قسمت شصت و پنج صداقت‌ سیز

پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱

   سریال صداقت‌ سیز قسمت شصت و پنج 65Sedaghatsiz Serial Part ۶۵

پلیس‌ها و آمبولانس از راه می‌رسند. آن‌ها فاروق و نازان را دستگیر می‌کنند و آسیه را که کتفش تیر خورده سوار آمبولانس می‌کنند و به درین هم رسیدگی می‌کنند. ملیح با گونول تماس می‌گیرد و مژده می‌دهد که درین را صحیح و سالم پیدا کرده‌اند. گونول خوشحال می‌شود. گونول با هالوک تماس می‌گیرد تا به او خبر بدهد که درین پیدا شده است.

"   سریال صداقت‌ سیز قسمت شصت و پنج 65Sedaghatsiz Serial Part ۶۵ پلیس‌ها و آمبولانس از راه می‌رسند"دستیار هالوک جواب می‌دهد و خبر می‌دهد حال هالوک بد شده و او را به بیمارستان می‌برند. گونول جامی‌خورد و با نگرانی حاضر می‌شود تا به بیمارستان برود. دمیر هم اصرار دارد همراه گونول برود اما گونول از او می‌خواهد در خانه بماند چون درین را به خانه می‌برند.

علی و بهار در خانۀ آسیه اخبار را نگاه می‌کنند و متوجه پیدا شدن آسیه و درین و تیر خوردن آسیه می‌شوند. علی نگران می‌شود.

ولکان در بیمارستان است. علی با او تماس می‌گیرد و می‌خواهد به آنجا برود. ولکان می‌گوید بیمارستان دور است و نیازی به آمدن او نیست و قول می‌دهد فردا وقتی آسیه بهتر شد او را به خانه بیاورد.

دمیر به علی پیغام می‌دهد و خبر می‌دهد که حال پدرش بد شده و در بیمارستان است. ولکان با دریا تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که آسیه و درین پیدا شده‌اند و در بیمارستان هستند.

"آن‌ها فاروق و نازان را دستگیر می‌کنند و آسیه را که کتفش تیر خورده سوار آمبولانس می‌کنند و به درین هم رسیدگی می‌کنند"پرستار به ولکان می‌گوید درین می‌خواهد او پیشش برود. دکتر درین را سونوگرافی می‌کند و می‌گوید حال بچه خوب است. عمل جراحی آسیه تمام می‌شود و او را به بخش می‌برند. ولکان پیش او می‌رود. آسیه به هوش می‌آید و سراغ علی را می‌گیرد.

ولکان می‌گوید حال علی خوب است و از آسیه می‌خواهد به چیزی جز خوب شدنش فکر نکند.

گونول و ملیح به بیمارستان می‌روند. دکتر می‌گوید هالوک سکته قلبی کرده اما حالش خوب است. ملیح به گونول خبر می‌دهد که حال درین و بچه‌اش هم خوب است. گونول از شنیدن خبر بارداری درین جامی‌خورد.

"دستیار هالوک جواب می‌دهد و خبر می‌دهد حال هالوک بد شده و او را به بیمارستان می‌برند"در بیمارستان ولکان از درین می‌خواهد همراه دریا به خانه برود چون او می‌خواهد پیش آسیه باشد. درین از توجه ولکان به آسیه عصبی می‌شود اما چیزی نمی‌گوید.

ولکان به اتاق پیش آسیه می‌رود و علت دزدیدن او را می‌پرسد. آسیه می‌گوید فاروق و نازان می‌خواستند او خودش از درین انتقام بگیرد. ولکان می‌گوید آنها تصور کرده بودند که این نقشۀ خود درین بوده است.

آسیه یادش می‌آید که در کلبه درین حین صحبت‌ها به او گفته بود که از شبی که دزدیده شده منتظر کمک بوده است. درحالی‌که درین در روز دزدیده شده بود. آسیه همچنان به درین شک دارد اما چیزی به ولکان نمی‌گوید. ولکان دوباره به آسیه ابراز علاقه می‌کند. آسیه یادآوری می‌کند که درین باردار است و باید به او فکر کند.

"دمیر هم اصرار دارد همراه گونول برود اما گونول از او می‌خواهد در خانه بماند چون درین را به خانه می‌برند"ولکان می‌گوید این قضیه حقیقت را عوض نمی‌کند. آسیه از او می‌خواهد که ادامه ندهد.

در ماشین درین از این‌که ولکان پیش آسیه مانده پیش دریا گلایه می‌کند. دریا می‌گوید آسیه تیر خورده و در بیمارستان تنها بوده و ولکان هم در این مدت به‌خاطر گم شدن درین کم به‌خاطر او پریشان نشده است. درین به خانه می‌رسد و پیش زینب می‌رود و با گریه و دلتنگی او را بغل می‌کند.



روز بعد ولکان کنار تخت آسیه نشسته و به یاد خاطرات عاشقانه قدیمی‌شان می‌افتد. تورگای برای عیادت آسیه به اتاق می‌رود. ولکان از دیدن تورگای عصبانی می‌شود و حسادت می‌کند. او بیرون می‌رود. تورگای به آسیه می‌گوید امروز مرخص خواهد شد.

"علی و بهار در خانۀ آسیه اخبار را نگاه می‌کنند و متوجه پیدا شدن آسیه و درین و تیر خوردن آسیه می‌شوند"آسیه خوشحال می‌‌شود و می‌گوید دلش برای علی تنگ شده است.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت شصت و شش ۶۶ قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت شصت و چهار ۶۴ Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۶۶ Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part ۶۴

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری میزان - ۲۲ دی ۱۴۰۰
پندار - ۱۱ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱
پندار - ۱۹ فروردین ۱۴۰۱
پندار - ۳ آبان ۱۴۰۱