قسمت شصت و هفت محکوم
سریال محکوم قسمت شصت و هفت 67Mahkoom Serial Part ۶۷
باریش از اینکه بوگه او را لو داده ناراحت و عصبی میشود. همانموقع ساشا با فیرات تماس تصویری میگیرد و بکیر را که دست و دهنش را بسته و نازلی را که روی مبل نشسته به فیرات نشان میدهد و با تهدید میگوید اگر باریش را رها نکند آنها را خواهد کشت. فیرات به شدت عصبانی میشود و به ناچار قبول میکند که باریش را رها کند. ساشا هم دست و دهان بکیر را باز میکند و از خانه فرار میکند.
باریش با حرص به بوگه میگوید کارش را فراموش نمیکند، سپس از فرودگاه میرود. فیرات به دادگستری میرود.
" سریال محکوم قسمت شصت و هفت 67Mahkoom Serial Part ۶۷ باریش از اینکه بوگه او را لو داده ناراحت و عصبی میشود"جلوی دادگستری مجاهد با ترس و لرز به همراه اسلحه کنار ماشین فیرات میرود. فیرات تعجب میکند مجاهد میگوید اگر او را نکشد سینیور او را خواهد کشت. فیرات از مجاهد میخواهد که عاقل باشد و به او اطمینان میدهد که مشکلی پیش نمیآید و از او میخواهد برایش جاسوسی کند.
فیرات در دادگستری مقابل خبرنگاران میگوید اموال ساواش مصادره شده و همه جا تحت پیگرد قانونی است. کمی قبل از رسیدن دادستان به خانه فیرات برای پیدا کردن فراریها، فیرات به حاجی خبر داده بود و حاجی سریع به دنبال دوستانش رفته بود و آنها را از خانه بیرون آورده بود. فیرات در دادگستری به اتاق دادستان میرود و از او به خاطر اتهاماتی که به او زده و گشتن خانهاش، گلایه میکند.
دادستان از فیرات عذرخواهی میکند.
سینیور با زاهد تماس میگیرد و میگوید اگر فیرات دست از پیگیری آنها برندارد همه چیز در موردشان لو میرود. زاهد میگوید فیرات مدرکی در دست ندارد؛ سینیور با طعنه میگوید ممکن است بوگه مثل لو دادن باریش آن ا را هم لو بدهد، سپس تماس را قطع میکند؛ زاهد تعجب میکند.
فیرات با بوگه تماس میگیرد و میگوید چند نگهبان دم خانهاش گذاشته تا امنیت آنها را حفظ کند و از بوگه میخواهد هر خبری شد به او بگوید. فیرات به خانه میرود. خان بابا میگوید مدارک او کامل شده و میتواند تسلیم شود تا فیرات او را تبرئه کند. حاجی به فیرات میگوید در مورد پرونده قنبر هم تحقیق کرده و یک شاهد هنگام قتل پیش قنبر بوده و میتواند شهادت بدهد که او قاتل نیست.
"همانموقع ساشا با فیرات تماس تصویری میگیرد و بکیر را که دست و دهنش را بسته و نازلی را که روی مبل نشسته به فیرات نشان میدهد و با تهدید میگوید اگر باریش را رها نکند آنها را خواهد کشت"فیرات میگوید زودتر باید آن شخص را پیدا کنند.
باریش و ساشا که قصد فرار از کشور را دارند، هیچ پولی ندارند و برای همین تصمیم میگیرند به شعبه یکی از بانکهای یساری بروند و دزدی کنند. در بانک باریش و ساشا با اسلحه کارمندان را تهدید میکنند تا پول بگیرند. رییس بانک زنگ خطر را میزند و باریش به سمت او شلیک میکند. ساشا درها را قفل میکند و مشتریها با ترس و جیغ گوشه بانک جمع میشوند. فیرات و دریا در ماشین هستند که به آنها خبر دزدی از بانک را میدهند.
فیرات میفهمد که کار باریش و ساشا است و به همراه دریا به سمت بانک میرود.
نیروهای پلیس نزدیک بانک چادر میزنند تا بانک را زیر نظر داشته باشند. فیرات با باریش تماس میگیرد. باریش میگوید اگر تا نیم ساعت دیگر یک ماشین ضد گلوله در اختیار او نگذارند گروگانها را می کشد.
در تلویزیون اخبار گروگانگیری در بانک توسط ساواش یساری پخش میشود و بوگه خبر را میبیند. زاهد با بوگه تماس میگیرد و به خاطر کارهای باریش عصبانی است. بوگه با کلافگی میگوید مقصر تمام این مسائل زاهد است، سپس تماس را قطع میکند.
در خانه سینیور، سینیور با خوشحالی به اخبار نگاه میکند و از شرایط پیش آمده برای باریش راضی است.
"ساشا هم دست و دهان بکیر را باز میکند و از خانه فرار میکند. باریش با حرص به بوگه میگوید کارش را فراموش نمیکند، سپس از فرودگاه میرود"رفیع میگوید فیرات در حال پیگیری است تا سینیور را لو بدهد. سینیور میگوید فیرات هیچ مدرکی نمیتواند پیدا کند. مجاهد هم کنار آنها است.
در چادر پلیس فیرات به دریا اصرار میکند که بگذارد داخل بانک برود، دریا با باریش تماس میگیرد و از او میخواهد در ازای گرفتن فیرات گروگانها را رها کند. باریش با پوزخند میگوید فیرات به درد او نمیخورد و این کار را نمیکند. بوگه که داخل چادر رفته گوشی را میگیرد و از باریش میخواهد او را به جای گروگانها بگیرد باریش جا میخورد و قبول میکند.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۵ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران