قدرت خدا در نهج البلاغه
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از اهل البیت؛ ادله ای که بر وجود خدا اقامه می شود مثل برهان حدوث و نظم و عنایت بر قدرت خدا نیز دلالت دارند و خلق آسمان و زمین و تمام مخلوقات از کوچک و بزرگ با نظامات دقیقی که در آنها برقرار است و با تناسبی که دارند همه و هر یک دلیلی بر قدرت بی پایان او می باشند.
در این بحث سخن از تفصیلات قدرت الهی و وسعت نامتناهی آن برای توجه به عظمت آفریدگار توانا و حصول صفت شریف خشیت [ از محقق طوسی- قدس سره- در تفسیر آیه ی کریمه: ''انما یخشی الله من عباده العلماء'' نقل شده است که: خشیت حالتی است که برای علما و دانشمندان در هنگام درک عظمت و جلال الهی حاصل می شود. ] هر چه بیشتر شود بجا و مناسب و بلکه لازم است و تفکر در آثار قدرت حق در آسمان، زمین، کوه، دشت، دریا، صحرا، انسان، حیوان، جماد، نبات، باد، باران، حجم ستارگان، شموس، کهکشانها، حرکات و مدارات و ارتباطات آنها با یکدیگر و با زمین و پرورش و تربیت موجودات زمینی، انسان را در برابر کردگار حکیم توانا خاضع و از تکبر و نخوت و خودبینی و غرور خالص می سازد. خوشا حال متفکران و خوشا زندگی اندیشمندان.
در قرآن مجید آیاتی که دلالت بر قدرت عظیم و بی نهایت خدا دارد بسیار است آیاتی که دلالت بر افعال خدا و خلق و آفرینش خلایق و صفات ثبوتیه مثل ممیت و محیی، رازق و فاطر و خالق دارد، همه توانایی او را تذکر می دهند خداست که آسمان و زمین را از سقوط و زوال و خروج از مدارات در حال سریعترین حرکات مستمر و غیر منقطع نگه می دارد. ''ان الله یمسک السموات و الارض ان تزولا''. [ سوره ی فاطر، آیه ی ۴۱.
"] یعنی: خلقها را به قدرت خود آفرید''.در خطبه ۱۸۵ می فرماید: ''و لو فکروا فی عظیم القدره و جسیم النعمه لرجعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق''"]
آری آن خداست که این زمین پهناور را با کوهها و دریاها و اقیانوسهایش و با همه جنبندگانی که در آن زندگی می کنند به دور خورشید در مدار معین و با نظم معین گردش می دهد و آن را از افتادن و تصادم نگاه می دارد و خورشیدی را که می گویند یک میلیون و سیصد هزار برابر زمین است در فضا بدون ستون نگاه داشته است.
خداست که از جمله هزارها و میلیونها و میلیاردها آثار قدرتش چند ستاره ریز معروف به هفت برادران است اندازه یکی از آنها را که به سختی رویت می شود علمای هیئت و کیهان شناسان دو هزار و پانصد برابر خورشید معین کرده اند. [ بنابراین، این ستاره دو هزار و هفتصد و پنجاه میلیون برابر زمین است. ] خلاصه آثار قدرت خدا در تمام موجودات ظاهر است و این همه نیروهای عجیب و غریب و قدرتهایی که در کاینات نهفته است همه برهان قدرت او هستند و همه به زبان حال با قرآن همصدا هستند که: ''ان الله علی کل شی ء قدیر'' [ سوره ی بقره، آیه ی ۲۰. ] علاوه بر آنکه در وجود هر انسان میلیاردها دلایل قدرت خدا آشکار است قدرت انسان و توانایی او از ادله محکم قدرت خالق است زیرا بدیهی است که مخلوق و قادر است و خودش مالک خود نیست و خودش به خودش قدرت نداده است چنانکه خودش به خودش گوش، جسم، دست، پا، معده، قلب، مغز و کبد نداده است پس این قدرت به او داده شده است و این توانایی را از کسی که غیر از خالق و آفریننده او نیست گرفته و بخشش و اعطای اوست. آیا ممکن است بخشنده قدرت و توانایی دهنده، خود قادر و توانا نباشد.
هرگز چنین امر محالی اتفاق نیفتاده و نمی افتد.
در نهج البلاغه قدرت الهی و عظمت آن مکرر بیان شده است هم در ضمن خطبه هایی که اوصاف جلال و جمال و نعوت کمالیه در آن مذکور است و هم در خطبه ها و بیاناتی که از افعال الهی سخن فرموده است و هم در مواردی که نعمتهای خدا را برشمرده و در ضمن مواعظ و نصایح و بیان عنایات الهی قدرت خدا را یاد کرده و عظمت آن را تذکر داده است مصادیق و متعلقات و مظاهر قدرت حق را بطور تفصیل نشان داده است و علاوه در خطبه هایی هم مستقیما و صریحا صفت قدرت مذکور شده است از جمله در خطبه اولی می فرماید: ''فطر الخلائق بقدرته، [ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۱ ص ۲۲. ] یعنی: خلقها را به قدرت خود آفرید''.
در خطبه ۱۸۵ می فرماید: ''و لو فکروا فی عظیم القدره و جسیم النعمه لرجعوا الی الطریق و خافوا عذاب الحریق''. [ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۲۲۷، ص ۷۳۶. ]
یعنی: ''اگر بیندیشند در عظمت توانایی و بزرگی نعمت خدا هر آینه به راه باز گردند و از عذاب خدا بیم کنند''.
و در خطبه ۹۱ می فرماید: ''هو القادر الذی اذا ارتمت الاوهام لتدرک منقطع قدرته و حاول الفکر المبرا من خطرات الوساوس ان یقع علیه فی عمیقات غیوب ملکوته و تولهت القلوب الیه لتجری فی کیفیه صفاته و غمضت مداخل العقول فی حیث لا تبلغه الصفات لتناول علم ذاته ردعها و هی تجوب مهاوی سدف الغیوب متخلصه الیه سبحانه فرجعت اذ جبهت معترفه بانه لا ینال بجور الاعتساف کنه معرفته و لا تخطر ببال اولی الرویات خاطره من تقدیر جلال عزته''. [ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۹۰، ص ۲۳۴.
"]یعنی: ''استشهاد کننده ام به حدوث و پیدایش اشیا بر ازلیت او "و اینکه مسبوق به عدم نیست" و به داغ و نشانه عجزی که بر اشیا زده "استشهاد می کنم" به قدرت و توانایی او''"] یعنی: ''اوست توانایی که هرگاه تمام و همها بهم پیوندند و همکاری کنند برای آنکه پایان قدرت او را درک نمایند و اندیشه پاک از وسوسه ها بخواهد که به غیبهای عمیق ملکوت او برسد و دلها واله و شیفته شوند برای اینکه در چگونگی صفات او به جریان افتند و غامض و پنهان شود محل دخول عقلها به حدی که توصیف ناپذیر باشد در رسیدن به علم او، یعنی بسیار دقیق شود به آن نمی رسند و ردع می کند و باز می دارد، آن عقلها و وهمها و فکرها را از آنچه در پی آن باشند از درک پایان قدرت و اسرار عمیق سلطنت و چگونگی صفات و کنه ذات او و آنها "اوهام و عقول افکار" در حالی که طی می کنند دره های تاریک غیبها را برای تخلص و بیرون شدن از آنها به سوی خداوند سبحان پس برگردند زمانی که منع شدند "یعنی به ناتوانی خود از این ادراک پی می برند" در حالی که اعتراف کننده اند که به شدت جولان، کنه معرفت او درک نمی شود و به دل صاحبان فکرها خاطره ای از اندازه بزرگی عزت خطور نمی کند''.
و در خطبه ۱۰۹ می فرماید: ''سبحانک ما اعظم ما نری من خلقک و ما اصغر کل عظیمه فی جنب قدرتک و ما اهول ما نری من ملکوتک و ما احقر ذلک فیما غاب عنا من سلطانک''. [ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۱۰۸، ص ۳۲۷. ]
یعنی: ''تو را تسبیح می گویم چه بزرگ است آنچه را می بینم از آفرینش تو و چه کوچک است هر بزرگی در جنب قدرت تو و چه هولناک است آنچه را می بینم از ملکوت و پادشاهی تو و چه حقیر است این در جنب آنچه از ما پنهان است از سلطنت تو''.
و در خطبه ۱۶۵ می فرماید: ''و قام من شواهد البینات علی لطیف صنعته و عظیم قدرته! ما انقادت له العقول معترفه به و مسلمه له''. [ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۱۶۴، ص ۵۳۰. ]
یعنی: ''پس بر پا داشت از گواههای آشکار بر لطف صنعت و بزرگی قدرت خود آنچه را که عقلها برای او فرمانبر گردیده و در حالی که معترف به او و تسلیم فرمان او هستند''.
و در خطبه ۱۸۵ می فرماید: ''مستشهد بحدوث الاشیاء علی ازلیته و بما وسمها به من العجز علی قدرته''.
[ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۲۲۷، ص ۷۳۳. ]
یعنی: ''استشهاد کننده ام به حدوث و پیدایش اشیا بر ازلیت او "و اینکه مسبوق به عدم نیست" و به داغ و نشانه عجزی که بر اشیا زده "استشهاد می کنم" به قدرت و توانایی او''. و در خطبه ۱۸۳ می فرماید: ''خلق الخلائق بقدرته و استعبد الارباب بعزته''. [ نهج البلاغه ی فیض الاسلام، خطبه ی ۱۸۲، ص ۶۰۰. ]
یعنی: ''خلق فرمود خلایق را به قدرت خود و بنده ی خود قرار داد بزرگان و قدرتمندان را به عزت خود''.
و در موارد دیگر که بیش از این نیاز به استشهاد نداریم و مشتاقان را به مطالعه خطبه های طولانی امام- علیه السلام- در الهیات که بیشتر آنها راجع به صفت قدرت و عظمت آن و افعال الهی از احداث و ایجاد و انشا و ابداع و اعطا و احیا و اماته و خلق و رزق می باشد حواله می دهیم.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران