آیا امر وحشی تمام شده است؟ − معرفی کتاب

آیا امر وحشی تمام شده است؟ − معرفی کتاب
رادیو زمانه
رادیو زمانه - ۲۱ فروردین ۱۴۰۱

امروزه انسان‌ها اغلب دور و جدا از حیات وحش می‌زیند. به‌طورکلی گویی هرچه تاریخ بشر پیش‌تر رفته نسل بشر خود را از وحش و چیزهای وحشی دورتر کرده و مأمنی دور از امر وحشی برای خود ساخته است. اما منظور از امر وحشی در اینجا صرفاً جانوران غیراهلی و حیات وحش نیست بلکه آن ویژگی یا خصلتی که چنان موجوداتی را وحشی می‌کند مورد نظر است. امر وحشی امری ست مهارناشدنی که دست‌آموز و اهلی نمی‌شود. جهان وحش جهانی ست مهارناپذیر و پیش‌بینی‌ناپذیر.

"به‌طورکلی گویی هرچه تاریخ بشر پیش‌تر رفته نسل بشر خود را از وحش و چیزهای وحشی دورتر کرده و مأمنی دور از امر وحشی برای خود ساخته است"اما انسان‌ها به نیروی علم و دانش و فناوری کوشیده‌اند دنیایی برای خود بسازند که از امر وحشی دور باشد یعنی پیش‌بینی‌پذیر و قابل کنترل باشد.

کتابی درباره تاریخِ جدا شدن و دور شدنِ انسان از امر وحشیِ

Paul Wapner: Is Wildness Over? Pllity ۲۰۲۰

این معنای گسترده‌ از امر وحشی است که در کتابِ آیا امر وحشی تمام شده است؟  دست‌مایه‌ای شده برای بحثی خواندنی و آموزنده درباره‌ی ارتباط میان انسان و وحش. در این کتاب که به‌تازگی در نشرِ پالتی منتشر شده نویسنده تاریخِ جدا شدن و دور شدنِ انسان از امر وحشیِ مهارناپذیر و پیش‌بینی‌ناپذیر را با خواننده در میان می‌گذارد. اما مدعای نویسنده این است که امر وحشی، امر پیش‌بینی‌ناپذیر، که از زندگی بیرون رفته بود از راهی دیگر و در شکلی دیگر — در واقع در بسی شکل‌های گوناگون — به زندگیِ انسان بازگشته است. بحران‌های زیست‌محیطی — برای نمونه، تغییر اقلیم و از بین رفتن تنوع زیستی — که گویا دیگر مهارناپذیر است در نظر نویسنده گونه‌ای بازگشتِ امر وحشی به زندگی بشر است. همچنین جنگ هسته‌ای، چشم‌اندازی تیره که اکنون دیگر همواره پیشاروی بشر خواهد بود، در نظر نویسنده گونه‌ای دیگر از بازگشتِ امر وحشی به زندگی انسان‌ها ست.

بدین‌سان نویسنده در این کتاب استدلال می‌کند که امر وحشی هرگز به پایان نرسیده است؛ امر وحشی گرچه تا اندازه‌ای از زندگیِ پیرامونیِ انسان‌ها رخت بربسته اما در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر، یعنی در مقیاس جهانی، به زندگیِ انسان‌ها باز آمده است.

برای مقابله با مسائل زیست‌محیطی ازجمله مهم‌ترین راه‌حل‌هایی که بسیاری از کارشناسان پیشنهاد می‌کنند مهندسیِ آب‌وهوا و انقراض‌زدایی است.

مهندسی آب‌وهوا عبارت است از دخالتِ آگاهانه‌ی انسان در سامانه‌ی اقلیم در مقیاس بزرگ که این کار برای مقابله با گرمایش جهانی انجام می‌شود. انقراض‌زدایی هم به رویه‌هایی برای ایجاد گونه‌هایی که منقرض شده‌اند گفته می‌شود. چنین راه‌حل‌هایی در حقیقت به این معناست که طبیعت و اقلیم را باز بیش‌تر مهار کنیم و در کنترلِ انسان درآوریم. از همین رو در این کتاب نویسنده این راه‌حل‌ها را رد می‌کند چراکه در نظر او اساساً همین جدا شدن از امر وحشی و خواستِ مهار زدن و کنترل کردن است که مسائل زیست‌محیطی را باعث شده است.

نویسنده در عوض پیشنهاد می‌کند که امر وحشی را به زندگیِ انسان باز گردانیم. بازگرداندنِ امر وحشی به زندگی به این معنا ست که نخواهیم آسوده و بی‌دردسر و مطمئن زندگی کنیم بلکه بگذاریم نامعلومی و عدم اطمینان باز به زندگی‌مان راه یابد.

"اما منظور از امر وحشی در اینجا صرفاً جانوران غیراهلی و حیات وحش نیست بلکه آن ویژگی یا خصلتی که چنان موجوداتی را وحشی می‌کند مورد نظر است"یعنی در واقع دست از خواستِ کنترل و مهار بشوییم و به امر وحشی تن در دهیم. نویسنده معتقد است بازگرداندنِ امر وحشی به زندگی به بازنگریِ اخلاقی نیز نیاز دارد. او در یک بخش بایسته‌های اخلاقی برای این کار را نشان می‌دهد.

این کتاب به اذعان نویسنده برای مخاطب عام نوشته شده است. برای همین است که کتاب زبانی آسان‌فهم و خوش‌خوان دارد و اصطلاحات تخصصی بسیار کم در آن دیده می‌شود. برای پژوهشگران و متخصصان اما نویسنده در پایان کتاب بخشی را اختصاص داده به معرفی منابعی برای مطالعه‌ی بیش‌تر.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

“آلدو لئوپولد در آغازِ کتابش «سال‌نامه‌ی یک شهرستان شنی»‌، که اثری مانا در زمینه‌ی محیط زیست است، دو دسته از آدم‌ها را از هم سوا می‌کند:‌ «کسانی که می‌توانند بدون امر وحشی زندگی کنند، و کسانی که نمی‌توانند».

او خودش را در زمره‌ی دومین گروه می‌داند.

برای بسیاری از انسان‌ها امر وحشی و حیات وحش چیزی است که وقتی به جنگل‌ می‌رویم تجربه می‌کنیم، یا وقتی از کوهی بالا می‌رویم یا وقتی کویری را کاوش می‌کنیم. از این نظرگاه امر وحشی اشاره دارد به خویِ صعب و سنگینِ جهانی فراتر-از-انسان. در جنگل‌ها رخدادها برای خودشان و به‌خودی‌خود روی می‌دهند — در شیوه‌ای بی‌اعتنا به طرح و برنامه‌های انسانی و معمولاً مقاوم در برابرِ آن. چیزهای وحشی (wild)، چنان‌که از ریشه‌شناسیِ این واژه می‌شود فهمید، خودسر و سرکش و مهارناپذیر هستند. چیزهای وحشی بر طبقِ پویایش یا دینامیکی که ویژه‌ی خودشان است عمل می‌کنند.

"اما انسان‌ها به نیروی علم و دانش و فناوری کوشیده‌اند دنیایی برای خود بسازند که از امر وحشی دور باشد یعنی پیش‌بینی‌پذیر و قابل کنترل باشد"در نظر لئوپولد و دیگرانی که هوادارِ پاسداری از طبیعت هستند، مواجهه با چیزهایی که نمی‌خواهند در مهارِ انسان‌ها باشند به ما حسِ شادی و شعف می‌دهد و زندگی را پرشورتر و سرزنده‌تر می‌گرداند. این کار در نظر بسی دیگر اما آزاردهنده و خطرآمیز است.

امر وحشی اما فقط جنگل‌ها و رودخانه‌ها نیست. امر وحشی حتا خود را در کاروبارِ انسان‌ها هم نمودار می‌کند. برای مثال، پیش‌بینی‌ناپذیریِ جنگ‌ها، پیچیدگی‌ها در فناوری‌های پیشرفته که آدم را گیج می‌کند، و بی‌نظمی در شلوغی‌های بزرگ نیز، همچون امر وحشی، نامطمئن و تند و سرکش و خطرآمیز هستند. در این معنا امر وحشی با آن دمدمی بودن و بی‌هنجار بودنی سروکار دارد که مشخصه‌ی جهانی است که دیگران هم در آن حضور دارند.

امر وحشی دینامیک یا پویایشی است که در جامعه پدیدار می‌شود و به‌طور مستقل عمل می‌کند. امر وحشی حالتی ذهنی است وقتی که شخص مهار از کف می‌دهد یا در مهارِ اوضاع ناتوان است. شاید برخی این پیش‌بینی‌ناپذیری در زیست جمعی را دوست داشته باشند درست همان‌طور که امر وحشی در جنگل‌ها را دوست دارند. اما اکثر مردمان از آن گریزان هستند و حاضرند هرکاری بکنند تا از آن بپرهیزند.

امروزه سرانجام دشمنانِ امر وحشی پیروز شده‌اند. آنان رؤیای رهایی از چیزهای وحشی را محقق کرده‌اند.

"در این کتاب که به‌تازگی در نشرِ پالتی منتشر شده نویسنده تاریخِ جدا شدن و دور شدنِ انسان از امر وحشیِ مهارناپذیر و پیش‌بینی‌ناپذیر را با خواننده در میان می‌گذارد"این را بیش از همه در میان دارایان و متمولان می‌شود دید. امروزه فرادستان به دور از امور وحشی در خانه‌هایی امن می‌زیند؛ با خودروها یا هواپیماهای امن سفر می‌کنند و بدین شیوه خود را از هر مزاحمتی دور نگاه می‌دارند؛ و بی‌شمار وسایل را به کار می‌گیرند تا جهان پیرامون‌شان را کنترل کنند … آنان اکثراً در فروشگاه‌ها خرید می‌کنند، با یک دوشاخه به انرژی وصل می‌شوند، آبِ تصفیه‌شده می‌نوشند، و در آبریزِ دستشویی فضولات را به دور می‌ریزند. آب‌وهوا را بر روی تلفن‌های همراه می‌بینند، جای خود را از طریقِ جی‌پی‌اس پیدا می‌کنند، و با زدنِ یک دکمه محیط را گرم‌تر یا روشن‌تر می‌گردانند. بسیاری در نظام‌های باثبات می‌زیند، نظام‌هایی که قانون‌مند هستند یا در حدی قدرت‌مدار هستند که امنیت را فراهم کنند. ویژه‌خواران و امتیازداران گواهی‌نامه‌ی رانندگی دارند، بیمه‌ی درمانی دارند، دارایی‌هایشان در مقابلِ دستبرد محافظت می‌شود، آموزش می‌بینند، و از خدمات اینترنت برخوردار هستند.

راستش امروزه بسیاری از مردم بر پیرامون‌شان بیش از حدِ معمول کنترل دارند و زندگی را در نبودِ امر وحشی امن‌تر و خوشایندتر می‌دانند. البته بی‌شک هنوز فراز و نشیب‌هایی در زندگی دارند و چیزهای پیش‌بینی‌ناپذیر هنوز برایشان پیش می‌آید. پناهگاهی که ساخته‌اند نفوذناپذیر نیست. اما هرچه کم‌تر و محدودتر مزاحمت و خطر را تجربه می‌کنند. امر وحشی را یکسره از خانه‌ها و مشغولیت‌ها و امور روزمره بیرون نگاه داشته‌اند.

"اما مدعای نویسنده این است که امر وحشی، امر پیش‌بینی‌ناپذیر، که از زندگی بیرون رفته بود از راهی دیگر و در شکلی دیگر — در واقع در بسی شکل‌های گوناگون — به زندگیِ انسان بازگشته است"امر وحشی را از دیده دور نگاه داشته‌اند. برای آنها امر وحشی دیگر تمام شده است.”

منابع خبر

اخبار مرتبط

باشگاه خبرنگاران - ۷ اسفند ۱۳۹۹
تابناک - ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
کلمه - ۴ شهریور ۱۳۹۹
خبر آنلاین - ۱۵ اسفند ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۲۳ اسفند ۱۴۰۰
خبر آنلاین - ۷ فروردین ۱۴۰۱
رادیو زمانه - ۱ شهریور ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۱۸ فروردین ۱۴۰۰
رادیو زمانه - ۷ تیر ۱۳۹۹