به کشتهشدگان
«چیا ربیعی»، پناهجوی کرد ایرانی در آلمان، قرار است به زودی نشان شجاعت ایالت بایرن را دریافت کند. آقای ربیعی جلوی مردی قد علم کرده بود که سه نفر را با چاقو کشته بود و به دنبال قربانیان دیگری میگشت.
مهاجم، مهاجری از سومالی بوده که دادستان میگوید انگیزههای اسلامگرایانه داشته است. او با ضربات چاقوی خود سه زن را کشت که جوانترینشان ۲۴ سال و مسنترین آنها ۸۲ سال سن داشتند.
مهاجمی که روز جمعه در شهر وورتسبورگ به جان مردم افتاده بود، وسط آدم کشی، با مقاومت چیا ربیعی روبهرو میشود که در حال قدم زدن در خیابان بود.
مقاومت آقای ربیعی باعث میشود که مهاجم دیگر نتواند به مردم حمله کند. تا اینکه پلیس از راه میرسد و با شلیک به پای مهاجم، مانع از حملات بیشتر او میشود.
مقاومت و از جان گذشتگی او آنقدر بزرگ بود که حالا مقامهای ایالت بایرن میخواهند به آقای ربیعی مدال شجاعت اهدا کنند.
توضیح تصویر،
چیا ربیعی، از شهر مهاباد است و حالا در آلمان پناهجو است
شرح ماجرا از زبان چیا ربیعی
انتشار خبر اهدای مدال شجاعت، باعث شده که بسیاری به دنبال مصاحبه با چیا ربیعی باشند. پرهام قبادی، از بخش فارسی بیبیسی، یکی از خبرنگارانی بود که توانست با او گفتوگو کند و از او بخواهد که خودش ماجرا را تعریف کند.
«تو خیابان قدم میزدم که یکی فریاد زد: فرار کنید.
"آقای ربیعی جلوی مردی قد علم کرده بود که سه نفر را با چاقو کشته بود و به دنبال قربانیان دیگری میگشت.مهاجم، مهاجری از سومالی بوده که دادستان میگوید انگیزههای اسلامگرایانه داشته است"فرار کنید.» چیا سر میچرخاند و «دیدم یک مردم سیاهپوست چاقو به دست دارد به مردم حمله میکند.» پیش خودش فکر کرده که شاید فقط با چاقو دارد مردم را میترساند. اما «دیدم از پشت به یک جوانی که نشسته بود روی یک صندلی حمله کرد.»
با اینکه چیا با چاقوکش فاصله داشت، اما میتوانست آنچه میگذرد را ببیند: «دیدم از پشت دارد ضربه میزند. یک، دو، سه... چهار- پنج تا ضربه از پشت به آن جوان زد. جوان فرار کرد.»
ضارب اما دنبال جوان نمیرود و به سراغ کسان دیگر میرود.
این احتمالا به معنی این است که آن جوان هدف حمله نبوده و مهاجم فقط به دنبال قربانی کردن آدمها بوده است.
«در آن زمان من هیچ احساس و فکری نداشتم. فقط میخواستم بروم جلو، بگیرمش یا بزنمش یا کاری کنم که راهش را ادامه ندهد.» چیا جلو میرود. چند نفر دیگر هم کنارش بودند. «اما بقیه کنار کشیدند و من تنها ماندم.»
او میگوید فیلمی که از این واقعه به جا مانده کوتاه است و تمام ماجرا نیست: «چند دقیقه با او درگیر بودم.»
حتی یک بار به زمین میافتد: «باران آمده بود و زمین خیس بود. سر خوردم.» زیر پای مهاجم افتاده بود: «دست و پا میزدم.
"پرهام قبادی، از بخش فارسی بیبیسی، یکی از خبرنگارانی بود که توانست با او گفتوگو کند و از او بخواهد که خودش ماجرا را تعریف کند.«تو خیابان قدم میزدم که یکی فریاد زد: فرار کنید"منتظر بودم که هر آن من را بزند. که خدا را شکر فرصت نکرد.»
چیا موفق میشود که دوباره سرپا بشود. سماجت او در مبارزه، باعث میشود که مهاجم از دست چیا فرار کند: «من رفتم دنبالش. مردم هم غیرتی شدند و همراه ما آمدند.»
در همین حین پلیس هم میرسد. مهاجم به درون یک کوچه میرود.
قصد حمله به پلیس را هم داشت که پلیس با یک گلوله به پایش، او را متوقف میکند. تازه این بار مردم میخواستند که مهاجم را کتک بزنند اما پلیس که پشت مهاجم نشسته بود، مانع میشود.
«من همه اینها را با چشم خودم دیدم.»
جان آدم از مدال و شهروندی آلمان ''با ارزشتر است ''
چیا ربیعی که خطر مرگ را در نزدیکی خود دیده بود، میگوید که اگر بار دیگر در موقعیت مشابه قرار بگیرد، باز هم از مردم دفاع میکند.
دو روز بعد از واقعه، نخست وزیر ایالت بایرن برای ادای احترام به درگذشتگان این واقعه به محل واقعه میرود: «ایشان بعد از گل گذاشتن، به سمت من آمدند و از من تشکر کردند. و به من گفتند که لیاقت مدال شجاعت را دارم.»
مردم هم شجاعت این پناهجو را ستایش میکنند و از اینکه او همشهریشان است به خود میبالند: «در خیابان که من را میبینند، من را میبوسند، دست میدهند. عکس میگیرند.»
چیا از مردم تشکر میکند اما در عین حال سعی میکند در تمام مصاحبههایش این را بگوید که «این کار را به این خاطر نکردم که مشهور بشوم یا به من بگویند قهرمان، یا مدال بگیرم.»
برای اثبال حرفش این سوال را مطرح میکند: «اقامت گرفتن به قیمت جان، درست است؟ اگر آن زمان به من یک چاقو میزد...
"فرار کنید.» چیا سر میچرخاند و «دیدم یک مردم سیاهپوست چاقو به دست دارد به مردم حمله میکند.» پیش خودش فکر کرده که شاید فقط با چاقو دارد مردم را میترساند"به گردنم زده بود که همانجا میافتادم. به پشتم میزد، فلج میشدم.»
میگوید که سلامتی و زنده ماندن از مدال یا اقامت گرفتن مهمتر است: «من این کار را فقط به خاطر حس انسان دوستی انجام دادم.»
و در پایان میگوید: «خوشحالم که توانستم کاری انجام بدهم که آن نامرد چاقو به دست شاید یک نفر را کمتر زخمی کرده باشد یا یک نفر را کمتر کشته باشد. این خیلی خوشحالم میکند.»
بیشتر بخوانید:
- هر سه قربانی حمله با چاقو در آلمان زن بودند
- حمله با چاقو در آلمان سه کشته و ۵ زخمی برجای گذاشت؛ مهاجم زخمی و دستگیر شد
- چهار کشته در حمله یک خودرو به عابران در آلمان
- حمله با چاقو در هامبورگ آلمان؛ یک کشته ۶ زخمی
- مظنون حمله به کنیسه آلمان به داشتن انگیزههای ضد یهود و راست افراطی اعتراف کرد
- تیراندازی در یک کلوپ شبانه در آلمان 'دو کشته به جا گذاشت'
- دستگیری یک نفر در مونیخ درارتباط با حمله با چاقو
- حمله لندن؛ واکنشهای جهانی
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران