آیا بلشویک‌ها تغییری در ماهیت نهضت جنگل به‌وجود آورده بودند؟

آیا بلشویک‌ها تغییری در ماهیت نهضت جنگل به‌وجود آورده بودند؟
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۸ آذر ۱۴۰۱



خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و ادب: یازدهم آذر ۱۴۰۱ برابر است با صدویکمین سالگرد درگذشت میرزا یونس استادسرایی که در تاریخ معاصر ایران با نام میرزا کوچک خان جنگلی شناخته می‌شود. او از جمله مجاهدان گیلکی مشروطه بود و در فتح تهران نیز شرکت داشت. بعدها به گیلان برگشت و گروهی مجاهد مبارز را برای رهایی گیلان از سیطره روسیه تزاری تشکیل داد و موفق شد ضربات سهمگینی به نیروهای تزاری حاضر در گیلان وارد کند.

انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه و قدرت گرفتن بلشویک‌ها و در نهایت تشکیل نظام شوروی اثرات مهمی در نهضت جنگل گذاشت و چون برخی از اعضای نهضت جنگل از جمله احسان الله خان دوستدار از اعضای حزب کمونیست بودند، میان بلشویک‌ها و نهضت جنگل پیوندی برقرار شد. این پیوند که برخی از مورخان عقیده دارند مورد تأیید میرزا کوچک نبود، منجر به تشکیل جمهوری شورایی گیلان شد. دیری نپایید که اختلاف‌ها میان میرزا و اعضای چپ نهضت بروز کرد.

"خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و ادب: یازدهم آذر ۱۴۰۱ برابر است با صدویکمین سالگرد درگذشت میرزا یونس استادسرایی که در تاریخ معاصر ایران با نام میرزا کوچک خان جنگلی شناخته می‌شود"اختلافی که باعث شد تا انقلابی باسابقه ایرانی یعنی حیدر خان عمواوغلی که از رفقای لنین بود و سابقه درخشانی در انقلاب مشروطه داشت، برای حل اختلاف‌ها به گیلان رفت اما به طرز مشکوکی در جنگل و به دست نیروهای میرزا کشته شد. در نهایت این جنبش به دست نیروهای قزاق به فرماندهی رضا خان میرپنج (رضا شاه بعدی) شکست خورد و میرزا در جنگل به سرما دچار شد و درگذشت. احسان الله خان دوستدار نیز به شوروی گریختند و بعدها توسط استالین تصفیه شد.

درباره نهضت جنگل و تلاش انقلابی میرزا کوچک خان پژوهش‌های بسیاری صورت گرفته و نظرات متفاوت و بعضاً متناقضی درباره ماهیت قیام او ارائه شده است. اسماعیل رائین در فصل مهمی از پژوهش خود درباره حیدرخان عمواوغلی از نهضت جنگل با جملات شورانگیزی ستایش می‌کند و عجیب آنکه همین تاریخنگار رضا خان پهلوی را نیز ستایش کرده است. عمده مورخان پس از انقلاب نیز قیام میرزا و ماهیت اسلامی آن را تأیید کرده‌اند.

اما یکی از نظرات مخالف درباره نهضت جنگل را آیت الله سیدمحمد بحرالعلوم قزوینی در کتاب «تاریخچه میرزا کوچک خان» ارائه داده است.

کتاب تاریخچه میرزا کوچک خان نوشته‌ای است مختصر اما جدید و متفاوت درباره نهضت جنگل و میرزا کوچک خان جنگلی که به نثری ساده و روان، توسط سید محمد بحرالعلوم قزوینی، از فضلای قرن حاضر (۱۲۵۷ – ۱۳۳۲ خورشیدی) به رشته تحریر درآمده است.

مؤلف با ذکر این نکته که از هنگام ورود میرزا کوچک خان به جنگل تا پایان کار او در انزلی، کسما و آبادی‌های اطراف انزلی حضور داشته، بر این اعتقاد است که این تاریخ را بدون دخالت دادن اغراض شخصی و بر اساس شنیده و مشاهدات خود به رشته تحریر درآورده است.

یکی از دلایلی که موجب شده مؤلف نظر مثبتی به میرزا کوچک خان و نهضت جنگل نداشته باشد انتقادی است که به همراهی کمونیست‌ها و بلشویک‌ها با وی داشته که این دیدگاه در بعضی از صفحات کتاب به وضوح منعکس شده است

به طوری که از مطالعه این تاریخچه برمی‌آید، مؤلف نظر مثبتی نسبت به میرزا کوچک خان نداشته که این دیدگاه در جای جای نوشته او منعکس شده است. بدیهی است با توجه به اینکه باب تحقیق و اظهار نظر همواره باز است، چاپ این یادداشت‌ها می‌تواند زمینه ساز تحقیقات بعدی توسط محققان و صاحبنظران درباره صحت نظرات مؤلف آن شده و زوایای پنهان این واقعه تاریخی را بیش از پیش روشن سازد.

مهدی نورمحمدی این تاریخچه را تصحیح و با تعلیقات خود در سال ۱۳۹۶ توسط نشر نامک منتشر کرد. چاپ دوم این کتاب نیز به تازگی منتشر شده است. به مناسبت در پیش بودن سالگرد درگذشت میرزا کوچک خان با نورمحمدی گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌توانید آن را مطالعه کنید:

*

متن نشان می‌دهد که آیت‌الله بحرالعلوم نظر مساعدی نسبت به قیام جنگل نداشته است. او فصل‌های مهمی از کتاب را به بلشویک‌های همراه قیام اختصاص می‌دهد.

"این پیوند که برخی از مورخان عقیده دارند مورد تأیید میرزا کوچک نبود، منجر به تشکیل جمهوری شورایی گیلان شد"آیا دلیل عمده مخالفت او همراهی مارکسیست‌ها و بلشویک‌ها با قیام جنگل است؟

بله یکی از دلایلی که موجب شده مؤلف نظر مثبتی به میرزا کوچک خان و نهضت جنگل نداشته باشد انتقادی است که به همراهی کمونیست‌ها و بلشویک‌ها با وی داشته که این دیدگاه در بعضی از صفحات کتاب به وضوح منعکس شده است. برای مثال، نوشته است: «کوچک خان پیش از ورود بالشویک‌ها، از حیث اخلاق و آثار عقاید اسلامی بسیار خوب بود ولی پس از اختلاط با آن جماعت، مخصوصاً با بعضی از کومونیست‌های ایرانی، قهراً در بسیاری از عناوین وی تغییرات و تبدیلاتی پدید آمد که از شرح آنها صرف نظر نمود.»

و یا در موضعی دیگر نوشته است: «کوچک خان در بدو ورود بالشویک‌ها چنین می‌پنداشت که به همراهی ایشان در قلیل مدتی تمامی کشور ایران را خواهد متصرف گردید و شاهد بر این دعوی، نطق [بندر] پهلویِ وی بود که مذکور گشت، لیکن پس از استیلای بلشویک‌ها بر مازندران، از فرار آنها به حمله مختصر یک عده قزاق دانست کوبیدن بیرق داس و چکش چنان که در نطق پهلوی به اهالی وعده می‌داد به بام شمس العماره تهران بدان سهولت و آسانی که خیال می‌کرد ممکن نیست …»

و دلیل دیگر مخالفت او این است که معتقد است نهضت جنگل - به دلیل پیوستن برخی از اشرار به قوای میرزا کوچک خان - موجب ایجاد قتل و غارت، هرج و مرج، ظلم و ستم و ریخته شدن خون مردم بی گناه گیلان شده است. برای مثال، پس از قتل عام قزاق‌های دولتی توسط خالو قربان و یارانش نوشته است: «مردم رشت از بیم و ترس بالشویک‌ها، زنانه و مردانه، پیاده و سواره، خورد و بزرگ، غنی و فقیر از مایملک خود دست شسته، از دنبال قزاق‌ها افتان و خیزان روانه شدند و این در لیله یازدهم ذی حجه بود و شرح احوال آن بیچارگان به تحریر نیاید. همین قدر بس که یکی از دوستان مؤلف از تجار زنجانی مقیم زیتون رودبار نقل کرد که بعد از عبور فراریان، شماره اطفالی که تقریباً در مسافت چهار فرسخ از آنها در جاده و کنار آن به جای مانده بود و ما به جمع آنها پرداختیم، به سی و سه طفل دوساله و سه ساله و کمتر بالغ آمد که زن‌ها در شب تار از دوش و به آغوش کشیدن آن بی گناهان عاجز شده و هر یک را در پناه درختی یا سنگی به جای نهاده و قدری نان یا چلاو خشک هم نزد اغلب گذارده و رفته بودند.»

مؤلف تحت تأثیر همین عقیده است که در ذکر وقایع کشته شدن میرزا کوچک خان نوشته است: «هنگام کیفر خون‌های ناحق و روز تلافی ستم‌های گیلانی‌های مظلوم در رسیده، کوچک خان بیچاره شغال وار از این سوراخ به آن سوراخ جنگل گریخت…»

*نویسنده نوشته است که میرزا استفاده مالی هنگفتی از روس‌ها کرد، اما مدارک معتبری ارائه نمی‌دهد.

نویسنده مدعی است که در تمامی نوشته خود، جمله‌ای را بدون تحقیق کامل و یا آلوده به غرض رقم نزده و در تمام وقایع، از هنگام ورود میرزا کوچک خان به جنگل تا پایان کار او در کسما به شخصه حضور داشته و بیشتر آنچه نگاشته است، حاصل دیده‌ها و شنیده‌های خود بوده است.

بر همین اساس، ذکر این توضیح ضروری است که چاپ این یادداشت‌ها به معنی تأیید تمامی نظرها و اظهارات مؤلف توسط من نیست، من خود را در جایگاه یک پژوهشگر نهضت جنگل نمی‌داند که در این خصوص اظهار نظر کند و تنها به منظور رعایت اصل امانتداری و سودمند واقع شدن این یادداشت‌ها برای پژوهشگران، به احیای این متن تاریخی اقدام کرده است. بدیهی است با توجه به اینکه باب تحقیق و اظهار نظر همواره باز است، چاپ این تاریخچه می‌تواند زمینه‌ساز تحقیقات بعدی توسط محققان و صاحب‌نظران نهضت جنگل در خصوص صحت نظرات مؤلفِ آن شود.

*

در متن اشاره شده که محلی‌های گیلان در قیام سختی‌های بسیاری دیدند و از نیروهای میرزا ضربه خوردند.

دلایل این امر چیست؟

بسیاری از مردم گیلان که از کمونیست‌ها و روس‌ها و تسلط آنها بر منطقه هراس داشتند، همراهی‌های فراوانی با نیروهای دولتی به عمل آوردند و به همین دلیل نیز پس از اینکه بلشویک‌ها رشت را متصرف شدند، غارت فراوانی در این شهر رخ داد و به طوری که مؤلف نوشته است اموال بسیاری از اعیان و تجار توسط غارتگران به روسیه حمل شد و مردم گیلان صدمات فراوانی را متحمل شدند.

*

نویسنده تبار پدری و نی‌ای مادری میرزا را با استفاده از چه منابعی ذکر کرده است؟

یکی از نکات مهم و در خور تأمل نوشته بحرالعلوم این است که با توجه به اینکه از اهالی قزوین بوده و در هنگام قیام جنگل نیز چند سال نیز در گیلان سکونت داشته، اطلاعات مهم و منحصر به فردی درباره پدر، مادر و تبار میرزا کوچک خان به دست می‌دهد که تا پیش از این، در این خصوص اطلاعات واضح و روشنی وجود نداشته است.

بر مبنای نوشته سید محمد بحرالعلوم، مادر میرزا کوچک خان از اهالی فومن بوده و تبار وی نیز از طرف پدر به ایل رشوندِ رودبار الموت قزوین می‌رسد. لازم به ذکر است که امروزه درستی این مطالب با چاپ خاطرات میرزا حسین خیاط و عین السلطنه به تأیید و اثبات رسیده است.

بسیاری از مردم گیلان که از کمونیست‌ها و روس‌ها و تسلط آنها بر منطقه هراس داشتند، همراهی‌های فراوانی با نیروهای دولتی به عمل آوردند و به همین دلیل نیز پس از اینکه بلشویک‌ها رشت را متصرف شدند، غارت فراوانی در این شهر رخ داد

میرزا حسین خیاط در این خصوص نوشته است: «در تاریخ چهارم ربیع الثانی سال ۱۳۴۰ ق خبر رسید که میرزا کوچک خان هنگام تصادم با قوای مهاجم دولت ایران، در کوه‌های ییلاق بین ماسال و خلخال از زحمت سرما دار فانی را وداع گفت و سر او را خلخالی‌ها از بدن جدا کرده و به تهران می‌برند و پس از تحقیق معلوم شد که جسدش را در قریه خانقاه خلخال مدفون ساخته‌اند. بلی عاقبت کوزه در راه آب خواهد شکست. میرزا کوچک خان اسمش میرزا یونس، پسر میرزا بزرگ از طایفه رشوند، از اهالی بلوک رودبار قزوین است. تولدش در سال ۱۲۹۸ در محله اوستاسرای رشت، وفاتش در سال ۱۳۴۰ ق واقع شد.» (من و آزادی، خاطرات میرزا حسین خیاط از دوستان عارف قزوینی و میرزا کوچک خان جنگلی، به کوشش: مهدی نورمحمدی، انتشارات سخن، ۱۳۸۸، ص ۱۲۱.)

عین السلطنه برادرزاده ناتنی ناصرالدین شاه در یادداشت‌های جمادی‌الثانی ۱۳۳۶ قمری می‌نویسد: «در رودبار که رفتم، گفتند میرزا کوچک‌خان اصلاً رشوند است.

"در نهایت این جنبش به دست نیروهای قزاق به فرماندهی رضا خان میرپنج (رضا شاه بعدی) شکست خورد و میرزا در جنگل به سرما دچار شد و درگذشت"از رشوندهای رودبار که سابقاً جمعی از آنها به رشت رفته، توطن اختیار کردند؛ لیکن خودش مایل نیست به این سمت معرفی شود. این مسئله را هم سالار سعید از رشوندهای رشت کشف نموده بود.»» (روزنامه خاطرات عین‌السلطنه، به کوشش: مسعود سالور – ایرج افشار، ج ۷، انتشارات اساطیر، ص ۵۱۴۷.)

*

نقش خود نویسنده در قیام جنگل چه بوده است؟

مؤلف با توجه به اینکه از مخالفین میرزا کوچک خان و نهضت جنگل بوده، در هنگام تسلط بلشویک‌ها بر رشت و انزلی دچار صدمات فراوانی می‌شود و حتی مجبور می‌شود مدتی خانه خود را نیز ترک گوید. به طوری که مؤلف نوشته است در مدت تسلط بلشویک‌ها در رشت، ابراهیم امینی پسر حاج محمدعلی آقای امینی قزوینی (از رجال بسیار متمول ایران) که به سمت ریاست کل مالیه نهضت جنگل رسیده بود، قصد داشته است وی را به منصب قضاوت عدلیه منصوب کند که مؤلف از زیر این بار شانه خالی کرده و آن را نپذیرفته است.

*درباره تبار پدری و مادری مؤلف نیز توضیحاتی را برای خوانندگان این گفت‌وگو بیان کنید.

نسب مؤلف از جانب پدر به میرمحمد زمان طالقانی (از معاصرین علامه مجلسی) و از طرف مادر به حاج ملأ صالح برغانی مجتهد مشهور عصر فتحعلیشاه قاجار و بانی مدرسه صالحیه قزوین می‌رسد. وی پسرعموی فیلسوف نامدار معاصر حاج سید ابوالحسن رفیعی و خواهرزاده طاهره قره‌العین معروف است. مادر وی به نام رباب برغانی خواهر ناتنی طاهره قره‌العین بوده است

.

منابع خبر

اخبار مرتبط

کلمه - ۹ شهریور ۱۳۹۹
خبر آنلاین - ۱۸ مرداد ۱۴۰۱
خبرگزاری دانشجو - ۱۶ آبان ۱۴۰۰
خبرگزاری مهر - ۱۵ خرداد ۱۳۹۹