روایتی جالب از چگونگی شکل‌گیری زبان انسان

روایتی جالب از چگونگی شکل‌گیری زبان انسان
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۱۶ مهر ۱۴۰۰

انسان بودن گاه بدین معناست که در باب خصایص بشر به تعمق بپردازیم،‌ درباره این‌که تا چه اندازه با دیگر حیوانات این کره خاکی تفاوت داریم. برخی از ما معتقدیم که انسان‌ها از نظر توانایی در جست‌وجوی دانش با دیگر حیوانات تفاوت داریم (ارسطو)؛ برخی دیگر معتقدند که انجام وظیفه اخلاقی و اختیار خط تمایز انسان با دیگر موجودات است (کانت)؛ برخی دیگر، مانند هیوم و داروین این تفاوت را به حد نهایت برده و به آن می‌پردازند که در این زمینه می‌توان به مطالعات مربوط به کسب زبان حیوانات اشاره کرد.

برای مثال، «واشو» نام اولین شامپانزه‌ای بود که زبان اشاره آمریکایی را فراگرفت. اعتقاد بر این بود که او به شیوه‌ای مشابه بچه انسان بزرگ شده و با مراقبان خود ارتباط برقرار کرده است. اما واشو ممکن است موردی خاص در میان حیوانات را نشان دهد که به‌شیوه‌ای مشابه و نه همانند انسان‌ها در جهت به کارگیری ابزارهای ارتباطی قدم برمی‌دارد. در چنین وضعیتی، یک سوال جدی مطرح می‌شود: آیا نشانه‌هایی خاص (مانند «متاسفم» یا «متشکرم») بر آگاهی زبانی دلالت می‌کنند یا صرفا نشان‌دهنده پاسخ رفتاری مناسب هستند؟

«چارلز تیلور»، فیلسوف نامدار کانادایی، کتاب «حیوان زبان‌مند: شکل کامل ظرفیت زبان انسانی» را با بحث درباره ارتباطات حیوانی و غیرانسانی آغاز می‌کند.

"انسان بودن گاه بدین معناست که در باب خصایص بشر به تعمق بپردازیم،‌ درباره این‌که تا چه اندازه با دیگر حیوانات این کره خاکی تفاوت داریم"این کتاب کمابیش پرحجم، درآمدی منحصربه‌فرد درباره «شکل و شمایل ظرفیت زبان انسانی» است. حیوانات نیز درست مانند انسان می‌تواند وضعیت‌های مشخص را ارزیابی کرده و طیفی وسیع از پاسخ‌های احتمالی را در قیاس با آن انتخاب کنند. از نظر تیلور، تفاوت اصلی در تفاوت انسان در ایجاد تمایز، تحلیل و تجزیه و مهم‌تر از همه انتخاب براساس تامل نهفته است.

کتاب «حیوان زبان‌مند» را نباید کتابی مختص به علم زبان‌شناسی تلقی کرد. این کتاب، با توجه به صبغه و سابقه نویسنده در حوزه فلسفه و اندیشه سیاسی، بیش از آن‌که کتابی صرفا علمی و مبتنی بر نتایج تحقیقات باشد، در آرای تامل‌انگیز و گاه شاعرانه درباره چگونگی شکل‌گیری زبان انسان براساس تجربه ریشه دارد، موضوعی که البته تیلور در کارهای پیشین خود نیز به سراغ‌شان رفته بود. بنابراین اگر خوانندگان احتمالی این کتاب در پی کتابی مختص به حوزه صرف زبان‌شناسی هستند، بهتر است به هیچ وجه سراغ این کار این فیلسوف کانادایی نروند.

تیلور در صفحات آغازین کتاب خود تاکید می‌کند که زبان ابزاری است توصیفی و همزمان گویا. روش‌هایی که زبان انسان به کار گرفته می‌شود اشاره دارد به وابستگی‌های بی‌شمار بشر و همچنین رویکردهایی که ابنای بشر می‌توانند داشته باشند.

در این کتاب خواننده با دو دیدگاه متقابل درباره زبان آشنا می‌شود که برای زبان‌شناسان تازه‌کار چندان ناآشنا نیست: سنت «تعیین‌کننده» یا «شامل‌کننده» که توسط نظریه‌پردازانی چون هابز، لاک و کندیاک ترویج می‌شود. به‌طور کلی، طرفداران این دیدگاه در پی ترسیم رابطه‌ای میان دال و مدلول هستند. نویسنده در این کتاب تبیین می‌کند که برای هابز و لاک زبان باید «اثربخشی ابزاری» داشته باشد. کندیاک میز معتقد است که زبان باید «کنترل تخیل» را به بشر بدهد.

آن‌چنان که در این کتاب می‌بینیم، تیلور خود از هواداران گرایش دوم است: چیزی که او نام آن را سنت «ساختاری» گذاشته است.

"اعتقاد بر این بود که او به شیوه‌ای مشابه بچه انسان بزرگ شده و با مراقبان خود ارتباط برقرار کرده است"نویسنده در این زمینه به سراغ آثار هامان، هردر و هومبولت می‌رود که دیدگاهی جامع‌تر از زبان ارائه می‌دهند و براساس آن زبان صرفا هدف‌گرا نبوده و نمی‌توان آن را بر این اساس مورد ارزیابی قرار داد. برای تیلور، این محدودیت‌ها کمابیش غیرممکن هستند. از آن‌جا که انسان‌ها هم در جهان و هم از جهان هستند، کاربرد زبان برای ما سبب می‌شود که به شیوه‌های گوناگون بیان واقعیت مرتبط شویم.

وی معتقد است که اگر زبان یکدست علوم طبیعی نمی‌تواند بازنمودی «تعیین‌کننده» از جهان عینی به ما ارائه دهد، به این خاطر است که قادر نیست «چشم‌اندازی» جالب‌توجه و چندوجهی از عمل زبانی ارائه دهد. به گفته تیلور، زبان از طریق قدرت استعاره و روایت رشد می‌کند و نه افزوده‌شدن کلمات جدید. این نکته‌ای است که با ایده کلاسیک برابری مدنی نشان داده می‌شود که انقلابیون آمریکایی و فرانسوی و جنبش‌های سوسیالیستی آن را دستخوش تغییر قرار دادند، ‌پیش از آن‌که در سیاست معاصر از سوی مفاهیم هویت جنسی، مذهبی، فرهنگی و ملی متحول شود.

به‌طور خلاصه، نویسنده استدلال می‌کند که زبانْ جهان ما را دگرگون می‌کند و معانی جدیدی را به زندگی ما وارد می‌کند و همزمان حوزه‌ای نوین و ناآشنا را در برابر ما می‌گستراند.

تیلور پا را از هنر فراتر گذاشته تا نشان دهد که چگونه انسان‌ها می‌توانند تا چه اندازه در زمینه زبان خلاق و پیشرو باشند، همان‌گونه که روابط اجتماعی بشر نمونه‌ای بی‌نظیر در این زمینه است. تیلور نیز مانند رمانتیک‌هایی که مدام در کتابش به آن‌ها ارجاع می‌دهد مجدوب امکان‌های نهفته و ویژه زبان است و خواننده نیز پس از به پایان بردن این کتاب دچار وسواس مشابهی می‌شود.  

۵۸۵۸

منابع خبر

اخبار مرتبط