ایران: در جستجوی ناپلئون بناپارت - Gooya News

ایران: در جستجوی ناپلئون بناپارت - Gooya News
گویا
گویا - ۱۷ بهمن ۱۳۹۹



همه بناپارت‌ها نظامی نبودند و در ایران نیز نیازی به پریدن از نعلین به چکمه نیست

ایندیپندنت فارسی - امیر طاهری

دلزده از شلپ‌شلپ نعلین آخوندها، بعضی ایرانیان سیاست‌شناس در انتظار شنیدن صدای چکمه‌های نظامیان هستند. این انتظار، این روزها، با سخن گفتن از بناپارتیسم در حلقه‌های سیاسی تهران مطرح می‌شود. بیست سال پیش کلیشه‌ محبوب این حلقه‌ها «ترمیدوریسم» بود، یعنی بستن پرونده انقلاب از طریق استحاله یا تغییر درونی. امروز، بناپارتیسم، اصطلاح دیگری که از واژگان انقلاب فرانسه وام گرفته شده، تازه‌ترین گیاهی است که انقلابیون غرق‌ شده ایران برای نجات به آن متوسل می‌شوند.

یکی از بدشانسی‌های ما ایرانیان، دست‌کم در عالم سیاست، همواره دست افکندن در چنین گیاهانی بوده است: ایسم‌هایی که معنایشان را درست نمی‌فهمیدیم. به همین سبب، کمونیسم ما قلابی از آب درآمد، درحالی‌که ناسیونالیسم‌مان درحد کاریکاتور شکل گرفت.

"این انتظار، این روزها، با سخن گفتن از بناپارتیسم در حلقه‌های سیاسی تهران مطرح می‌شود"اکنون که یک ایسم دیگر، یعنی بناپارتیسم، به‌عنوان راه نجات مطرح است، بد نیست بدانیم که از چه سخن می‌گوییم.

در حال حاضر، هم بناپارتیست‌ها و هم ضدبناپارتیست‌ها در تهران تصور می‌کنند که بناپارتیسم به معنای حکومت نظامیان است به رهبری چکمه‌پوشی که سوار بر اسب سفید از راه می‌رسد و درهای بسته امید را به روی یک جامعه انقلاب‌زده باز می‌کند.

اما باید دانست که هر حاکم نظامی بناپارت نیست و بناپارتیسم مقوله‌ای است فراتر از حکومت چکمه‌پوشان و شوشکه‌بندان. مفهوم بناپارتیسم، البته، از نام ناپلئون بناپارت گرفته شده است. بناپارت که در ۲۱ سالگی در ارتش انقلابی فرانسه به درجه ژنرالی رسید، پس از یک دوران پیروزی‌های نظامی زیر پرچم انقلاب، در لباس یک سیاستمدار وارد بالاترین نهاد حکومتی انقلاب، یعنی رهبری گروهی «مدیریت» شد. این نهاد در ماه اوت ۱۷۹۵ میلادی به ابتکار امانوئل-ژوزف سه‌یس (Sieyès)، یک روحانی رهاشده از کلیسا، شکل گرفت. هدف از تشکیل این نهاد که فصل «وحشت» یا «ترور» دوران روبسپیر را بست، پایان دادن به تجربه انقلاب و بازگرداندن فرانسه به حالت عادی بود.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

گام بعدی در این راه تشکیل یک رهبری گروهی جمع‌وجورتر بود.

این رهبری گروهی، زیرعنوان «کنسولگری» سه عضو داشت: سه‌یس، روژه دوکو (Ducos) و البته، ناپلئون بناپارت. چهار سال بعد وقت آن رسیده بود که آن سه نیز در یک تن خلاصه شوند: ناپلئون بناپارت.

منابع خبر

اخبار مرتبط