قسمت پنجاه و یک صداقت سیز
سریال صداقت سیز قسمت پنجاه و یک 51Sedaghatsiz Serial Part ۵۱
پلیسها در حال بررسی خانۀ ولکان هستند. ولکان با سونا تماس میگیرد و سراغ درین را میگیرد. سونا میگوید او و زینت در خانل هالوک هستند. گونول گوشی را میگیرد و ولکان به او ماجرا را میگوید. گونول شوکه میشود و بههمراه هالوک سریع به خانه هلوک میرود.
" سریال صداقت سیز قسمت پنجاه و یک 51Sedaghatsiz Serial Part ۵۱ پلیسها در حال بررسی خانۀ ولکان هستند"
پلیسها دفتر خاطرات درین را زیر تخت زینب پیدا میکنند. کمیسر با ولکان صحبت میکند و میگوید در حال بررسی شمارهای هستند که درین با آن تماس گرفته بود. او سپس با هالوک و گونول حرف میزند و در مورد دشمنان احتمالی سؤال میکند. هالوک میگوید فقط به سرجون شک دارد. مأمور دیگری با گونول صحبت میکند و گونول میگوید درین به غیر از ولکان با زن سابق او آسیه هم مشکل داشته است.
مأموران گوشی درین را پیدا میکنند و پیغامی از طرف ولکان میبینند که در آن درین را تهدید به کشتن کرده. ولکان شوکه میشود و میگوید چنین پیغامی نداده است. کمیسر از ولکان میپرسد ماشین او کجاست؟ ولکان میگوید ماشین دست درین بوده. کمیسر از اینکه ماشین و درین همزمان گم شدهاند به ولکان شک میکنند.
ملیح که خودش پلیس است پیش کمیسر میرود و در مورد مدارک و شواهد سؤال میکند.
"کمیسر با ولکان صحبت میکند و میگوید در حال بررسی شمارهای هستند که درین با آن تماس گرفته بود"کمیسر در مورد پیغام تهدیدآمیز ولکان به او میگوید. ملیح یادش میآید که آن شب دم خانۀ بهار حرف ولکان را شنیده بود که میگفت میخواهد درین را بکشد.
آسیه به مدرسه دنبال علی میرود. او دمیر را هم به خانۀ خودشان میآورد. بهار و دریا به خانه آسیه میروند و در مورد گم شدن درین صحبت میکنند.
کمی بعد ملیح به خنۀ آسیه میرود تا دمیر را به خانه ببرد. او در مورد تماس درین با ولکان و شنیدن خبر دزدیده شدن او سؤال میکند و آسیه برای ملیح همهچیز را تعریف میکند. سپس ملیح دمیر را به خانه پیش هالوک و گونول میبرد. دمیر هم از اینکه خواهرش گم شده نگران و مضطرب است.
مأمورین پلیس در جنگل ماشین ولکان را پیدا میکنند و در صندوق عقب موی بلوند زنانه پیدا میکنند.
"مأمور دیگری با گونول صحبت میکند و گونول میگوید درین به غیر از ولکان با زن سابق او آسیه هم مشکل داشته است"کمیسر با ملیح تماس میگیرد و از او میخواهد به کلانتری برود. در کلانتری کمیسر دفتر خاطرات درین را به ملیح نشان میدهد که در آن مدام از بدرفتاریهای ولکان و رابطۀ او با آسیه نوشته و توضیح داده احساس امنیت نمیکند و حس میکند ولکان قصد کشتن او را دارد. ملیح با خواندن دفتر پریشان میشود.
ولکان به خانۀ آسیه میرود و در مورد حوادث اخیر با او درد و دل میکند. هالوک با ولکان تماس میگیرد و میگوید مأموران برای بردن او به کلانتری و بازجویی از او آمدهاند.
ولکان بهسمت کلانتری یمرد. در کلانتری کمیسر به ولکان میگوید ماشین او در جنگل پیدا شده است. ملیح از ولکان میخواهد بگوید درین را کجا برده است. ولکان با عصبانیت میگوید از درین خبری ندارد و کاری نکرده است. کمیسر میگوید دوربین خراب بوده و فیلمهای روز حادثه ضبط نشدهاند اما فیلمهای قبل از حادثه نشان میدهد که او با درین درگیر شده و دعوا کرده است.
"مأموران گوشی درین را پیدا میکنند و پیغامی از طرف ولکان میبینند که در آن درین را تهدید به کشتن کرده"
ملیح در مورد پیغام تهدید و دفتر خاطرات درین به ولکان میگوید. ولکان کلافه میشود و با درماندگی میگوید او به این قضیه ارتباطی ندارد. کمیسر از ولکان میخواهد که برود. او به ملیح میگوید افرادی را برای تعقیب ولکان میفرستد. پلیسها سرجون را هم به کلانتری میبرند تا از او بازجویی کنند.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
اخبار مرتبط
دیگر اخبار این روز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران