دوره «طرح ولایت» از مظاهر جهاد فرهنگی آیت الله مصباح یزدی بود

دوره «طرح ولایت» از مظاهر جهاد فرهنگی آیت الله مصباح یزدی بود
خبرگزاری مهر
خبرگزاری مهر - ۱۱ دی ۱۴۰۲



خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: روزهای پایانی آذرماه و روزهای آغازین دی ماه ۱۳۹۹ خبرهای نگران کننده‌ای از وضعیت جسمانی فقیه، فیلسوف و مفسری منتشر می‌شد که یکی از مشهورترین اساتید علوم اسلامی در دهه‌های اخیر بود و از روزهای اول پیروزی انقلاب تا دهه شصت و سرانجام دوران دولت اصلاحات و پس از آن هر از گاهی نامش بر تیتر روزنامه‌های سیاسی نیز می‌نشست؛ حضرت آیت الله محمدتقی مصباح یزدی.

او در ۱۱ بهمن ماه ۱۳۱۳ در خانواده‌ای متدین و مذهبی در شهر یزد به دنیا آمد. زندگی پدر و مادر محمدتقی در منزل میراثیِ مادری شأن با سختی بسیار می‌گذشت. مادر با کمک خاله‌ها، در خانه جوراب می‌بافت تا پدر برای گذران زندگی جوراب‌ها را در مغازه بفروشد. این شغل بسیار کم درآمدی بود به طوری که پدر می‌بایست هر از چندی مبلغی قرض می‌کرد تا به کارش سامان دوباره دهد. با وجود همه سختی‌ها این خانواده مذهبی و شیفته اهل بیت (ع) در دوران خفقان حکومت رضاشاه، که برپا کردن مراسم عزاداری مطلقاً ممنوع بود، شب‌های محرم در زیرزمین منزل، مجلس توسل و عزاداری برقرار می‌کردند.

آغاز تحصیلات حوزوی

محمدتقی نوجوان در سال اواسط دهه بیست شمسی وارد حوزه علمیه یزد شد.

"مادر با کمک خاله‌ها، در خانه جوراب می‌بافت تا پدر برای گذران زندگی جوراب‌ها را در مغازه بفروشد"او در یکی از حجره‌های مدرسه شفیعیه ساکن شد و بی اعتنا به وضع نابسامان حوزه، و مخروبه بودن مدارس و حجره‌ها، و نیز فقدان استاد و برنامه درسی منظم، چنان به درس و بحث و مطالعه اهتمام ورزید که در مدت چهار سال، تمام مقدمات و سطوح عالی را تا رسائل و مکاسب، با تحقیق و جدیت فوق‌العاده‌ای به پایان برد حال آنکه گذراندن این مدارج، به طور معمول حدود هشت سال زمان می‌طلبید.

محمدتقی جوان، همچنین در کنار دروس رسمی حوزه، با انگیزه علم دوستی و حقیقت‌جویی، برخی علوم روز از قبیل فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و زبان فرانسه را نزد روحانی فرهیخته‌ای به نام «حجت الاسلام و المسلمین محقّقی» که بعدها از سوی مرحوم آیت الله بروجردی به هامبورگ آلمان اعزام شد، می‌آموخت.

شیخ محمدتقی در قم روزانه در چهار درس شرکت می‌کرد: درس خیارات مکاسب مرحوم آقا مرتضی حائری، جلد اول کفایه مرحوم آقا شیخ عبدالجواد جبل عاملی، جلد دوم کفایه نزد مرحوم آقا مرتضی حائری و دیگری درس منظومه بود. آموختن و مطالعه و مباحثه این دروس، تمام وقت او را پر می‌کرد، و در شبانه روز پنج تا شش ساعت برای استراحت و دیگر امور باقی می‌ماند. اما وی با علاقه و شوقی وصف ناپذیر مشکلات و کاستی‌ها را به جان می‌خرید و دل مشغولی عمده‌اش پرداختن به درس و بحث بود. با وجود همه دشواری‌ها شیخ محمدتقی در مدت یک سال، باقی مانده دروس سطح را به اتمام رساند، و از سال بعد در دروس خارج فقه مرحوم آیت الله بروجردی و خارج اصول امام خمینی (ره) حضور یافت. از سوی دیگر، بیست سالش تمام شده بود و با احراز شرایط اقامت در مدرسه حجتیه، در آنجا حجره گرفت.

توفیق آشنایی با بزرگان و علمای وارسته‌ای همچون امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله بهجت چنان لذت بخش بود که تازه می‌فهمید هجرت به قم از تقدیرات بسیار نیکوی خداوند در حق او بوده است. شیخ محمدتقی از همان سال اول ورود به قم، با امام خمینی (ره) که از سال‌ها پیش استاد برجسته حوزه بود، آشنا شد و خدمت ایشان ارادت یافت. با اینکه هنوز کفایه و مکاسب می‌خواند، گاه گاهی برای کسب آمادگی در درس خارج ایشان شرکت می‌جست و از سال دوم به بعد به طور مرتب در آن درس حاضر می‌شد.

آشنایی با آیت الله محمدتقی بهجت

شیخ محمد تقی جوان آن سال‌ها با آیت الله محمد تقی بهجت آشنا شد. این آشنایی زمینه ارتباط و علاقه هر چه بیشتر استاد و شاگرد را فراهم ساخت و رفته رفته استاد نیز به استعداد و نبوغ علمی و اخلاقی شاگرد خود پی برد. بی جهت نبود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، وقتی عده‌ای از بازاریان قم خدمت آیت الله بهجت آمده و از ایشان درخواست کرده بودند که خودشان یا یک نفر از روحانیون مورد تأیید شأن یک درس اخلاق برگزار نمایند.

"این شغل بسیار کم درآمدی بود به طوری که پدر می‌بایست هر از چندی مبلغی قرض می‌کرد تا به کارش سامان دوباره دهد"آیت الله بهجت فرموده بودند: «جناب آقای مصباح یزدی در این زمینه مورد تأیید من است. بروید از ایشان بخواهید و من هم از ایشان می‌خواهم که درس اخلاق را بیان کنند.»

آیت الله مصباح یزدی در رشته فقه، از محضر اساتید بزرگی چون آیات بروجردی، اراکی، امام خمینی و بهجت بهره برده‌اند؛ به گونه‌ای که موفق به اخذ جایزه از سوی مرحوم آیت الله بروجردی شدند، و در نهایت ایشان در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد. آشنایی با مرحوم علامه طباطبایی، و درک مقامات و کمالات روحانی و عرفانی آن اعجوبه علم و فضیلت و تقوا، سبب شد که استاد بیشتر اهتمام و مساعی خویش را صرف تعلیم علوم قرآن و تفسیر نماید. ابتدا با شرکت در جلسات درس تفسیر علامه، و سپس با استفاده از ارشادات و تعلیمات خصوصی ایشان توانست تعمق و تفکر در قرآن کریم و نکته‌سنجی‌های زیبا در آیات نورانی آن را بیاموزد، و خود در این باب صاحب نظر شود او به قدری در این وادی پیش رفت که علامه برای استفاده از نکته‌ها و دقت نظرهایش، کار بازخوانی تفسیر المیزان را، قبل از چاپ و نشر، به او سپرد.

آیت الله مصباح معتقد بود مطالعه و تحقیق فلسفی می‌باید در رأس مطالعات حوزوی قرار گیرد

آیت الله مصباح بیشترین وقت و سرمایه علمی خویش را صرف رشته فلسفه کرد. دلیل گرایش به فلسفه نیز شیفتگی و علاقه شدید به علامه طباطبایی بوده است.

آیت الله مصباح اسفار و شفا را نزد حضرت علامه فرا گرفت، و با به‌کارگیری شیوه فلسفی آن بزرگوار، خود به برخی نوآوری‌ها و ابتکارات در این زمینه پرداخت.

او همچون استادش معتقد بود برای شناخت هرچه بهتر اسلام و معارف اسلامی و نیز کسب توانایی در پاسخگویی به شبهات و هجمه‌ها به معتقدات دینی، مطالعه و تحقیق فلسفی می‌باید در رأس مطالعات حوزوی قرار گیرد، تا طلاب، ضمن آشنایی با متون اسلامی و فقهی، شیوه دفاع از عقاید دینی را نیز فرا گیرند.

قُل إِنَما

أَعِظکُمْ

بِواحِدةٍ

أَنْ

تَقومُوا

لِلهِ

مثْنی
وَ فُرادی‌

آیت الله مصباح یزدی، در دوره رژیم ستمشاهی، مبارزات گسترده‌ای را بر ضد آن رژیم و عوامل آن انجام داده‌اند که بخش شایان توجهی از زندگی ایشان را در بر می‌گیرد. در ماجرای «انجمن‌های ایالتی و ولایتی» و «نهضت روحانیت» به رهبری امام راحل (ره) مشارکت فعّالی داشتند. ایشان در ماجرای دستگیری و حبس امام خمینی (ره) در زندان قیطریه، نامه مفصلی خدمت ایشان ارسال داشتند که در آن، ضمن تأیید و تشویق امام (ره) برای ادامه نهضت و گزارش اوضاع پس از دستگیری ایشان، آزادی ایشان از زندان را پیش بینی کردند. این نامه موجب خرسندی امام شد و ایشان از طریق آقای حاج حسن صانعی، از استاد مصباح تشکر کردند.

از فعالیت‌های آیت الله مصباح یزدی در مبارزه با استبداد، همکاری با نشریه مخفی «بعثت» و سپس تأسیس نشریه انقلابی «انتقام» بود. نشریه انتقام با انگیزه مبارزه با دستگاه طاغوت، و گسترش اندیشه‌های امام و حمایت از روحانیت، با همکاری برخی از علاقه‌مندان به امام (ره) و با مدیریت آیت الله مصباح یزدی چاپ می‌شد.

"آموختن و مطالعه و مباحثه این دروس، تمام وقت او را پر می‌کرد، و در شبانه روز پنج تا شش ساعت برای استراحت و دیگر امور باقی می‌ماند"آنان از ابتدا عهد بسته بودند که در هیچ شرایطی دوستان خود را معرفی نکنند. این نشریه که مفاد آن گاه با واسطه‌هایی از رادیوهای خارجی پخش می‌شد، بارقه امیدی در سرزمین دل شیفتگان امام ایجاد کرده بود که آنها را به مبارزه تشویق می‌کرد و از سوی دیگر، رعب و خشم رژیم شاه را افزون ساخته بود.

آیت الله مصباح یزدی، در زمینه علمی و فرهنگی، از دیر باز، خدمات شایانی را ارزانی داشته‌اند و هر دوره بنا به مقتضیات آن دوره حرکت فرهنگی متناسبی را آغاز نمودند. جدیّت ایشان و نیز نظم و واقع‌بینی ممتاز ایشان، باعث می‌شد که اغلب حرکت‌های فرهنگی ایشان، نتایج مثبتی را به همراه آورد.

برنامه‌ای برای اصلاح حوزه علمیه

آیت الله مصباح، از ابتدای ورود خود به حوزه علمیه قم، متوجه کاستی‌های موجود در این حوزه شده بودند و آن گونه که خود نقل می‌کنند، در انتظار فرصتی بودند تا بتوانند برای آن، راه‌حلی مناسب پیدا کنند. ایشان نارسایی‌های موجود را در سه حوزه نظام آموزشی، مسائل اخلاقی و روند تبلیغی بازشناخته بودند و آنها را در نامه‌ای تنظیم کرده بودند.

آرمان‌های اصلاحی حوزه، مدرسه‌ای جدید را می‌طلبید که با یک برنامه‌ریزی ویژه، بتواند طلاب کوشا و با استعداد را در مدتی کوتاه‌تر و با کیفیتی بهتر به جامعه ارزانی دارد. این مهم، با همت شهید آیت الله بهشتی و مرحوم آیت الله ربانی شیرازی میسر شد و مدرسه‌ای با نام «حقانی» تأسیس شد.

این مدرسه را فردی خیّر به نام حاجی حقانی ساخت که خود، از تاجران زنجان و از ارادتمندان به حوزه روحانیت شیعه بود. آیت الله قدوسی نیز به ریاست این مدرسه منصوب گردید. شهید قدوسی نیز از آیت الله مصباح برای تدریس دعوت به عمل آورد و استاد نیز به تدریس فلسفه، تفسیر و اخلاق پرداخت. پس از چهار سال، به درخواست شهید قدوسی مبنی بر شورایی شدن اداره مدرسه، استاد به عضویت هیئت مدیره آن مدرسه در می‌آیند. ثمره این تلاش جمعی، تربیت طلابی فرهیخته بود که هم اکنون در نهادهای گوناگون نظام جمهوری اسلامی به فعالیت می‌پردازند.

پذیرفتن بخش آموزش مؤسسه «در راه حق‌» نیز از فعالیت‌های مثبت و از خدمات شایان آیت الله مصباح یزدی بود.

"اما وی با علاقه و شوقی وصف ناپذیر مشکلات و کاستی‌ها را به جان می‌خرید و دل مشغولی عمده‌اش پرداختن به درس و بحث بود"ایشان به سبب نفوذ عقاید ماتریالیستی و مارکسیستی فرهنگ غرب در ذهن جوانان و با التفات به خلأ موجود در حوزه در زمینه این مباحث، تصمیم به ساماندهی بخش آموزش مؤسسه در راه حق که آیت الله خرازی مؤسس آن بود گرفتند. بخش آموزش این مؤسسه، طلاب را بدین شرط می‌پذیرفت که دست کم دو سال درس خارج را گذرانده باشند و پس از گذراندن مصاحبه علمی که آقایان مظاهری، یزدی و آیت الله مصباح انجام می‌دادند، آنها را می‌پذیرفت‌.

وحدت حوزه و دانشگاه

آیت الله مصباح، با مشاهده توطئه‌های اعتقادی دشمنان در آغاز انقلاب، بر آن شدند که برای حفظ و نگهداری از نهال نوپای انقلاب، گروهی از طلاب را به اقصی نقاط کشور گسیل دارند و خود نیز درس رسمی حوزه را تعطیل کردند تا برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب، بتواند در مراکز گوناگون به سخنرانی و پاسخ به شبهات بپردازند. همچنین نظر به ضرورت امور دانشگاه‌ها در آن سال‌های حساس، آیت الله مصباح یزدی در طرحی، تأسیس مرکزی به نام «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» را پیش نهادند که به تصویب ستاد انقلاب فرهنگی رسید.

با توسعه مؤسسه در راه حق و بنیاد باقرالعلوم، و نیز گسترش روز افزون طلاب، نیاز به فضایی گسترده‌تر با امکانات بیشتر، محسوس بود، تا اینکه با تدبیر آیت الله مصباح یزدی و عنایت ویژه حضرت امام خمینی (ره) و آیت الله خامنه‌ای، «مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» بنا شد. این مؤسسه هم اکنون نزدیک به یکهزار نفر از طلاب فاضل را تحت پوشش خود قرار داده است و آنان را با علوم روز آشنا می‌سازد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از موفقیت‌های آیت الله مصباح یزدی را تربیت شاگردانی می‌دانند که حاصل تلاش ایشان در مؤسسه در راه حق و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بود: «خوشبختانه یکی از موفقیت‌های آقای مصباح یزدی در قم این است که ایشان برخلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردان خوب سرریز شده است.» (۱۳۷۰/۱۲/۱۳)

جهاد فرهنگی در «طرح ولایت»

یکی دیگر از مظاهر جهاد فرهنگی آیت الله مصباح یزدی علاوه بر مجموعه سخنرانی‌های پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران، طراحی و راه اندازی دوره مبانی اندیشه‌ی اسلامی «طرح ولایت» برای دانشجویان سراسر کشور بود. درست در زمانی که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی با استفاده از فضای دوم خرداد ۱۳۷۶، هجمه گسترده‌ای را به مبانی اسلام و انقلاب اسلامی می‌کردند.

به همین دلیل آیت الله مصباح یزدی از جمله شخصیت‌هایی بود که در سال‌های دوران اصلاحات، حجم وسیعی از جوسازی‌ها برای تخریب شخصیت وی صورت گرفت تا او را از صحنه تأثیرگذاری فرهنگی کشور خارج سازد. اما نه تنها این امواج اهانت‌آمیز خللی در ادامه حرکت روشنگرانه وی ایجاد نکرد، بلکه عزم آیت الله مصباح را بر پیمودن مسیر خود راسخ‌تر ساخت.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار دانشجویان و دانش‌آموزان بسیجی «طرح ولایت» در شهریورماه ۱۳۷۸ نقش آیت‌الله مصباح یزدی را در هدایت طرح و برنامه طرح ولایت حائز اهمیت خواندند و فرمودند: «امروز بحمداللَّه نظام اسلامی ما مفتخر است که شخصیت‌های برجسته‌ی علمی و معنوی در آن حضور دارند؛ مثل همین شخصیت عزیز و عظیم - جناب آقای مصباح یزدی- که بحمداللَّه این کار هم از برکات ایشان است. من ایشان را نزدیک به چهل سال است می‌شناسم و به ایشان ارادت قلبی دارم؛ فقیه، فیلسوف، متفکّر و صاحب‌نظر در مسائلِ اساسی اسلام. اگر خدای متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیت‌هایی مثل مرحوم علّامه طباطبایی، یا مرحوم شهید مطهّری استفاده کند، بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلاءِ آن عزیزان را در زمان ما پر می‌کنند. من حقیقتاً خدا را حمد و شکر می‌کنم که جامعه‌ی ما و بخصوص نسل جوان ما به ایشان خیلی علاقه دارند.

"با وجود همه دشواری‌ها شیخ محمدتقی در مدت یک سال، باقی مانده دروس سطح را به اتمام رساند، و از سال بعد در دروس خارج فقه مرحوم آیت الله بروجردی و خارج اصول امام خمینی (ره) حضور یافت"بنده از هر جا که کسب خبر کردم - در سرتاسر کشور - اطّلاع یافتم که نسل جوان ما به ایشان شدیداً علاقه‌مند و معتقد و قدردان است. این هم نعمت بزرگ خدا و دلیل سلامت این کار است.»

یکی از کارهای مهم فرهنگی آیت الله مصباح یزدی دوره طرح ولایت بود که به صورت ویژه برای دانشجویان برگزار شده و هم اکنون نیز می‌شود. این دوره‌ها از سال ۱۳۷۵ آغاز شد و برای ارتقای مباحث عقیدتی و مباحث فرهنگی دانشجویان هر تابستان تشکیل می‌شد. بعد از چندین سال تدریس، تقاضا برای فرهنگیان و معلمان و اساتید دانشگاه و حوزه‌های علمیه و اقشار مختلف بیشتری از جامعه به وجود آمد. در حال حاضر بیش از ۷۰ هزار نفر این دوره را گذرانده و کتاب‌های این دوره به زبان عربی و انگلیسی ترجمه شده است.

طرح ولایت دوره‌ای بود که افرادی که به هیچ چیزی اعتقاد نداشتند و اساساً منکر همه الهیات می‌شدند هم مخاطب آن بودند. کسانی بودند که اولین نماز عمرشان را در طرح ولایت خواندند.در طرح ولایت از ساده‌ترین مباحث کار آغاز می‌شود. اینکه از کجا بفهمیم بالاترین لذت چیست به حقیقت شناخت پیدا کنیم و از کجا مطمئن شویم شناختمان درست است. این بحث‌های معرفت شناسی این شناخت را به آدم می‌دهد. بعد از آن بحث‌های خداشناسی مطرح می‌شود که بفهمیم آیا انسان تنها به دنبال لذت‌های مادی است و یا لذت‌های روحی و معنوی هم مطلوبیت دارد؟ معیار ارزش‌ها و خوبی و بدی‌ها در این عالم چیست؟ این مباحث در موضوع فلسفه اخلاق در طرح ولایت مطرح می‌شود.این شش کتابی که در طرح ولایت از آنها بحث می‌شود با رویکرد عقلی نشان می‌دهد که آیت الله مصباح یزدی به عنوان طرح ریز این دوره‌ها به جهات مختلفی از این مبحث اشاره داشته‌اند.

وظیفه رشد روح و معنویت انسان‌ها

آیت الله مصباح یزدی به عنوان طلبه و یک روحانی وظیفه اصلی خودشان را رشد روح و معنویت انسان‌ها می‌دیدند.

"از سوی دیگر، بیست سالش تمام شده بود و با احراز شرایط اقامت در مدرسه حجتیه، در آنجا حجره گرفت"برای آیت الله مصباح یزدی مهم بود که جوان امروزی چه نیازهایی دارد و چه سوال‌هایی در ذهن اوست و با چه زبانی باید با او صحبت کرد و بر اساس آن نیاز، برای او برنامه تدوین می‌کردند. آیت الله مصباح مؤسسه‌ای تأسیس کردند که نسبت به حوزه و دانشگاه و فضای بحث‌ها بروز باشد. ایشان معتقد بودند که دروس حوزه به گونه‌ای نیست که طلبه‌ای که درس خوانده پاسخگوی نیازهای جامعه باشد، پس باید اطلاعات بیشتری به طلبه‌ها داده شود بنابراین افق ایشان این بود که طلاب با معارف دینی در حد اعلا آشنا شوند.

از آنجایی که آیت الله مصباح یزدی شخصیتی حوزوی بودند و در مباحث عقلی از شاگردان برجسته علامه طباطبایی محسوب می‌شدند یکی از دغدغه‌هایی که همواره ایشان از قبل انقلاب اسلامی داشتند حل مشکلات عقیدتی و فکری جامعه و تلاش برای رشد فرهنگی و اعتقادی اقشار مختلف جامعه از جمله طلاب حوزه‌های علمیه و دانشگاهیان از فعالیت‌های این عالم برجسته بوده است. به همین جهات قبل از انقلاب نوشته‌هایی در خصوص بحث‌های عقیدتی و دینی اسلامی داشته و با مؤسسه راه حق که جزوه‌های کوچکی را برای جوانان می‌فرستادند، همکاری داشتند بعد از انقلاب اسلامی هم عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و یکی از اعضای مؤثر شورا بودند. همچنین در عرصه علم و فرهنگ از پیشگامان موضوع علوم انسانی اسلامی بودند.

ایشان از کسانی بودند که بعد از انقلاب مهمترین نهاد در بحث پیوند حوزه و دانشگاه را ایجاد کردند. آیت الله مصباح دفتر همکاری حوزه و دانشگاه را با همکاری روحانیون و دانشگاهیان پایه‌ریزی کرد.تولید مقالات متعدد و پرورش شخصیت‌های علمی در عرصه علوم انسانی اسلامی از نتایج این همکاری است. همچنین در مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) نیز ۱۵ رشته علوم انسانی تأسیس کردند که مختص طلاب است و هزار فارغ‌التحصیل در مقاطع مختلف در علوم انسانی با نگاه اسلامی و ده‌ها کتاب و نشریه علمی پژوهشی در مؤسسه تولید می‌شود.

قلم با برکت

آیه الله مصباح در موضوعات گوناگونی از جمله اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی، فلسفی و سیاسی آثاری علمی نگاشته‌اند که به برخی از عناوین آنها اشاره می‌شود: معارف قرآن، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، اصول عقاید، آموزش عقاید، ایدئولوژی تطبیقی، توحید در نظام عقیدتی و نظام ارزشی اسلام، پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک، نقدی فشرده بر اصول مارکسیسم، ا خلاق در قرآن، خلقت انسان از نظر قرآن، خودشناسی برای خودسازی، حکومت اسلامی و ولایت فقیه و آموزش فلسفه.

مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به نحو احسن و شایسته از روش موضوعی و ترتیبی برای تفسیر قرآن استفاده کردند. در روش تفسیر به آیات استناد کردند و برای هر آیه به آن استناد و مراجعه کردند و هم پرداختن به موضوعاتی که در دل آیات مطرح شده است. کار ویژه ای را علامه طباطبایی انجام دادند که در تفاسیر قبل علامه دیده نمی‌شود و یا گاهی کمرنگ دیده می‌شود و آن این است که به آیات دیگر مراجعه کردند بدین معنی که به تفسیر موضوعی بر می‌گردد یعنی برای یک مطلب کوچک که در آیه‌ای می خواسته آن را بیان کند به سراغ همه آیات دیگری که به نحوی آن مطلب را دلالت می‌کرد می‌رود و این در واقع نوعی از تفسیر موضوعی را در روش کار علامه می‌شود دید.

"توفیق آشنایی با بزرگان و علمای وارسته‌ای همچون امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله بهجت چنان لذت بخش بود که تازه می‌فهمید هجرت به قم از تقدیرات بسیار نیکوی خداوند در حق او بوده است"رسیدن به خیلی از موضوعات در المیزان جداگانه و به عنوان بحث‌های مستقل وارد شده است که لابلای مجلدات المیزان فراوان دیده می‌شود.

استاد مصباح این تفسیر موضوعی را تئوریزه کرد و عملاً موضوعات مختلفی را که به علوم انسانی و نیاز انسان مرتبط بود محقق کرد برجسته‌ترین وجه کار استاد مصباح در تفسیر قرآن همین بود که قرآن را به لحاظ اندیشه‌ای به صحنه زندگی و دانش و فکر و نیاز بشری آورد. تفسیر موضوعی قرآن تنها چیزی بود که این دغدغه و نیاز را تأمین کند استاد مصباح با ورود تفسیر موضوعی به صورت جدی و ضابطه مند کاری کرد که کسی قبل از او بدین شکل انجام نداده بود.

یک ویژگی که در آثار علامه مصباح دیده می‌شود، آن است که ایشان مباحث خود را در منظومه‌ای فکری ارائه می‌داد که این منظومه از مباحث بنیادین هستی شناسی، انسان شناسی و معرفت شناسی آغاز می‌گردد و به حوزه اخلاق، حقوق و سیاست کشیده می‌شود، لذا آثاری که از آن مرحوم در حوزه سیاست و فلسفه سیاست مشاهده می‌شود به نحوی با مبانی‌ای که در بخش‌های دیگر بیان می‌کند، گره می‌خورد.حتی زمانی که می‌خواهد مشروعیت حکومت‌ها را اثبات کند، آن را به بحث توحید گره می‌زند و آن را در حوزه مباحث خداشناسی مطرح می‌کند و این یکی از ویژگی‌های ممتاز دیدگاه مرحوم علامه در حوزه فلسفه سیاست است. در بحث ضرورت حکومت اسلامی نیز با همان رویکردی که بیان شد ضرورت اسلامی بودن حکومت را به اثبات می‌رساند و وجود قوانین الهی و اجرای آن را از شاخصه‌های مهم حکومت اسلامی بیان می‌کند. ایشان هدف از تشکیل حکومت اسلامی را اجرای قوانین الهی می‌داند و تاکید دارد که صاحب منصبان و کارگزاران حکومت اسلامی باید بر اساس مبانی اسلام روی کار بیایند تا بتوانند قوانین الهی را اجرا کنند.

علامه مصباح معتقد بود که انتخاب افراد و کارگزاران حکومتی باید بر اساس تخصص افراد باشد و هرکسی با توجه به تخصصی که دارد باید بیاید و نظر دهد، این انتخاب از همان لایه‌های پایین مانند روستا و بخش آغاز و تا مراکز بالاتر مانند شهرها و استان‌ها ادامه می‌یابد و درنهایت افراد جامعه به تناسب آن تخصصی که دارند کارگزاران حکومتی را تعیین می‌کنند؛ این دیدگاه نشان می‌دهد علامه مشروعیت و مقبولیت را دو رکن اصلی حکومت اسلامی می‌داند.

آیت الله مصباح بر این باور بود کسانی که در عصر غیبت در رأس حکومت اسلامی قرار می‌گیرند باید دارای یک شرایط و شاخصه‌هایی باشند تا بتوانند اهداف حکومت را دنبال کنند. برخی از آن شرایط شامل عدالت، تقوا، تدبر، کفایت، فقاهت و… می‌شود حتی در آثار خویش تاکید داشت که حاکم اسلامی در عصر غیبت باید بتواند عدالت را اجرا کند، بر اجرای قوانین اسلامی نظارت داشته باشد و با قدرت جامعه اسلامی را اداره کند.

همچنین در آثار و تالیفاتی که از ایشان به یادگار باقی مانده با استدلال‌های قرآنی ثابت می‌کند که وجود چنین شرایطی در شخص حاکم در عصر غیبت لازم است، لذا ایشان بحث حاکمیت اسلامی را همانطور که در عصر حضور ائمه اطهار (ع) لازم می‌داند در عصر غیبت نیز حکومت اسلامی را با رهبری ولایت فقیه ضروری قلمداد می‌کند. این فیلسوف والامقام تحت عنوان ولایت فقیه مباحث فراوانی با دلایل عقلی و روایی در دو کتاب «نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه» و «حکیمانه‌ترین حکومت» به صورت مفصل بیان می‌کند. وقتی انسان این کتاب‌ها را مورد مطالعه قرار می‌دهد به راحتی می‌تواند با ادله عقلی و نقلی وجوب حضور ولایت فقیه در حکومت اسلامی را در عصر غیبت درک کند.

مطالعه تفاسیر موضوعی قرآن که توسط مرحوم آیت الله مصباح یزدی ارائه شده است می‌تواند ارتقادهنده بینش اسلامی همه دانشجویان و اساتیدی باشد که دل در گرو اندیشه اسلامی و علوم انسانی اسلامی دارند. بخشی از کتاب‌های تفسیر موضوعی آیت الله مصباح یزدی عبارتند از:

۱. اخلاق در قرآن سه جلد

۲.

"شیخ محمدتقی از همان سال اول ورود به قم، با امام خمینی (ره) که از سال‌ها پیش استاد برجسته حوزه بود، آشنا شد و خدمت ایشان ارادت یافت"انسان شناسی در قرآن

۳. انسان سازی در قرآن

۴. به سوی خود سازی

۵. پیش نیازهای مدیریت اسلامی

۶. جنگ و جهاد در قرآن

۷.

جامعه و تاریخ از نگاه قرآن

۸. حقوق و سیاست در قرآن

۹. خود شناسی برای خود سازی

۱۰. قرآن در آئینه نهج البلاغه

۱۱. قرآن شناسی ۲ جلد

۱۲.

"این آشنایی زمینه ارتباط و علاقه هر چه بیشتر استاد و شاگرد را فراهم ساخت و رفته رفته استاد نیز به استعداد و نبوغ علمی و اخلاقی شاگرد خود پی برد"لقای الهی

۱۳. معارف قرآن ۳ جلد (خدا شناسی- جهان شناسی و انسان شناسی)

۱۴. نظریه حقوقی اسلام

سرانجام در ۱۲ دی ۱۳۹۹ پس از عمری مجاهدت علمی و فرهنگی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی در سن ۸۶ سالگی پس از تحمل دوره‌ای بیماری دارفانی را وداع گفت.

منابع خبر

اخبار مرتبط

خبرگزاری مهر - ۲۶ شهریور ۱۴۰۱
خبر آنلاین - ۲۱ آبان ۱۴۰۱