شهلا لاهیجی: یک عمر تلاش علیه سانسور و برای حقوق زنان

رادیو زمانه - ۲۰ دی ۱۴۰۲

شهلا عبدالله‌زاده لاهیجی، نویسنده، مترجم، پژوهشگر، مؤسس و مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان در ۸۱سالگی پس از گذراندن یک دوره بیماری در بیمارستانی در تهران از دنیا رفت.

شهلا لاهیجی در اردیبهشت ۱۳۲۱ در تهران دیده به جهان گشود. در نوجوانی همراه خانواده به شیراز رفت و به نوشتن مقاله در نشریات روی آورد. او در ۱۵سالگی به تهیه برنامه در رادیو شیراز پرداخت و کمی بعد به عضویت انجمن جهانی زنان نویسنده و روزنامه‌نگار درآمد.

مادرم قَدَرقدرت بود در خانه و پدرم عاشق مطلق دخترهایش بود. من اصلا اسمم «دختر بابا» بود. ولی وقتی [از محیط خانه] آمدم بیرون و برخوردهای اجتماعی را دیدم، متوجه شدم همه‌جا این خبرها نیست و در حقیقت این تلنگر را در بیرون [از محیط خانه] خوردم.

گفت‌وگو با آمنه شیرافکن، روزاروز مدیا، ۱۳۹۵

مدتی هم در روابط عمومی سازمان زنان ایران خدمت کرد؛ سازمانی که در سال ۱۳۴۵ برای پرداختن به مسائل زنان در سطح کشور و با هدف دفاع از حقوق زنان، تأمین برابری در سطوح اجتماعی و قانونی، پیکار با بی‌سوادی و تجهیز زنان در عرصه‌های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی تأسیس شده بود.

شهلا لاهیجی در این بین به صورت مکاتبه‌ای در دانشگاه آزاد لندن نیز به تحصیل در رشته جامعه‌شناسی پرداخت.

با تأسیس «انتشارات روشنگران» در سال ۱۳۶۲، نخستین زن ناشر مستقل ایران عنوان گرفت و نامش در کنار نام سیما کوبان (انتشارات دماوند ۱۳۶۱) و منصوره اتحادیه (نشر تاریخ ۱۳۶۲) در زمره نخستین ناشران زن ایرانی مطرح شد.

"او در ۱۵سالگی به تهیه برنامه در رادیو شیراز پرداخت و کمی بعد به عضویت انجمن جهانی زنان نویسنده و روزنامه‌نگار درآمد.مادرم قَدَرقدرت بود در خانه و پدرم عاشق مطلق دخترهایش بود"او با چاپ و نشر آثاری در حوزه زنان و مطالعات زنان با جدیت به فعالیت در این عرصه پرداخت.

نگرانی از سرنوشت زنان بعد از انقلاب

شهلا لاهیجی درباره تمایل و علاقه‌اش به فعالیت در جایگاه ناشر چنین گفت:

علی‌رغم این که زن‌ها همراه مردها در کوچه‌های انقلاب دویدند و همراه مردان در تمام جنبه‌های مبارزه حضور داشتند، اولین قربانی بعد از انقلاب و شور انقلابی بودند! بنابراین به نظر من یک اِشکالی در خود ما بود، در آن جوّ روشنفکری که در ایران بود… من فکر می‌کردم هیچ چیز مثل یک مکتوب یا مکالمه در این باره وجود ندارد تا ما مسئله را حل کنیم. بنابراین یک انتشاراتی درست کردم. فکر می‌کردند این یک ژست است و کسی فکر نمی کرد من واقعاً دلواپسم…  

رسانه‌روزاروز، ۱۳۹۵

طرح و نشر موضوع‌های مهم اجتماعی و اقتصادی و ادبی ایران و ارائه تجربیات مشابه از سایر نقاط جهان، همچنین برابری حقوق زن و مرد، آزادی‌های انسانی، حقوق بشر، دموکراسی، عدالت اجتماعی و مبارزه با دیکتاتوری از جمله اهدافی است که در وبگاه این مؤسسه از آن‌ها نام برده شده است.

این انتشارات که از سال ۱۳۷۵ به «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» تغییرنام داد، به تدریج آثاری برجسته‌ از بهرام بیضایی، فریدون آدمیت، مهرانگیز کار، خسرو حمزوی، منوچهر انور و شیرین عبادی را به چاپ ‌رساند که دریافت مجوز برای انتشار هر کدام با مصائب زیادی همراه بود. غرفه‌های‌ این ناشر در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب ایران که عمدتا عرصه حضوری مردانه بود، همواره مورد توجه قرار می گرفت.  

لاهیجی همواره بر عدم سانسور، آزادی بیان و رعایت کپی‌رایت به هنگام ترجمه آثار دفاع می‌کرد و بر این باور بود که تا ایران عضو کپی‌رایت جهانی نشود تغییری در نشر در کار نخواهد بود.

او عاقبت پس از ۱۰سال حضور مداوم در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت، از سال ۹۳ دیگر در این رویداد حاضر نشد و گفت بروم برای عرضه چه چیزی؟

در کنار فعالیت برای زنان و برابری‌خواهی، مبارزه با سانسور و تلاش برای تحقق آزادی بیان از اهداف دیگر این ناشر بود. شهلا لاهیجی همواره خود را موظف می‌دانست درباره اصلاحیه‌ها یا حذفی‌های کتاب‌های نشرش در مرحله دریافت مجوز نشر (که او آن را خارج از مصوبات قانون‌اساسی می‌دانست-جهان صنعت، آذر ۹۶)، با مسئولان وزارت ارشاد وارد گفتگو شود و و با توضیح و دفاع از موارد مذکور، تعداد آن‌ها را به حداقل برساند.

انتقاد از آنچه به نظرم نادرست می‌آید را تکلیف خودم می‌دانم. من حتی یک‌بار به مسئولین اداره‌های متعدد کتاب گفتم تمام تشکیلاتی که در این اداره ها چیده شده غیر قانونی و غیرشرعی است؛ غیرشرعی از این جهت که با بودجه‌ای از بیت‌المال که باید صرف خدمت به فرهنگ و اعتلای فرهنگ شود، بر ضد آن عمل می‌کند.  و این یعنی توقف. ایستایی و مرگ. و من احساس خطر می‌کنم.

۱۳۹۱، وبسایت انتشارات روشنگران

«تصویر زن در آثار بهرام بیضایی»(۱۳۶۸)، «پژوهشی در هویت تاریخی زنان ایران» (تالیف مشترک با مهرانگیز کار، ۱۳۷۱)، کتاب دوجلدی «شناخت هویت زن ایرانی» (تالیف مشترک با مهرانگیزکار، ۱۳۹۶) و کتابی در گفت‌وگو با ابراهیم نبوی با عنوان «علیه سانسور» (ابراهیم نبوی، انتشارات همشهری، ۱۳۸۰) از یادگارهای برجسته اوست.

لاهیجی در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) به خاطر این انتشارات و فعالیت‌هایش، «جایزه آزادی نوشتن» انجمن جهانی قلم (Freedom to Write Award) را از آن خود کرد.

"ولی وقتی [از محیط خانه] آمدم بیرون و برخوردهای اجتماعی را دیدم، متوجه شدم همه‌جا این خبرها نیست و در حقیقت این تلنگر را در بیرون [از محیط خانه] خوردم"او که عضو افتخاری مراکز PEN انگلیس و کانادا بود، در همان سال جایزه پاندورا برای زنان ناشر در لندن (Pandora Prize by Women in Publishing in London) را نیز دریافت کرد. بعدها در سال ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) در مراسم گشایش نمایشگاه بین‌المللی کتاب گوتنبرگ سوئد، از سوی اتحادیه بین‌المللی ناشران جایزه «آزادی نشر» به او اهدا شد.

تعاونی نشر زنان ناشر ایران

شهلا لاهیجی مؤسسه پژوهشی مرکز تحقیقات زنان را نیز بنیان نهاده بود. او در اواخر سال‌های دهه ۱۳۷۰ در تعاونی نشر زنان ناشر ایران نیز حضور داشت. او در مهر ۱۳۷۸ در گفت‌وگو با حبرگزاری ایرنا گفته بود هدف از برگزاری نمایشگاه‌ها برای کتاب‌هایی که ناشران زن منتشر می‌کنند نه جداسازی جنسیتی زن و مرد در عرصه فرهنگ، که گسترش فرهنگ کتابخوانی در جامعه‌ای‌ست که اقبال زیادی به کتابخوانی ندارد و هر بهانه‌ای در این جهت مغتنم است. در آن سال با حضور ۷۳ ناشر زن این نمایشگاه برگزار شد.

در فروردین ۱۳۷۹ به خاطر شرکت در کنفرانس برلین، شهلا لاهیجی بازداشت شد و تا آزادی با قید سپردن وثیقه در خرداد همان‌ سال، در زندان اوین به سر برد.

او بار دیگر در دی‌ ۱۳۸۰ بازداشت و به حبس تعزیری و جزای نقدی محکوم شد.

در اسفند ۱۳۸۳ دفتر «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» با پرتاب یک جسم آتش‌زا از پنجره به داخل ساختمان مورد حمله قرار گرفت و با آن که ماموران آتش‌نشانی موفق به مهار آتش شدند، تمام اوراق و اسناد انتشارات، پرونده‌های رسمی، قراردادها و مجوزهای نشر در آتش سوخت.

در تلاش برای اصلاح قوانین مدنی

شهلا لاهیجی همواره مشکلات زنان را در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار می‌داد و با شرکت در هم‌اندیشی‌ها و راه انداختن کارزارها، سخنرانی و مصاحبه به دفاع از حقوق آنان می‌پرداخت. به عنوان مثال، در دی ۱۳۸۲ درباره اصلاح قانون مدنی اظهار داشت که اصلاح این قانون به تنهایی، زنان را به خواسته هایشان نمی رساند و زنان خواهان رفع هر نوع نابرابری قانونی و برخورداری از حقوق شهروندی برابر هستند.

در نامه سرگشاده‌اش خطاب به حسن روحانی در آذر ۹۲  نوشت:

یادتان باشد ما زنان ایران سال‌هاست از مرحله داشتن یک وزیر زن برای أمور زنان و دیگر هیچ گذشته‌ایم!

علی‌رغم این که زن‌ها همراه مردها در کوچه‌های انقلاب دویدند و همراه مردان در تمام جنبه‌های مبارزه حضور داشتند، اولین قربانی بعد از انقلاب و شور انقلابی بودند! بنابراین به نظر من یک اِشکالی در خود ما بود، در آن جوّ روشنفکری که در ایران بود… من فکر می‌کردم هیچ چیز مثل یک مکتوب یا مکالمه در این باره وجود ندارد تا ما مسئله را حل کنیم. بنابراین یک انتشاراتی درست کردم. فکر می‌کردند این یک ژست است و کسی فکر نمی کرد من واقعاً دلواپسم…  

همچنین در آبان ۹۴ از ضرورت تغییر چهره مردانه مجلس شورای اسلامی سخن گفت و بر مواردی از جمله روشن‌تر شدن قوانین دستمزد زنان تاکید کرد. (منبع: وبسایت انتشارات و کانون زنان ایرانی).

او در آبان ۱۳۹۱ درباره برگزاری هفته کتاب، ضمن تاکید بر حق نویسندگانی که آثارشان به خاطر اِعمال سانسور مجوز نمی‌گیرد، اعلام کرد که این هفته را متعلق به خود نمی‌داند و در این هفته هیچ اقدامی نمی‌کند و تنها یک نظاره‌گر باقی می‌ماند (منبع: وبسایت انتشارات).

لاهیجی همواره بر عدم سانسور، آزادی بیان و رعایت کپی‌رایت به هنگام ترجمه آثار دفاع می‌کرد و بر این باور بود که تا ایران عضو کپی‌رایت جهانی نشود تغییری در نشر درکار نخواهد بود.

"او با چاپ و نشر آثاری در حوزه زنان و مطالعات زنان با جدیت به فعالیت در این عرصه پرداخت"او عاقبت پس از ۱۰سال حضور مداوم در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت، از سال ۹۳ دیگر در این رویداد حاضر نشد و گفت بروم برای عرضه چه چیزی؟ (منبع: جهان صنعت).

او در سال‌های پایانی عمرش وضعیت نشر در ایران را وخیم ارزیابی می‌کرد و علت آن را بی‌اهمیتی کتاب برای مسئولان می‌دانست.

در آبان ۹۱ در گفت‌وگویی، از آینده «انتشارات روشنگران و مطالعات زنان» در شرایط موجود از او پرسیدند. در پاسخ گفت:

این سئوالی است که من هربار از خودم پرسیدم به قطعیت پاسخی پیدا نکردم. بزرگ‌ترین دغدغه این روزهایم این است که بعد من روشنگران چه خواهد شد. البته تلاش می‌کنم راه حلی برایش پیدا کنم. اما تا زمانی‌که حیات دارم و نفس می‌کشم، سعی می‌کنم این موسسه را سرپا نگهدارم ولو با چاپ ۵ کتاب در سال.

آن روز هم که نبودم، امیدوارم کسی پیدا شود که بر گور من شمعی بیفروزد و روشنگران را همچنان روشن نگهدارد. بر این موضوع نه تاکیدی دارم و نه اطمینانی.

منابع خبر

اخبار مرتبط

بی بی سی فارسی - ۲۵ اسفند ۱۴۰۱
خبرگزاری مهر - ۱۶ آبان ۱۴۰۲
رادیو زمانه - ۱۴ آبان ۱۴۰۱