قسمت دویست و سی و چهار گودال
سریال گودال قسمت دویست و سی و چهار 234Çukur Serial Part ۲۳۴
گودال
۹۰ – ۲
یاماچ در قهوه خانه به سلیم و وارتولو می گوید که قرار است به دستور چاعتای خبرنگار صادق و درستکاری را بکشد و مجبور است چنین کار کثیفی را برای محافظت از خانواده و محله انجام دهد اما تاکید می کند که در این مسیر تنهاست و گودال را قاطی کارهایی که برای چاعتای انجام خواهد داد نمی کند.
در زندان چاعتای به دیدن داملا می رود تا از او استفاده کند و بتواند جومالی را آدم خودش کند. داملا مقاومت می کند و می گوید:« جومالی جلوی آدم کثیفی مثل تو گردن خم نمی کنه. تو اونقدر بی شرفی که از زن یه نفر برای عذاب دادنش استفاده می کنی.» چاعتای می گوید:« فکر کردم شما می تونید با جومالی حرف بزنید و یکم بهش مشورت بدید ولی حالا که نمی شه چطوره من یکم بیشتر کثیف بشم و از بچه تون برای تهدید کردن جومالی استفاده کنم؟» داملا از این حرف جا می خورد و چاعتای بعد از اینکه حاملگی او را تبریک می گوید می رود. از طرفی چاعتای عکسهای جمیل را همراه با یک سی دی برای آکین پست می کند اما وقتی سلیم متوجه این موضوع می شود به موقع خودش را می رساند و مانع این می شود که آکین سی دی را تماشا کند. سپس جومالی که از چاعتای شنیده که او به دیدن داملا رفته و از جریان حامله بودنش هم با خبر است، عصبانی و آشفته به همراه سلیم از خانه بیرون می رود تا حساب چاعتای را کف دستش بگذارد.
چاعتای به خانه ی افسون می رود تا جواب سوالهایش را از او بگیرد و تکلیفش را روشن کند.
"از طرفی چاعتای عکسهای جمیل را همراه با یک سی دی برای آکین پست می کند اما وقتی سلیم متوجه این موضوع می شود به موقع خودش را می رساند و مانع این می شود که آکین سی دی را تماشا کند"او با نگاههای جدی و عصبانی به افسون می گوید:« تو گاهی مثل یه ببر قوی به نظر می رسی و گاهی وقتی می یای سراغ من مثل یه گربه بی دفاعی. دلیل این بلاتکلیفی چی یا کیه؟» افسون از جواب دادن طفره می رود و چاعتای می گوید:« تا حالا با هیشکی به اندازه ای که با تو صادق بودم صادق نبودم و این کارم باید یه تلافی ای داشته باشه. آخرین چیزی که می خوام آسیب زدن به توئه.» افسون می گوید:« خودم هم اجازه نمی دم آسیبی بهم بزنی.» چاعتای می گوید که از این رفتار جسورانه ی او خوشش می آید و لبهای افسون را می بوسد و می رود.
یاماچ به خانه ی امیر می رود و جلوی آپارتمان امیر با او ملاقات می کند. امیر او را می شناسد و می گوید:« من شماها رو می شناسم. می دونم که گودال توی کار فروش اسلحه ست.
ادریس بابای محله تون بود و مواد مخدر رو توی اون محله ممنوع کرده بود. اما شماها تنها کار قابل دفاع پدرتون رو هم از بین بردید و حالا تبدیل شدید به فروشنده های مواد مخدر اردنتها. درضمن می دونم که اومدی منو بکشی اما من ازت نمی ترسم.» یاماچ که نمی تواند توضیحی بدهد با او برای فردا ساعت هشت و نیم صبح قرار می گذارد تا امیر را به گودال ببرد و آنجا را نشانش دهد. امیر با کمال میل قبول می کند. یاماچ بعد از دور شدن از امیر متوجه می شود که فاتح در تعقیب اوست.
"او با نگاههای جدی و عصبانی به افسون می گوید:« تو گاهی مثل یه ببر قوی به نظر می رسی و گاهی وقتی می یای سراغ من مثل یه گربه بی دفاعی"فاتح از یاماچ درمورد نقشه اش می پرسد و یاماچ می گوید:« بهش گفتم ساعت هشت و نیم با هم قرار بذاریم تا مطمئن بشم که قراره سوار ماشینش بشه.» سپس به ماهسون اشاره می کند که در حال نصب کردن بمب زیر ماشین امیر است. فاتح از نقشه ی او خوشش می آید. بعد از رفتن یاماچ، فاتح بمب دیگری را هم زیر ماشین امیر نصب می کند تا احتمال کشته شدنش را قوی تر کند.
وارتولو سراغ جوانهایی که در محله مواد مصرف کرده بودند و حالا زندانی هستند می رود تا بفهمد که چه کسی مواد را وارد محله کرده است. هیچکس حرفی نمی زند تا اینکه وارتولو زود صبرش تمام می شود و به پای یکی از جوانها شلیک می کند. یک نفر اسم فخری را لو می دهد و در همین موقع آکین به وارتولو خبر می دهد که سلیم و جومالی با عصبانیت سراغ چاعتای رفته اند تا کارش را یکسره کنند.
وارتولو با عجله به طرف خانه ی چاعتای می رود و درست وقتی که سلیم و جومالی می خواهند دو نفری به خانه ی پر از نگهبان چاعتای حمله کنند به آنجا می رسد و با عصبانیت به آنها می گوید:« می خواین خودتونو به کشتن بدید درحالی که یاماچ برای محافظت از شما جلوی اون یارو سر خم کرد؟ یالا تا خودم بهتون شلیک نکردم راه بیفتید بر می گردیم خونه.» سلیم و جومالی تسلیم حرفهای او می شوند و برمی گردند.
سلطان از یاماچ می خواهد که به نهیر توجه نشان دهد. یاماچ پیش نهیر می رود و بخاطر رفتارهایش معذرت خواهی می کند و می گوید که برای عادت کردن به این وضعیت به زمان نیاز دارد. نهیر او را درک می کند و معذرت خواهی اش را قبول می کند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران