جزئیات همکاری توئیتر با پنتاگون برای براندازی در ایران
همکاری شبکههای اجتماعی آمریکا با دولت این کشور برای انجام عملیاتهای روانی و پیشبرد منافع واشینگتن واقعیتی غیرقابلانکار است. این شبکهها نهتنها محتوایی را که علیه منافع آمریکا باشد سانسور میکنند، بلکه فعالانه در عملیاتهای روانی این کشور علیه دشمنانش نقش ایفا میکنند. به عنوان نمونه، بسیاری از حسابهای کاربری واقعی متعلق به شهروندان، مقامات، و نهادهای ایرانی در شبکههای اجتماعی به سادهترین دلایل، از جمله دفاع از شهید سلیمانی یا بیان مواضع جمهوری اسلامی، مسدود میشوند، در حالی که حسابهای جعلی متعلق به ماشین پروپاگاندای واشینگتن بهرغم دفاع از قتلعام کودکان در کشورهای درگیر جنگهای آمریکا و همدستانش، از عراق و سوریه گرفته تا یمن و فلسطین، آزادانه به فعالیتهای غیرانسانی خود برای فریب افکار عمومی ادامه میدهند.
ویدیوی «دن کوهن» خبرنگار و مستندساز آمریکایی دربارهی شهید سلیمانی که فیسبوک آن را حذف کرد؛ نمونهای از خوشخدمتی فیسبوک به دولت آمریکا.
توضیحاتی دربارهی اقدام فیسبوک به سانسور ویدیوی «دن کوهن» مستندساز آمریکایی، دربارهی حاج قاسم سلیمانی [دانلود]جزئیات همکاریهای گستردهی شبکههای اجتماعی بزرگ، از جمله فیسبوک و توئیتر، با وزارت دفاع آمریکا برای سرپوش گذاشتن و دفاع از قتلعامهای پنتاگون در کشورهای مختلف و همچنین به طور خاص برای ترویج دروغهای هدفمند به منظور بدبین کردن افکار عمومی داخل و خارج ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی پیش از این طی گزارشی بررسی شده است. انعکاس این گزارش را میتوانید در مشرق از اینجا بخوانید. نشریهی بینالمللی «کریدل» نیز اخیراً طی گزارشی تحت عنوان «ایران، سوریه، یمن: همکاری توئیتر با ارتش آمریکا در جنگ اطلاعاتی [۱]» دربارهی همکاری شبکهی اجتماعی توئیتر با پنتاگون با هدف براندازی در ایران و توجیه جنایتهای ارتش آمریکا در کشورهای غرب آسیا بیشتر توضیح داده است.
"همکاری شبکههای اجتماعی آمریکا با دولت این کشور برای انجام عملیاتهای روانی و پیشبرد منافع واشینگتن واقعیتی غیرقابلانکار است"آنچه در ادامه میخوانید، ترجمهی گزارش کریدل است.
پنتاگون برای سرپوشگذاری روی جنایات و پیشبرد اهداف خود در منطقهی غرب آسیا، از جمله در ایران، سوریه، و یمن، با همکاری شبکههای اجتماعی در جهت شکلدهی به افکار عمومی تلاش کرده است. یکی از این عملیاتهای روانی، دروغپردازی دربارهی جمهوری اسلامی در توئیتر با هدف تأثیرگذاری بر فضای سیاسی و روانی داخل و خارج ایران به منظور براندازی در این کشور بوده است.
کریدل پیش از این، عملیاتهای آنلاین رباتها و ترولهای پنتاگون [۲]علیه ایران را واکاوی کرده است [۳][«ربات»ها «کاربران برنامهنویسیشده» و «ترول»ها «کاربران واقعی، اما هدفمند»ی هستند که برای انجام یا انعکاس یک فعالیت خاص در شبکههای اجتماعی اجیر میشوند]؛ عملیاتهای گستردهای که طی سالهای متمادی به دنبال بیثبات کردن حکومت ایران از طریق ترویج و تحریک احساسات منفی علیه آن در طیفی از رسانههای اجتماعی بود. افشای این عملیاتها، منجر شد تا کاخ سفید خواستار بازرسی داخلی از تمام «عملیاتهای روانی آنلاین» وزارت دفاع شود. در نگاه اول به نظر میرسید این دستور در نتیجهی نگرانی مقامات در سطوح بالا صادر شده باشد که نکند «جایگاه اخلاقی واشینگتن» به خاطر «سوءاستفاده از مخاطبان خارجی» به خطر افتاده باشد. با این حال، جزئیات این بازرسی، که اولین بار توسط واشینگتنپست افشا شد [۴]، نشان داد منطق بسیار متفاوتی پشت دستور مذکور بوده است.
در یکی از بخشهای گزارش واشینگتنپست اشاره شده که نمایندگان فیسبوک و توئیتر، مکرر و طی چندین سال، به پنتاگون متذکر شدهاند که عملیاتهای جنگ روانی وزارت دفاع روی بسترهای آنها شناسایی و ماهیت این عملیاتها برملا شده است.
یکی از فرصتهای سیآیای، پنتاگون، و مقر فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، موسوم به «سنتکام»، برای سوءاستفاده از رسانههای اجتماعی به منظور نفوذ در میان افکار عمومی داخل و خارج ایران، و به طور خاص، تلاش برای بیثباتسازی و تغییر حکومت در این کشور، اغتشاشات اخیر به بهانهی درگذشت «مهسا امینی» بود. (+)
تبدیل رسانههای اجتماعی به سلاح
نکتهی ناامیدکننده این است که تمرکز دولت آمریکا به هیچ عنوان بر این نبوده که اصلاً چرا این عملیاتها، در وهلهی اول، انجام میشده، بلکه بر این بوده که چرا مچ پنتاگون را در حال انجام این عملیاتها گرفتهاند. به عنوان مثال، طبق گزارشهای موجود، «دیوید آگرانوویچ» مدیر بخش «اخلال در تهدیدات جهانی» در فیسبوک، که خودش شش سال در پنتاگون کار کرد و بعد به عنوان مدیر اطلاعات به شورای امنیت ملی آمریکا پیوست، تابستان سال ۲۰۲۰ با وزارت دفاع آمریکا تماس گرفت و به همکاران سابقش هشدار داد که «وقتی فیسبوک توانسته این عملیاتها را کشف کند، دشمنان آمریکا هم میتوانند.» یک «منبع آگاه از این مکالمه» به واشینگتنپست میگوید: «منظورش این بود که «رفقا! مچتان را گرفتهاند. این یعنی مشکلی وجود دارد.»»
فارغالتحصیلان هشتادمین دورهی آموزشی فرماندهی عملیاتهای روانی ارتش آمریکا، پس از پایان تمرینهای میدانی در کالیفرنیا، ماه فوریهی سال ۲۰۱۹، سنجاقسینههای یگان خود را دریافت میکنند. روی این سنجاقسینهها نوشته: «متقاعد کن؛ تغییر بده؛ تأثیر بگذار.»
نکتهی واضحی که این بخش از گزارش واشینگتنپست نشان میدهد (و در زمان انتشار گزارش، هیچ خبرنگار جریان اصلیای به آن توجه نکرد) این بود که کارکنان فیسبوک و توئیتر فعالانه از تبدیل شبکههای اجتماعیشان به سلاح در کارزارهای جنگ اطلاعاتی استقبال میکنند؛ مشروط به اینکه جامعهی اطلاعاتی آمریکا شروعکنندهی این جنگ باشد و کسی هم در حال ارتکاب عملیات، مچ آنها را نگیرد.
"این شبکهها نهتنها محتوایی را که علیه منافع آمریکا باشد سانسور میکنند، بلکه فعالانه در عملیاتهای روانی این کشور علیه دشمنانش نقش ایفا میکنند"علاوه بر این، در صورت لو رفتن عاملان این عملیاتها، همان متخصصان شبکههای اجتماعی با کمال میل اطلاعات دقیقی در اختیار جاسوسهای آمریکایی میگذارند دربارهی اینکه چگونه میتوانند امنیت عملیاتیشان را بهبود ببخشند و فعالیتهایشان را بهتر از چشم دشمنان خارجی پنهان کنند. آنچه ناگفته باقی میماند، این است که این «دشمنان» در حقیقت شامل دهها میلیون نفر از مردم عادیای میشود که هدف نهایی چنین ابتکارات شرورانهای هستند؛ جمعیت قربانیانی که ساکنان غرب آسیا [۵]بخش عمدهای از آنها را تشکیل میدهند.
شهروندان اوکراینی در حال تمرین پرتاب کوکتل مولوتف برای دفاع از شهر «ژیتومیر» در شمال غربی اوکراین در جریان حملهی روسیه. رسانههای آمریکایی این روزها تمام تلاش خود را میکنند تا «مقاومت قهرمانانه»ی مردم اوکراین مقابل ارتش روسیه را به مردم جهان نشان دهند. این در حالی است که اگر در همین تصویر، جای پرچم اوکراین، پرچم فلسطین بود، همین رسانهها افراد حاضر در این تصویر را «تروریست» معرفی میکردند. این نشانهای واضح از تأثیر رسانههای جریان اصلی و شبکههای اجتماعی بر افکار عمومی در سراسر جهان است که نشان میدهد چرا مقر فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) به دنبال نفوذ و دستکاری این شبکههاست.
«فهرست سفید»
ایمیلها و اسناد داخلی توئیتر که توسط «لی فنگ» خبرنگار [آمریکایی]منتشر شدهاند [۶]، اکنون تأیید کردهاند که مدیران توئیتر نهتنها شبکهی حسابهای ترول و ربات پنتاگون را تأیید کردهاند، بلکه از طریق قرار دادن آنها در «فهرست سفید» بهشدت از آنها حفاظت داخلی [در مقابل مسدود شدن توسط شبکهی اجتماعیشان]نیز نمودهاند.
به این ترتیب، این «حسابهای ابرقدرت» توانستند بهرغم زیر پا گذاشتن قوانین شبکههای اجتماعی متعدد و رفتارهای فجیع، با مصونیت عمل کنند.
اضافه شدن به «فهرست سفید» همچنین عملاً به این حسابها اجازه داد تا بدون دریافت «تیک آبی» [نشانهی اصالت حساب کاربری]، از امتیازات الگوریتمی و تبلیغ مضاعف «تأیید هویت» توئیتر برخوردار شوند. چنانکه کریدل پیشتر گزارش داده بود، این حسابها طی سالیان متمادی به دنبال تأثیرگذاری بر افکار و رفتار عمومی در سراسر غرب آسیا، بهویژه ایران، عراق، سوریه، و یمن، بودند. در بسیاری از موارد، حسابها از عکسهای نمایهی «جعل عمیق [۷]» [«دیپفیک»]استفاده میکردند؛ تصاویری از چهرههای واقعگرایانهی انسانی که در حقیقت توسط هوش مصنوعی ساخته شده بودند.
«حشمت علوی» از شخصیتهای غیرواقعیای است که «مجاهدین خلق» او را یک «فعال اجتماعی ایرانی» معرفی کرده بودند و مدتها رسانههای آمریکایی را با آن به بازی گرفته بودند. تصویر بالا صفحهی بیوگرافی «حشمت علوی» در پایگاه اینترنتی نشریهی سرشناس «فوربس» را نشان میدهد؛ صفحهای که اکنون حذف شده است. پایین صفحه تعدادی از پربازدیدترین گزارشهای علوی فهرست شدهاند.
هدف: غرب آسیا
در رابطه با فعالیتهای توئیتر علیه تهران، لازم به ذکر است که تا کنون چندین شخصیت غیرواقعی مختلف برای حمله به دولت ایران از مواضع مختلف ایدئولوژیک و سیاسی شکل گرفتهاند.
"افشای این عملیاتها، منجر شد تا کاخ سفید خواستار بازرسی داخلی از تمام «عملیاتهای روانی آنلاین» وزارت دفاع شود"این شخصیتها صرفاً حسابهای کاربری «اپوزیسیون» عادی نبودند، بلکه نتیجهی عملیاتهای پیچیدهتری بودند. برخی از آنها به عنوان مسلمانان شیعهی فوق محافظهکار و منتقد سیاستهای «لیبرال» دولت ظاهر میشدند؛ در حالی که برخی دیگر به عنوان رادیکالهای ترقیطلبی معرفی میشدند که نسبت به میزان اجرای قوانین اسلامی توسط جمهوری اسلامی [۸]اعتراض دارند.
تصاویری از لحظات تیراندازی تروریستی در ایذه و هشدار مأموران برقراری امنیت به خودروهای گذری. این تصاویر نشان میدهد مأموران امنیتی در جریان تیراندازی تروریستی در ایذه تلاش کردهاند خودروها را از ورود به محدودهی خطر منع کنند. این در حالی است که رسانههای معارض، با دروغپردازی، سعی داشتند این تیراندازی تروریستی را به گردن نیروهای امنیتی و انتظامی ایران بیندازند. [دانلود]بسیاری از این «کاربران»، اطلاعات نادرستی [۹]را ترویج میکنند که واشینگتن از طریق سرویس فارسیزبان [شبکهی]«صدای آمریکا» (یکی از بسترهای متعدد پروپاگاندا که با بودجه، حمایت، و هدایت واشینگتن اداره میشود) منتشر میکند.
در تمام این مدت، مدیران ارشد توئیتر از وجود و هویت این حسابهای کاربری خبر داشتند، اما نهتنها آنها را تعطیل نکردند، بلکه حتی از آنها دفاع نمودند.
تأثیر این همکاری میان توئیتر و پنتاگون و اینکه کاربران واقعی در سراسر جهان تا چه اندازه توئیتهای این حسابهای کاربری را دیدهاند یا ندیدهاند، مشخص نیست؛ با این حال، احتمالاً این تأثیر قابلتوجه بوده است. دستکم خود کارکنان توئیتر میدانستهاند چه کار دارند میکنند.
برنامهی طنز «تبلت» در شبکهی «صدای آمریکا» با اجرای «مسیح علینژاد» معارض و لابیگر ضدایرانی. شبکههای دولتی آمریکا در حالی به تریبون معارضان تبدیل شدهاند که دروغ بودن ادعاهای این افراد به هیچ عنوان خم به ابروی گردانندگان ماشین پروپاگاندای واشینگتن نمیآورد.
به عنوان نمونه، ماه جولای سال ۲۰۱۷، یکی از مقامات «فرماندهی مرکزی» پنتاگون، موسوم به «سنتکام»، مسئول غرب آسیا و شمال آفریقا، به توئیتر ایمیل فرستاد و درخواست کرد یکی از این حسابهای کاربری «تیک آبی» دریافت کند و ۵۲ حساب کاربری دیگر [۱۰]نیز وارد «فهرست سفید» این شبکهی اجتماعی شوند؛ حسابهایی که به گفتهی این مسئول پنتاگون «ما برای انعکاس [و ترویج]برخی پیامهای خاص از آنها استفاده میکنیم.» مقام مذکور از این نگران بود که برخی از این حسابهای کاربری، که «برخی از آنها تعداد قابلتوجهی دنبالکننده پیدا کردهاند»، دیگر «در فهرستبندی هشتگها شرکت داده نمیشوند.»
او همچنین خواستار «اولویت قائل شدن در دریافت خدمات» برای چندین عدد از این حسابها شده بود؛ از جمله @YemenCurrent [تحولات یمن]حسابی که (پس از افشای همکاری توئیتر با پنتاگون پاک شد، اما تا پیش از این) اطلاعیههایی دربارهی حملات پهپادی آمریکا در یمن پخش میکرد. این حساب کاربری عموماً بر میزان «دقت» این حملات تأکید میکرد و اینکه این حملات فقط تروریستهای خطرناک را میکشند، نه غیرنظامیان؛ تبلیغاتی که مشخصهی پروپاگاندای جنگ پهپادی آمریکا هستند.
«چرا خانوادهام را کشتید؟»؛ نقاشی دیواری در صنعا، پایتخت یمن، در اعتراض به بمباران غیرنظامیان با پهپادهای آمریکایی. یکی از اهداف مهم پنتاگون از سوءاستفاده از شبکههای اجتماعی، متقاعدسازی افکار عمومی دربارهی ضرورت تداوم عملیاتهای پهپادی ارتش آمریکا و سرپوشگذاری روی جنایتهای آمریکا در کشورهای غرب آسیا، از جمله یمن، است.
ماجرای دردناک «یسری» دختربچهی یمنی که به خاطر جنگ یک چشمش را از دست داد (حاوی تصاویر دلخراش) [دانلود]این در حالی است که اتفاقاً حملات پهپادی آمریکا به هیچ عنوان دقیق نیستند.
"در نگاه اول به نظر میرسید این دستور در نتیجهی نگرانی مقامات در سطوح بالا صادر شده باشد که نکند «جایگاه اخلاقی واشینگتن» به خاطر «سوءاستفاده از مخاطبان خارجی» به خطر افتاده باشد"در واقع، اسناد ازطبقهبندیخارجشدهی پنتاگون نشان میدهد [۱۱]که «نهادها [و مقامات دولتی]هزینههای جانبی اجتنابناپذیر» عملیاتهای پهپادی را «پذیرفته بودند» و افراد بیگناه در این عملیاتها بیرویه کشته میشدند. آمار و ارقام سال ۲۰۱۴ نشان میداد واشینگتن در تلاش برای کشتن ۴۱ فرد خاص، ۱۱۴۷ نفر، از جمله تعداد زیادی کودک، را به قتل رسانده است [۱۲]؛ یعنی مرگ ۲۸ نفر در ازای قتل هر یک نفر هدف.
آشنایان و همسایهها اطراف خودرویی جمع شدهاند که سال ۲۰۲۱ توسط پهپادهای آمریکایی در افغانستان هدف قرار گرفت. ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک، در این حمله کشته شدند. آمریکاییها پیش از ترور «ایمن الظواهری» چندین بار، از جمله ماههای ژانویه و نوامبر سال ۲۰۰۶، برای هدف قرار دادن او عملیات کردند. در حالی که الظواهری هنوز زنده بود، ۷۶ کودک و ۲۹ غیرنظامی دیگر در افغانستان قربانی حملات پهپادی آمریکا شدند.
این در حالی بود که افکار عمومی آمریکا دستکم الظواهری را میشناخت. ارتش آمریکا برای ترور «قاری حسین» معاون فرماندهی طالبان پاکستان، که عملاً هیچکدام از مردم عادی در آمریکا نام او را نشنیده بود، بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰، طی دستکم پنج بار سوءقصد ناموفق به جان حسین، ۱۲۸ غیرنظامی، از جمله ۱۳ کودک، را با پهپاد به قتل رساند.
تصاویری که یکی از پهپادهای آمریکایی شرکتکننده در حملهی هوایی سال ۲۰۲۱ به کابل ضبط کرده است. ارتش آمریکا پس از این حمله، اعتراف کرد در شناسایی هدفش دچار اشتباه شده و تمامی قربانیان این حمله، غیرنظامی بودهاند.
ماه ژوئن سال ۲۰۲۰، «نیک پیکلز» سخنگوی توئیتر، مقابل کمیتهی اطلاعات مجلس نمایندگان آمریکا دربارهی عزم جدی این شرکت برای پایان دادن به هرگونه و همهنوع «تلاش هماهنگ برای سوءاستفاده از بستر» این شبکهی اجتماعی توسط کشورهای متخاصم، شهادت داد و گفت این تلاشها «اولویت اصلی» کارفرمایش هستند. وی تصریح کرد: «هدف ما حذف بازیگران دارای سوءنیت و ارتقای درک عمومی از این موضوعاتِ حیاتی است. توئیتر عملیاتهای اطلاعاتی تحت حمایت دولتها را تلاش هماهنگشده برای سوءاستفاده از بستر تعریف میکند؛ مشروط به اینکه این تلاشها را بتوان با درجهی بالایی از اطمینان به بازیگران وابسته به دولت نسبت داد.
"با این حال، جزئیات این بازرسی، که اولین بار توسط واشینگتنپست افشا شد [۴]، نشان داد منطق بسیار متفاوتی پشت دستور مذکور بوده است"عملیاتهای اطلاعاتی تحت حمایت دولتها معمولاً با رفتارهای گمراهکننده، فریبنده و هرزنامهواور گره خوردهاند. این رفتارها، فعالیت سوءاستفادهگرانهی هماهنگشده را از گفتار مشروع به نیابت از افراد و احزاب سیاسی متمایز میکند.»
ویدیوی جنجالی و سرتاسر دروغ «ساغر کسرایی» لابیگر و معارض ضدایرانی، دربارهی «خوشحالی مردم ایران» از شهادت حاج قاسم، که بهرغم دروغ بودن تمامی ادعاهایش میلیونها بار در فضای مجازی تماشا شد و هیچیک از شبکههای اجتماعی اقدام به حذف آن نکرد.
با این حال، ماه بعد، مدیران توئیتر توسط پنتاگون دعوت شدند تا با شرکت در مجموعهای از جلسات توجیهی طبقهبندیشده در یک «محفظهی اطلاعات قسمتبندیشدهی حساس [۱۳]» [سازهای برای گفتوگوی امن دربارهی موضوعات طبقهبندیشده]دربارهی دفاع از فعالیتهای «سوءاستفادهگرانهی هماهنگشده»ی خود پنتاگون در رسانههای اجتماعی بحث کنند. «استیشا کاردیل» وکیل وقت توئیتر، در یک ایمیل داخلی خاطرنشان کرد که پنتاگون ممکن است به دنبال طبقهبندی فعالیتهای شرورانهی آنلاین خود از طریق عطفبهماسبق باشد «تا فعالیتهایشان در این فضا را مبهم کنند؛ و ممکن است به دنبال یک طبقهبندی [و تعریف]بیشازحد گسترده باشند تا آبرویشان نرود [۱۴].»
نهتنها توئیتر و فیسبوک، بلکه سایر شبکههای اجتماعی بزرگ و حتی موتورهای جستوجوگر، مانند گوگل، قطعاً فعالیتهای خود را با منافع دولت و وزارت دفاع آمریکا همراستا میکنند.
«جیم بیکر» معاون مشاور عمومی توئیتر و از اعضای سابق افبیآی، متعاقباً خاطرنشان کرد که راهاندازی حسابهای متعدد در توئیتر توسط وزارت دفاع مصداق «جاسوسی بد» است و پنتاگون اکنون میخواهد اثر انگشتش را پاک کند تا به هر ترتیبی اجازه ندهد کسی متوجه شود که این کاربران متعدد به دولت آمریکا یا «به یکدیگر مرتبط هستند.» بیکر میگوید: «وزارت دفاع ممکن است بخواهد یک جدول زمانی برای حذف کردن این حسابهای کاربری طی فرآیندی طولانیتر به ما ارائه دهد تا هیچیک از عملیاتهای جاریاش به خطر نیفتد یا ارتباط این حسابها به وزارت دفاع فاش نشود.»
(ساعتگرد از بالا سمت چپ) «محمدالیاس» (۸ ساله)، «محمدوقاد» (۱۰ سال)، «فهیم» (۵ ساله)، «ثمینه» (۷ ساله) و «محمدفیاض» (۴ ساله) به همراه خواهرهای بزرگترشان «انیسه» (۱۴ ساله) و «صفیه» (۱۲ ساله) و مادرشان «امینه» (۳۲ ساله)، اعضای خانوادهی مردی افغان به نام «مسیحالرحمان مبارز» بودند که در حملهی هوایی ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ آمریکا در افغانستان کشته شدند (فهیم در هر دو تصویر پایین مشاهده میشود). «مبارز» (که تصویری از دو دختر نوجوان و همسرش در اختیار رسانهها قرار نداده) آن زمان در ایران کار میکرد تا خرج خانوادهاش را تأمین کند. یکی از وظایف حسابهای کاربری جعلی پنتاگون در شبکههای اجتماعی، تبلیغات مثبت برای عملیاتهای پهپادی و هوایی ارتش آمریکا با هدف پاک کردن اثر انگشت این کشور از جنایت جنگی در کشورهای مختلف است.
آزادی بیان مستبدانه
به این ترتیب، این حسابهای لورفته اجازه پیدا کردند مدت بیشتری فعال بمانند و در تمام این مدت، اطلاعات نادرست منتشر کنند و اذهان عمومی را منحرف نمایند.
برخی از این حسابها [۱۵]حتی تا همین امروز هم همچنان برقرار هستند. حداقل چیزی که میتوان گفت این است که مدیران توئیتر بهخوبی میدانستهاند حمایت علاقهمندانه و مشتاقانهی آنها از عملیاتهای روانی پنتاگون، در صورت افشای عمومی، مورد استقبال مردم قرار نخواهد گرفت. کمی قبل از انتشار گزارش ماه سپتامبر واشینگتنپست دربارهی بازرسی داخلی وزارت دفاع دربارهی این عملیاتها، وکلا و لابیگران توئیتر توسط یکی از مدیران ارتباطات این شرکت در جریان گزارش افشاگرانهی واشینگتنپست قرار گرفتند [۱۶].
صفحهی توئیتری «ثقافه قانونیه» به زبان عربی، یکی از صفحههای جعلی منتسب به پنتاگون، که همچنان برقرار است و به فعالیت ادامه میدهد.
پس از انتشار گزارش نیز کارکنان توئیتر به خودشان و یکدیگر تبریک میگفتند [۱۷]که این شرکت توانسته نقش خود را در پنهان کردن اقدامات سنتکام پنهان کند: یکی از مقامات ارتباطات توئیتر از شمار زیادی از مدیران این شرکت «به خاطر انجام هر کاری که میتوانستید برای مدیریت این [بحران]» تقدیر کرد و با خیال راحت اشاره کرد که گزارش واشینگتنپست «به نظر نمیرسد خیلی توجهها را به خودش جلب کرده باشد.» اگر زنجیرهی افشاگریهای TwitterFiles# [پروندههای توئیتر][۱۸]پس از خرید جنجالی توئیتر توسط ایلان ماسک، انجام نمیشد، چهبسا این اسرار تاریک و شرمآور تا ابد مدفون میماندند. گسترهی کامل تبانی متعفن این شرکت با سازمانهای اطلاعاتی آمریکا، و همکاریهای مشابه و همزمان تکتک شبکههای اجتماعی مهم با این سازمانها، اکنون باید به طور کامل افشا شود.
منبع : مشرق
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران