کیانیان: همه چیز زیر سر «فرهنگ» نیست!/ دشتآرای: علیه «پدر» نبودم
خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی، آروین موذنزاده؛ این روزها نمایش «پدر» نوشته فلوریان زلر در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه است. آروند دشت آرای کارگردان این اثر نمایشی در این اجرا، رویکردی متفاوت نسبت به دیگر نمایشهایش که بیشتر مبتنی بر بداهه پردازی و تجربه گرایی بودند در پیش گرفته و با انتخاب یک نمایشنامه از پیش نوشته شده و کامل که در سالهای اخیر محبوبیت زیادی در ایران و جامعه جهانی پیدا کرده دست به چالشی جدید در کارگردانی تئاتر زده است.
در این اثر نمایشی رضا کیانیان بازیگر باسابقه تئاتر و سینمای ایران در نقش آندره به ایفای نقش میپردازد آرشیتکتی که در دوران سالمندی مبتلا به بیماری آلزایمر شده اما خودش این موضوع را باور ندارد و در همین راستا با دخترش دچار تعارضاتی میشود؛ یک تراژدی امروزی که فرصت مناسبی برای بازیگرش به وجود میآورد تا تواناییهایش را به رخ بکشد و کیانیان بعد از مدتها که دوباره روی صحنه تئاتر بازگشته به خوبی از عهده ایفای این نقش برآمده و موقعیت دراماتیک یک فرد مبتلا به آلزایمر را از زاویه دید فردی که بیماریاش را نمیپذیرد و دچار توهم توطئه نیز شده است به زیبایی جان میبخشد. نقشی که ۲ سال قبل سِر آنتونی هاپکینز در برگردان همین نمایشنامه به فیلم سینمایی توسط خود زلر موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شده بود.
به بهانه اجرای این اثر نمایشی گفتگویی با آروند دشت آرای کارگردان، مارین ون هولک بازیگر و دراماتورژ و رضا کیانیان بازیگر نمایش بودیم که در بخش نخست از این نشست درباره رویکرد تازهای که کارگردان در این اثر نمایشی نسبت به آثار گذشتهاش در پیش گرفته و اینکه دراماتورژی و طراحی بصری نمایش با توجه به کامل بودن متن چگونه صورت گرفته است، صحبت کردیم. رضا کیانیان نیز درباره استانداردهایی که در طول سالها در زمینه بازیگری داشته و اعتقادش به ایده پردازی، تحلیل و دادن پیشنهادات مختلف برای حضور در هر اثر توضیحاتی ارائه داد.
در بخش نخست از این نشست با ما همراه باشید:
* آقای دشتآرای شما نزدیک به دو دهه است که تجربیاتی مختلفی را در عرصه کارگردانی تئاتر پشت سر گذاشتهاید. در نمایشهای قبلی، آثارتان بیشتر حال و هوای تجربه گرا داشته و از نمایشنامهای از پیش نوشته شده کمتر استفاده میکردید.
"خبرگزاری مهر -گروه هنر-فریبرز دارایی، آروین موذنزاده؛ این روزها نمایش «پدر» نوشته فلوریان زلر در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه است"حتی در کارهای بینافرهنگی هم که با هنرمندان کشورهای مختلف انجام دادید متنها به صورت کارگاهی و ورک شاپی شکل میگرفت و نمایشها قابلیت این را داشتند که بعد از مواجهه با مخاطب نیز دچار تغییراتی شوند. اما در نمایش «پدر» برخلاف تجربیات گذشته از همان ابتدا با یک نمایشنامه مکتوب و منسجم سروکار داشتید. دلیل اینکه به سراغ این اثر نمایشی و این شیوه از کار رفتید چه بود؛ آیا در تجربهگرایی های گذشته دیگر به نقطه مدنظرتان رسیده بودید و حالا علاقه مند با کسب تجربیات متفاوت و جدیدتر بودید یا اینکه این نمایش نیز در راستای همان نگاه گذشته است چون در اجرا هم شاهد همان نگاه تجربی به نمایشنامه فلوریان زلر هستیم اما آن آزادی عمل گذشته را ندارید و باید خودتان را در یک چارچوب محدود کنید.
آروند دشت آرای: البته من پیش از این هم نمایشهایی با متنهای مشخص کار کرده بود مانند سهگانه هایی که با محمد چرمشیر، طلا معتضدی و محمد رضاییراد به صحنه بردم اما آن نمایشها برگرفته از متون نمایشنامه نویسان ایرانی بود و دست من برای طراحی و اجرا خیلی بازتر. خصوصاً زمانی که با محمد چرمشیر کار میکردم که متن را براساس اجرا تغییر میدادیم و حتی زمانی هم که با نغمه ثمینی کار میکردم در نهایت متن داشتیم اما در کل حرف شما درست است چون آثار من در سالهای اخیر اکثراً از یک ایده یا سوال آغاز شده و بعد از اینکه مدام روی آنها کار میکردیم دیگر مشخص نبود چه کسی کارگردانی میکند و چه کسی دراماتورژی و نویسندگی و بازیگری.
خب این پروسه برایم هیجانانگیز و جذاب بود اما بعد از پشت سر گذاشتن این دوره که نمایش «موضوع چیه؟» آخرینش بود همه ما در گروه از این تلاش طاقت فرسایی که در آن یک و نیم دو سال درگیر ساختن یک اثر نمایشی از صفر باشیم، خسته شده بودیم و من هم همیشه به دنبال این بودم که یکی از نمایشنامههایی را که دوست دارم کار کنم. کاری که همیشه در طول فعالیت هنری ام کردهام این بوده که کاری را که دوست داشتم و بلد بودم، تغییر دهم.
به عنوان نمونه در مقطعی روی کمیک استریپ هایی مثل «تن تن» و «پلنگ صورتی» کار کردم که مورد استقبال هم قرار گرفت اما بعد مسیرمان را تغییر دادیم و به سمت اجراهای مشارکتی رفتیم که بعد از مدتی هم این شیوه از کار کردن دستمان آمد. در نهایت تصمیم گرفتیم شیوه تازهای را امتحان کنیم اما اینکه به چه دلیل نمایشنامه «پدر» را برای اجرا انتخاب کردیم مهمترین دلیلش خود آقای کیانیان بود و خیلی دلم میخواست در این نمایش بازی کنند چون این نقش یکی از بهترین نقشهای نمایشنامههای امروزی است و شخصیتی در اندازه ایشان میتواند آن را ایفا کند.
دشت آرای: من تغییر جهت دادن را دوست دارم و نمیخواهم همیشه در یک جهت کار کنم چون خیلی اعتقادی به امضا داشتن کارگردان ندارم و دوست دارم خودم را وارد موقعیتهایی کنم که بلد نیستم و به اصطلاح در چنگم نباشد و این برایم خیلی لذت بخش است قبل از پیشنهاد بازی در این نمایش به آقای کیانیان، من سالها پیش ایشان را در جایی دیدم و در گپ و گفتی که با هم داشتیم به من گفتند که؛ من دنبال نقشی هستم که بتوانم در آن بازی کنم. من ابتدا بازی در نمایش «بداهه» را به آقای کیانیان پیشنهاد دادم چون ایشان اصولاً اهل بداهه پردازی در بازیگری است و تجربه موفقی هم بود.
* اصولاً آقای کیانیان جزو بازیگرانی باسابقهای هستند که در بازیگری خیلی به دنبال تجربه کردن هستند.
دشت آرای: بله و در نمایش «بداهه» من خیلی تحت تأثیر نوع نگاه و برخورد ایشان با تمرین قرار گرفتم چون شیوه وی خیلی شبیه به رویکرد خود ما در تمرینها بود. انگیزه و انرژی که آقای کیانیان در تمرینهای نمایش دارد مثالزدنی است و معمولاً خیلی از بازیگران ما خودشان را در یک چارچوب ثابت نگه میدارند و مثلاً اگر بخواهید یک میزانسن فیکس شده را تغییر دهید نمیتوانند خودشان را با شما وفق دهند. من هم جزو آن دسته از کارگردانهایی هستم که مدام نظراتم را عوض میکنم و ایدههای جدید میدهم و آقای کیانیان نیز بسیار در این راه همراه بود و هر نظر و ایده تازهای را بلافاصله میپذیرفت.
"در نمایشهای قبلی، آثارتان بیشتر حال و هوای تجربه گرا داشته و از نمایشنامهای از پیش نوشته شده کمتر استفاده میکردید"این نوع کار کردن خیلی جذاب است که حتی در جوان ترها هم کمتر دیده میشود. ما در «بداهه» بازیگران جوانتر هم داشتیم اما انگیزه و انرژی آقای کیانیان از آنها خیلی بیشتر بود.
* انتخاب نمایش «پدر» چطور صورت گرفت؟
دشت آرای: نمایشنامه «پدر» جزو آثاری بود که همیشه دوست داشتم کار کنم حتی قبل از اینکه فیلمش ساخته شود. به آقای کیانیان هم پیشنهاد دادم که استقبال کردند و پذیرفتند اما با بحران کرونا روبرو شدیم و در همین میان فیلم «پدر» هم ساخته و منتشر شد و همین مساله انگیزه ما را برای اجرای نمایش بیشتر کرد. اصولاً من کار کردن روی متن را دوست دارم و برایم چالش جالبی است و فکر میکنم هرچند وقت یک بار باید این کار را انجام دهم. مساله دیگر اینکه من تغییر جهت دادن را دوست دارم و نمیخواهم همیشه در یک جهت کار کنم چون خیلی اعتقادی به امضا داشتن کارگردان ندارم و دوست دارم خودم را وارد موقعیتهایی کنم که بلد نیستم و به اصطلاح در چنگم نباشد و این برایم خیلی لذت بخش است.
پروسه تمرینهای این نمایش نیز با آقای کیانیان برایم تجربه خیلی جذابی بود چون تمرکز من و خود ایشان روی این بود که لایههای مختلف متن و جنس بازی را درست دربیاوریم که فکر میکنم موفق هم شدهایم. چون پیشنهادی که آقای کیانیان در بحث بازیگری این نمایش میدهند خیلی امروزی است. ما در نسلهای قدیمتر بازیگرانمان اصولاً کمتر چنین پیشنهاداتی میبینیم و جنسی از بازی دائماً در این نسل تکرار میشود اما بازی ایشان هم خیلی به روز است و هم مینیمال و در عین حال تأثیرگذار.
* این انتخاب و شیوه کار کردن در کنار ویژگیهای مثبتش، ریسکی هم به دنبال دارد چون وقتی کارگردان با بازیگری بزرگتر از خودش به لحاظ تجربه و تأثیرگذاری همکاری میکند، چالشهای هم برایش به دنبال دارد. البته اصولاً کارگردانهای تجربهگرا چالش را دوست دارند اما در اینجا شما بازیگری را دارید که طراح صحنه است، مؤلف است و در حوزه کارگردانی هم صاحب نگاه و ایده است. همه این خصوصیات دست شما را برای کار کردن نبسته بود؟
دشت آرای: من و آقای کیانیان خیلی راحت و روان با یکدیگر کار میکنیم و رابطه کارگردان و بازیگر بینمان نیست.
"اما در نمایش «پدر» برخلاف تجربیات گذشته از همان ابتدا با یک نمایشنامه مکتوب و منسجم سروکار داشتید"انگار سالها با هم کار کردهایم و هیچ وقت به مسألهای با هم برنخوردیم. آقای کیانیان آنقدر خمیر خوبی در دست کارگردان است که شما میتوانید به هر شکلی که بخواهید آن را دربیاورید و مقاومتی از خود نشان نمیدهد حتی پیشنهادات متعددی برای هر صحنه دارد و مدام به شما ایدههای مختلف میدهد. خب شما به عنوان کارگردان دیگر چه چیزی میخواهید. از طرف دیگر این شیوه شما را بدعادت هم میکند و دیگر نمیتوانید با شخص دیگری کار کنید.
* آقای کیانیان تجربه شما در پروسه تولید نمایش «پدر» چطور رقم خورد؟
کیانیان: اولین کاری که من از آروند دیدم نمایش «درباره تصویرت از من تجدیدنظر کن» بود که به همراه همسرم هایده به دیدن نمایش نشستیم. در طول اجرای این نمایش من چند بار داوطلب شدم که روی صحنه بروم و هربار که از میان تماشاگران میخواستند یکی را انتخاب کنند من دستم را بالا میبردم و فکر کنم ۷-۸ بار روی صحنه رفتم.
من اصلاً بازیگر بداههپردازم و بازیگر فیکس نیستم. عروسک نیستم که کارگردان به من بگوید این کار را انجام بده یا نده. بعد از آن در نمایش «بداهه» از من خواست که برایش بازی کنم و پذیرفتم در حالی که در آن نمایش اصلاً چیزی به اسم نقش اول یا دوم وجود نداشت و چند بازیگر در صحنه مشغول ایفای نقش بودند و همه به یک اندازه بازی داشتند. اما من عاشق این موقعیت نمایش بودم که در واقع هیچ چیز نیست اما باید تبدیل به چیزی شود.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران