کنفرانس امنیتی مونیخ؛ «رسمی‌تر» از هر «غیررسمی»

کنفرانس امنیتی مونیخ؛ «رسمی‌تر» از هر «غیررسمی»
رادیو فردا
رادیو فردا - ۲۷ بهمن ۱۴۰۱

کنفرانس امنیتی مونیخ یک گردهمایی سالانه است که سال ۱۹۶۳ از دل جنگ سرد بیرون آمد؛ کنفرانسی که در محافل سیاسی و خبری از آن با عنوان «داووس امنیتی» هم یاد می‌شود.

این کنفرانس که معمولاً کمتر از سه روز طول می‌کشد، فضایی غیررسمی برای گرد هم آمدن ده‌ها مقام رسمی از کشورهای جهان است که در حضور ناظران و کارشناسان به تبادل نظر دربارۀ مسائل گوناگون جهان می‌پردازند.

محل برگزاری این کنفرانس هتل پنج ستارۀ بایریشه‌هوف در مرکز شهر مونیخ است؛ مکانی با یک سالن اصلی و اتاق‌های کوچک‌تر که هم میزبان نشست‌های برنامه‌ریزی‌شده برای کنفرانس هستند و هم محل ده‌ها دیدار دوجانبه و چند‌جانبه که شاید حتی خبر برگزاری آن‌ها هم به رسانه‌ها درز نکند.

یکی از دیدارهای مهم در حاشیه کنفرانس که انتظار می‌رود در همین مکان برگزار شود، نشست وزرای خارجه «گروه هفت» متشکل از کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده است.

کریستوف هویسگن ۶۷ ساله ریاست کنفرانس امنیتی مونیخ را پس از ۱۴ سال ریاست ولفگانگ ایشینگر بر عهده گرفته است، در سالی که شاید یکی از حساس‌ترین دوره‌های این کنفرانس در سال‌های اخیر باشد.

آقای هویسگن که همانند سلفِ خود دیپلماتی کارکشته است و پیشتر سفیر آلمان در سازمان ملل متحد بوده، این دوره از کنفرانس امنیتی مونیخ را ۱۰ روز پیش از اولین سالگرد تهاجم نظامی روسیه به اوکراین آغاز می‌کند؛ سالگردی که بدون شک همۀ ابعاد این کنفرانس را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

هتل محل برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ

اوکراین در صدر

مقام‌های ارشد کشورهای اروپایی و همچنین سایر کشورها که در مونیخ حاضر می‌شوند، موضوعات متعددی برای بحث دارند، اما بسیاری از گفت‌وگوها در اتاق‌های کنفرانس و راهروهای هتل بایریشه‌هوف و حتی کافه‌ها و رستوران‌های کوچه‌های اطراف آن مملو از این سؤالات خواهد بود که سرنوشت جنگ در اوکراین چه خواهد شد؟ آیا ناتو وارد جنگ رودررو با روسیه خواهد شد؟ اگر مسیر گفت‌وگو حتی در فضایی غیررسمی مانند مونیخ بسته شود، پس باب مذاکره چگونه باید باز شود؟

البته در این میان، نمایندگان کشورهایی هم هستند که معتقدند به‌دلیل بحران شکل‌گرفته پیرامون جنگ در اوکراین بسیاری چالش‌های دیگرِ بین‌المللی ازجمله موضوع تغییرات اقلیمی فراموش شده و این موضوع باید بار دیگر یکی از سرفصل‌های مهم هر گردهمایی بین‌المللی باشد.

این موضوع از نگاه برگزارکنندگان کنفرانس امنیتی مونیخ نیز پنهان نمانده و می‌گویند: «اگر به نارضایتی کشورها در آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا در زمینه نظم جهانی، که همیشه هم در خدمت منافع آن‌ها نبوده، نپردازیم، این نیروهای بی‌طرف را به‌عنوان متحدان خود برای حفاظت از اصول کلیدی خود جذب نخواهیم کرد.»

ایران و روسیه؛ غایبان بزرگ

با ادامه اعتراضات در ایران و همچنین تهاجم نظامی روسیه به اوکراین - که حالا نام تهران هم به نوعی به آن گره خورده - قابل پیش‌بینی بود که حضور نمایندگان تهران و مسکو در کنفرانس امنیتی مونیخ با چالش مواجه شود.

بیشتر در این باره:

انتقاد جمهوری اسلامی از آلمان پس از دعوت نشدن به کنفرانس امنیتی مونیخ

آن‌طور که کریستوف هویسگن، رئیس جدید کنفرانس امنیتی مونیخ، در چندین مصاحبه در روزهای اخیر تأکید کرده، او می‌خواهد این کنفرانس نه مکانی برای موعظه بلکه برای گفت‌وگو باشد. از همین رو مقام‌های دولتی ایران و روسیه به مونیخ دعوت نشدند؛ اقدامی که آقای هویسگن درباره آن گفته است:‌ «ایران همواره یک چالش بود چون موجودیت اسرائیل را نفی می‌کرد و با قدم‌برداشتن در مسیر سلاح‌ هسته‌ای حقوق بین‌الملل را نقض می‌کرد. در زمان مذاکرات اتمی، تصمیم سلفِ من این بود که آن‌ها را دعوت کند، اما بعد از نقض حقوق بین‌الملل و حمله وحشیانه سپاه پاسداران و پلیس به مردم خود، ما از ایران دعوت نکردیم».

او همچنین دلیل دعوت‌نکردن از روسیه را جلوگیری از استفاده از کنفرانس امنیتی مونیخ به‌عنوان «تریبونی برای ترویج پروپاگاندا» توصیف کرد.

نام ایران و روسیه در کنار چین در بخش‌های متعددی از گزارش‌ سالانۀ کنفرانس امنیتی مونیخ، که معمولاً در آستانه برگزاری کنفرانس منتشر می‌شود، قابل رؤیت است. نام این سه کشور، به‌عنوان یکی از مسائل جهانی، در کنار کمبود غذا یا قطبی‌شدن فضای سیاسی در فهرست یک نظرسنجی قرار گرفته و مردم در بیش از ۱۰ کشور نظر داده‌اند که تا چه حد ایران را یک تهدید می‌بینند.

این گزارش سالانه وضعیت کنونی برنامه هسته‌ای ایران و مذاکراتِ متوقف‌شده پیرامون آن را هم بررسی کرده و هشدار داده است که «تولید کلاهک اتمی توسط ایران می‌تواند به رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه دامن بزند».

البته نگاهی به کارنامۀ دست‌کم یک دهۀ اخیر کنفرانس میانسالِ مونیخ نشان می‌دهد که اگرچه مقام‌های دولتی ایران و روسیه در آن حضور داشتند، اما این به معنای آن نبود که ترکیب شرکت‌کنندگان و مواضع ابرازشده در این کنفرانس نگاهی بینابینی به این دو کشور داشت.

مثلاً اگر نمایندگان جمهوری اسلامی، که معمولاً وزرای امور خارجه بودند، در کنفرانس امنیتی مونیخ حاضر می‌شدند و از مواضع تهران دفاع می‌کردند، همواره نماینده‌ای از اسرائیل (معمولاً در روز پایانی کنفرانس) به‌شدت به سیاست‌های جمهوری اسلامی می‌تاخت و آن نظام را تهدیدی برای خود و امنیت بین‌الملل می‌خواند.

یا در کنار حضور نمایندگان دیپلماتیک روسیه مانند سرگئی لاوروف در مونیخ، اکثر شرکت‌کنندگان در کنفرانس، چه سیاستمدار و چه ناظران، منتقدان سرسخت سیاست‌های کرملین بودند و در فرصت‌هایی که به دست می‌آوردند، در این‌ باره به‌صراحت صحبت می‌کردند.

مخالفان جمهوری اسلامی، جایگزین حکومتی‌ها

بعد از آن‌که چند هفته پیش مسیح علی‌نژاد و نازنین بنیادی تنهای صدای ایرانیِ‌ حاضر در کنفرانس اقتصادی داووس در سوئیس بودند، مشخص شد که محافل غیررسمیِ این‌چنینی حالا مجبور به انتخاب میان جمهوری اسلامی و مخالفانش شده‌اند.

کریستف هویسگن حالا نه تنها بر خلافِ سلف خود نمایندگان دولت ایران و روسیه را به مونیخ دعوت نکرده که دعوتنامه‌های خود را برای مخالفان این حکومت‌ها فرستاده است.

بیشتر در این باره:

نشست هشت چهره سرشناس مخالف حکومت ایران در واشینگتن

از میان طیف‌های متنوع مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، کنفرانس امنیتی مونیخ میزبان چند تن از اعضای گروه هشت‌نفره‌ای است که در دانشگاه جورج‌تاون در واشینگتن اعلام موجودیت کردند.

همچنان سؤال‌های بسیاری دربارۀ آیندۀ این گروه و برنامه‌های آن وجود دارد،‌ اما تلاش اعضای این گروه این بوده که در این روزها بر اتحاد با یکدیگر تأکید کنند. شاید از همین رو باشد که هرچه به زمان برگزاری کنفرانس نزدیک‌تر شدیم، بر تعداد افرادی که در نشست مربوط به ایران در روز شنبه ۲۹ بهمن شرکت می‌کنند افزوده شد.

تا امروز خبر حضور رضا پهلوی،‌ مسیح علینژاد و نازنین بنیادی تأیید شده و احتمالاً یک نفر دیگر از اعضای گروه هشت‌نفره هم به این نام‌ها در مونیخ اضافه خواهد شد؛ حضوری پرتعداد در قیاس با گاری کاسپاروف و میخائیل خودورکوفسکی، دو تن از مخالفان ولادیمیر پوتین، که به کنفرانس دعوت شده‌اند.

گزارش سالانۀ کنفرانس امنیتی مونیخ در بخشی که به موضوع حقوق بشر اشاره کرده آورده است که «طی بیش از هفت دهه که از تصویب اعلامیۀ جهانی حقوق بشر می‌گذرد، حقوق بشر در بسیاری نقاط جهان نه تنها در وضعیتی وخیم است بلکه حقوق بشر به‌عنوان یک آرمان جهانی هم به چالش کشیده شده است».

در همین راستا این گزارش به اعتراضات مردم ایران که پس از کشته‌شدنِ مهسا امینی در شهریور ۱۴۰۱ شکل گرفت اشاره می‌کند و می‌افزاید اعتراضات در ایران و سایر نقاط جهان (از جمله چین) نشان می‌دهد که حقوق بشر جذابیت خود را هنوز برای مردم از دست نداده است.

بنا به ارزیابی این گزارش، اعتراضات در ایران و چین نشانه‌ای از «پایدارنبودن تلاش بیش از اندازه برای کنترل انسان‌ها»ست.

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

آفتاب - ۲ شهریور ۱۳۹۹
خبر آنلاین - ۵ فروردین ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۶ بهمن ۱۳۹۹