موقعیت تازهای که «حجازیفر» رقم زد/ فرمول «علیخانی» جواب نداد!
خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که در پایان هر هفته به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۲۸ بهمن ماه پس از دو هفته برگزاری جشنواره فیلم فجر که این بسته منتشر نشد، میتوانید با صد و یازدهمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور متن و حاشیه اتفاقات تلویزیون و خارج از تلویزیون در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید.
چهره هفته؛
هادی حجازیفر
هادی حجازی فر چندباری حین ساخت سریال عاشورا غر زد، گلایه کرد، اعتراضهایش تا انجا پیش رفت که گفت دیگر اثر دفاع مقدسی نمیسازد و طی همین دو سال کار بارها پروسه ساخت سریالش به تعویق و توقف خورد. اینها باعث شد پیش پیش حدس بزنیم سریال سرانجام خوبی ندارد و همه اینها قرار است تداعی کننده پروسه تکراری آثار مشابهی باشد که نه تنها خروجی مقبولی نداشتهاند که غرزدن
ها هم دلیلی بر توجیه ماجرا و پوشاندن ضعفهای احتمالی بوده است.
نسخه سینمایی «عاشورا» با نام «موقعیت مهدی» که در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد اما تصورات را بر هم زد و نه تنها بر حجازی فر بازیگر صحه گذاشت که حالا عیار و طراز کارگردانی او را هم در فضایی که به راحتی میتوانست به شعار و ایدئولوژی تنه بزند معلوم کرد.
این اثر آنقدر توجهات عام و خاص را به خود جلب کرد و مورد تمجید و ستایش قرار گرفت که تبدیل به اتفاقی ویژه برای جشنواره فجر و البته تلویزیون شد.
شمایلی که او از خانواده باکری به تصویر کشید به دلیل نزدیکی و حتی حضور نزدیکان و اشنایانش در لشکر عاشورا نه تنها فیک و باسمهای و تیپیکال این نوع شخصیتها و فضاسازیها نبود که در عین سادگی، باورپذیر و ملموس بود و از خود خانوادههای این شهدا تا مردم عادی را با خودش همراه کرد.
همین شد که در طول جشنواره بارها نام «موقعیت مهدی» با اختلاف بالاتر از چند فیلم دیگری که در همین فضای دفاع مقدسی ساخته شدند قرار گرفت و حتی در کنار فیلمهای اجتماعی، ملودرام و ملتهبی چون «علف زار» و «ملاقات خصوصی» توانست جایگاه بالایی در میان نظرات مخاطبان داشته باشد.
شب گذشته هم عوامل نسخه سینمایی این اثر توسط رئیس صداوسیما مورد ستایش و تقدیر قرار گرفتند و حجازی فر از سختیهایی گفت که طی این دو سال مجبور بوده است جنگی واقعی برای در اختیار گرفتن امکانات و بودجه داشته باشد و با قانع کردن و قسم خوردن کار را پیش ببرد.
نسخه سینمایی این اثر حالا مسیر تازه ای را هم برای تلویزیون باز کرده است و حمید شاه آبادی معاون سیمای رسانه ملی چندی پیش خبر داد که ساخت مینی سریالهایی با موضوع شهدا در دستور کار قرار دارد و حتی هر یک از اینها قرار است یک نسخه سینمایی داشته باشد. موقعیت و مسیر تازه ای که حجازی فر باز کرد و توقعات از آثار دفاع مقدسی تلویزیون را بالاتر برد.
حاشیه هفته؛
قطع شعرخوانی میثم مطیعی
روز ۲۲ بهمن میثم مطیعی در یک اجتماع مردمی در راهپیمایی این روز شعرخوانی داشت که از آنتن تلویزیون هم پخش میشد. با این حال این شعرخوانی بعد از دقایقی قطع شد.
مطیعی بعد از این ماجرا خودش طی توئیتی نوشت: «حق مردم نه زمینبازی و دستاندازیست.
حق مردم نه چنین صنعت خودروسازیست.
حق مردم…
قطع میشود…
آهنگ پخش میشود…
مجری: بله… میرویم به شهرستانها…
برمیگردند به شعرخوانی مصلیٰ!
اما ابیات مهمی ناشنیده میماند…
خسته نباشید!»
این گلایه مطیعی و حاشیهها باعث شد منتظر باشیم تا خود صداوسیما هم نسبت به کم و کیف ماجرا توضیح دهد و حداقل اگر سوتفاهمی این میان شکل گرفته است به صورت رسمی توضیح دهد. با این حال تنها کسی که نسبت به این ماجرا اطلاع رسانی کرد محمدرضا باقری مجری تلویزیون بود.
باقری هم طی توئیتی درباره چگونگی این ماجرا نوشت: «تصمیم به قطع شعرخوانی میثم مطیعی در ۲۲ بهمن، تصمیم شخصی یکی از مدیران میانی بوده و دستور پخش ادامه شعرخوانی را دکتر جبلی شخصاً صادر کرده است.
"با این حال این شعرخوانی بعد از دقایقی قطع شد.مطیعی بعد از این ماجرا خودش طی توئیتی نوشت: «حق مردم نه زمینبازی و دستاندازیست"اینطور که گفتهاند، رئیس صداوسیما از قطع برنامه به شدت شاکی شده و با مدیران سیما با تندی برخورد کرده است.»
هنوز مشخص نیست برخی مدیران میانی تلویزیون چرا هر روز دایره را نسبت به نقدهای اجتماعی تنگتر میکنند!
نکته هفته؛
احسان علیخانی و ناکامی یک فرمول!
احسان علیخانی مجری توانمند و در عین حال «باهوشی» است، او میداند که اعتبارش را چگونه و کجا باید خرج کند و تا زمانیکه اقبال و نظر منتقدان و مخاطب را نگرفته است حتی حاضر است از نام و اعتبار خود هزینه نکند. همین بود که وقتی قسمت اول «جوکر» رونمایی شد نام احسان علیخانی تنها به عنوان مشاور پروژه «جوکر» در تیتراژ قرار گرفت و با رکوردی که این مجموعه در یک روز پس از عرضه و تماشا توسط مخاطبین پیدا کرد توسط پلتفرم به عنوان کارگردان مشترک اثر معرفی شد.
رویهای که کمرنگتر و نامحسوس ترش در فیلم «برف آخر» مورد توجه قرار گرفت؛ جایی که نبود احسان علیخانی به عنوان سرمایه گذار پروژه در روز رونمایی در خانه جشنواره فجر موجب سوال مخاطبان شد تا آنجا که نسبت به وجود یک اختلاف گمانه زنی کنند. با این حال در نشست خبری این فیلم در برج میلاد امین حیایی توضیح داد که او مشغول فصل تازه «عصر جدید» است.
اما به فاصله اندکی بعد از واکنشهای مثبت نسبت به فیلم «برف آخر» این بار علیخانی در پردیس ملت عوامل فیلمش را همراهی کرد و عکاسان خبری نیز این رویداد را تصویری کردند.
این ملاحظه علیخانی برای بی گدار به آب نزدن در تجربههای تازه حتماً اتفاق خوبی است اما از او که حالا دیگر فراتر از یک مجری توانمند و حرفهای در قامت یک برنامه ساز و طراح و کارگردان برنامههای تلویزیونی ظاهر میشود انتظار میرود هوشمندی و ملاحظات و ظرافت اش را در طول مسیر هم ادامه دهد.
«جوکر» در قسمتهای اولیه فصل یک و دو آنچنان پرکشش و خلاق و حرفهای ظاهر شد که توانست اقبال منتقدان این سالهایش را هم به دست آورد که او را به خاطر «ماه عسل» و اشکی که از مخاطب میگیرد مورد عتاب قرار داده بودند و تحسینش کنند که او همانقدر که اشک میگیرد چند برابر خنده و قهقهه گرفتن هم بلد است یا حتی آنهایی که به او به خاطر ساخت کپی «امریکاز
گات
تلنت» خرده گرفتند هم تمجیدش کردند که در ابتدای «جوکر» به الگو گرفتن از ایده اولیه این برنامه اشاره کرده و حالا طراحیهای ویژه ای برای مخاطبش دارد.
اما گویی علیخانی همه تلاش و ممارست و حرفهای گری اش را برای همان به اصطلاح «چک اول» گذاشته است، فصلها و قسمتهای اخیر «جوکر» به سکانسهایی شبیه دم دستی ترین فیلمها و بازاری ترین صحنههای آثار شانه تخم مرغی و گیشهای میماند که با انواع حرکات موزون میخواهد خنده بگیرد و مثلاً شرکت کنندگان برنامه نباید از رقص خودشان خنده شان بگیرد؛ چیزی که از اساس خندهای هم ندارد که حالا بخواهند از آن خودداری کنند.
نبود طراحیهای درست باعث شده هر قسمت از برنامه کشدار و حوصله بر جلو برود و فراتر از ویدئوهای یکی دو دقیقهای اینستاگرام چیزی نداشته باشد. مایه شگفتی است که حتی از بازیگرانی دعوت میشود که هیچ اندوختهای برای خنده گرفتن جز تکرار حرکات لوس و لوث شده ندارند و باز عجیب است که چرا علیخانی وسواسهایش را در همه مسیر یک پروژه خرج نکرده است؟!
سینما در سیما؛
فجر در آینه تلویزیون
«هفت»، «سینما ملت» و «سینمایش» سه برنامه اصلی بودند که در طول برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر روی آنتن شبکههای سیما رفتند و به بازنمایی چهلمین دوره مهمترین رویداد سینمایی ایران پرداختند.
برنامه «هفت» تقریباً با همان مدل همیشگی پیش رفت میز گفتگو با عوامل فیلمها که با لطیفی اجرایش را بر عهده داشت، میز رسانه و میز نقد که امسال هم نظریات مسعود فراستی درباره برخی فیلمها مورد توجه قرار گرفت.
با این حال در بخش گفتگوها درباره فیلمها به کلی گویی و زیاده گویی ها منجر میشد به ویژه در بخش اول که لطیفی با دو پژوهشگر سعی داشت به آسیب شناسی اجتماعی فیلمها بپردازد و با این حال پژوهشگران باز هم وارد نقد آثار میشدند و به این ترتیب نقدهای مختلفی از یک فیلم در طول برنامه عنوان میشد که البته طرح این جزئیات باعث شد برخی کارگردانان هم نسبت به اسپویل شدن قصه فیلمشان گلایه کنند.
«سینما ملت» هم تکیه اصلی را روی گفتگو با هنرمندان و عوامل فیلمها گذاشته بود که گاهی حضور هنرمندان در دو برنامه تلویزیونی باعث میشد حرف جدیدی نداشته باشند؛ در عین حال تلاش شد راحت تر و با ملاحظه کمتری نسبت به «هفت» سوالات مطرح شود.
«سینمایش» هم از همان اول تکلیف خود را مشخص کرد و به جای اینکه سراغ نقد آثار برود به اخبار، حواشی و اتفاقات جشنواره پرداخت. پوشش زنده اختتامیه هم در همین برنامه پخش شد که حواشی مختلفی را به دنبال داشت.
دقایق ممتدی از برنامه درست در زمان اهدای مهمترین سیمرغهای جشنواره قطع شد و اعتراضهای مخاطبان را در توئیت و استوری های فضای مجازی به دنبال داشت. به تبع این اتفاق شبکه نمایش دلیل قطعی صدا را طی یک اطلاع رسانی به اختلالی در مشکل صدای برج میلاد دانست. به فاصله کوتاهی برج میلاد نیز واکنش نشان داد که دوباره توضیح و تکلمه شبکه نمایش را در بر داشت.
پیشنهاد هفته؛
آتش در گلستان
از شنبه سریال «آتش در گلستان» ساخته پرویز شیخ طادی روی آنتن شبکه پنج سیما میرود که به روایت زندگی مرضیه دباغ محافظ امام خمینی (ره) و زندگی شخصی او میپردازد.
این سریال که پیش از این «خداحافظ مادر» نام داشت، روایتگر قصهای زنانه و در عین حال حماسی در خطه غرب کشور است که در سال ۱۳۵۸ اتفاق میافتد و مرضیه حدیدچی معروف به طاهره دباغ در شکلگیری این قصه احساسی حماسی نقش موثری دارد.
طاهره دباغ که به او لقب مادربزرگ انقلاب را دادهاند، چریک مسلح و زندانی سیاسی در زمان حکومت پهلوی بود که در دوران تبعید امام خمینی (ره) در پاریس محافظ شخصی خانواده ایشان بوده است.
این سریال به تهیهکنندگی سید حامد حسینی از شنبه ۳۰ بهمن ساعت ۲۳ روی آنتن شبکه پنج سیما میرود.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران