سریال فرزند راز مادر است قسمت ۹ نهم

صدف به دفنه می‌گوید که او و چنار با هم رابطه‌ دارند و او از چنار باردار است.

دفنه شوکه می شود. چنار میخواهد به او توضیح بدهد، اما دفنه حلقه اش را به سمت او پرتاب کرده و به همراه سعدون از آنجا می رود.

در خانه صبریه ، او طلای هدیه فادیک را در دست مریم میبیند. مریم می‌گوید که دفنه آن را برای احمد خریده است.

صبریه عصبانی شده و با مریم بحث میکند. مریم وسایلش را جمع کرده و میخواهد به همراه احمد خانه را ترک کند.

رها دم در رفته و به مریم می‌گوید که او نیز همراهش می رود. خواهر مریم حرفهای رها را شنیده و از حمایت رها از مریم عصبی می شود.

او به طبقه بالا پیش صبریه می رود و به او می‌گوید که مریم قبل ازدواج بچه ای به دنیا آورده که مرده است.

"صدف به دفنه می‌گوید که او و چنار با هم رابطه‌ دارند و او از چنار باردار است.دفنه شوکه می شود"صبریه با شنیدن این حرفها شوکه می شود. همان موقع نوح نیز که رسیده، حرفهای خواهر مریم را می شنود.

مریم به ناچار به همراه رها به خانه رفته می رود.دفنه در خانه نیست. مریم با دفنه تماس می‌گیرد. دفنه که مطمئن است صدف بچه او را دزدیده‌، به مریم می‌گوید که در حال رفتن به کلانتری است و تماس را قطع میکند. مریم نگران می شود که لو رفته باشد.

نوح تصمیم میگیرد پیش مریم برود تا حقیقت را از زبان او بشنود.

فیدان به خانه صبریه می رود.

صبریه از اینکه فیدان مریم را به آنها معرفی کرده بود و مریم مشکل اخلاقی داشته است از او گلایه میکند. فیدان شوکه شده و می‌گوید‌ که از چیزی خبر نداشته است.
پلیس ها صدف و چنار به کلانتری می برند و از آنها بازجویی میکنند. صدف می‌گوید که روز حادثه او پیش چنار بوده است و دزدیدن بچه کار او نیست.

این را هم ببینید:  سریال قیام عثمان قسمت ۳۲۱ سیصد و بیست و یکم

نوح دم خانه دفنه می رود و به مریم می‌گوید‌ که خواهرش چه چیزهایی گفته است. مریم انکار کرده و با عصبانیت میگوید که طلاق می‌گیرد. نوح حرفهای مریم را باور میکند.

شب دفنه به خانه برمیگردد.

"چنار میخواهد به او توضیح بدهد، اما دفنه حلقه اش را به سمت او پرتاب کرده و به همراه سعدون از آنجا می رود.در خانه صبریه ، او طلای هدیه فادیک را در دست مریم میبیند"رها از آنجا می رود.

بیشتر ببینید:

سریال محکوم قسمت ۲۴ بیست و چهارم

۱۱ خرداد ۱۴۰۱

سریال مادر عزیزم قسمت ۷۱ هفتاد و یکم

۶ خرداد ۱۴۰۱ قبلی بعدی

دفنه به مریم می‌گوید‌ که صدف و چنار خیانت کرده بودند و او به صدف شک داشت، اما کار او نبوده است.

مریم به دفنه می‌گوید که با مادر شوهرش به مشکل خورده و مدتی در خانه دفنه میماند.

روز بعد ، رها زنش را به خاطر حرفهایی که در مورد مریم زده است تهدید میکند. او سپس به خانه دفنه پیش مریم رفته و به او می‌گوید که هر طور شده باید از دفنه بخواهد به او کار بدهد تا او نیز در آن خانه بماند.

فیدان به روستا پیش قابله رفته و در مورد بچه ی اول مریم سوال میکند. قابله همه چیز را در مورد بچه اول مریم می‌گوید‌. فیدان شوکه می شود.

نوح صبریه را دم خانه سالمندان می برد و می‌گوید که اگر دوباره مریم را اذیت کند و به زندگی آنها کاری داشته باشد ،او را آنجا می‌گذارد. او می‌گوید که صبریه باید از مریم معذرت خواهی کند.

صبریه شوکه و ناراحت می شود.

شب فیدان به خانه پیش صبریه رفته و می‌گوید‌ که مریم با شوهر خواهرش رابطه داشته و از او بچه به دنیا آورده بود و بچه مرده است. صبریه به شدت شوکه می شود. او می‌گوید که میداند چه کند.

این را هم ببینید:  سریال رویاها و واقعیت‌ها قسمت ۱۱ یازدهم

روز بعد، دفنه پیش وکیل رفته و درخواست طلاق می دهد. وکیل با چنار تماس گرفته و چنار به دفتر وکیل می رود. او با حرص به دفنه می‌گوید که بیخود دل به سعدون خوش کرده است و سعدون خودش از ابتدا در مورد رابطه او و صدف خبر داشت، اما به دفنه نگفته است.

"مریم وسایلش را جمع کرده و میخواهد به همراه احمد خانه را ترک کند.رها دم در رفته و به مریم می‌گوید که او نیز همراهش می رود"دفنه شوکه می شود.

دفنه دم خانه سعدون رفته و به خاطر پنهانکاری او با او بحث کرده و از سعدون میخواهد که از او فاصله بگیرد. سپس به خانه برمی‌گردد.

نوح از صبریه میخواهد آماده شود تا برای معذرت خواهی و برگرداندن مریم به خانه دفنه بروند.

صبریه دم در رفته و به مریم می‌گوید‌ که میداند در گذشته چه کار کرده و اگر بچه را به او ندهد، او را رسوا خواهد کرد.

او بچه مریم را از بغل دفنه گرفته و میخواهد برود.

مریم شوکه شده و نمی‌داند باید چه کند.