نقش اروپایی‌ها پشت میز مذاکرات؛ عملگرایی یا زدن ساز ناکوک آمریکایی‌ها؟

نقش اروپایی‌ها پشت میز مذاکرات؛ عملگرایی یا زدن ساز ناکوک آمریکایی‌ها؟
خبر آنلاین
خبر آنلاین - ۵ دی ۱۴۰۰

ابوالفضل خدائی: دور هشتم مذاکرات وین روز ششم دی ماه بین ایران و ۱+۴ برگزار خواهد شد و به نظر می رسد این دور نقش تعیین کننده ای در سرنوشت مذکرات و چشم انداز آن ایفا کند. با توجه به اینکه گفتگوی مستقیمی بین تهران و واشنگتن در کار نیست، گفتگوها بین ایران و کشورهای اروپایی به همراه روسیه و چین برگزار می شود و از همین رو تروئیکای اروپایی نقش مهمی را در این مذاکرات بین ایران و ایالات متحده ایفا می کند. با توجه به تحولات اخیر در گفتگوهای احیاء برجام و رفع تحریم ها شاید یکی از پرسش های مهم نقش مثبت و یا مخرب کشورهای اروپایی در جریان گفتگوها باشد که می تواند عامل مهمی در نتیجه و خروجی مذاکرات انجام شده تلقی شود. در این راستا با علی ماجدی سفیر اسبق ایران در آلمان گفتگو کرده ایم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

مواضع کشورهای اروپایی را در جریان مذاکرات وین چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا می توان گفت رویکرد این کشورها از زمان مذاکرات قبلی تا به امروز تغییر یافته و اساسا رویکرد کلی آنها مثبت بوده؟

در زمان تصویب برجام برخی کشورهای اروپایی نقش موثر و مثبتی را ایفا کردند که آلمان یکی از آن کشورها بود. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یکی از افرادی بود که تلاش زیادی برای به نتیجه رسیدن برجام به خرج داد.

"ابوالفضل خدائی: دور هشتم مذاکرات وین روز ششم دی ماه بین ایران و ۱+۴ برگزار خواهد شد و به نظر می رسد این دور نقش تعیین کننده ای در سرنوشت مذکرات و چشم انداز آن ایفا کند"البته در آن دوره فرانسه نقش چندان مطلوبی نداشت و بسیار مواج حرکت می کرد. در این مسیر انگلستان نیز از سیاست های آمریکا پیروی می کرد.

اما در دوره جدید و با آمدن جو بایدن در کاخ سفید و علاقه آمریکا برای احیای برجام، کشورهای اروپایی با توجه به مقصر بودن آمریکا در خروج از آمریکا نگاه ویژه ای به دولت جدید آمریکا داشتند. به هر روی مذکرات آغاز شد و با گذشت شش دور امکان دسترسی به توافق فراهم شد که اگر شاهد انسجام مواضع در داخل بودیم توافق می توانست زودتر تحقق یابد. البته شاید دولت آمریکا نیز تمایل به این داشت که با توجه به نزدیکی انتخابات و تغییر دولت، با تیم جدید به توافق دست پیدا کند.

در دور جدید مذاکرات وین که قرار است بزودی برگزار شود تمام طرفین عزم آن را دارند تا این توافق احیا شود نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. اگر مبنا را نیز بر همین اصل قرار دهیم می توانیم به درک بهتری از ایفای نقش کشورها در تمامی طرف ها دست یافت.

قرار گرفتن مذاکرات در ریل، شروع و ادامه توافق از نقطه قطع شده و اجرایی شدن آن چشم انداز واضح تری را از شرایط آتی پیش روی ما خواهد گذاشت.

جزئیات دقیقی از نتایج مذکرات در دوره های گذشته نداریم و بر حسب اخبار منتشر شده حتی می توان گفت که آلمان نیز نقش سازنده ای در این مذاکرات ایفا نداشته است. مشخص نیست که طرف های غربی می خواهند به برجام ۲۰۱۵ بازگردند و یا در تلاش هستند تا موارد جدیدی را به توافق اضافه کنند. ضمن اینکه باید مشخص شود مذاکرات از دور ششم ادامه خواهد یافت و یا مبنا چیز دیگری خواهد بود. تحولات پس از خروج آمریکا کار احیای برجام را دشوار ساخته است و نمی توان تحلیل دقیقی نسبت به این موضوع داشت که چگونه قرار است مسائل روی ریل قرار گیرند و طرفین تعهدات خود را طبق توافق از سرگیرند. تا چنین مسائل مهمی مشخص نشود نمی توان نقش اروپا و سایر طرف ها در برجام را مورد ارزیابی قرار داد.

در مشخص شدن وضعیت مذکرات و چگونگی از سرگیری تعهدات یکی از مسائل مورد توجهی که درباره آن بحث می شود اهمیت مذاکره مستقیم ایران و آمریکا است، چرا که برخی کارشناسان معتقدند گفتگوها باید بی واسطه انجام بگیرد، در غیر اینصورت وقت کشی است...

در مذاکرات قبلی نیز نقش اصلی در مذاکرات را ایران و آمریکا ایفا می کردند، در این بین اروپایی ها تسهیل کننده بودند و چین و روسیه نیز نقش خود را داشتند و چون مذاکرات مستقیم بود ما شاهد به نتیجه رسیدن آن بودیم.

"فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یکی از افرادی بود که تلاش زیادی برای به نتیجه رسیدن برجام به خرج داد"در حال حاضر نیز وضعیت نیز مشابه است اما باید در نظر داشت که در این بین حق با ایران است چرا که آمریکا ناقض برجام بوده است. البته این مساله را نیز نباید فراموش کنیم که وضعیت نسبت به گذشته پیچیده تر و دشوارتر نیز شده است و در این بین حتما نیاز نیست که مذاکرات جداگانه ایران و آمریکا برگزار شود چرا که حداقل می توان در قالب ۱+۵ تا حدودی روند به نتیجه رسیدن مذاکرات را تسهیل کرد.
 

بیشتر بخوانید: 
بنت آخرین گوشزدها را کرد،سالیوان توافق کرد
به وین امیدوار باشیم؟
توافق آمریکا و اسرائیل درباره ایران



در این صورت برخی منتقدان معتقدند که عدم شکل گیری گفتگوهای مستقیم تهران و واشنگتن می تواند به ضرر ایران تمام شد چرا که ممکن است اروپا با نقش واسطه ای خود درصدد امتیازگیری در مذاکرات باشد...

فعلا در حال حاضر عزم تمامی طرفین احیای توافق است. هر طرفی که بخواهد در این بین به دنبال امتیاز یا چیزی بیشتر باشد روند پیچیده تر و دشوارتر خواهد شد. توافقی بوده که در گذشته امضا و اجرا شده و حین اجرایی شدن نیز برخی نواقص آن برطرف شده است. بنابراین اگر همه طرف ها به اصول مقید باشند احیای این توافق برای همه طرف ها قابل دسترسی خواهد بود.

اگر مبنا پیش نویس دور ششم و مذاکراتی باشد که آقای عراقچی با طرف های غربی در آن برهه داشت توافق قابل دستیابی است و اگر هر یک طرفین بخواهد فراتر از این چارچوب حرکت کند مذاکرات دشوار و به نتیجه رسیدن آن در ابهام قرار خواهد داشت.

اهمیت حضور اروپایی در مذاکرات از آنجایی اهمیت می یابد که شاهد تغییر و تحولاتی در دولت های اروپایی هستیم. از جمله در آلمان با رفتن مرکل و روی کار آمدن شولتز. آیا می توان ارزیابی دقیقی نسبت به موضع دولت جدید آلمان در قبال توافق هسته ای داشت؟

همانطور که می دانیم آلمانی ها پس از جنگ جهانی دوم اکثرا دولت ائتلافی داشتند که یا دست دموکرات مسیحی ها بوده و یا سوسیال دموکرات ها که در مجموع دموکرات مسیحی ها بیشتر قدرت را در دست داشته اند. می توان گفت که سوسیال دموکرات ها در آلمان عملکرد مستقلانه تری دارند، اما تاکتیک های آنان چندان با آمریکا همسو نیست و حمله آمریکا به عراق یکی از نمونه های آن است اما در سطح راهبرد کلان تغییر آنچنانی وجود ندارد.

در انگلیس نیز با دوران پسابرگزیت روبرو هستیم و در آن سو یعنی فرانسه نیز به زودی شاهد انتخابات ریاست جمهوری خواهیم بود. به نظر شما این تغییرات می تواند بر توافق هسته ای تاثیرگذار باشد؟

این مسائل تاثیر چندانی بر رویکرد این کشورها بر ایران و توافق هسته ای نخواهد داشت، اگرچه پس از برگزاری انتخابات ممکن است احزاب جدید قدرت را در دست بگیرند اما در راهبرد کلان کمتر شاهد تغییر و تحولات خواهیم بود و بیشتر تاکتیک ها بعضا تغییر خواهند کرد.

"به هر روی مذکرات آغاز شد و با گذشت شش دور امکان دسترسی به توافق فراهم شد که اگر شاهد انسجام مواضع در داخل بودیم توافق می توانست زودتر تحقق یابد"ضمن اینکه مسائل و چالش های داخلی مانند مالیات ها، سرمایه گذاری ها، پناهنده ها و غیره برای این کشورها وجود دارد که نسبت به سیاست خارجی در اولویت بالاتری قرار دارند.

به نظر شما در مقایسه با دولت ترامپ آیا شکاف ها بین اروپا و آمریکا پر شده و در دوران جو بایدن همگرایی ها بین این دو افزایش یافته است؟ به خصوص در موضوع توافق هسته ای با ایران؟

اصولا دموکرات ها روابط بهتری با کشورهای اروپایی دارند و از نظر آنان روابط فراآتلانتیکی برای آمریکا استراتژیک محسوب می شود. در دوران ترامپ شاهد بودیم که کشورهای اروپایی به دلیل شکاف های موجود روابط خود را با کشورهایی مانند چین افزایش دادند و همین دلیل دولت فعلی آمریکا می کوشد تا روابط مستحکم تری را با اروپایی ها داشته باشد و اساسا می بینیم که دموکرات ها در اجماع سازی با اروپا موفق تر از جمهوری خواهان عمل می کنند. در خصوص توافق هسته ای با ایران نیز به همین گونه است و جو بایدن با توجه به سوابق و تجربه های گذشته خود در چارچوب های کلی در مواجهه با این موضوع قدم خواهد برداشت.
 

۳۱۰۳۱۱

منابع خبر

اخبار مرتبط