اشکال رسانه‌ها این است که دینداری را فقط تعظیم شعائر معنا می‌کنند

اشکال رسانه‌ها این است که دینداری را فقط تعظیم شعائر معنا می‌کنند
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۵ فروردین ۱۴۰۱



خبرگزاری مهر- گروه دین و آیین- فاطمه علی آبادی: یکی از مهمترین وظایف و رسالت‌های مهم مسلمانان نشر و ترویج درست معارف و مفاهیم دین است و امروزه که در عصر فرا ارتباطات قرار داریم می‌توان گفت امکانات و ابزارهایی از قبیل رسانه و فضای مجازی این فرصت را فراهم کرده تا بتوان با اطلاع رسانی صحیح، اندیشه پروری، فرهنگ سازی و افزایش آگاهی مخاطبان، معارف دین و سبک زندگی دینی را تبلیغ کرد.

بنابراین با توجه به اینکه امروز تمدن سرگشته غربِ به دنبال آن است تا با استفاده از رسانه‌ها و ابزارهای نوین جنگ نرم، انسان محوری و اومانیسم را در برابر خدامحوری ترویج کند تا ملت‌های مستقلی چون ملت ایران را زیر سلطه فرهنگی خود قرار دهد یکی از مهمترین رسالت و وظایف رسانه‌های داخلی از جمله صدا و سیما، خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و نشریات برای مقابله با این توطئه غربی، ترویج سبک زندگی دینی است.

بر همین اساس برای واکاوی و بررسی تأثیر. و نقش رسانه‌های داخلی در ترویج و تقویت سبک زندگی دینی جامعه با حجت الاسلام مهدی مسائلی محقق و پژوهشگر به گفتگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید:

* عنوان سبک زندگی دینی در سال‌های اخیر در مجامع فرهنگی و مذهبی کاربرد زیادی دارد، اما برای بسیاری این تعبیر مبهم است، این عنوان چه تعریفی دارد و مؤلفه‌های آن چیست؟

گزاره‌های دینی که برای هدایت و جهت‌دهی زندگی انسان‌ها آمدند را می‌توان به دو بخش مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرد. گزاره‌های نمادی و عبادی مانند نماز، روزه، خواندن قرآن و سایر اعمال عبادی که در دین به آن توصیه شده است، از گزاره‌های مستقیم دینداری هستند و معمولاً دینداری به این نمادها شناخته می‌شود. اما بخش دیگری هم وجود دارد که می‌تواند نشانه دینداری باشد و روح و باطن دینداری را در زندگی افراد حاکم می‌کند. بسیاری از اخلاقیات و رویکردهای کلی از این دسته هستند.

جهان‌بینی دینی نیز در دسته دوم قرار دارد.

"گزاره‌های نمادی و عبادی مانند نماز، روزه، خواندن قرآن و سایر اعمال عبادی که در دین به آن توصیه شده است، از گزاره‌های مستقیم دینداری هستند و معمولاً دینداری به این نمادها شناخته می‌شود"جهان‌بینی که دین ارائه می‌کند مسیر زندگی انسان را تغییر می‌دهد. زندگی کسی که جهان‌بینی دینی ندارد به همین زندگی مادی ختم شده و هدف و مقصدش در همین دنیا تعریف می‌شود، اما کسی که جهان‌بینی دینی دارد هدف و مقصدی فراتر از زندگی مادی دارد، هدفش خدا و مقصدش آخرت است. تعالی انسانی چنین فردی با تعالی انسان مادی بسیار متفاوت بوده چرا که جهان‌بینی دینی بسیاری از رفتارهای دین‌داران را از کسانی که دیندار نیستند، متمایز می‌کند.

اشتباه رسانه‌ای ما این است که گاهی از حداکثرهای دینی شروع می‌کنیم و می‌خواهیم به این روش مخاطب را به سمت دین سوق بدهیم در حالی که اثر عکس دارد و ممکن است فرد از کل دین زده بشود. ما باید از حداقل‌های خوبی و دینداری آغاز کنیم

جهان‌بینی دینی سبب شکل‌گیری رفتارهای ایدئولوژیک می‌شود که بخشی از آن رفتارها نقش مهمی در زندگی افراد ایفا می‌کند. این رفتارهای ایدئولوژیک منحصر به عبادات و ظواهر دینی نیست بلکه می‌تواند امور دین‌داران و حتی غیر دین‌داران اگر به آن عمل کنند را تصحیح کند.

برای مثال می‌تواند در کسب معاش، تفریحات، مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره تغییر و تحولات عظیمی ایجاد کند. آنچه که در سال‌های اخیر تحت عنوان سبک زندگی مورد توجه بوده و مقام معظم رهبری بسیار بر آن تاکید داشتند، همین بخش است. اعمال و رفتارهایی که باطن و روح دینداری را در زندگی انسان جاری می‌کند.

*آیا می‌شود به صورت مصداقی این مطلب را توضیح دهید؟

بله. علامه جوادی آملی در این باره می‌فرمایند: تفسیر علوم در نگاه مادی زندگی به صورت افقی است، اما همان علم را می‌توان به صورت عمودی یعنی به سمت خدا تفسیر کرد. در سبک زندگی دینی و غیر دینی هدف از تحصیل علوم متفاوت است.

"اما بخش دیگری هم وجود دارد که می‌تواند نشانه دینداری باشد و روح و باطن دینداری را در زندگی افراد حاکم می‌کند"برای مثال، انرژی هسته‌ای در نگاه دینداری به نفع بشر است و می‌توان از آن در تأمین نیازها و رفاه بیشتر بشر بهره گرفت، اما همین انرژی هسته‌ای در نگاه مادی گرایانه می‌تواند تبدیل به سلاح شده و به عنوان ابزار برتری‌جویی نسبت به دیگران مورد استفاده قرار بگیرد. در علوم مختلف همین مساله جاری است، در نگاه غیر دینی علوم مختلف تبدیل به ابزاری جهت تسلط بر دیگران می‌شوند اما در نگاه دینی دستاوردهای علمی وسیله‌ای برای خدمت به خلق اعم از مسلمان و غیر مسلمان محسوب می‌شود. دینداری روحیه خاضعانه و کریمانه‌ای به افراد هدیه می‌دهد و شاید این ارزشمندترین گزاره دینداری باشد. انسان دیندار مقصدش آخرت است و برای رستگاری در آن باید چنین باشد: «تِلکَ الدّارُ الآخِرَةُ

نَجعَلُها

لِلَّذینَ

لا

یُریدونَ

عُلُوًّا

فِی

الأَرضِ

وَلا

فَسادًا
ۚ وَالعاقِبَةُ

لِلمُتَّقینَ
؛ این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرارمی‌دهیم که اراده برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند؛ و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است!» (قصص آیه ۸۳) بنابراین سبک زندگی دینی علاوه بر عبادات، شعائر و نمادهای دینی، جاری شدن روح و بطن دینداری در زندگی افراد است.

گاهی اوقات برداشت از سبک زندگی دینی این است که افراد باید به گذشته برگردند. در حالی که این گونه نیست در عصر حاضر و با توجه به پیشرفت‌ها و تکنولوژی‌های به دست آمده نیز می‌توان روحیات دینی را در زندگی به جریان انداخت.

*رسانه‌ها چه نقشی در ترویج سبک زندگی دینی دارند؟

امروز رسانه جزئی از زندگی افراد شده است و حتی می‌توان گفت برخی افراد خود جزئی از رسانه شده‌اند.

در گذشته رسانه‌ها محدود بوده و گستردگی و عمومیت امروز را نداشتند و مقطع کمی از زندگی افراد درگیر رسانه بود. اما امروز رسانه‌ها گسترش یافته، ارتباطات سریع‌تر شده و هر فرد تبدیل به یک رسانه شده است. بخش زیادی از زندگی مردم با رسانه آمیخته است. این مسئله هم می‌تواند فرصت باشد هم تهدید. امروز در کنار تلویزیون، رسانه‌های مجازی وجود دارد که می‌تواند امکانات بیشتری را در اختیار تبلیغ رسانه‌ای بگذارد.

"بسیاری از اخلاقیات و رویکردهای کلی از این دسته هستند.جهان‌بینی دینی نیز در دسته دوم قرار دارد"فضای مجازی بر خلاف اسمش یک فضای حقیقی است که افراد در آن زندگی می‌کنند و افکار و احساسات خود را بروز می‌دهند. در دو سال اخیر نیز به واسطه کرونا زندگی در این فضا گسترش بیشتری پیدا کرد و بسیاری از نمادهایی که تظاهر بیرونی داشت امروز در فضای رسانه ظاهر می‌شود. از این جهت رسانه نقش مهمی در زندگی افراد ایفا می‌کند. تحولات رسانه‌ای بسیار زیاد و با سرعت اتفاق می‌افتد و ما برای کار در رسانه باید سرعت لازم را داشته باشیم تا بتوانیم از این ظرفیت گسترده استفاده کنیم.

*در صحبت‌هایی که داشتید صحبت از تهدید و فرصت‌های رسانه‌ای شد، حال بفرمائید

رسانه‌ها با توجه به گستردگی فضای رسانه‌ای در ترویج سبک زندگی دینی با چه تهدیدها و فرصت‌هایی مواجه هستند؟

در فضای رسانه‌ای جریان رقیب زندگی مادی و سکولار را ترویج می‌کند، این جریان دین را نه تنها از زندگی اجتماعی بلکه از زندگی مادی نیز جدا می‌کند. جریان مادی و سکولار تضادها و تقابل‌هایی را در زندگی دینی ایجاد و تبلیغ می‌کند که باید مورد توجه دین‌داران و رسانه‌های آنها قرار بگیرد.

متأسفانه در این بین دین‌داران نیز دچار آسیب می‌شوند از این جهت که رسانه‌ها در تقابل با جریان مادی بیشتر بر بخش نمادین و شعاری دین تمرکز می‌کنند و حتی گاهی بخش نمادین به تمامیت دینداری ختم می‌شود. به بیان دیگر این‌طور القا می‌شود که اگر کسی نمادهای دینی را تعظیم کرد، دیندار و اگر کسی به این نمادها توجه نداشت بی‌دین است. اشکال رسانه‌ها در این است که دینداری را تعظیم شعائر معنا می‌کنند و آن بخش از دین که روح و باطن دینداری است کمتر مورد توجه آنها قرار می‌گیرد. برای مثال یکی از موارد مهمی که در تغییر سبک زندگی باید مورد توجه رسانه‌ها قرار بگیرد، اخلاقیات است.

از طرف دیگر و با توجه به نقش گسترده رسانه در زندگی امروز بحث تربیت رسانه‌ای دارای اهمیت ویژه‌ای است که نباید مورد غفلت قرار بگیرد. از طرفی دیگر ما درباره پاسخ به مشکلات علمی و عملی کار با رسانه نیز در مباحث دینی کم کار بوده‌ایم.

"ما باید از حداقل‌های خوبی و دینداری آغاز کنیمجهان‌بینی دینی سبب شکل‌گیری رفتارهای ایدئولوژیک می‌شود که بخشی از آن رفتارها نقش مهمی در زندگی افراد ایفا می‌کند"مثلاً همان‌طور که می‌دانیم مباحث رساله‌های عملیه مراجع از موضوعات مورد ابتلای بیشتر آغاز می‌شود و به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند. با توجه به اهمیت و گسترش رسانه می‌توان گفت احکام رسانه‌ای از موارد با ابتلای فراوان است که همه اقشار حتی نونهالان را تحت تأثیر قرار داده و هر فردی به نوعی با آن درگیر است و باید در ابتدای رساله‌ها درباره آن روشنگری شود.

بسیاری از مطالب مانند مباحث اخلاقی که در گذشته به صورت سنتی بیان می‌شد امروز و در ارتباط با بحث رسانه نیازمند یک واگویی و تبیین جدید است. برای مثال مقام معظم رهبری در کلاس درس خارج فقه و اصول در بحث غیبت، غیبت در رسانه‌ها و فضای مجازی را مطرح کردند. این نشان می‌دهد که بحث رسانه ابعاد و زوایای مختلفی دارد و باید مورد بررسی و واکاوی علمی قرار بگیرد. بحث درباره رسانه به دو بخش مقدمات علمی ورود به رسانه و تربیت رسانه‌ای تقسیم می‌شود.

امروز و با توجه به مسئله کرونا نوجوانان و حتی نونهالان وارد فضای مجازی و رسانه شدند. استفاده از این ابزار بدون تربیت رسانه‌ای ممکن است یک انحراف جدی ایجاد کند. تربیت رسانه‌ای هم از جهت اجتماعی مورد قبول عقلای عالم است و هم از جهت دینی و مؤلفه‌های اخلاقی بر آن تاکید می‌شود. بنابراین لازم است در بازنویسی کتب درسی تربیت رسانه‌ای مورد توجه قرار بگیرد.

*تأثیرگذاری رسانه‌های داخلی در ترویج سبک زندگی دینی و تحکیم باورها و اعتقادات مردم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا رسانه‌های داخلی در ترویج سبک زندگی دینی موفق بودند؟

امروز شاهد هستیم عده‌ای از مردم از رسانه ملی جدا شده و به رسانه‌های خارجی و ماهواره‌ای روی آوردند. علت این است که رسانه‌های داخلی بیشتر ایدئولوژیک محور عمل کردند تا حقیقت محور.

"این رفتارهای ایدئولوژیک منحصر به عبادات و ظواهر دینی نیست بلکه می‌تواند امور دین‌داران و حتی غیر دین‌داران اگر به آن عمل کنند را تصحیح کند"رسانه‌های خارجی رقیب در ترویج سبک زندگی غیر دینی نمایش حقیقت محوری می‌دهند و ژست حقیقت محوری به خود می‌گیرند. اگر چه کسی که به آن رسانه‌ها مراجعه می‌کند بعد از مدتی متوجه وجه ایدئولوژیک و ضد دین آنها شده و از آنها نیز دل‌زده می‌شود، اما وقتی می‌خواهند به رسانه‌های داخلی برگردند رسانه‌ای که آنها را با حقایق آشنا کند نمی‌یابند.

رسانه‌های بیگانه سعی می‌کنند مفاهیمی مانند خانواده، همسر، فرهنگ حیا و عفاف و غیره را به مفاهیم دیگری تبدیل کنند و به این وسیله زندگی مورد تاکید و تأیید دین را از بین ببرند. بعضی معتقدند آنها سبک زندگی سکولار را ترویج می‌کنند، این زندگی سکولار نیست بلکه سبک زندگی ضدیت با دین است

متأسفانه رسانه‌های ما نتوانستند در فرم و قالب تغییر ایجاد کنند. لازم است فرم‌ها و قالب‌ها تغییر کرده و یک فضای تحلیلی برای مخاطب ایجاد شود. چرا باید با تحمیل عقاید دیگران را به اندیشه‌های خودمان دعوت کنیم؟! در بحث‌های دینی تضارب آرا کمتر در رسانه‌ها دیده می‌شود.

بحث آزاداندیشی بسیار مطرح و طرفداری می‌شود اما در عمل اگر اشخاص بخواهند نظر شخصی خود را بدهند توسط بعضی نهادها و حتی توسط مردم مورد هجمه قرار می‌گیرند، اگر آزاداندیشی وجود نداشته باشد رشد کیفی دین را شاهد نخواهیم بود ممکن است از جهت کمی تظاهر به دینداری در رسانه‌ها زیاد شود اما کیفیت در تبلیغ دین اتفاق نخواهد افتاد. البته منظور از آزاداندیشی چارچوب شکنی نیست بلکه آزادی بیان در چارچوب‌های دینی مدنظر است. گاهی چارچوب‌ها را آنقدر تنگ و محدود می‌کنند که تنها در یک جهت و مصداق می‌شود صحبت کرد.

* چه اشکالاتی به تبلیغات دینی ما در رسانه‌ها وارد است؟

اشکالی که به تبلیغ رسانه‌ای دین‌داران وارد است این است که سبک و روش تبلیغ نادرستی را در پیش می‌گیرند. برای مثال برخی دین‌داران نوعی توطئه‌گرایی افراطی را در رسانه‌ها ترویج می‌کنند. این روش افراد را از فضای عقلانیت و رشد دور کرده و آنها را به سمت کارهای سلبی هدایت می‌کند.

"برای مثال می‌تواند در کسب معاش، تفریحات، مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره تغییر و تحولات عظیمی ایجاد کند"به این معنا که هر کاری در فضای رسانه انجام می‌دهند، ضمن توطئه دشمنان تعریف می‌شود، در این فضا کارهای اثباتی و تثبیتی کم می‌شود. پدیده توطئه‌گرایی و توهم‌گرایی افراطی توسط برخی دین‌داران در رسانه‌ها ترویج می‌شود. این پدیده نگاه تبلیغی به دین را به سمتی می‌برد که آسیب‌هایش بیشتر از تبلیغاتی است که به نفع دین انجام می‌شود.

از دیگر انحرافاتی که در تبلیغ دین مشاهده می‌شود استفاده از ابزار نامشروع و غیر اخلاقی در مقابل مخالفان است. در این سبک هدف وسیله را توجیه می‌کند. این افراد از توهین، تخریب، تهمت و افترا در رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند حتی اگر هم به طور مستقیم به کار نبرند به مبانی توهین و افترا مشروعیت بخشی می‌کند.

همین امر سبب سو استفاده مخالفان شده و تمام سخنان دین‌داران را بر این گزاره‌ها نسبت می‌دهند. در سال‌های اخیر نمونه این مسئله زیاد اتفاق افتاده است، رسانه‌های خارجی می‌گویند مبنای کسانی که سبک زندگی دینی را ترویج می‌کنند، بر اساس مشروعیت توهین و افترا علیه دشمنان و مخالفان است و هر چه ما انجام می‌دهیم بر این مبنا حمل می‌کنند، آنها مانور عظیمی در این قضیه دادند و از آن به نفع خود بهره می‌برند.

البته بعضی از دین‌داران نیز واقعاً به این مبنا اعتقاد دارند و این انحرافات را به دین نسبت می‌دهند، لذا علما و کسانی که نقش هدایت‌گری در زندگی دینی را دارند باید وارد شده و از دین رفع اتهام کنند و برداشت‌های نادرستی که به دین نسبت داده می‌شود را به صراحت نفی کنند.

در فضای رسانه جبهه‌های متعددی تعریف می‌شود؛ یک جبهه متعلق است به فعالیت کسانی که روشی خلاف دین و در ضدیت با دین دارند و جبهه دیگر جبهه دین‌دارانی است که روش‌های انحرافی را در دین ترویج می‌کنند. خطر و آسیب گروه دوم از گروه اول کمتر نیست و می‌توان گفت گروه دوم ابزار حمله به دین را برای گروه اول فراهم می‌کند.

* رسانه‌های فارسی زبان بیگانه چه راهبرد و استراتژی در تقابل با دین دارند؟

در فضای رسانه‌های خارجی در امر تقابل با دین چند استراتژی مطرح است؛ آنها در ترویج سبک زندگی مادی روابط فردی دینداری را از بین می‌برند و ماهیت دینداری را غیر ممکن جلوه می‌دهند. رسانه‌های بیگانه سعی می‌کنند مفاهیمی مانند خانواده، همسر، فرهنگ حیا و عفاف و غیره را به مفاهیم دیگری تبدیل کنند و به این وسیله زندگی مورد تاکید و تأیید دین را از بین ببرند. بعضی معتقدند آنها سبک زندگی سکولار را ترویج می‌کنند، این زندگی سکولار نیست بلکه سبک زندگی ضدیت با دین است.

"آنچه که در سال‌های اخیر تحت عنوان سبک زندگی مورد توجه بوده و مقام معظم رهبری بسیار بر آن تاکید داشتند، همین بخش است"حمایتی که این رسانه‌ها از روابط نامشروع می‌کنند به پای روابط سالم نمی‌رسد. آنها در حقیقت مقابل دین و دینداری ایستادند.

*چطور می‌شود در جامعه دینی که مردم اعتقادات و باورهای دینی دارند، جذب این رسانه‌ها می‌شوند؟

این مسئله علل و عوامل متعددی دارد. یک عامل این است که قالب کارهای ما قالبی مناسب و همگام با زمان نیست. حتی گاهی در مقابل قالب‌های جدید موضع‌گیری می‌کنیم. ابتدا با قالب‌ها می‌جنگیم بعد که نمی‌توانیم آن را از بین ببریم در آن هضم می‌شویم.

عامل دیگری که در جذب مخاطب به رسانه‌های بیگانه مؤثر است این است که ما در برداشت رسانه‌ای سیاست‌نگری نداریم.

به این معنا که ما در انتقال رسانه‌ای از خود سرسختی نشان می‌دهیم و انعطاف رسانه‌ای نداریم.

مدارا در بحث رسانه مسئله مهمی است که در جذب مخاطب اثر گذار است. ما باید در رسانه تفکرات مختلف را نشان بدهیم. متأسفانه رسانه‌های ما در بیان و گفتار کمی خشک و سرسخت هستند و این مخاطب را دل‌زده می‌کند و به قول رسانه‌های معاند مخاطب گمان می‌کند می‌خواهند به زور او را به بهشت ببرند در حالی که هدف این نیست، هدف هدایت‌گری است. هدایت‌گری با مدارا و ترسیم نقاط مختلف و گفتارهای متفاوت صورت می‌گیرد، منظور از سیاست‌نگری در رسانه همین مسئله است که رسانه با مخاطبین مدارا کند.

رسانه با مخاطبین متفاوتی در نگاه و سلایق مواجه است. افراد با نگرش‌های مختلف دینی و حتی ضد دینی وجود دارند.

"اعمال و رفتارهایی که باطن و روح دینداری را در زندگی انسان جاری می‌کند.*آیا می‌شود به صورت مصداقی این مطلب را توضیح دهید؟بله"اگر رسانه تنوع برنامه برای همه افراد و گروه‌ها نداشته باشد شکست خواهد خورد. برای مثال در ایام سوگواری رسانه برای همه مخاطبین با سلایق مختلف برنامه ندارد و فردی که نمی‌تواند سلیقه خود را در صداوسیما پیدا کند اگر امکان استفاده از ماهواره داشته باشد سریعاً به آن منتقل می‌شود اگر هم ماهواره نداشته باشد حالت تنفر و بغض نسبت به رویکرد رسانه در او پدید می‌آید.

بعضی از ابعاد دینداری اختصاص به قشر خاصی دارد و نباید آن را در فضای رسانه تعمیم داد. رسانه باید برای همه مردم با سلایق مختلف برنامه تبلیغی داشته باشد. سیاست صحیح تبلیغ رسانه‌ای شروع از حداقل‌ها برای رسیدن به حداکثرها است. اشتباه رسانه‌ای ما این است که گاهی از حداکثرهای دینی شروع می‌کنیم و می‌خواهیم به این روش مخاطب را به سمت دین سوق بدهیم در حالی که اثر عکس دارد و ممکن است فرد از کل دین زده بشود.

ما باید از حداقل‌های خوبی و دینداری آغاز کنیم، همان کاری که دشمنان کردند آنها از هجمه علیه حداقل‌ها شروع کردند وقتی که حداقل‌ها از بین رفت، پایه و اساس دینداری نیز از بین می‌رود.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبر آنلاین - ۱۱ شهریور ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۳۰ تیر ۱۳۹۹
کلمه - ۴ شهریور ۱۳۹۹