اعمال مردم هر صبح و شام به حضور امام عصر(عج) عرضه میشود
به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه میخوانید؛
شیخ صدوق (ره) در کتاب الهدایة [فی
الأصول و الفروع] در «باب الإمامه» پس از بیان مبانی امامت و اصول اعتقاد شیعه در این زمینه، به موضوع معرفت امامان پرداخته و در ذیل بابی با عنوان «باب شناخت امامانی که پس از پیامبر، حجت بر مردم هستند»، به تفصیل در این زمینه سخن گفته است. در قسمت قبل به بحث پیشوایان دوازده گانه پرداخته شد. شیخ صدوق معتقد است نخستین ویژگی امامان اهل بیت (ع) این است که نام و تعداد آنها براساس نص الهی و تعیین رسول گرامی اسلام مشخص شده است و هیچ تغییر و تبدّلی در آن راه نمییابد.
در ادامه ویژگیهای بعدی را میخوانیم:
۲. والیان امر
شیخ صدوق (ره) پس از اشاره به نام دوازده امام به بیان ویژگیهای این امامان و آنچه مسلمانان باید در مورد آنها معتقد باشند، پرداخته است: واجب است که معتقد باشد آنها «اولی الأمر» هستند؛ همانها که خداوند امر به اطاعت آنها کرده است. [۱]
کلام شیخ صدوق اشاره به این آیه از قرآن کریم دارد که میفرماید: یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا
أَطِیعُوا اللَّهَ و أَطِیعُوا
الرَّسُولَ وَ أُوْلِیالأَمْرِ
مِنْکُمْ.
"[۱]کلام شیخ صدوق اشاره به این آیه از قرآن کریم دارد که میفرماید: یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواأَطِیعُوا اللَّهَ و أَطِیعُواالرَّسُولَ وَ أُوْلِیالأَمْرِمِنْکُمْ"[۲] ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.
امین الاسلام طبرسی (۴۶۸ ۵۴۸ ه. ق) ذیل این آیه، در بیان مراد از «اولی الأمر» مینویسد: در [تفسیر عبارت] «أولی الأمر»، دو نظر میان مفسران وجود دارد. نظر اول این است که آنها حاکمان (امرا) هستند. این نظر ابوهریره، ابن عباس در یکی از دو روایتش، میمون بن مهران و… است. نظر دوم این است که آنها عالمان هستند.
این نظر از جابر بن عبدالله، ابن عباس در روایت دیگرش مُجاهد، حسن و… نقل شده است… اما اصحاب ما [امامیه] از امام باقر و امام صادق (ع) نقل کردهاند که اولی الامر، امامان از آل محمد (ع) هستند که خداوند، اطاعتشان را به اطلاق واجب کرده است، همچنانکه اطاعت خود و اطاعت پیامبرش را واجب کرده است. جایز نیست خداوند اطاعت از کسی را به طور مطلق واجب کند، مگر اینکه عصمتش ثابت شده و دانسته شده باشد که باطن او مثل ظاهرش است و او از هر گونه اشتباه و عمل ناپسندی به دور است. این چیزی است که نه در حاکمان وجود دارد و نه در عالمان.... [۳]
چنانکه در کلام طبرسی نیز آمده بود، در روایات، «اولی الأمر» به صراحت به امامان معصوم (ع) تفسیر شده است. این روایات را در بسیاری از مجامع روایی میتوان دید.
"[۲] ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید.امین الاسلام طبرسی (۴۶۸ ۵۴۸ ه"کتاب الکافی در «باب فرض طاعة
الأئمة» از «کتاب الحجة»، هفده روایت در این زمینه نقل میکند. [۴]
در یکی از روایات، کلینی به سند خود از حسین بن ابیعلاء نقل میکند که نظرمان در مورد وجوب اطاعت اوصیا را به ابیعبدالله [امام صادق] (ع) عرضه داشتم. آن حضرت فرمود: نَعَمْ هُمُ الَّذِینَ قالَ اللّهُ تَعالی: «أَطِیعُوا اللّهَ و أَطِیْعُوا
الرَّسُولَ وَ أُولِی
الأَمْرِ
مِنْکُمْ» وَ هُمُ الَّذِینَ قَالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «إنّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ و رَسُولُهُ و الَّذِینَ آمَنُوا». [۵] و [۶]
آری، آنها کسانی هستند که خداوند تعالی درباره آنها فرمود: «خدا را اطاعت کنید و پیامبر اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید» و همانها هستند که خداوند عزّ و جلّ درباره ایشان فرمود: «خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید».
ایشان همچنین در روایت دیگری از ابی الصباح کنانی نقل میکند که امام صادق (ع) فرمود: نَحْنُ قَومٌ فَرَضَ اللّهُ عَزَّ وَ جلَّ طاعَتَنا وَ أَنْتُمْ تَأْتَمّوُنَ بِمَنْ لایُعْذَرُ النّاسُ بِجَهالَتِهِ. [۷] ما قومی هستیم که خداوند عزَّ وَ جَلّ اطاعتشان را واجب کرده است و شما از کسی پیروی میکنید که مردم عذری در نشناختن او ندارند.
۳.
گواهان بر مردم
شیخ صدوق (ره) در بیان سومین موضوعی که هر مسلمان باید درباره امامان خود بدان معتقد باشد، مینویسد: واجب است که معتقد باشد آنها گواهان بر مردمند. [۸] پیش از بررسی آیات و روایاتی که در این زمینه وارد شده، یادآوری این نکته ضروری است که شاهد یا گواه بودن امامان بر مردم، فرع آگاهی و اطلاع آنها از اعمال مردم است. به بیان دیگر، امامان آنگاه میتوانند به سود یا زیان مردم در روز قیامت گواهی دهند که در دنیا از اعمال آنها آگاه باشند.
با توجه به آنچه گفته شد، برای روشن شدن سومین فرع از فروع معرفت امام، باید دو موضوع را به صورت جداگانه بررسی کنیم؛ یکی، آگاهی امامان از اعمال مردم و دیگری، گواه بودن امامان بر اعمال آنها.
الف) آگاهی امامان از اعمال مردم
در آیات و روایات متعددی بر این نکته تصریح شده است که پیامبر خدا و امامان معصوم (ع) از رفتار و کردار مردمان آگاهند و از هر چه بر آنها میگذرد، باخبرند.
در یکی از آیات قرآن در این زمینه چنین آمده است: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُم وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلی عَالِمِ الغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُم تَعْمَلُون. [۹] و بگو: [هر کاری میخواهید] بکنید که به زودی، خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست و به زودی به سوی دانای نهان و آشکار باز گردانیده میشوید. پس شما را به آنچه انجام میدادید، آگاه خواهد کرد.
امین الاسلام طبرسی ذیل آیه یاد شده میفرماید: این دستوری از سوی خدای سبحان به پیامبرش است که به مکلّفان بگوید: به هر آنچه خداوند، شما را امر کرده است، عمل کنید…؛ زیرا خداوند به زودی عمل شما را میبیند....
"ق) ذیل این آیه، در بیان مراد از «اولی الأمر» مینویسد: در [تفسیر عبارت] «أولی الأمر»، دو نظر میان مفسران وجود دارد"برخی گفته اند مراد از دیدن در اینجا دانستن و آگاه بودن است…؛ یعنی خدای تعالی از کارهای شما آگاه است و در برابر آنها به شما پاداش میدهد. پیامبر او نیز اعمال شما را میبیند و از آن آگاه است. از این رو، نزد خداوند متعال به نفع شما گواهی میدهد. همچنین مؤمنان نیز اعمال شما را میبینند. گروهی گفته اند در اینجا منظور از مؤمنان، شهدا هستند و برخی گفته اند منظور از آنها فرشتگان و حافظانی هستند که اعمال مردم را مینویسند.
اصحاب ما [امامیه] روایت کردهاند که اعمال این امت در هر روز دوشنبه و پنج شنبه بر پیامبر درود خدا بر او و خاندانش باد عرضه میشود و ایشان از آنها آگاه میشود. این اعمال بر امامان هدایت نیز عرضه میشود و آنها از اعمال مردم مطلع میشوند و مراد از «مؤمنان» در این آیه نیز همانها هستند. [۱۰]
موضوع یاد شده در جوامع روایی شیعه نیز مورد توجه قرار گرفته است، تا آنجا که بسیاری از محدثان بابی از کتاب خود را به نقل روایاتی اختصاص دادهاند که در این زمینه وارد شده است. [۱۱]
بر اساس روایاتی که در این باب نقل شده است، اعمال مردم هر صبح و شام به حضور حجت و امام عصر عرضه میشود و ایشان از اعمال خوب و پسندیده مردم شاد و از اعمال ناشایست آنها اندوهگین میشوند.
در اینجا برای روشنتر شدن موضوع، به برخی از روایاتی اشاره میکنیم که در این زمینه از امامان معصوم (ع) نقل شده است:
۱. ابوبصیر در روایتی از امام صادق (ع) چنین نقل میکند: تُعْرَضُ الأَعْمالُ عَلی رَسُولِ اللّهِ (ص) أَعْمالَ الْعِبادِ کُلَّ صَباحٍ أَبْرارَها وَ فُجّارَها فَاحْذَرُوها وَ هُوَ قَولُ اللّهِ تَعالی: «إِعْمَلُوا فَسَیَری اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ....
"جایز نیست خداوند اطاعت از کسی را به طور مطلق واجب کند، مگر اینکه عصمتش ثابت شده و دانسته شده باشد که باطن او مثل ظاهرش است و او از هر گونه اشتباه و عمل ناپسندی به دور است"[۱۲] اعمال نیک و بد همه بندگان هر صبحگاه بر پیامبر خدا درود خدا بر او و خاندانش باد عرضه میشود. پس مراقب باشید. این سخن خدای تعالی است که: «و بگو [هر کاری میخواهید] بکنید که به زودی خدا و پیامبرش در کردار شما خواهند نگریست».
در روایت دیگری، سَماعه نقل میکند که روزی امام صادق (ع) فرمود: «ما لَکُمْ تَسُؤُونَ رَسُولَ اللّهِ (ص)؟؛ چرا فرستاده خدا درود خدا بر او و خاندانش باد را اندوهگین میسازید؟»
در این هنگام مردی پرسید: چگونه ما او را اندوهگین میسازیم؟ و آن حضرت در پاسخش فرمود: أَما تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمالَکُمْ تُعْرَضُ عَلَیْهِ فَإِذا رَأی فِیها مَعْصِیَةً ساءَهُ ذلِکَ فَلاتَسُؤُوا رَسُولَ اللّهِ وَ سَرُّوهُ.... [۱۳] مگر نمیدانید که اعمال شما بر آن حضرت عرضه میشود و چون گناهی در آن ببیند، اندوهگین میشود؟ پس فرستاده خدا را اندوهگین نکنید و او را شادمان سازید.
اینکه در روایات یاد شده تنها از عرضه اعمال مردم بر پیامبر خدا و آگاهی آن حضرت از رفتار و کردار آنها سخن به میان آمده است، هرگز به معنای انحصار ویژگی یاد شده به آن حضرت نیست؛ زیرا این ویژگی از آن حجتهای الهی در هر عصر است و امامان معصوم (ع) نیز چنانکه خود در موارد متعددی بیان فرمودهاند، چون پیامبر خاتم (ص) از این ویژگی برخوردارند.
مُعلّی بن خُنَیس، یکی از اصحاب امام صادق (ع) نقل میکند که آن حضرت در تفسیر این سخن خدای تبارک و تعالی که «إِعْمَلُوا فَسَیَری اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُه وَ الْمُؤْمِنُونَ» فرمود: هُوَ رَسُولُ اللّهِ (ص) وَ الأْئِمَّةُ تُعْرَضُ عَلَیْهِمْ أَعْمالُ الْعِبادِ کُلَّ خَمِیس. [۱۴] اعمال بندگان در هر پنج شنبه بر پیامبر خدا و ائمه (ع) عرضه میشود.
یکی از اصحاب امام رضا (ع) نیز میگوید: روزی به امام رضا درود خدا بر او باد عرض کردم: برای من و خانواده ام به درگاه خدا دعا کنید و آن حضرت فرمود: أَوَلَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللّهِ إِنَّ أَعْمالَکُمْ لَتُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ.مگر دعا نمیکنم؟ به خدا سوگند که اعمال شما در هر صبح و شام بر من عرضه میشود.
راوی میگوید: این مطلب بر من سنگین آمد.
پس امام (ع) به من فرمود: أَما تَقْرَءُ کِتابَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَریَ اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ المُؤْمِنُونَ»؟ قالَ: «هُوَ وَ اللّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طالِبٍ». [۱۵] مگر تو کتاب خدای عزّ و جّل را نمیخوانی که میفرماید: «و بگو: [هر کاری میخواهید] بکنید که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست؟» به خدا که آن [مؤمن] علی بن ابیطالب است.
گفتنی است، در کتابهای روایی شیعه، بهویژه کتاب بصائر الدرجات روایات فراوانی در زمینه علم و آگاهی امامان از ضمائر اشخاص، امور پنهانی مردم و گرفتاریها و مشکلات شیعیان نقل شده است [۱۶] که در اینجا تنها به یکی از آنها اشاره میکنیم:
رمیله یکی از یاران امیرمؤمنان علی (ع)، نقل میکند که: در زمان [خلافت] امیرمؤمنان (ع) دچار تب شدیدی شدم، در روز جمعه احساس بهبودی کردم و با خود گفتم هیچ کاری بهتر از این نیست که آبی به روی خود بریزم و نماز را به امامت امیرمؤمنان (ع) بخوانم. پس این کار را کردم و در مسجد حاضر شدم، ولی در همان زمانی که امیرمؤمنان (ع) [برای ایراد خطبه] بالای منبر رفت، دوباره تب شدید به سراغم آمد. [در پایان نماز] امیرمؤمنان مسجد را به سوی مقر حکومت ترک کرد و من هم با او همراه شدم، زمانی که به مقر حکومت وارد شدیم آن حضرت رو به من کرد و فرمود: «یا رُمَیْلَةُ رَأیتُکَ وَ أَنْتَ مُتَشَبِّکٌ بَعْضُکَ فِی بَعْضٍ؛ ای رمیله! [چه شده است] دیدم که سخت به خود میپیچی» گفتم: آری، و حال خودم و آنچه را که موجب رغبت من برای خواندن نماز پشت سر آن حضرت شده بود، برای ایشان بیان کردم.
در این هنگام حضرت فرمود: «یا رُمَیْلَةُ! لَیْسَ مِنْ مُؤْمِنٍ یَمْرَضُ إِلاّ مَرَضْنا بِمَرَضِهِ وَ لا یَحْزُنُ إِلاّ حَزَنّا بِحُزْنِهِ وَلا یَدعُو إِلاّ امَنّا لِدُعائِهِ وَ لا یَسْکُتُ إِلاّ دَعَوْنا لَهُ؛ ای رمیله! هیچ مؤمنی بیمار نمیشود، مگر اینکه ما هم با بیماری او بیمار میشویم و هیچ مؤمنی اندوهگین نمیشود، مگر اینکه ما هم با اندوه او اندوهگین میشویم و هیچ مؤمنی دعا نمیکند، مگر اینکه ما برای دعای او آمین میگوئیم و هیچ مؤمنی سکوت نمیکند، مگر اینکه ما برای او دعا میکنیم» به آن حضرت گفتم: ای امیرمؤمنان! خدا مرا فدای شما گرداند، آیا آنچه فرمودید تنها درباره کسانی است که در این مقر حکومت به همراه شمایند یا شامل کسانی هم که در سرتاسر زمین هستند، نیز میشود؟» فرمود: «یا رُمَیْلَةُ لَیْسَ یَغِیبُ عَنّا مُؤْمِنٌ فِی شَرْقِ الأَرْضِ وَ لا غَرْبِها؛ ای رمیله! هیچ مؤمنی چه در شرق زمین و چه در غرب آن از چشم ما پنهان نیست». [۱۷]
امام مهدی (ع) نیز در یکی از توقیعات شریف خود که خطاب به شیخ مفید (ره) صادر شده به آگاهی کامل خود از احوال شیعیان اشاره کرده است: فَإِنّا نُحِیطُ [یُحِیطُ] عِلْماً [عِلْمُنا] بِأَنْبائِکُمْ وَ لایَعْزِبُ عَنّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبارِکُمْ.
"[۳]چنانکه در کلام طبرسی نیز آمده بود، در روایات، «اولی الأمر» به صراحت به امامان معصوم (ع) تفسیر شده است"[۱۸] ما بر احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست.
در اینجا ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا در برخی روایات گفته شده است که اعمال مردم هر شبانهروز بر پیامبر اعظم (ص) یا ائمه (ع) عرضه میشود و در برخی دیگر گفته شده که اعمال مردم هر پنجشنبه بر این حضرات عرضه میگردد؟ در پاسخ باید گفت این دو دسته روایات هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند؛ زیرا احتمال دارد افزون بر عرضه روزانه اعمال مردم بر حجتهای خدا، در هر پنجشنبه نیز اعمال یک هفته مردم به صورت یک جا بر آنها عرضه شود. [۱۹]
ب) گواه بودن امامان بر اعمال مردم
چنانکه در روایات نقل شده از امامان معصوم (ع) آمده است، حجتهای خداوند (پیامبر و ائمه معصومین (ع)) گواه بر اعمال مردم هستند و در روز قیامت به سود یا زیان آنها شهادت میدهند.
محدثان بزرگوار شیعه به موضوع یاد شده توجه کرده و بسیاری از آنها بابی از کتاب خود را به نقل روایات مرتبط با این موضوع اختصاص داده اند. [۲۰] مهمترین دلیل بر این ویژگی حجتهای الهی، آیه شریفه قرآن است که میفرماید: وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطا لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ وَ یَکُونُ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدا. [۲۱] و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر بر شما گواه باشد.
امام صادق (ع) در تفسیر این آیه شریفه میفرماید: نَحْنُ الأُمَّةُ الْوُسْطی وَ نَحْنُ شُهَداءُ اللّهِ عَلی خَلْقِهِ وَ حُجَجُهُ فِی أَرْضِهِ […] فَرَسُولُ اللّهِ (ص) الشَّهِیدُ عَلَیْنا بِما بَلَّغَنا عَنِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْنُ الشُّهَداءُ عَلَی النّاسِ فَمَنْ صَدَّقَ صَدَّقْناهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ مَنْ کَذَّبَ کَذَّبْناهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ. [۲۲]
ما امت میانه هستیم و ماییم گواهان خدا بر آفریدگانش و حجتهای او در زمینش […] پس فرستاده خدا، گواه و ناظر بر ماست به سبب آنچه از سوی خدای عزّ و جلّ به ما ابلاغ کرده است و ما گواهانیم بر مردم.
پس هر که ما را تصدیق کند، روز قیامت تصدیقش میکنیم و هر که ما را تکذیب کند، روز قیامت تکذیبش میکنیم.
سلیمبن قیس نیز در همین زمینه از امام علی (ع) چنین نقل میکند: إِنَّ اللّهَ طَهَّرَنا وَ عَصَمَنا وَ جَعَلَنا شُهَداءَ عَلی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ وَ جَعَلَنا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنا لا نُفارِقُهُ وَ لایُفارِقُنا. [۲۳] خداوند ما را پاکیزه داشته و از خطا حفظ کرده است. او ما را گواه بر آفریدگان خویش و حجت خود در زمین ساخته است. او ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داده است. نه ما از قرآن جدا میشویم و نه قرآن از ما.
[۱].
کتاب الهدایة، ص ۳۱.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران