قسمت دو شربت زغال اخته
سریال شربت زغال اخته قسمت دو 2Kızılcık Şerbeti Serial Part ۲
سریال شربت زغالاخته قسمت ۲ با زیرنویس چسبیده فارسی
عبدالله گفت مامان دوعا از آنها خوشش نیامد. پنبه اما میگوید دوعا دیگه باید خودش را با ما وفق بدهد.
عشقم نکن اینطور. ببین دیشب برای ما دشوارترین اوقات بود، اما تمام شد و رفت.
فاتح اما میگوید گذشت و تمام شد.
دختر میگوید من امروز یک سر به خانه بزنم ببینم چه خبر است.
تو هرطور خوشحال شوی آن طور عمل کنیم.
فاتح میگوید اگر به دوعا باشد یک عروسی ساده میگیریم. ولی برای همان هم به دوعا مربوط نیست.
پدر میگوید من آشنا و فامیل زیاد و مهمی دارم. برای همین هم شده عروسیای باید در شان خانواده بگیریم.
" سریال شربت زغال اخته قسمت دو 2Kızılcık Şerbeti Serial Part ۲ سریال شربت زغالاخته قسمت ۲ با زیرنویس چسبیده فارسیعبدالله گفت مامان دوعا از آنها خوشش نیامد"به زن خودت بگو فکرها و خیالهای چرت و پرت و رویابافی نکند.
با ورو آلو به خانه، مادر میگوید وای دخترم داشتم دنبال جای پارک میگشتم. او جواب میدهد ول کن جای پارک را. داخل قیامت است. به قیامت برس.
او که وارد میشود میبیند خالهاش آنجاست. میگوید من آمدم.
او پاسخ میدهد که آفتاب از کجا درآوده که خواهرزادهام بهم خاله جانم میگوید. ی
در جر و بحث مته و چمن، مته میگوید ببخشید ولی مامان تو را همه میشناسیم. کسی نیست جز تلخترین زن جهان و این را همه میدانیم.
دوعا میگوید فاتح چرت و پرت نگو. این قدر هم همه جا نگو فامیل شدهایم. من فامیل تو نیستم.
"به زن خودت بگو فکرها و خیالهای چرت و پرت و رویابافی نکند.با ورو آلو به خانه، مادر میگوید وای دخترم داشتم دنبال جای پارک میگشتم"اوکی؟
مامان من خیلی جدی است و با این شوخیها کاری ندارد. اهل ابراز محبت به شکل معمول هم نیست. اما ما را خیلی دوست دارد و خیلی فداکار هم هست ولی خب محبتش را اینطور بروز میدهد.
مته او را در آغوش میگیرد و میگوید از دست من ناراحت نباش.
چمن میگوید خب من بروم پایین به مامانت و بقیه کمک کنم ببینن عروس آنها چقدر مهارتش زیاد است.
در همین لحظه دوعا درد میکشد. دردی که از بارداری اوست. فاتح نگران است.
اما دوعا دچار خونریزی شده است. به بیمارستان میرود. به او استراحت تجویز میشود.
کیولجیم بعد از شنیدن حرفهای دوعا عصبانی میشود و میرود. میگوید از هر چیزی که میترسیدم همه سر من آمد. گفتم دوعا، تو درس میگیری و میخواهی متوقف کنی ماجرا را ولی ببین به کجا میرسیم.
دوعا میگوید مامان.
"کسی نیست جز تلخترین زن جهان و این را همه میدانیم. دوعا میگوید فاتح چرت و پرت نگو"بیخیال. این همه برای من کافی است. ممنونم مامان پاشو.
و در پایان این قسمت از سریال شربت زغال اخته، آلو مسئول برگزتاری عروسی میشود.
برای آنکه از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال شربت زغال اخته قسمت سه ۳ قسمت قبلی - سریال شربت زغال اخته قسمت یک ۱ Next Episode - Kızılcık Şerbeti Serial Part ۳ Previous Episode - Kızılcık Şerbeti Serial Part ۱
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران