روایت عاشقی از شاهرود تا مهران/ معرفت به تفکر بسیجی

روایت عاشقی از شاهرود تا مهران/ معرفت به تفکر بسیجی
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: بار دیگر محفل روایتگری پیشکسوتان عرصه جهاد و استقامت در این روزهایی که حضور، برای همه معنای دوباره یافته، عاشقان و دلدادگان روایت‌های شیرین دوران فخر و افتخار را گردهم می‌آورد در میعادگاه عاشقان؛ گلزار شهدای شاهرود. بهانه این گردهمایی اما همزمان روزهایی است که در آن عملیات رمضان و تک مهران موسوم به باغ کشاورزی و همچنین آغازین روزهای عملیات الی بیت‌المقدس است.

عملیاتی که تلخی‌ها و شیرینی‌هایش روایت‌هایی ناب از ایثار به دنبال خود می‌کشد و سه عملیاتی که بیش از ۱۰۰ لاله گلگون از شاهرودی‌ها، تقدیم انقلاب کرده است. روایت‌های نابی از ۲۱ عملیات شاهرودی‌ها که بارها در این دست محافل روایتگری توسط خبرگزاری مهر استان سمنان به قاب قلم و تصویر کشیده تا بماند برای عاشقان در حافظه تاریخ؛ تاریخی که فردا به امروزمان می‌نگرد.

کرامات شهدا

بانی محافل روایتگری حاج عباس اکبریانی است که چهار دهه قبل هم میکروفون بر دست در بین بچه‌های گردان کربلا، محفل شور می‌انگیخت اما امروز محاسن و موهایش یک دست سفید شده و پاهایش هم دیگر قدرت سابق را ندارد اما هنوز صدای قرّا با لهجه شاهرودی‌اش باقی است.

از کرامت شهدا و مادران شهید می‌گوید از مادر شهید خانلرخانی از شهیدان عملیات رمضان، می‌گوید که نزدیک به ۱۰۰ سال عمر با عزت کرد اما ۳۶ سال را چشم انتظار پیکر فرزند شهیدش بود. اکبریان درباره روایت این مادر شهید، می‌گوید: حاج خانم بارها و بارها به دلیل بیماری در بیمارستان بستری شده بود حتی سه بار سکته قبلی بدی داشت به گونه‌ای که همه دکترها اعلام کرده بودند که دیگر نمی‌ماند اما او می‌گفت من تا پسرم را نبینم نمی‌میرم و در نهایت و بعد از ۳۶ سال که پیکر فرزندش برگشت، فقط دو ماه زنده ماند و به فرزندش پیوست.

اکبریان درباره دیگر کرامت شهدا می‌گوید: از مادر شهید حسین شهسوار پرسیدیم که چرا نام فرزندت را حسین نهادی و ایشان گفت قبل از به دنیا آمدن فرزندم خواب دیدم مردی به من گفت نام فرزندت را حسین بگذارد من این چنین کردم بعد از شهادتش چون تنها پسرم بود بسیار گریه می‌کردم اما یک شب به خوابم آمد و با سه رفیق دیگرش مرا به گلزار شهدا آورد و درب مزار را باز کرد و مرا به داخل برد و مکانی شبیه حرم ائمه اظهار با کمال زیبایی دیدم و متوجه شدم جای خوبی دارد به پسرم گفتم من هم می‌خواهم بیایم و گفت هنوز وقتش نیست به موقعش می‌آیی اینجا...

وی با بیان اینکه کرامت شهدا زیاد هستند و چون شهید خواجه مظفری که به پدرش گفته بود سرم را حنا بگذارید و چون آن موقع این موضوع مرسوم نبود و معمولاً همه دست‌ها و پاهایشان را حنا می‌گذاشتند، برای ما شگفتی‌آور بود که چرا اینچنین می‌کند اما بعداً پیکر بی‌سرش را بر گرداندند، افزود: شهدا به واقع شمع محفل بشریت هستند و باید دانست که کرامات شأن مربوط به جایگاه عظیمی که دارند است.

عملیات رمضان

هادی یونسیان دیگر پیشکسوت جنگ و جهاد و پدر شهید نیز درباره عملیات رمضان می‌گوید: این عملیات متأسفانه چندان موفقیت آمیز نبود و به شهید شدن بسیاری از رزمندگان انجامید اما علت آن استحکاماتی بود که عراقی‌ها به روش اسرائیلی‌ها موسوم به مثلثی‌ها بنا کرده بودند و در منطقه شمال کوشک و تا طلائیه و بخش جنوبی هورالهویزه در اروند بزرگترین و سخت‌ترین استحکامات مقابل رزمندگان کم بضاعت اما پرتوان ما قرار داشت.

یونسیان از شهید شریف، از شهدای شاخص عملیات رمضان و فرمانده گردان شاهرودی‌ها یاد می‌کند و می‌گوید: بزرگترین عملیاتی در برابر رزمندگان قرار داشت تا جایی که عراقی‌ها بر روی استحکامات تانک‌های بزرگی را قرار داده بودند و این تانک‌ها مانند آنچه در فیلم‌ها نشان داده می‌شود با شنی‌هایشان از روی بچه‌ها عبور می‌کردند در واقع رمضان عملیات تانک به نفر بود و گردان شاهرودی‌ها که در سپنتا استقرار و به فرماندهی شهید شریف آموزش دیده بود با دشواری شهیدان زیادی را داد.

وی می‌افزاید: بچه‌های ما در کانال ماهی فقط زمانی تسلیم می‌شدند که دیگر شنی تانک به روی پایشان می‌رسید وگرنه تا آخرین فشنگ ایستادند و در هوای گرم در ماه رمضان با تشنه کامی شهید شدند اما در مرحله سوم پیرزی‌های نصیب می‌شود و همزمان با عنایتی که خداوند با طوفان شن می‌کند بچه‌های ما می‌توانند تعداد ۷۰۰ تانک عراقی را منهدم کنند و باید یاد شهید تهرانی، شریف، بابا محمدی و … را گرامی داشت.

تک مهران و گلچین شهدا

صحبت از عملیات تک مهران است و باغ کشاورزی؛ محمد رضا قاسمی از کسانی که در این عملیات حضور داشت، می‌گوید: تک مهران عزیزانی را از ما گرفت که هرکدامشان شاخص بودند. بعد از عملیات والفجر هشت و گردان اخوی عرب مجدداً اعزام بعد از سال نوی ۶۵، به سمت فاو این بار با گردان استاد حسینی (گردان کربلا) انجام شد و ما عازم مهران شدیم.

قاسمی بیان می‌کند: در مهران و منطقه باغ کشاورزی توجیه شدیم که باید چه کنیم اما در زمان عملیات به جای وسط یاغ مقرر شد تا از کنار باغ ورود و سپس به خط دشمنان بزنیم اما در موقع شروع عملیات از پشت باغ کشاورزی عمل کنیم و درگیری بسیاری سنگینی را با دشمنان شاهد بودیم که به شهادت ۴۰ نفر از جمله شهید سید علی حسینی میغان انجامید که برای خاموش کردن تیربار دشمن تمام آر پی جی هایش را شلیک کرده بود و در نهایت به سمت سنگرها می‌دوید و با نارنجک دستی تیربار عراق را خاموش کرد و همان جا هم شهید شد.

وی همچنین از شهید سید محسن میرکریمی نیز می‌گوید و می‌افزاید: شهید میرکریمی در تک مهران شهید شد و جنازه‌ها ۴۰ روز معطل ماندند تا بچه‌های کربلای یک توانستند آنها را به عقب برگردانند در نتیجه پیکرها دیر به شاهرود رسید.

"سید علی آزاد می‌شود ولی وقتی به روستای خودش می‌آید مردم تحویلش نمی‌گیرند و حتی سرزنشش می‌کنند اما سید علی با کس دیگری معامله کرده و سکوت می‌کند"قبل از ورود پیکرها خانواده وی برای تسلای دل مادر به مشهد می‌روند و آنجا متوجه می‌شوند که در حرم مطهر امام رضا (ع) قرار است شهید تشییع کنند و وقتی زیر تابوت شهیدی را می‌گیرند متوجه می‌شوند که نامش سید محسن میرکریمی است همان گم شده شأن که قصد کرده نه تنها خودش بلکه کنار خانواده اش حرم امام رضا (ع) را زیارت کند لذا پیکر وی اشتباهاً درست در زمانی که والدینش در مشهد هستند به جای شاهرود به مشهد ارسال می‌شود.

روایت شهید رستگار شده

نوبت به راوی اصلی مراسم می‌رسد، محمد عباس راوی دفاع مقدس و نویسنده کتاب پهلوان اکبر پشت میکروفون قرار گرفته و اینگونه آغاز می‌کند: سال‌ها پیش در تک مهران رزمنده‌های شاهرودی زیرمجموعه تیپ ۲۱ امام رضا (ع) بودند و در منطقه موسوم به باغ کشاورزی با تک مهران مواجه شدند، تاکید کرد: سردار استاد حسینی که فرمانده آن روز رزمندگان شاهرودی بود به بابا نظر از فرماندهان مطرح عملیات اعلام می‌کند که ما در زمین کشاورزی عمل نمی‌کنیم زیرا منطقه باز و در تیر رس دشمنان است استاد حسینی فرمانده گردان قرار شد رزمنده‌ها را از کنار باغ کشاورزی عبور دهد که این اتفاق نیز رخ داد اما در هنگام عملیات آقای احمدی که بعداً فرمانده تیپ ۱۲ قائم شد، راهبرد را برگرداند و رزمنده‌ها وارد باغ کشاورزی شدند و چه شیر مردانی به شهادت رسیدند.

عباسی با بیان اینکه خداوند در تک مهران چه چیزی در شیر بچه‌های ما دید که آنها را گلچین کرد، بیان داشت: عباس سرکاری شهید کم سن و سال تک مهران بسیار شور و شر بود تا جایی که بارها مسئولان مدرسه راهنمایی مطهری می‌خواستند وی را اخراج کنند و مدام پدرش را به مدرسه می‌خواستند اما خداوند در او چه می‌بیند که خطاب «ارجعی الی ربک» به وی می‌دهد و او را گلچین می‌کند.

وی می‌افزاید: شهید محمد مصطفایی در مدرسه مطهری درس می‌خواهند و من به یاد دارم که پرونده را در دست او داده و اخراجش کردند اما این نگاه ظاهر بین بسیاری از ما بود حال آنکه خدا چه چیزی در این برو بچه‌ها دیدی که دعوتشان کرد؟ شهید سید علی حسینی میغان نمونه شهیدان مهران است که با گردان استاد حسینی همراه می‌شود اما سال ۵۹ جذب سازمان منافقین می‌شود و نبوغش او را به مسئولیت مالی مجاهدین خلق در شاهرود و گرگان می‌رساند اما یک هفته قبل از ۳۰ خرداد و جنگ مسلحانه منافقین با مردم، سید علی حسینی میغان دستگیر می‌شود و پرنده قطورش برای او حکم اعدام می‌آورد و تا مرز اعدام می‌رود بعد از سه سال که در زندان است دو برادرش شهید می‌شوند اما توبه می‌کند و باز می‌گردد و بعد از چند وقت جز توابین شده و آزاد می‌شود و در مهران به فیض شهادت می‌رسد.

چوبه‌دار تا اوج دیدار یار

این راوی ادامه می‌دهد: سید علی متوجه مسیر بی‌راهه خودش می‌شود و در زندان توبه می‌کند و همراهان او در زندان تعریف می‌کردند که شب‌ها گریه‌های العفو وی او را از مرز اعدام تا ملکوت شهادت می‌برد. سید علی آزاد می‌شود ولی وقتی به روستای خودش می‌آید مردم تحویلش نمی‌گیرند و حتی سرزنشش می‌کنند اما سید علی با کس دیگری معامله کرده و سکوت می‌کند. حتی او را به جبهه هم اعزام نمی‌کنند زیرا دو برادرش شهید شده‌اند اما سردار استاد حسینی فرمانده گردان کربلا سید علی را همراه می‌کند و در مهران به شهادت می‌رسد.

عباسی دیگر بخش سخنان خود را تفکر انقلابی اختصاص می‌دهد و می‌گوید: یک سال اول جنگ دشمن زمین و زمان گرفت اما یک سال بعد وقتی تفکر عاشورایی امام خمینی (ره) علم عاشورایی را بر دوش گرفت ما با چهار عملیات مانند ثامن الائمه در آبادان، طریق‌القدس در بستان، فتح‌المبین و الی بیت‌المقدس توانستیم معادلات را تغییر دهیم. تفکر عاشورایی اما م خمینی (ره) بود که در بستان عملیاتی ترتیب داده می‌شد اما نام آن طریق‌القدس گذاشته می‌شد یعنی این بصیرت که ما قدس را آن هم نه امروز بلکه آذرماه سال ۶۰ و وقتی تنها دو سال از انقلاب می‌گذرد، دیده باشیم.

وی می‌افزاید: تفکر انقلابی که معتقد است شما دین خدا را یاری کنید تا خدا شما را یاری کند در یک ساله دوم جنگ که تفکر امام خمینی (ره) وارد می‌شود، حاکم شده است در نتیجه این تفکر است که ما می‌دانیم با دست خالی می‌توان چه کارهایی کرد. در خاطرات رزمندگان شاهرودی دیده می‌شود که در عملیات الی بیت‌المقدس زمان تجهیزات حتی کوله پشتی آر پی جی سالم هم وجود نداشت.

جهاد با دست خالی

این راوی دفاع مقدس همچنین می‌گوید: در خاطرات رزمندگان وجود دارد که «حتی کوله پشتی ها بند نداشت و مندرس بود در نتیجه در عملیات الی بیت‌المقدس اعلام شد که هر آر پی جی زن یک کمک داشته باشد آن هم زمانی که قرار است خرمشهر فتح شود اما رزمندگان با کمبودها ساختند و اوضاع زمانی بغرنج شد که به ۲۲ نفر از بچه‌های یک گردان اصلاً اسلحه هم نرسید و توجیه شد که این افراد پشتیبان هستند در حالی که پشتیبان هم باید اسلحه داشته باشد و تلاش‌ها برای اسلحه بی فایده ماند و گفتند بروید از عراقی‌ها بگیرید» این تفکر غیر مبتنی بر مادیات است که ما معتقد هستیم فتح خرمشهر فتح خاک نیست فتح ارزش‌ها است.

عباسی بیان کرد: عراق به خرمشهر آمده بود که یک هفته‌ای جمهوری اسلامی را نابود کند اما بعد از خرمشهر مجبور شد عظیم‌ترین موانع در طول تاریخ جنگ‌های دنیا را پشت بصره بچیند، تاکید کرد: همان زمان نخست وزیر اسرائیل گفت اگر جلوی ایرانی‌ها را نگیریم تا تلاویو می‌آیند.

وی افزود: عملیات رمضان بچه‌ها به مثلثی‌های پاسگاه زید زدند مثلثی هایی که طرح اسرائیلی بود یعنی ۷۵۰ متر بعلاوه ۷۰۰ متر و بعلاوه ۷۵۰ متر فقط سطح خاکریز مقابل بود که دیده می‌شد و بیش از دو کیلومتر اضلاع مقابل این مثلث و هر ۷۵۰ متر مثلثی تشکیل می‌شد که سه تانک در آن استقرار می‌یافت و رزمندگان ما این چنین می‌جنگیدند امروز اما تفکر حاج قاسم‌ها تا غزه پیش رفته است امروز رزمندگان الی بیت‌المقدس و تفکر ناب بسیج تا نوار غزه پیش رفته و موشک‌های القاسم به سمت اسرائیل شلیک می‌شود و شاهد هستیم که الی بیت‌المقدس به نتیجه رسیده است.

خدا یاریگر است

راوی دفاع مقدس با بیان اینکه خداوند می‌فرماید اگر دین مرا یاری کنید یاری گرتان هستم، تاکید کرد: تلاویو در معرض هجوم است و شهرهای اسرائیل تماماً توسط یک عده مستضعف دست خالی مورد هجوم قرار می‌گیرد آن هم ملتی که در یک زندان بزرگ بدون سقف که از هیچ کجا هم نمی‌توان به آنها کمک کرد در نتیجه ابتدای دهه ۶۰ ملثی های طلائیه و نرسیده به تنومه و امروز در سال ۱۴۰۰ موشک‌های القاسم در اسرائیل؛ حزب الله لبنان در حال پیچیدن طومار اسرائیل است اما ما چه کرده‌ایم؟

عباسی ادامه داد: تفکر منفعلانه مانده بین معامله، مذاکره و مبارزه تعارض ایجاد کرده است و مسئولان منفعل در برابر ابرقدرت‌ها دورمان را گرفته است دشمن فرمانده محور مقاومت را شهید کرد و ترامپ هم سینه سپر کرد و اعلام داشت که من زدم اما میلیون‌ها نفر زیر تابوت سردار مقاوم انتقام را بیان کردند.

قرار بود انتقامی سخت بگیریم چه اتفاقی افتاد که به تعداد سوله در عین الاسد بسنده کردیم؟ جنگ ما جنسش باید جنس متوسلیان باشد ما در شورای امنیت ملی بدون تعارف ابر مردی مانند متوسلیان در لحظه تصمیم‌گیری نداشتیم. ما قرار بود تعدادی سوله را بزنیم؟ مردم غزه دمار از اسرائیل در آورده‌اند و ما باید بر اجساد صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها قدم می‌گذاشتیم.

وی گفت: وقتی عین الاسد زده شد شخصی به نام آیت الله مایک که غربی‌ها به او این نام را داده‌اند و این کسی است که فرماندهی ترور حاج قاسم را برعهده داشته است و یک هفته بعد از عملیات ترور شهید سلیمانی اعلام کردند که وی در افغانستان در پی سقوط هواپیما کشته شده است، حال باید پرسید که وی در افغانستان چه می‌کرده است؟ ده‌ها سال دیگر خواهید شنید که این فرد در عین الاسد زیر موشک‌های ایران به درک واصل شده است اما این را به ما نمی‌گویند تا روحیه نگیریم زیرا دشمن به ما برگ برنده نمی‌دهد مانند مسعود رجوی که سال‌ها است به درک واصل شده اما برای اینکه به ما روحیه ندهند اعلام نمی‌کنند.

روایتگری دفاع مقدس این هفته نیز به اتمام رسید تا هفته دیگر یاد شهیدان فتح خرمشهر یک بار دیگر گرامی داشته شود فتحی که فتح الفتوح بود و برگ زرینی در تاریخ ایران اسلامی شد.

منابع خبر

اخبار مرتبط