چرا جوان معتاد ایرانی؟! / مرتضی هامونیان
خانه > slide, سایر گروهها > چرا جوان معتاد ایرانی؟! / مرتضی هامونیان
- خبر اختصاصی
- تاریخ : ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
- دسته : slide,سایر گروهها
- لینک کوتاه :
- کد خبر : ۰۰۰۵۲۹۸۳۰
چرا جوان معتاد ایرانی؟! / مرتضی هامونیان
ماهنامه خط صلح – میانگین سن استفاده از مواد مخدر ۱۵ سال است.(۱) از اعتیاد در کودکان صحبت می شود.(۲) در کشوری که ۹۸ درصد کشفیات مواد مخدر دنیا در آن اتفاق می افتد.(۳) نام این کشور ایران است. همین ایرانی که همه ما میشناسیم و اما آمارهایی که نمیدانیم.
کار به بررسی چرایی این فاجعه که میکشد، هر کسی چیزی میگوید. یکی عوامل شخصی را هدف قرار میدهد و دیگری عوامل خانوادگی را و فرد دیگری چاله بیحوصلگی را. میگویند که هرچه نوجوان و جوان بیحوصلهتر باشد، امکان گرایشش به مواد مخدر بیشتر است.(۴)
دکتر مجید علیزاده، روانشناس اما عمدهترین دلایل گرایش جوانان به مصرف مواد مخدر را دلایل فردی ایشان میداند. اینکه در جهان فردی شده امروز، هر کدام گرایش به زندگی بدون مشکل فردی دارند و اینکه فشارهای بی حد و حصر عصبی و خانوادگی موجب میشود که به سوی مصرف مواد مخدر کشیده شوند.
"همین ایرانی که همه ما میشناسیم و اما آمارهایی که نمیدانیم.کار به بررسی چرایی این فاجعه که میکشد، هر کسی چیزی میگوید"در جامعهای که پر است از بیکاری و مواد مخدر در دسترس.(۵) این نظر یک روانشناس است. کوتاه و مختصر. اما به نظر باید بیشتر کنکاش کرد که چرا در ایران از مصرف مواد مخدر توسط کودکان صحبت میکنیم و چرا نوجوانان و جوانان ما روز به روز به مواد مخدر سنتی و صنعتی گرایش پیدا میکنند.
البته اتفاق جدیدی هم نیست. در سال ۱۳۸۱، یعنی نوزده سال پیش و بر پایه پژوهش دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعتیاد به عنوان سومین آسیب مهم در جمعیت بالای ۱۵ سال کشور مطرح شده است. تعداد معتادان اما در سال ۱۳۸۲ یک میلیون و دویست هزار نفر (که البته میدانیم آمار قطعی نیست.
چون اعتیادهای نهان و اعلام نشده بسیارند. آمار اعتیاد را میتوان به نوعی آمار سیاه به حساب آورد که عدد قطعیاش مشخص نیست) بوده که در آن زمان هشت درصد رشد را نشان میداده است.(۶) آماری که در سال ۱۳۹۹ به دو میلیون و هشتصد هزار معتاد رسمی در کشور رسیده است.(۷) این آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر است. خودتان حساب کنید تعداد واقعی آمار و رشد آن در دو دهه اخیر را!
در واقع ما در دو دهه اخیر علاوه بر کاهش سن اعتیاد، با افزایش تعداد معتادان نیز مواجه بودهایم. اما این نسل جوان روان به سوی اعتیاد در مواد مخدرشان نیز ابتکار نسلی خودشان را دارند! در قدیم دوران تریاک بود و بعد به هروئین ارتقا پیدا کرد. بعد هم دوران کراک پدیده آمد.
"یکی عوامل شخصی را هدف قرار میدهد و دیگری عوامل خانوادگی را و فرد دیگری چاله بیحوصلگی را"حال و بر اساس پژوهشی که در بهمن ۱۳۹۸ توسط کلینیک اعصاب و روان ترک اعتیاد پیام تندرستی انجام شده، نسل جدید جوانان ایرانی در حال تجربه اعتیاد به گُل یا ماری جوانا و حشیش هستند. به این مواد باید الکل را هم اضافه کرد که علی رغم ممنوعیتش در ایران، دسترسی به نوشیدنیهای الکلی غیر استاندارد در سطح بالایی در میان تمام اقشار اجتماعی بالاخص جوانان ایرانی دیده میشود.
سالها میگفتند که دلیل اعتیاد، دوست ناباب است و عدهای هم زغال خوب را علاوه میکردند! اما انگیزههای استفاده از مواد مخدر فهرستی بسیار بلند بالاتر از این دارد که بسیاری از آنها عوامل فردی هستند. عواملی چون “کنجکاوی، کسب لذت، تسکین درد، فراموش کردن مشکلات، شوخی و خنده، هیجان طلبی یا میل به خطر کردن، احساس بزرگ شدن، پیوستن به گروهی خاص و…. این علل با وجود اینکه چندان مهم به نظر نمیرسند، باعث اعتیاد میلیونها انسان شدهاند.”(۸) البته یک عامل دلیل اعتیاد نیست و اعتیاد امری چند عاملی است. عواملی که در سه دسته کلی طبقه بندی شدهاند.
فردی، خانوادگی و اجتماعی. هر کدامشان قادرند به تنهایی جوانی را به اعتیاد بکشند و اما در بسیاری از موارد، جمعی از عوامل هستند که دخیلاند و نه یک عامل خاص.
ایران امروز پر است از اخبار استرس زا. وضعیت اقتصادی نابسامان و فضایی متشنج. عصبی شدن و فشارهای بی حد عصبی یکی از عوامل فردی است که میتواند فرد را به اعتیاد نزدیک کند. مواد مخدر و حالت خلسهاش برای زمانی فرد هدف را از وضعیت عصبی و جهان پر از مصیبت موجود رها میکند.
"اینکه در جهان فردی شده امروز، هر کدام گرایش به زندگی بدون مشکل فردی دارند و اینکه فشارهای بی حد و حصر عصبی و خانوادگی موجب میشود که به سوی مصرف مواد مخدر کشیده شوند"اما تنها عصبی بودن برای فرد معتاد، دلیلی بر اعتیاد نیست.
هجده سالهها باید کنکور بدهند تا به دانشگاه وارد شوند. غول کنکور هم همچنان قربانی میگیرد. باید شبها بیدار ماند و خواند و خواند تا شاید در دانشگاهی قبول شد و آینده را تضمین کرد. چه بهتر برای بیدار ماندن و پلک نزدن از انواع داروهای مخدر و روانگردان! بار اول نتیجه میدهد. بار دوم شاید.
بار سوم اما نتیجه، اعتیاد مصرف کننده مواد است. مصرف قرصها و مواد بیشتر می شود و خروجیاش میشود جوانی معتاد، از خود بیزار، از خانواده رانده و از جامعه و دانشگاه و … مانده.
عوامل فردی دیگری هم در این اعتیاد نقش بازی میکنند. از اختلالهای شخصیتی مانند انزوا طلبی، افسردگی، کمبود اعتماد به نفس و بیش فعالی بگیرید تا شخصیتهای متزلزل و رشد نیافتهای که برای مطرح شدن در جامعه و خانواده، به جای راه، به دنبال میان بر میروند. گاها هم مضرات آنچه استفاده میکنند را نمیدانند و نتیجه میشود زمانی که نادانسته، در دام اعتیاد گرفتار میشوند. حتی گاهی برای خلاصی از اعتیادی به اعتیاد دیگری روی میآورند.
"در سال ۱۳۸۱، یعنی نوزده سال پیش و بر پایه پژوهش دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اعتیاد به عنوان سومین آسیب مهم در جمعیت بالای ۱۵ سال کشور مطرح شده است"دوستی داشتم که زمانی عاشق شد. دختر خانم مورد نظر شرط کرده بود که او اعتیاد به سیگار را کنار بگذارد. او هم سیگار را کنار گذاشت و به جایش هر روز در قهوه خانه محل مشغول کشیدن انواع و اقسام قلیان بود. در واقع او برای رسیدن به هدفش از اعتیادی گذشته بود و اما به اعتیادی دیگر گردن گذاشته بود. به همه اینها اضافه کنید عوامل مانند کنجکاوی های نوجوانانه و جوانانه را که مثلا اگر استفاده کنم چه میشود! و گاها استفادههای خودسرانه از مسکنها و مواد قویتر از مسکنهای موجود در بازار را که به راحتی به اعتیاد منجر میشوند.
در واقع فرد از مسائل مرتبط با حوزه سلامت جسمیاش تا مباحث مرتبط با حوزه سلامت روانش، در خطر افتادن در دام اعتیاد به مواد مخدر است.
اما تنها فرد تنهای منزوی در خطر اعتیاد نیست. تنها او عامل نیست. همه ما خانوادههایی داریم. نقش آنها را نباید دستکم گرفت.
والدین درگیرند و به فرد محبت نمیکنند. فرد گوشهگیر میشود و یا محبت را در جایی دیگر میجوید.
"تعداد معتادان اما در سال ۱۳۸۲ یک میلیون و دویست هزار نفر (که البته میدانیم آمار قطعی نیست"جایی میان دوستان و با تفریحات آنان. همین میشود مقدمه اعتیاد. این داستان روی دیگری هم دارد. والدین در محبت به فرد افراط میکنند. دیگر نشانی از استقلال فردی او نیست.
از سویی میخواهد در میان گروه دوستان خودی نشان بدهد. وقتی به او چیزی تعارف میکنند، تحت فشار جمع میپذیرد. یا تازه جوان است و تازه پشت لبهایش سبز شده! سیگاری گوشه لب، احساس بزرگی به او میدهد. به همین راحتی خروجی این روابط بدل اعتیاد میشود. باز این داستان روی دیگری نیز دارد.
"خودتان حساب کنید تعداد واقعی آمار و رشد آن در دو دهه اخیر را!در واقع ما در دو دهه اخیر علاوه بر کاهش سن اعتیاد، با افزایش تعداد معتادان نیز مواجه بودهایم"والدینی که مرتبا فرد را کنترل میکنند. اینجاست که او بر این کنترل بیش از حد میشورد. باز خروجی میتواند به راحتی روی بردن به اعتیاد باشد تا او را از این جهان برای مدتی رها کند و یا قطع ارتباط او با والدین را با چیزی دیگر یا جمع آلودهای دیگر پیوند بزند.
در خانواده عوامل دیگر هم میتواند موجب اعتیاد شود. از تبعیض میان فرزندان گرفته تا رفاه بیش از اندازه و یا فقر کمر شکن. از نداشتن دانش کافی توسط والدین گرفته تا آسیب احساسی و از دست رفتن و یا طلاق یکی از والدین.
از دعوای میان والدین گرفته تا بیکاری و ضعف سرپرستی والدین. همه اینها و بسیاری از عوامل دیگر در خانواده به راحتی میتواند عاملی برای اعتیاد فرد جوان شود.
اما تنها فرد با خانواده عامل نیستند. جامعه هم خود بستر ساز اعتیاد جوانان است. جامعهای که در آن “دسترسی آسان به مواد، کمبود امکانات ورزشی و تفریحی، محیط مدرسه ناسالم، مشکلات تحصیلی، دوستان ناباب، مصرف مواد از سوی همسالان، تفریحات ناسالم، عدم مقبولیت اجتماعی، فقرهای فرهنگی، رشد جمعیت، مهاجرتهای بی رویه”(۹) و ده ها عامل دیگر نقش بازی کنند، خود نه به جلوگیری کننده از اعتیاد جوانان که به عاملی برای تشدیدش بدل میشود. چنین جامعه ای درمان نیست.
"اما این نسل جوان روان به سوی اعتیاد در مواد مخدرشان نیز ابتکار نسلی خودشان را دارند! در قدیم دوران تریاک بود و بعد به هروئین ارتقا پیدا کرد"خود عامل درد است.
عوامل اجتماعی اما تنها نیستند. خودشان از فقر تا دوستان ناباب، از عدم جایگاه درست اجتماعی تا بیکاری با وجود داشتن تحصیلات و دانستن فن را شامل میشوند. اما باز اینها تنها عوامل نیستند. جامعه را عوامل دیگری نیز به آشوب می کشند. تنی که ارگانهایش به اختلال میافتند و این جامعه انداموار، با بر هم ریختن هر ارگانش، دیگر بخشهایش نیز متزلزل میشوند.
در ایران امروز ما سیاست تا خصوصیترین حوزههای زندگی انسانها رخنه کرده.
راستش این دیگر خاص جامعه ماست. در ممالکی که خبری از دموکراسی و جدایی نهاد دین از نهاد دولت هست، بستر سیاست به مانند ایران تا اتاق خواب مردم پهن نیست. در این شرایط، و در جامعهای پر از تنشهای سیاسی و استبداد و سرکوب، جوانان به عنوان کسانی که آیندهشان را به دست نیروی سرکوب به یغما رفته میبینند، به سمت اعتیاد روی میآورند. میتوان گفت که اعتیاد و استبداد با یکدیگر نسبت مستقیم دارند. همانطور که استبداد پدر و مادر، در خانواده، خود از دلائل روی آوردن جوان به اعتیاد است، این استبداد در جامعه نیز خیل عظیمی از جوانان سرکوب شده ناامیدی که خود را بی آینده میبینند را هم به دام اعتیاد میافکند.
"حال و بر اساس پژوهشی که در بهمن ۱۳۹۸ توسط کلینیک اعصاب و روان ترک اعتیاد پیام تندرستی انجام شده، نسل جدید جوانان ایرانی در حال تجربه اعتیاد به گُل یا ماری جوانا و حشیش هستند"شاید بتوان گفت یکی راه کاهش اعتیاد، حذف استبداد از سر مردمان یک سرزمین است.
به این جمع دلائل میتوان مسائل اقتصادی را نیز اضافه کرد. مثلا “افرادی که در شهرهایی زندگی میکنند که در آن مواد مخدر به راحتی توزیع و مصرف میشود. ممکن است به آن دچار شوند. همچنین فقر و وجود افراد معتاد در اطراف فرد نیز، ممکن است موجب اعتیاد او شود. فشار مالی و ناتوانی فرد در مدیریت امور مالی نیز موجب گرایش فرد به سمت اعتیاد خواهد شد.”(۱۰) به این عوامل اختلاف طبقاتی شدید (که در ایران بیداد میکند) و بیکاری و بیشغلی را هم میشود اضافه کرد.
اعتیاد یک بیماری است و معتاد افتادهای است از لبه تیغ تیز زندگی.
راه رفتن در زندگی و به مواد مخدر اعتیاد پیدا نکردن، عزمی سترگ میطلبد. همه انسانها به نوعی به چیزی عادت دارند. اما وقتی این عادت، به مصرف موادی خاص بدل میشود، نامش به اعتیاد تغییر میکند. از وضعیت فرد تا خانواده و جامعه در این مصیبت موثرند. در جامعهای که نسل نوجوان و جوانش، مواد مخدر را از کتاب مورد علاقهاش راحتتر به دست می آورد.
"عواملی چون “کنجکاوی، کسب لذت، تسکین درد، فراموش کردن مشکلات، شوخی و خنده، هیجان طلبی یا میل به خطر کردن، احساس بزرگ شدن، پیوستن به گروهی خاص و…"در مملکتی که با توجه به موقعیت جغرافیایی و جایگاه ژئوپلیتیکش، چهار راه قاچاق مواد مخدر جهان است و ذیل نظامی که استبداد و دخالت نهاد قدرت در رخت خواب مردمش، خود عامل سرخوردگی و اعتیاد است. اعتیاد بیماری جامعه ماست. انکارش کنیم و یا سرکوب، تنها به فراموشی موقت بیماری بدل میشود و نه درمان آن. شاید راه زدودن اعتیاد از جامعه، بدل کردن انسان به انسان خودمختار تصمیمگیر انتخابگر باشد. امری که در ساخت استبدادی میسر نیست.
به نظرم بیشتر نیازی به توضیح نیست. عامل اصلی اعتیاد در ایران مشخص است!
مراجعات:
- معاون دفتر سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت در گفت و گو با ایرنا: میانگین سن شروع مصرف مواد مخدر در کشور به ۱۵ سال رسیده است – ایرنا – ۲۵ فروردین ۱۳۹۸
- در رادیو ایران ۲۰ بشنوید: ترک به شیوه کودکانه – ایران آن لاین – ۱۴ تیر ۱۴۰۰
- کاهش سن اعتیاد به مواد مخدر صنعتی – خبرگزاری صداوسیما – ۹ خرداد ۱۴۰۰
- بیحوصلگی، چراغ سبز اعتیاد برای نوجوانان – خبرگزاری اقتصادی ایران – ۲۴ تیر ۱۴۰۰
- علل گرایش جوانان به اعتیاد – خبرگزاری پانا – ۱۶ بهمن ۱۳۹۹
- عوامل موثر بر اعتیاد به مواد مخدر در افراد ۱۵ تا ۳۰ سال: یک مطالعه کیفی – دکتر محمد جعفر مدبرنیا، دکتر سید کامبخش میرحسینی، دکتر رسول تبری، دکتر زهرا عطرکار روشن – مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان – ۱۳۹۲
- اعلام رسمی تعداد معتادان در ایران – انصاف نیوز – ۲۱ شهریور ۱۳۹۹
- علل گرایش جوانان به اعتیاد و راهکارهای پیشگیری از آن – آذین منفردی، فروغ دفتری – سومین همایش ملی سلامت روان و تندرستی – ۱۳۹۳
- عوامل مرتبط با اعتیاد در جوانان – معصومه کوزه گر – مرکز بهداشت شهدای والفجر – ماهنامه الکترونیکی سیب – شماره فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹
- نقش جامعه در اعتیاد نوجوانان و جوانان – دکتر احیائی – کلینیک اعصاب و روان راه احیاء – ۱۲ بهمن ۱۳۹۹
مطالب مرتـبط
- صد و بیستوسومین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و بیستودومین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و بیستویکمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و بیستمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
- صد و نوزدهمین شماره ماهنامه خط صلح منتشر شد
برچسب ها: جوان معتاد ایرانی جوانان خط صلح سن اعتیاد سن اعتیاد در ایران شماره 123 ماهنامه خط صلح مرتضی هامونیان مشکلات جوانان مشکلات هر روزهی جوانان امروز
بدون نظر
نظر بگذارید
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران