ایرانگراها، ویژگی‌هایشان و تکلیف ما با آنها - قسمت یازدهم: جمع‌بندی، اکبر معارفی - Gooya News

گویا - ۱۵ آبان ۱۴۰۲

شاید یکی از مهمترین ویژگی‌های تمدن ایرانی دوام و بقای آن به رغم آسیب‌های دهشتناکی است که در درازای بیش از ۲۳۰۰ سال بر پیکر آن وارد شده است. حمله اسکندر، رومی‌ها، اعراب، مغول، تاتار هر کدام به تنهایی کافی بودند یک تمدن را برای همیشه از صحنه تاریخ محو کند. تمدن آشور با یک حمله دفاعی مادها محو شد. تمدن مصر که قدیمی تر از تمدن ایران بود با حمله یونانی‌ها بعد رومی‌ها و در نهایت اعراب برای همیشه محو شد و تنها میراث باقی مانده از آن آثار باستانی است که بیش از مصری‌ها مورد ستایش اروپایی‌ها است. ولی تمدن ایرانی افتان و خیزان هنوز به بقای خود ادامه داده و در چند دهه گذشته به دلیل تهدیدهای داخلی جانی تازه گرفته و در تلاش احیاء هویت ویژه و اصیل خود است.

"شاید یکی از مهمترین ویژگی‌های تمدن ایرانی دوام و بقای آن به رغم آسیب‌های دهشتناکی است که در درازای بیش از ۲۳۰۰ سال بر پیکر آن وارد شده است"امروز جوان ایرانی بیش از هر دوره‌ای در تاریخ معاصر به هویت ایرانی خود می‌بالد و تلاش می‌کند خود را با هویت ایران باستان بازتعریف کند. این توجه به هویت ایرانی مهمترین عامل در تداوم تمدن و فرهنگ ایرانی بوده و خواهد بود. سئوالی که در پیش ما قرار می‌گیرد چرایی این سماجت برای بقا است. آیا چیزی در بطن فرهنگ ایرانی قرار دارد که دوام و بقای آن را تضمین کرده است؟

به نظر ما آنچه که ضامن بقای تمدن ایرانی در بیش از دو هزار سال گذشته بوده است یک سری الگوهای رفتاری و باورها بوده‌اند که تا کنون افتان و خیزان ادامه داشته و چون نخ تسبیحی ما را به یکدیگر و نیکان باستانی مان متصل کرده‌اند. جذبه این باورها و الگوهای رفتاری به رغم ضربات مهلکی که بر این تمدن وارد شده، مانند چسب، بخش عمده‌ای از اقوام ایرانی را به هم متصل کرده و موجب تداوم هویت ایرانی شده است.

پس از استیلای اسلام بر ایران، این گروه از باورها و الگوهای رفتاری مانند نرم افزاری در جستجوی سخت افزار عمدتاً در گفتمان فرهیختگان ایرانی و در کنش برخی از دیوانسالاران ایرانی تداوم پیدا کرد. ادبیات پارسی قالب و ظرفی بود که این الگوهای رفتاری را تشویق و این باورها را در خود حمل می‌کرد. با ورود استعمار روس و انگلیس به سرزمین‌های شرق، شمال و غرب تمدن ایرانی، اولین اقدام آنها که با خشونت بسیار غیر انسانی همراه بود پارسی زدایی بود. آنها به خوبی درک کرده بودند در سرزمین هایی که سخت افزار ایرانشهری قرنها قبل با ورود اسلام از میان رفته بود تنها راه پایان دادن به حیات نرم افزاری که هویت مشترک این مردم را نگاهداشته بود برجسته کردن زبانهای محلی در مقابل زبان مشترک این حوزه تمدنی بود. این اقدام آنها در هندوستان با موفقیت به انجام رسید.

"حمله اسکندر، رومی‌ها، اعراب، مغول، تاتار هر کدام به تنهایی کافی بودند یک تمدن را برای همیشه از صحنه تاریخ محو کند"در آسیای میانه ولی این پروژه نیمه تمام ماند و فقط منجر به تغییر خط مردمان آن ناحیه گردید که مانعی بود برای خواندن متون نیاکانشان. البته هنوز وارثین استعمار روس و انگلیس که موجودیتشان از نظر تاریخی وابسته به آنها است در حال ترویج سیاست شکاف انداختن فرهنگی بین مردم ایران هستند تا با گسستن پیوندهای عاطفی بین اقوام ایران، پروژه تجزیه ایران را ادامه بدهند.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری جمهوری اسلامی - ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
کلمه - ۱۳ شهریور ۱۳۹۹
رادیو زمانه - ۱۴ بهمن ۱۳۹۸
خبر آنلاین - ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹