قسمت هشتاد و دو صداقت سیز
سریال صداقت سیز قسمت هشتاد و دو 82Sedaghatsiz Serial Part ۸۲
گونول برای اینکه آسیه را حرص بدهد میگوید آن حادثه باعث شد رابطۀ درین و ولکان خوب شود و ولکان دوباره عاشق درین شود. آسیه با خونسردی به خاطر این قضیه ابراز خوشحالی میکند و بعد پیش میرود.
یکی از دوستان دمیر که در استانبول همکلاسی علیست یک کلیپ برای دمیر میفرستد. دمیر با دیدن کلیپ شوکه میشود و به گوشهای میرود. سِلِن متوجه میشود و پیش دمیر میرود و با اصرار گوشی را از او میگیرد تا بفهمد تا چه چیزی او را به هم ریخته است.
" سریال صداقت سیز قسمت هشتاد و دو 82Sedaghatsiz Serial Part ۸۲ گونول برای اینکه آسیه را حرص بدهد میگوید آن حادثه باعث شد رابطۀ درین و ولکان خوب شود و ولکان دوباره عاشق درین شود"سِلِن گوشی دمیر را با اصرار میگیرد و ویدیو را میبیند. او هم به شدت شوکه میشود.
ولکان پیش علی و آسیه میرود. علی که ولکان را مسبب مشکلات زندگیشان میداند با او قهر است و با هم میانۀ خوبی ندارند. برای همین به آیسه میگوید پیش بچهها میرود.
دمیر تصمیم میگیرد در مورد کلیپ که مربوط به علیست به او بگوید. او کلیپ را به علی نشان میدهد. علی با دیدن فیلم شوکه میشود و بالا میآورد. او با عصبانیت میخواهد برود. سِلِن به علی میگوید باید موضوع را آسیه بگوید.
"سِلِن متوجه میشود و پیش دمیر میرود و با اصرار گوشی را از او میگیرد تا بفهمد تا چه چیزی او را به هم ریخته است"علی قبول نمیکند و میگوید او باید از مادرش محافظت کند تا او آسیبی نبیند. سپس میگوید از استانبول متنفر است و مادرش آنجا را دوست دارد و چون آسیه آنجا را دوست دارد همین برای علی کافیست. نیل میرسد و حرفهای علی را میشنود. علی از آنجا میرود. نیل از سِلِن سؤال میکند که چه شده و سِلِن میگوید آنها جروبحث کردهاند و علت را نمیگوید.
شب بعد از اینکه مراسم عروسی تمام میشود آسیه و نیل و علی به خانۀ دریا میروند. علی پَکَر است و وقتی آسیه علت را میپرسد علی چیزی نمیگوید. ولکان به رستوران جدید سرجون میرود. سرجون و نیل از هم جدا شدهاند و نیل بههمراه آسیه برای زندگی به استانبول رفته است. ولکان به سرجون میگوید نیل به همراه آسیه در خانۀ دریا میماند.
"علی که ولکان را مسبب مشکلات زندگیشان میداند با او قهر است و با هم میانۀ خوبی ندارند"سرجون تظاهر میکند که برایش اهمیتی ندارد. او بعد با طعنه به ولکان میگوید که خیال میکرد آسیه به او برمیگردد. ولکان یادآوری میکند آسیه بهخاطر کار درین نزدیک بود بمیرد و مسبب این اتفاق خودش بوده، با اینحال آسیه هرگز به او چیزی نگفته و این نشان میدهد آسیه کمکم او را خواهد بخشید.
سرجون یادآوری میکند که او زن دارد و زنش نمیتواند راه برود و از طرفی ولکان نقشه دارد که پنهانی خانهشان را بفروشد. ولکان میگوید او خودش برای وضعیت درین ناراحت است و تلاش میکند که او خوب شود.
پول خانه هم سهم او از زندگی در این چند سال و کار در شرکت هالوک است و میگوید تا بحال هیچ پولی به دستش نیامده و بعد از طلاق پولی نخواهد داشت. برای همین هم پول این خانه حق اوست.
ولکان قصد دارد بعد از اینکه پاهای درین خوب شد از او جدا شود. او با یک شرکت در استانبول مصاحبه کرده و منتظر نتیجۀ آن است تا بتواند بعد از طلاق به استانبول پیش آسیه برود. خانه دریا نیل به آسیه میگوید در مراسم شنیده که علی گفته از استانبول متنفر است و فقط بهخاطر آسیه آنجا را تحمل میکند.
"سپس میگوید از استانبول متنفر است و مادرش آنجا را دوست دارد و چون آسیه آنجا را دوست دارد همین برای علی کافیست"فکر آسیه به خاطر این مسأله آشفته میشود.
ولکان در خانه به حمام میرود. آسیه با او تماس میگیرد. درین گوشی ولکان را میبیند و تماس او را رد میکند و به ولکان چیزی نمیگوید. وقتی ولکان بیرون میآید درین در مورد عروسی از او سؤال میکند.
ولکان میگوید اگر کنجکاو بود میتوانست خودش به آنجا بیاید. درین میگوید نمیخواهد با این وضعیت از خانه بیرون برود و باعث شرمندگی ولکان شود. ولکان درین را بغل میکند و میگوید او هرگز باعث خجالتش نمیشود.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران