قسمت صد و سیزده گودال

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال گودال قسمت صد و سیزده 113Çukur Serial Part ۱۱۳

گودال ۶۱-۴

ادریس به جومالی میسپارد که با سمیح قرار بگذارد تا سنگ ها را به او بدهد. جومالی هم راه می افتد. وارتلو هم به کازینو و پیش مدد می رود. همان موقع بایکال قلابی به یاماچ زنگ می زند و می گوید که اگر یاماچ به او کمک کند که زنده بماند او هم اسم رئیس اصلی را به او خواهد گفت. یاماچ هم به او می گوید که به محله بیاید.

"   سریال گودال قسمت صد و سیزده 113Çukur Serial Part ۱۱۳ گودال ۶۱-۴ادریس به جومالی میسپارد که با سمیح قرار بگذارد تا سنگ ها را به او بدهد"همان موقع یوجل پیش یاماچ می آید و اول به او تسلیت می گوید و بعد هم به خاطر تمام کمک های یاماچ به او تشکر می کند و می گوید که دیگر از آنجا می رود. آن دو به هم دست می دهند.

جومالی در مسیر خود متوجه ماشین هایی می شود که او را محاصره می کنند و از آرم روی ماشین متوجه می شود که طرف، تمساح است. تمساح دوتا از دست فروش های نوجوان گودال را که در ان حوالی هستند و به حمایت از جومالی امده اند گروگان می گیرد. جومالی به او می گوید که بچه ها را رها کند و او را بگیرد اگر یاماچ را می خواهد.

تمساح بچه ها را ول می کند اما به سمت یکی از آنها شلیک می کند و این کار او جومالی را عصبانی می کند. از طرفی سمیح به ادریس زنگ می زند و می گوید که از جومالی خبری نشده. ادریس هم نگران شده و همراه عمو به سمت محل قرارشان با سمیح می رود و به وارتلو که در بار خودشان همراه مدد است هم خبر می دهد که خودش را برساند. یکی از آن نوجوان ها به ادریس خبر می دهد که کسانی جومالی را گروگان گرفته اند.

تمساح هم جومالی را در ویلای خودش گروگان گرفته و فقط منتظر است تا یاماچ به خاطر نجات برادرش خودش را نشان بدهد تا از شر او خلاص بشود.

یاماچ همراه سلیم منتظر بایکال قلابی است.

"همان موقع بایکال قلابی به یاماچ زنگ می زند و می گوید که اگر یاماچ به او کمک کند که زنده بماند او هم اسم رئیس اصلی را به او خواهد گفت"بایکال با عجله و در حالی که به وضوح ترسیده پیش جوانان محله در زمین فوتبال می رود و چون خیلی ترسیده می گوید که یاماچ آنجا و سراغ او بیاید. اجویت فورا این را به گوش یاماچ می رساند و یاماچ دوان دوان به سمت زمین فوتبال می رود اما مرد انگشتر سیاه که در تمام مدت یاماچ را زیر نظر داشته و کمین کرده و وقتی متوجه رفتن یاماچ می شود زودتر از او خودش را به بلندی می رساند و درست وقتی که بایکال اسم رئیس را می خواهد بیاورد، مرد انگشتر به دست از دور با تک تیرانداز به سمت او شلیک می کند و او را جلوی چشمان یاماچ می کشد. یاماچ به شدت عصبانی می شود و با صدای بلند و حرص زیاد فریاد می زند.

قسمت بعدی - سریال گودال قسمت صد و چهارده ۱۱۴ قسمت قبلی - سریال گودال قسمت صد و دوازده ۱۱۲ Next Episode - Çukur Serial Part ۱۱۴ Previous Episode - Çukur Serial Part ۱۱۲

منابع خبر

اخبار مرتبط

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۲۸ آبان ۱۴۰۰
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱