چرا چین مستقیماً برای مهار حوثیها در دریای سرخ اقدام نمیکند؟
تنشآفرینی حوثیها در دریای سرخ، با وجود فشارها، تلاشها و همچنین حملات نظامی به پایگاههای این گروه یمنی تحت حمایت جمهوری اسلامی، ادامه دارد و این شبهنظامیان همچنان به ایجاد مزاحمت برای کشتیهای تجاری در آبهای بینالمللی ادامه میدهند.
در هفتههای اخیر گزارشهای مختلفی در مورد درخواست آمریکا از چین برای حضور فعالانهتر در جهت پایان دادن به این بحران منتشر شده بود.
خبرگزاری رویترز روز ۲۸ ژانویه در گزارشی بهنقل از منابع آگاه خبر داده بود که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در جریان مذاکراتی با وانگ یی، وزیر خارجه چین، این درخواست را مطرح کرده و از پکن خواسته تا از نفوذ خود برای قانع کردن ایران نسبت به مهار حملات حوثیها به کشتیهای تجاری در دریای سرخ استفاده کند.
پیش از آن، وانگ یی روز ۱۴ ژانویه خواستار پایان یافتن حملات به کشتیهای غیرنظامی در دریای سرخ شده بود البته بدون اینکه به حوثیها و یا جمهوری اسلامی ایران اشاره کند.
همچنین خبرگزاری رویترز در گزارش دیگری روز جمعه ۲۶ ژانویه بهنقل از منابعی در درون حکومت ایران خبر داده بود که مقامهای چینی از همتایان ایرانی خود خواستهاند که به مهار حملات شبهنظامیان حوثی به کشتیهای تجاری کمک کنند.
بیشتر در این باره:
حوثیها تهدید کردند به حمله به ناوهای آمریکایی و بریتانیایی «ادامه خواهند داد»
با این حال و با وجود تبادل این پیغامها همچنان تغییری در رویکرد حوثیهای یمن ایجاد نشده و حتی حملات چندین باره آمریکا و بریتانیا به مواضع این گروه هم نتوانسته در ایجاد مزاحمت حوثیها برای کشتیهای تجاری در دریای سرخ تغییر چندانی ایجاد کند.
این در حالی است که از زمان تنشزاییهای حوثیها در دریای سرخ، تجارت بینالملل دریایی با اخلال جدی مواجه شده و کشتیها مجبور شدهاند مسیر خود را از دریای سرخ و کانال سوئز به جنوب آفریقا و دماغهٔ امید نیک در جنوبیترین قسمت قاره آفریقا منحرف کنند؛ مسیر تازهای که هزینههای قابلتوجهی را به تجارت بینالملل تحمیل میکند.
با همهٔ این اوصاف، دریای سرخ اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک قابلتوجهی برای چین دارد. این کانال دریایی بهعنوان یک مسیر تجاری حیاتی که دریای مدیترانه و اقیانوس هند را به هم متصل میکند، برای تضمین جریان مداوم تجارت دریایی چین به بازارهای اروپا، آفریقا و خاورمیانه ارزش کلیدی دارد.
علاوه بر این، این منطقه بهعنوان سکوی پرشی برای تلاشهای پکن در جهت بهرهبرداری از پتانسیل اقتصادی و صنعتی دستنخوردهٔ کشورهای آفریقایی و بخشی از خاورمیانه عمل میکند.
اما از زمان آغاز اقدامات حوثیها در اواسط ماه نوامبر در دریای سرخ، چین در قبال این اخلالهای شبهنظامیان یمنی سکوت کرد و تا چند هفته هم هم در این زمینه واکنش چندان خاصی نشان نداد.
این کشور همچنین ضمن نپیوستن به ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا برای حفاظت از کشتیهای تجاری در دریای سرخ، به حملات نظامی ایالات متحده و بریتانیا به مواضع حوثیها هم اعتراض و نسبت به آنچه «افزایش تنشها در منطقه» خوانده بود، ابراز نگرانی کرد.
آیا چین از تنشها در دریای سرخ سود میبرد؟
در این شرایط برخی این پرسش را مطرح کردهاند که چرا چین در این بحران به صورت مستقیم وارد نمیشود، بهویژه اینکه این کشور از استمرار حرکت ایمن کشتیهای تجاری در دریای سرخ و کانال سوئز منفعت اقتصادی دارد.
شبکهٔ سیانان در تحلیلی ضمن پرداختن به این مسئله استدلال کرده که چین علاقهای به پیوستن به ائتلاف غربی به رهبری آمریکا ندارد چرا که این اقدام باعث تقویت موقعیت آمریکا بهعنوان یک هژمون در خاورمیانه شده و همزمان جایگاه چین در این منطقه را تضعیف خواهد کرد.
نقشآفرینی چین اخیراً در معادلات منطقهٔ خاورمیانه افزایش یافته و اقداماتی چون میانجیگری در توافق میان تهران و ریاض سبب شده برخی امیدوار باشند که پکن باز هم علاقهمند باشد که با ورود به یک مناقشهٔ لاینحل دیگر اعتباری برای خود کسب کند و زمینه را برای بهبود تصویر عمومی این کشور در فضای بینالملل فراهم سازد.
بیشتر در این باره:
مذاکرات آمریکا و چین درباره فشار بر ایران برای مهار حوثیها «نتیجهای در برنداشت»
در تحلیلی دیگر، نشریه فایینشال تایمز در گزارشی خبر داده که چین اخیراً چندین خط کشتیرانی جدید را برای سرویسدهی و فعالیت در مسیر دریای سرخ و کانال سوئز مجدداً مستقر کرده تا بتواند از مصونیت اعطاشده از سوی حوثیها برای انتقال کشتیهای تجاری خود بهرهمند شود.
فایننشال تایمز در تحلیل خود میگوید این اقدام پکن مشابه فعالیتهای پیشین شرکتهای کشتیرانی چین در دوران همهگیری ویروس کرونا است که این کشور از این طریق تلاش میکرد ضمن استفاده از ظرفیتهای ایجادشده در پی غیبت شرکتهای کشتیرانی دیگر کشورها، به منفعت اقتصادی قابلتوجهی دست یابد.
با این حال، گزارشهای مختلف نشان میدهد که چینیها هم از اخلال ایجادشده در دریای سرخ ضررهای اقتصادی قابلتوجهی دیدهاند و بسیاری از صادرکنندگان این کشور با مشکلاتی از قبیل افزایش هزینهٔ حملونقل و تأخیر قابلتوجه در رساندن محصول به مشتریان خود در اروپا و آفریقا روبهرو شدهاند.
چینیها چه میگویند؟
در همین حال، نشریه گلوبال تایمز متعلق به چین در تحلیلی با اشاره به گزارشهایی که در خصوص سیاست چین در قبال این منازعات در دریای سرخ منتشر کرده، نوشته است که «اگر آمریکا خواهان کمک پکن برای کاهش تنشها در دریای سرخ است، باید آن را بدون ادبیات تحریکآمیز و غیرمبهم مطرح کند».
این رسانهٔ چینی همچنین اضافه کرده که «ایالات متحده در مواردی که به کمک چین نیاز دارد، همکاریهای پکن با کشورهایی چون ایران را تحت قالب "مسئولیت اجتماعی چین" مطرح میسازد در حالیکه واشینگتن در بقیهٔ موارد هرگونه رابطهٔ عادی میان تهران و پکن را در چارچوب مناسبات اهریمنی میان دو کشور به تصویر میکشد».
همچنین وزارت خارجه چین هفته گذشته اعلام کرده بود که این کشور با همهٔ طرفهای مختلف در این بحران در ارتباط نزدیک است و برای کاهش تنشها در دریای سرخ به صورت فعالانه تلاش کرده است.
عدم مشارکت در زمین آمریکا یا ناتوانی در حل بحران؟
در شرایطی که اختلافات و تنشها میان چین و آمریکا در سالهای اخیر روند صعودی داشته است، به نظر میرسد که مقامهای حزب کمونیست ترجیح نمیدهند که در یک ابتکار بینالمللی که رهبری آن با ایالات متحده است و بر اساس نظم بینالمللی کنونی نظام بینالملل پی گرفته میشود، مشارکت داشته باشند.
از آنجایی که این کشور چه در قبال حمله نظامی روسیه به اوکراین و چه در خصوص جنگ میان اسرائیل و حماس موضع همسانی با آمریکا اتخاذ نکرده، قابل انتظار است که در خصوص بحران در دریای سرخ هم رویکرد متفاوتی را پی بگیرد؛ رویهای که از یک سو باعث میشود ظرفیتهای چین در ارتباطاتش به اعتبار ایالات متحده نوشته نشود و همچنین با توجه به مصونیتهایی که شرکتهای کشتیرانی این کشور نسبت به حملات حوثیها دارند، دستکم بتواند قدری از حجم ضربات اقتصادی را که در این بحران متحمل میشود، بکاهد.
بیشتر در این باره:
حملات حوثیها به کشتیها در دریای سرخ به کجا میانجامد؟
از سوی دیگر، در صورت استمرار درگیریها و حضور بیشتر آمریکا در تقابل با حوثیهای یمن، چین میتواند خرسند باشد که توانسته رقیب خود را در یک بحران دیگر که مسیر خروج از آن چندان روشن و ساده نیست، درگیر کند.
برخی هم این گمانه را مطرح میکنند که ظرفیتهای چین برای اثرگذاری در این مناقشه چندان نامحدود نیست و در خصوص توان این کشور برای اثرگذاری بر رفتارهای جمهوری اسلامی هم بزرگنمایی شده است.
در نتیجه، گروهی از ناظران معتقدند که چین از آن میزان ابزار و اهرم لازم که بتواند به جمهوری اسلامی برای اعمال فشار در جهت مهار حوثیها فشار بیاورد، برخوردار نیست.
دلیل هرچه که باشد، چین دستکم تا امروز تلاش قابلتوجهی برای کنترل تنشها در دریای سرخ و اخلالهایی که حوثیهای یمن به پشتگرمی تهران در این منطقه ایجاد کردهاند، به کار نبسته و برعکسِ ایالات متحده و همچنین بریتانیا ترجیح داده بیشتر از دور نظارهگر این بحران جهانی باشد.
بیشتر در این باره:
والاستریت جورنال میگوید چین ایران را برای مهار حوثیها تحت فشار گذاشته است
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران